خبر
ضامن آهو و مشق حقوق حیوانات ـ بخش دوم و پایانی
- خبر
- نمایش از جمعه, 14 مهر 1391 00:17
- بازدید: 3941
برگرفته از روزنامه اطلاعات
محمدصالح نقرهکار
اشاره: «ضامن آهو و مشق حقوق حیوانات » عنوان مقالهای است که بخش اول آن در شماره قبلی صفحه حقوقی اطلاعات چاپ شد. بخش دوم و پایانی این مقاله را میخوانیم.
* اخلاق و فقه، خط مشی گذار حقوق حیوانات:
امروزه موضوع حقوق زیستی در کنار اخلاق زیستی از اهمیت خاصی برخوردارست. در آموزههای 1400 ساله ما، این تقید تا بدانجاست که منظومه هنجاری مسلمانان، برای آن خط مشیگذاریهای کرامت مندی مقرر میکند.... بدان حد که برای چهارپا نفقه واجب قرار میدهد!
صاحب جواهر در این باره نوشته است: نفقه چهارپایانی که انسان در اختیار دارد واجب است بدون هیچ اختلاف نظری میان فقیهان ـ و باید توجه داشت که کرم ابریشم و زنبورعسل نیز در زمره آنها قرار دارد ـ چه آن حیوانات حلال گوشتباشند و چه حرام گوشت و چه از آنها انسان نفعی ببرد و چه نبرد.
{ر.ک: مبسوط، ج 6، ص 27؛ ارشاد الأذهان، ضمن سلسلة الینابیع الفقهیه، ج 38}
{جهت تکمیل اطلاعات رجوع شود به مقالهای با عنوان حقوق حیوانات از نگاه صاحب جواهر/ پایگاه اینترنتی حوزه علمیه قم}شهید دوم، در «مسالک الافهام» نوشته است: همان طور که اگر جان انسانی در معرض خطر باشد و بتوان با تصرف غصبی در مال کسی او را نجات داد، در این فرض غصب جایز است، در این جا نیز برای بقای زندگی حیوان تصرف غصبی جایز است و لازم است مثل یا قیمت آن به مالک مال مغصوب بازگردانده شود.
علامه حلی (م 726 ق) در کتاب «قواعد الاحکام» نوشته است: اگر خوراک و یا دیگر نیازهای حیوان فقط در دست یک نفر باشد برای ادامه زندگی حیوان میتوان آن را با زور و غاصبانه از او گرفت و نیازهای حیوان را فراهم آورد.
حقوق حیوانات در مسلک اهل بیت (ع)خود خواندنی و مستلزم اشراف و سوادی ورای مطالعات کمینه این بنده است.
* باور به کرامت ملکوتی،منعکس در منشور حقوق حیوانات:
نگاه اولیا و ائمه، تصنعی و تبلیغاتی نیست. ژست عوامفریبانه و اطوار ناشی از بیدردی در فراقت از حقوق انسانها و پرداختن به حقوق حیوانات نیست.
آنها هویت ملکوتی طبیعت و حیوانات را شایسته تعظیم و پل اتصال به حق و تسبیح مولی میدانند.
چنین است که سکونی از امام صادق(ع) روایت کرده: چهارپا بر صاحب خود شش حق دارد: بیش از طاقت حیوان از او کار نکشد، پشت حیوان را محلی که بر آن بنشیند و با دیگران سخن بگوید، قرار ندهد (بی جهت بر حیوان سوار نشود).
هرگاه پیاده میشود به فکر تهیه علوفه و خوراک حیوان باشد. او را دشنام ندهد.
به صورت حیوان نزند؛ زیرا او تسبیح خدای را میگوید. هرگاه به آب رسیدند آب را بر او عرضه کند...{تهذیب الاحکام، ج 6، ص 182}.
چقدر این تعریف عجیب و لطیف است... «او تسبیح خدا را میگوید»!
اگر ما به هستی چنین نگاه کنیم که چون «و کل فی فلک یسبحون» و... «یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض»... است پس حرمت گذار آن باشیم آیا این تصرفات مالکانه و بیمحابا و بهرهکشی ظالمانه متصور است؟
از حضرت رسول (ص)نقل شده است که فرمود: در شبی (شب معراج) مرا بر جهنم سیر دادند تا از چگونگی آن آگاه شوم.
زنی را دیدم شکنجه میشود، از علت عذاب شدن وی پرسیدم، در پاسخ گفتند: او گربهای را بست و به او آب و غذا نداد و رهایش نکرد و این عمل به مردن گربه انجامید و به همین دلیل است که عذاب میشود.
در همان شب معراج در بهشت زن بدکارهای را دیدم، از علت داخل شدن وی به بهشت پرسیدم، در پاسخ به من گفتند: او بر سگی گذشت که در کنار چاهی افتاده بود و از شدت تشنگی له?له میزد، پس لباس خود را به چاه انداخت و آب آن را در دهان سگ فشرد [و این عمل را آن قدر تکرار کرد] که سگ سیراب شد و خداوند به همین دلیل او را بخشید.
(المبسوط، ج 6، ص 47؛ بحارالانوار، ج 65، ص 64 و 65؛ کنزالعمال، حدیث شماره 4548 و 4549)
سعدی شیرین سخن، این حکایت را آهنگین کرده که:
یکی در بیابان سگی تشنه یافت
برون از رمق در حیاتش نیافت
کله دلق کرد آن پسندیده کیش
چو حبل اندر آن بست دستار خویش
به خدمت میان بست و بازو گشاد
سگ ناتوان را دمی آب داد
خبر داد پیغامبر از حال مرد
که داور گناهان او عفو کرد
{بوستان/باب 2/ص276}
سنت حسنه وقف برای حیوانات خود محل تامل و توجه فراوان است.
چنانچه به آرشیو مرکز اسناد آستان قدس رضوی مراجعه کنید چندین مصداق از وقف برای پرندگان و سگهای ولگرد یافت میشود!
* حقوق حیوانات، از نفقه و دیه تا دادخواهی در محشر:
وقتی حقوق بهداشتی و سلامت و حق حیات و حق آزادی و نفقه حیوان واجب و محترم است و حتی هتک حیثیت و ناسزادهی بدان محکوم است، چرا حق دادخواهی برایش قائل نباشیم؟!
«از فرمایشات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در بیان حقوق حیوانات است که هیچ جنبدهای نیست از پرنده و غیر آن، مگر اینکه در روز قیامت از قاتلش بازخواست میکند اگر به ناحق کشته شود»حضرت از طرح شکایت گنجشک مقتولی در قیامت پرده برمیدارد که مخاطبه میکند: پروردگارا فلانی مرا بیدلیل کشت و در حالی که سودی برایش نداشتم رها کرد و نگذاشت از حشرات روی زمین بهره ببرم{مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل/302/8/ش9507}
این منطق قرآنی است که کشتار بی هدف و هدم طبیعت، دستمایه هلاک نسل و تبار بشریت است: «... یهلک الحرث و النسل...»{بقره/205}چنانچه امام صادق (ع)کشتن حیوانات را کثیفترین رفتارها معرفی میکنند{مکارم الاخلاق/237}و امام علی (ع)نیز این عمل را و از بین بردن بی هدف درختان را مستوجب مجازات میدانند «مستدرک الوسائل/199/18/ش22495}نقل قول از شیطان رجیم در قرآن کریم، حکایتی است!
آنجا که میگوید: «فرمان دهم گوش چهارپایان را بشکافند «فلیبتکن اذان الانعام «{نساء/194}این کار شیطانی ابلیس است و اما کار مردان خدا حرمت گذاری و عدم ایذاء و آزار است: «لا تعذبوا خلق الله»{سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد576/6} و «نهی عن تعذیب الحیوان»{نصب الرایه/573/3}
* از حق الناس تا حق حیوان!
خدایی که خالق ماست حقوق الناس را مقدم بر حقوق خود قرار داده است و به فرمایش امام علی(ع) ابتدا از این حقوق بازخواست میشود.
اما حقوق حیوانات هم از اهمیت خاصی برخوردار است چنانچه پیامبراکرم ( ص ) فرمودند: لتودن الحقوق الی اهلها یوم القیامه حتی یقاد للشاه الجلحاء من الشاه القرناء{مسند احمد/31/2}
در قیامت همه حقداران حق خود را میبینند تا آنجا که گوسفندی شاخدار به واسطه شاخی که به دیگری زده قصاص میشود. حیوانات همچون انسان از منزلت برخوردارند و دعای آنها پذیرفته میشود.{کافی/276/2.ش31}پس حقوق ایشان نیز همچون حق الناس واجب الاحترام است.
امام صادق(ص) در تفسیر آیه «ما من عاد فیقتنم الله منه»{مائده/90}: خداوند از متجاوزان انتقام میگیرد ماجرای مردی را بازگو میکند که آتشی را به صورت روباهی نزدیک کرده و حیوان از شدت ترس خود را خیس کرده است!
خدا هم شب هنگام ماری را مامور کرده و او را ترسانده و خود را خیس میکند!... نیز مردی را حکایت میکند که بواسطه سنگ پرانی به کبوتران هدف صاعقه قرار میگیرد!{علل الشرایع/462/ش6}
نه فقط حق حیات بلکه زنجیرهای از برخورداریها برای حیوان مورد نظر دین قرار دارد.
نقل شده حضرت رحمت للعالمین (ص)شتری را دیدند که در شرایط سختی به جایی بسته شده بود.
فرمودند: صاحب این شتر جوانمردی ندارد. باید آماده دادخواهی قیامت باشد! «...فلیستعد غدا للخصومه...»{بحار الانوار71/276/نور الثقلین-1/715}
هم روایت شده که توصیه فرمودند موقع سفر از جایی تردد کنید که آب و علف باشد{حقوق خوراکی مرکبتان تضییع نشود}. در روایات ما زندانی کردن حیوانات از گناهان بزرگ شمرده شده و از آسیب رساندن به تمامیت جسمی حیوان اکیدا منع شده و حتی تعبیر قتل {که مختص انسان است} به کار رفته است. «نهی ان قتل النحل»
حتی دیه برای صدمه به حیوان تخصیص یافته است: «من فقا عین دابه فعلیه ربع ثمنها» کسی چشم حیوانی را کور کند باید یک چهارم قیمت آنرا بدهد{کافی/7/368}
حتی به حیوان هم دروغ نگویید: نگاه توحیدی به هر گونه حقکشی حساس است. در کتاب «عیون اخبار الرضا» (ع)، امام رضا(ع) از پدرش و او از جد خود تا امیرالمؤمنین علیه السلام نقل میفرمایند که روزی همراه پیامبر (ص) راه میرفتیم. دیدیم کسی میخواهد اسبش را بخواباند و اسب سرکشی میکند. او نیز ظرف خالی جای علوفه را برای گول زدن اسب جلوی او میآورد و از دهانش دور میکند تا اسب بخوابد.
پیامبر صلی الله علیه و آله با تعریض فرمودند: حیوان را گول میزنید!؟ هیچ کس ولو حیوان را نباید فریب داد.»
*علی(ع)و خط و نشان برای کارگزاران جهت پاسداری از حقوق حیوانات:
امیر المؤمنین (ع) نه فقط به عنوان یک عارف معتقد است که «.... علی ان اعطی فی نمله اسلبها جلب سعیره ما فعلته»{خطبه 218} بلکه به عنوان یک حاکم هم وسواس خاصی نسبت به حقوق حیوانات بروز میدهد.
در نامه 25 نهج البلاغه به متصدیان دریافت مالیات جانداران، دستوراتى ابلاغ میکند که قابل توجه فراوان است:
- کسى را براى تحویل گرفتن و آوردن حیوان وکیل کنید که خشونت نداشته باشد و اجحاف و تعدّى بر حیوان نکند و آنها را درمانده و خسته نکند.
- میان شتر و بچه آن جدایى نیندازد. تردیدى نیست در این که مثال شتر و بچهاش به عنوان مصداق است و با نظر به علت حکم شامل همه مادران و بچههاى حیوانات مى باشد. و شیر حیوان را کاملاً ندوشد که به بچه حیوان ضررى وارد کند.
- آن قدر بر پشت حیوان سوار نشود که حیوان به مشقت بیفتد؛ لذا باید براى سوار شدن از همه آن حیوانات، با عدالت بهره?بردارى کند. ملاک این ماده شامل بار نیز مىشود، یعنى نباید آن قدر بار سنگین بر پشت حیوان حمل کند که حیوان به زحمت بیفتد و باید بار را با دیگر حیوانات تعدیل نماید.
- اگر حیوانى خسته و درمانده باشد، باید براى آن حیوان آسایش بدهد.
- با حیوانى که سم آن شکافته یا در حرکت و راه رفتن خود را مىکشد، ملایمت کند.
ـ در مسیر راه حیوانات را به جایگاههاى آبگیر(چشمهسارها) وارد کند.
ـ حیوانات را از زمینهاى گیاهدار (مراتع) به طرف جادههاى معمولى که خشک مى باشند، نکشاند.
ـ در هر چند ساعت مناسب، آنها را براى استراحت رها کند.
ـ حیوانات را در جایگاههایى که آب در آنها جمع مىشود و همچنین در جایگاههاى گیاهدار، رها کند.
نکته فوقالعاده با اهمیّتى که در ذیل دستورات امیرالمؤمنین علیهالسّلام در باره حیوان آمده است، این است که مىفرماید: فَإِنَّ ذلِکَ أَعظَمُ لأَجرِکَ وَ أَقرَبُ لِرُشدِکَ إِن شاءَ اللَّه (عمل به این دستورات پاداش تو را با عظمتتر مىکند و عامل نزدیک شدن تو به رشد و کمال است.)
علامه محمد تقی جعفری(رض) در رسالهای با عنوان حقوق حیوانات در فقه اسلام، 23 سرفصل را مطرح کرده {در پیوست آمده} و ذیل این عبارات از نامه 25 نهجالبلاغه، میفرماید: «از این نکته به خوبى ثابت مىشود که احترام ذات حیوان بدان جهت است که داراى حیات است، نه بدان جهت که یک ماده اقتصادى مفید است، بلکه دلیل و عامل رشد و کمال انسانى است، با نظر به این مواد و دستورات است که مىتوان ارزش و احترام ذات انسان را که از نظر عظمت قابل مقایسه با دیگر جانداران نیست درک کرد.»{رساله حقوق حیوانات در فقه اسلامی/کتاب رسائل فقهی علامه جعفری}
* ضمانت اجرای حقوقی برای صیانت از حقوق حیوانات:
اهمیت رسیدگی به حیوان تا بدانجاست که برای آن ضمانت اجرای حقوق عمومی و تکالیف حاکمیتی نیز مقرر شده است!
صاحب جواهر میگوید: اگر مالک حیوان نتواند یکی از امور یاد شده را انجام دهد حاکم به نیابت از او آن چه را مصلحت بداند انجام میدهد؛ بدینسان که اگر تهیه خوراک حیوان از مال او مستقیماً امکان داشته باشد (مثلاً مالک دام، علوفه داشته باشد)، نیاز حیوان را از مال او برآورده میکند و در غیر این صورت از طریق فروش اموال او، علوفه دام را تهیه میکند، و اگر مالک حیوان، مالی نداشته یا فروش حیوان بیشتر به منفعت او باشد، حیوان را میفروشد، و اگر اجاره آن بیشتر به نفع مالک باشد آن را اجاره میدهد، و خلاصه حاکم شرع در این مسأله باید مراعات مصلحت مالک را بکند و پیش از این بیان داشتیم که حاکم خود میتواند به طور مستقیم به این اقدامات دست یازد و لازم نیست مالک حیوان را مجبور سازد که او خود نیازهای حیوان را برآورد.اگر حیوان بچه شیری داشته باشد، باید مالک اجازه دهد به مقدار کافی از شیر مادرش بنوشد؛ زیرا نوشیدن شیر به مقدار کافی از نفقه حیوان به شمار میآید.
برخی از فقیهان اهل سنت بر این باورند که تنها واجب است بچه حیوان به مقدار ضرورت که بقای او را در پی داشته باشد و مانع مرگ او شود از شیر مادر بنوشد و لازم نیست به وی اجازه داده شود به مقدار کافی از آن بنوشد، لیکن این نظریه ضعیف و بیدلیل است.
آری مالک در این فرض میتواند مقداری از شیر را که زاید بر خوراک بچه حیوان است، بدوشد و نیز به مقداری که فرزند حیوان میتواند با چریدن در صحرا غذای خود را تأمین کند، شیر مادر را بدوشد.
اگر دوشیدن شیر برای خود حیوان به دلیل کمبود علف و یا هر دلیل دیگر زیانآور باشد، دوشیدن او جایز نیست.
اما اگر دوشیدن شیر برای حیوان و بچهاش ضرری نداشته باشد بهره نگرفتن از شیر او مکروه است و یا جایز نیست؛ زیرا به ضایع کردن مال میانجامد.
لیکن مالک باید مراقب باشد تا آخرین قطرات شیر را از بدن حیوان بیرون نکشد؛ زیرا سبب آزار او میشود.
* امنیت مادی و روانی حیوانات مخدوش نشود:
مستحب است دوشنده شیر ناخنهای خود را کوتاه کند تا حیوان اذیت نشود.
جایز نیست حیوان باربر را به گونهای بار کند و از آن بهره برد که طاقت آن را ندارد و به همین دلیل است که در روایات نهی شده است از سوار شدن سه نفر بر یک حیوان، و سزاوار است که برای زنبور عسل مقداری از عسل را در کندو نگه دارد.
بلکه گروهی از فقیهان مانند شهید ثانی در «مسالک» نوشتهاند: مقداری که عرفاً زنبور عسل در برخی از زمانها مثل زمستان به عسل نیازمند است باید در کندو ذخیره شود تا از آن بهره برد، و مستحب است مقداری از حد ضرورت بیشتر نگهداری شود؛ مگر این که برای حیوان زیانآور باشد.
نیز همانان گفتهاند کرمهای ابریشم چون از برگ توت ارتزاق میکنند باید مالکان آنها به اندازه کفایت از برگ توت برایشان فراهم آورند و آنها را از تلف شدن حفاظت کنند....»
{ جواهرالکلام، ج 31، ص 391 ـ 394.}صاحب جواهر به فراست و دقت حقوق حیوانات را تبیین نموده و ضمن نقل روایات متعددی درباره حقوق حیوانات میفرماید: «... اهل شرع این حکم را بدیهی میدانند که جایز نیست انسان حیوانی را به گونهای رها سازد که از تشنگی یا گرسنگی و یا از هر گونه فشار و آزار و اذیتی تلف شود. بلکه باید به اندازه کافی آب و غذا در اختیار او قرار دهد و از گرما و سرمای کشنده حفظش کند. به همان سان که نباید او را در معرض آزار و اذیت حیوانات دیگر قرار دهد و در این حکم میان انواع حیوانات تفاوتی نیست.» {الفقه، سیدمحمد شیرازی، ج 3، کتاب النکاح، ص 515}
* رستگاری بشر، تلازم با رستگاری طبیعت:
آیتالله مصطفی محقق داماد در سخنرانی که در زمینه حقوق حیوانات داشتند میفرمایند که: «کاملاً از قرآن برمیآید که رستگاری بشر با رستگاری طبیعت رابطه تنگاتنگ دارد. طبیعت هم باید رستگار شود. بَر و بحر هم نباید فاسد شوند. (ظهر الفساد فی البَر و البحر بما کسبت ایدی الناس، سوره روم آیه 41) بر و بحر هم باید نجات پیدا کنند. رستگاری عمومی مورد نظر است. این یک سیر و رودخانه واحدی است که همه به سوی خدا میروند نه فقط انسان.» (کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام، سوره الرحمن آیه 26 و 27) با این تفسیر از هستی «ید امینانه» انسان مطرح است نه ید مالکانه.
* غایت تکالیف شرعی، حصول الفت، حکومت رحمت:
مرحوم ملامحسن فیض کاشانى در رساله الفت نامه غایت اکثر تکالیف شرعیه را حصول محبت و الفت اجتماعى ذکر مىکند. نتیجهاى که از این محبت و الفت ناشى خواهد شد ملاطفت با همنوعان وهمه موجودات پیرامون است.
امید آنکه با درک این معارف حقه، مؤمنانهتر و جانانهتر از محیطزیست و حقوق حیوانات صیانت کنیم. در خاتمه همنوا با حضرت مولانا، این نگاه عارفانه به هستی و حیوانات را زمزمه میکنیم که:
گفت من آن آهوم کز ناف من
ریخت این صیاد خون صاف من
اى من آن روباه صحرا کز کمین
سر بریدندش براى پوستین
اى من آن پیلى که زخم پیل بان
ریخت خونم از براى استخوان
آن که کشتستم پى مادون من
می نداند که نخسبد خون من
بر من است امروز و فردا بر وى است
خون چون من کس چنین ضایع کی است؟
گر چه دیوار افکند سایه دراز
باز گردد سوى او آن سایه باز
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوى ما آید نداها را صدا
منابع:
در متن ذکر شده. به کتاب «حق حیوانات در ایران و اسناد بینالمللی»/ عباس حسینی/ انتشارات مجد ـ و نیز «حیوانات، قوانین حمایتی و حدود بهرهوری در اسلام»/سعید نظری توکلی/ انتشارات سمت مراجعه شود.