نامآوران ایرانی
سد سیوند، برخورد توسعه و فرهنگ
- سیوند
- نمایش از شنبه, 22 مهر 1391 16:22
- بازدید: 9691
برگرفته از خبرگزاری میراث فرهنگی
حسن ظهوری
توسعه همواره به عنوان عنصر لاینفک زندگی در کنار انسان بوده و با خود جریان مدرینته یا نوگرایی تاریخی انسان را پدید آورده است.
رابطه میان توسعه و انسان، همان رابطه انسان و مدرنیته است که در طول تاریخ پدید آورنده دستاوردهای بشری و تمدنهای بزرگ بوده است.
توسعه و عمران که در تفسیر به واژه "آبادانی" پهلو میزند، همان خاستگاه انسان در آماده سازی مکان زیست خود و در نهایت آسان کردن شرایط دشوار زیستن است.
پدیده توسعه، پدیدهای تماما انسانی است. و نقطه پیوند انسان، تاریخ و جامعه تنها به وسیله توسعه به هم متصل میشوند.
امروز به کرات واژه توسعه به عنوان امر انسانی در برابر واژه "فرهنگ" قرار می گیرد که آن نیز خود امری انسانی محسوب میشود و مهمترین رابط میان انسان و جامعه است.
رابطه میان فرهنگ و انسان رابطهایست که منجر به حضور هویت و شناسنامه ملی و در کنار آن خاستگاه شکل گیری قومیتها و تلاشهای بشری در تحقق پیدایش تمدنهای بزرگ بوده است. این رابطه بیتردید توسعه و آبادانی را به همراه داشته است؛ همانطور که در دوران هخامنشی شاهد آن بودهایم که در کنار فرهنگ و تمدنی به این بزرگی توسعه و آبادانی به چه صورت جریانی موازی رفتارها و کنشهای فرهنگی داشته است.
اما چگونه است که طی صد سال اخیر رابطه میان فرهنگ و توسعه که همواره در کنار یکدیگر به عنوان دو امر انسانی بودهاند امروز در برابر هم و در مقابله با هم قرار گرفتهاند.
آیا به راستی انسان امروز قصد دارد با ادامه تلاش تاریخی خود در راستای توسعه، در مقابل فرهنگی به ایستد و به قمیت توسعه، فرهنگ را قربانی کند؟
سیوند و چالش های امروز
"سد سیوند به عنوان بخشی از تلاش انسان در امر توسعه امروز در برابر فرهنگ ایستاده است." این جمله، دغدغه مردم است و سیوند امروز کلمه کد یا همان رمزی است که میتواند مانند جهاننما رابطه میان توسعه و فرهنگ را نه تنها به سخره بگیرد که خدشهدار نیز کند.
بیتردید در گذشته سدهای بسیاری برای بهره گیری از زمین ساخته و بارها درباره کشف سدهای دوره هخامنشی و ایلامی گفته شده است .
این موضوع نشان میدهد که اهمیت کشاورزی به عنوان منبعی مهم در تهیه مواد غذایی از دیرباز مورد توجه تمدنهای بزرگ بوده و شهرهای مهم تاریخ در شکلگیری سدهای بزرگ برای مهیا کردن شرایط کشاورزی کوشیدهاند. اما در آن دوران توسعه منوط به ادامه حیات فرهنگ بوده و امروز توسعه شریان زندگی حیات فرهنگ را قطع میکند.
رابطهای که امروز میان توسعه و فرهنگ تعریف و تفسیر میشود نیازمند تعامل بیشتر است.
اینکه چگونه سد سیوند به عنوان توسعه دربرابر فرهنگ ایستاده به داستانی مربوط میشود که بیشاز یک دهه به طول انجامیده و جای جای آن نشان میدهد اگر به درستی میان پدیدآورندگان توسعه و نگهبانان فرهنگ رابطهای دوسویه تعریف میشد، امروز سد سیوند در جایگاه توسعه هرگز در برابر میراث فرهنگی در جایگاه فرهنگ قرار نمیگرفت.
شاید اگر بیتوجهی مسئولان سازمان میراث فرهنگی و توجه مسئولان وزارت نیرو به موضوع میراث فرهنگی و مکان توسعه بیشتر بود هرگز سد سیوند سدی در برابر فرهنگ یا سد برخورد توسعه و فرهنگ نبود.
سد سیوند 40 ساله است!
مطالعات اولیه سد سیوند سال 1967 یعنی حدود 40 سال پیش توسط «جاستین کورتنی» کارشناس امریکایی آغاز شد.
نتیجه مطالعات به طرح سیستم سه سدی درود زن، ملاصدرا و سیوند منتهی شد که قرار بود با هم فعالیت مشترکی را در امر آبرسانی به انجام برسانند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه مطالعات به کارشناسان ایرانی واگذار و نخستین فاز مطالعاتی ساخت سد سیوند در سال 1370 ارائه شد.
فاز نخست عملیات اجرای پروژه یعنی ساخت تونل انحراف رودخانه از سال 1371 آغاز و با گمانه هایی که در حین مطالعات زده شد، آشکار شد که دره محل احداث سد، بستر ضخیم آبرفتی به عمق حداکثر 140 متر دارد و ابتدا باید آبرفت، آب بند شود.
«جلال جامعی»، مسئولا اجرایی ساخت سد سیوند درباره استعلام از سازمان میراث فرهنگی در همان سالها میگوید: «در سال 1370 همزمان با آغاز فعالیت های اجرایی، وزارت نیرو و سازمان آب منطقهای استان فارس با ارسال نامه ای به سازمان میراث فرهنگی این استان، مسئله شروع ساخت سد را به اطلاع رساند، اما جوابی دریافت نشد. ساخت سد سیوند آغاز و در ابتدا با استفاده از تکنولوژی پیشرفته روز بستر آبرفتی سد آب بند شد.»
سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی و نگهبان میراث فرهنگی کشور موظف بود آن زمان علاوه بر پاسخ به استعلام مسئولان سد و وزارت نیرو، اقدامات اولیه در خصوص شناسایی منطقه را به انجام برساند که این موضوع در یک خلاء اطلاعاتی به مدت قریب به 7 سال مسکوت گذاشته شد و در این مدت هرگز سازمان میراث فرهنگی نه به ساخت سد سیوند توجهی نشان داد و نه اهمیت تنگه بلاغی را به وزارت نیرو گوشزد کرد.
در سال 1376 و آغاز به کار دولت "سید محمد خاتمی" بحث اولویت بندی طرحهای عمرانی کشور مطرح شد. به این معنی که دولت تصمیم گرفت تعدادی از طرح ها را نیمه راکد بگذارد و بقیه طرحها را به اتمام برساند.
در آن زمان سیوند جزو طرحهای اولویت نخست قرار نگرفت و این موضوع تا سال 1380 همزمان با پایان ساخت سد کوثر ادامه داشت.
بعد از سال 1380 سیوند جزو اولویتها قرار گرفت و از همان زمان اعتبارات به صورت تصاعدی افزایش یافت.
تیرماه 1383 ساخت تونل انحراف آب انجام گرفت و از همان زمان تا اسفند 1385 کار ساخت بدنه سد انجام شد.
نگرانی در مورد سیوند بعد از 30 سال!
در تمام مدت زمانی که سد سیوند به صورت آرام مراحل ساخت خود را طی میکرد، سازمان میراث فرهنگی هیچ واکنشی در مقابل ساخت آن نشان نداد و این موضوع تا سال 1382 که بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد به طور جدی فعالیت پژوهشی خود را برای جمعآوری اطلاعات مربوط به دوران هخامنشی آغاز کرد ادامه داشت.
آغاز به کار فعالیت این بنیاد، و تلاش برای ثبت جهانی پاسارگاد ،نگاه بیتوجه سازمان میراث فرهنگی را یکباره متوجه سد سیوند و آثار در خطر تنگه بلاغی شد.
«مسعود آذرنوش»، رئیس سابق پژوهشکده باستانشناسی کشور دراینباره میگوید: «سال 1382 بود که روزی محمد حسن طالبیان را مضطرب دیدم که از اتاق مهندس بهشتی بیرون آمد و وقتی حال او را جویا شدم گفت سد سیوند مراحل ساخت خود را از سر گرفته است و در صورت آبگیری محوطههای باستانی بیشماری غرق میشود.»
ثبت جهانی پاسارگاد در تیرماه 1383 باعث شد تا تلاش سازمان میراث فرهنگی برای نجات آثار موجود در تنگه بلاغی بیشتر شود.
توجه و نگاه جهانی به موضوع پاسارگاد و محوطههای در خطر موجود در تنگه بلاغی اهمیت موضوع را دو چندان کرد و مسئولان وزارت نیرو و سازمان آب منطقهای را به پای میز مذاکره کشاند.
«بابک کیال»، سرپرست سابق مجموعه باستانی پاسارگاد در این باره به میراث خبر می گوید: «از ابتدا سازمان میراث فرهنگی از وجود آثار باستانی در تنگه بلاغی خبر نداشت. تصور می شد که ارزش و اهمیت این محوطه باستانی تنها به عبور مسیری موسوم به راه شاهی خلاصه می شود. بازدید هیات بررسی و شناسایی مجموعه باستانی پاسارگاد منجر به افشای آثار موجود در این تنگه شد.»
از آنجا که این عده از کارشناسان پاسارگاد باستان شناس نبودند؛ از باستان شناسی بومی به نام «فرهاد زارعی کرد چولی» خواستند تا محدوده آبگیری سد سیوند در تنگه بلاغی را مورد بررسی و شناسایی باستان شناسی قرار دهد.
مطالعات او در سال 1382 آشکار کرد که تنگه بلاغی فراتر از راه شاهی و چند «خرفت خانه» که به چشم دیده می شد ارزش و اعتباری باستانی دارد که از دیده پنهان مانده و خاک های این تنگه آن را در خود فرو برده است.
شهریور سال 83 «مسعود آذرنوش» رییس پژوهشکده باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور در مورد ساخت سد و فرو رفتن محوطه های باستانی در تنگه بلاغی پس از آبگیری سد گفت: «به علت ساخت سد سیوند در دورن تنگه بلاغی؛ بخشی از این تنگه که قسمتی از محوطه های باستانی مجموعه پاسارگاد را در بر می گیرد به همراه آثار باستانی و تاریخی باقی مانده در آن از دورانهای گذشته به زیر آب دریاچه فرو می رود.»
این خبر رسمی که در ادامه اخبار مربوط به غرق محوطه های باستانی تنگه بلاغی بوده است سبب شد موضوع بیش از گذشته اهمیت پیدا کند.
تنگه بلاغی با اخبار مشابه نگرانی های جهانیان را هم بر انگیخت.شهریور همان سال مسئولان بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد با اعلام اطلاعیه ای از کارشناسان جهانی دعوت کردند تا برای نجات بخشی آثار موجود در تنگه بلاغی به ایران بیایند.
«محمد حسن طالبیان»، رئیس بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد دراینباره به میراث خبر میگوید: «با توجه به این که در تنگه بلاغی آثار و محوطه های باستانی بسیار زیادی وجود دارد و نجات بخشی آنها باید در قالب عملیات اضطراری و در سطح بین المللی و جهانی انجام می گرفت با ارایه فراخوانی جهانی به تمامی مراکز علمی جهان برای کاوش های باستان شناسی گسترده و انجام اقدامات نجات بخشی ایران، از کارشناسان جهانی دعوت به همکاری کردیم.»
طالبیان ادامه داد: «فراخوان طرح نجات بخشی و استفاده از کمک های جهانی دارای دو بخش بود که یکی مربوط به نجات بخشی محوطه های باستانی درون تنگه و دیگری به ارایه راهکارهایی برای جلوگیری از تاثیرات ساخت سد بر منطقه و آثار تاریخی آن مربوط می شد.»
با ارایه این فراخوان کارشناسان کشورهای ایتالیا، آلمان، فرانسه، انگلستان، استرالیا، لهستان و ژاپن برای حضور در درون تنگه و نجات محوطه های باستانی اعلام آمادگی کردند.
اعلام آمادگی کارشناسان و باستان شناسان خارجی مسئولان داخلی را بر آن داشت تا مقدمات حضور این کارشناسان را آماده کنند.
دغدغه سیوند فراملی می شود
دی ماه سال 83 «منیرو بوشناکی»، معاون فرهنگی سازمان جهانی یونسکو به دعوت مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به ایران دعوت شد تا از لوح ثبت جهانی پاسارگاد پرده برداری کند.
بوشناکی پس از کسب اطمینان از آسیب نرسیدن به مقبره عظیم کوروش، شاه هخامنشی، درباره تهدیدات ناشی از ساخت سد سیوند به مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفت:«باید تلاش کنید اهمیت تنگه را از لحاظ تاریخی و هویتی به مسئولان کشوری تان گوشزد کنید. از طرف دیگر باید بکوشید تا صدای شما به گوش جهانیان برسد. من نیز به سهم خود در آگاه سازی مدیران یونسکو خواهم کوشید. تنگه بلاغی تنها بازمانده راه معروف شاهی در جهان است که با زیر آب رفتن این بخش، تنها شاهد راه سازی آن دوران را از دست خواهیم داد.»
باستانشناسان ایرانی و ایتالیایی، نخستین هیات کاوش گران تنگه بلاغی بودند که از اواخر بهمن ماه سال 1383 فعالیت های شناسایی و نجات بخشی خود را در این محوطه باستانی آغاز کردند.
آنها با ادامه کاوشهای خود در دریاچه سد سیوند در کنار راه شاهی یک دهکده متعلق به دوران هخامنشی را کشف کردند.
این کشف بزرگ سبب شد کاوش ها در تنگه بلاغی جدی تر شود و باستان شناسان انتظار یافتن آثار ارزشمند تری را داشته باشند.
پس از کاوش ایتالیایی ها سه هیات ایرانی _ لهستانی، ایرانی _ آلمانی و ایرانی _ فرانسوی به صورت همزمان کاوش در تنگه بلاغی را آغاز کردند.
همه چیز برای انجام کاوشهای نجاتبخشی در تنگه بلاغی مهیا شده بود به غیر از یک مورد: "بودجه".
کاوشهای باستانشناسی در تنگه بلاغی هزینههای زیادی داشت و سازمان میراث فرهنگی وقت قادر به تامین این بودجه نبود.
از سوی دیگر تعداد ساخت سدها در کشور رو به فزونی داشت و عملیات نجات بخشی تنها در مورد سد سیوند قابل اجرا نبود و باقی محوطههای باستانی نیز نیازمند کاوش و بررسی و شناسایی بودند.
تهیه یک آیین نامه اجرایی توسط هیات وزیران میتوانست مشکل سازمان میراث فرهنگی را رفع کند. با این نیت مسئولان وقت سازمان میراث فرهنگی با رایزنی توانستند در 5/5/1384 آیین نامهای را با کمک «محمد رضا عارف»، معاون رئیس جمهوری به تصویب برسانند که طی آن "کلیه دستگاههای اجرایی مشمول قانون برنامه چهارم توسعه موظف شدند پیش از اجرا پروژههای بزرگ عمرانی و در مرحله امکان سنجی و مکانیابی نسبت به انجام مطالعات فرهنگی تاریخی در مکان اجرای طرح اقدام نمایند. همچنین مطالعات فرهنگی _ تاریخی و مستندسازی آثار فرهنگی _ تاریخی واقع در محدوده طرح بر اساس دستورالعمل های صادر شده از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و تحت نظارت علمی سازمان مذکور توسط دستگاه مجری انحام خواهد شد و هزینه مطالعات و مستندسازی جزئی از هزینههای مطالعاتی طرح و موافقتنامه بین سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و دستگاههای مجری طرح پیشبینی خواهد شد.»
با توجه به این آیین نامه تمامی مخارج مطالعات باستانشناسی در حوزه آبگیری سد سیوند به عهده سازمان آب منطقهای استان فارس گذاشته شد و مطالعات شتاب بیشتری گرفت.
البته تا کنون هیچ پولی از سوی سازمان آب منطقهای استان فارس به سازمان میراث فرهنگی جهت مطالعات باستانشناسی در تنگه بلاغی داده نشده و این سازمان تمام هزینههای مطالعه را تقبل کرده است.
کشف شواهد انسان پیشاز تاریخی و متعلق به دوره نوسنگی در غارهای تنگه بلاغی، کشف کورههای پخت سفال متعلق به هفتهزار سال پیش و اجساد آن دوران، کشف بقایای تمدن هخامنشی، شناسایی قبور دوره ساسانی و سازههای شرابسازی از این دوره تاریخی، کشف آثار دوره اسلامی از قبیل کورههای فلز گری از جمله یافتههای مهم باستانشناسی در تنگه بلاغی بوده است.
غرق محوطه جهانی پاسارگاد و تخت جمشید نخستین نشانههای اعتراض در میان تشکلهای غیر دولتی را در پی داشت.
در اخباری که در این خصوص در رسانههای داخلی و خارجی به چاپ میرسید آمده بود که پاسارگاد و تخت جمشید در دریاچه سد سیود غرق میشوند.
این گفتهها در حالی اعلام میشد که تخت جمشید حدود 70 کیلومتر تا سد سیوند فاصله داشت و پاسارگاد نیز تا آخرین نقطه آبگیری سد سیوند بیشاز 5 کیلومتر فاصله داشت.
راه شاهی قربانی نظرات غیر کارشناسی شد
اخبار ضد و نقیض فراوانی در اینباره اعلام شد تا آنکه مسئولان سازمان میراث فرهنگی به صراحت اعلام کردند که به غیر از آثار موجود در تنگه بلاغی، هرگز پاسارگاد در دریاچه سد سیوند غرق نمی شود و تنها نگرانی درباره آثار هخامنشی پاسارگاد به ویژه آرامگاه کوروش، رطوبت ناشی از دریاچهای به طول 11 کیلومتر است که نگران کننده به نظر میرسد.
برزگنمایی غرق محوطه میراث جهانی پاسارگاد و آرمگاه کوروش از سوی کسانی که قصد داشتند به میراث فرهنگی خدمت کنند باعث شد زمانی که خیال مردم از غرق محوطههای باستانی راحت شد، میزان توجه به آثار تنگه بلاغی کمتر شود و همین امر شاید برای مدتی بزرگترین لطمه را به میراث فرهنگی زد.
در پی برگزاری نخستین همایش بینالمللی تنگه بلاغی در سال 1384 و در شیراز توافقنامهای میان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور با وزارت نیرو منعقد شد که در پی آن اعلام زمان آبگیری سد سیوند از سوی سازمان میراث فرهنگی اعلام میشود و این سازمان تا پایان مطالعات باستانشناسی اجازه آبگیری نخواهد داد. این درحالی بود که سد سیوند مراحل پایانی خود را سپری میکرد و به زمان آبگیری خود نزدیک میشد.
نگرانی درباره تاثیر رطوبت به آثار پاسارگاد و به ویژه مقبره کوروش در حالی هرروز بیشتر میشد که سازمان میراث فرهنگی هیچ واکنشی در مقابل این نگرانیها نشان نداد و پژوهشکده مرمت و حفظ آثار به عنوان متولی این بخش هرگز قدمی برای شناسایی میزان رطوبت بر آثار محوطه میراث جهانی پاسارگاد برنداشت.
انتقال دو کوره پخت سفال هفتهزار ساله از تنگه بلاغی که در کاوشهای باستانشناسی کشف شده بود از جمله کارهای مهم صورت گرفته در تنگه بلاغی بود. این درحالی است که هزگز سازههای تولید نوشیدنی عهد ساسانی از این تنگه باستانی منتقل نشدند.
کاوشهای باستانشناسی تا سال 1385 به طول انجامید و در این سال «فرانچسکو باندرین»، مدیر مرکز میراث جهانی از تنگه بلاغی دیدن کرد و فعالیت هیات باستانشناسی را در این تنگه باستانی در تمام دنیا بینظیر دانست.
وی همچنین در این سفر نسبت به تاثیر رطوبت سد روی آرمگاه کوروش تاکید کرد و از سازمان میراث فرهنگی خواست تا هر چه سریعتر گزارشی دراین خصوص تهیه و به دفتر میراث جهانی در پاریس ارسال کند.
بزرگترین مشکل شناسایی رطوبت دریاچه سد سیوند نبودن این دریاچه بود.
مادامی که دریاچهای شکل نگرفته است نمیتوان رطوبت منطقه را محاسبه کرد. از سوی دیگر با آبگیری سد سیوند کار تمام شده فرض میشد و تاثیر رطوبت نمیتوانست مانع از ادامه آبگیری شود. به همین دلیل مطالعه روی میزان رطوبت در سد سیوند با چالش مواجه شد.
تاثیر آبگیری بر آرامگاه کورش
«جلال جامعی»، مدیر پروژه سد سیوند درباره میزان رطوبت سد سیوند پس از آبگیری روی مقبره کوروش به میراث خبر میگوید: «تراز دریاچه سد سیوند در بالاترین تراز 1813 و تراز مقبره کوروش 1848 است. یعنی مقبره کوروش 35 متر بالاتر از بالاترین تراز آب در دریاچه سد است. بنابر این اگر انباشت آب در مخزن سد سبب افزایش تراز آب در سفره های زیرزمینی شود، طبق قانون ظروف مرتبط تنها می تواند آب را تا تراز 1813 متر افزایش دهد. رودخانه پلوار تراز آب سفره ها را تا 1838 بالا آورده، مخزن سد در 1813 متری چطور می تواند آب را به 1838 یا بالاتر از آن برساند؟ اگر زمانی مخزنی ایجاد می کردیم که تراز آب را به 1840 متر می رساند، افزایش سطح سفره های زیر زمینی را میسر می ساخت اما در شرایط فعلی غیر ممکن است.»
وی ادامه می دهد:«در مورد رطوبت نکته مهمی وجود دارد که کمتر به آن توجه می شود. بین مخزن سد و دشت پاسارگاد دره ای طویل و پیچان وجود دارد، وسعت دشت هم حدود 200 کیلومتر مربع است و مقبره کوروش درست وسط آن قرار دارد. اگر بخار آب بخواهد از دریاچه به سوی دشت برود با موانع طبیعی نظیر کوه ها و درختان برخورد می کند و میزان آن کاهش می یابد. هنگامی که رطوبت باقی مانده وارد این دشت وسیع شود، تاثیری اندک بر مقبره خواهد داشت. البته نمی گویم هیچ تاثیری ندارد ولی بسیار ناچیز است.»
جامعی در مورد دستگاه های رطوبت سنج نیز توضیح می دهد:« اکنون در کنار مقبره دستگاه های رطوبت سنجی نصب شده که رطوبت فعلی را ثبت می کند، می توان رطوبت بعد از آبگیری را با امروز مقایسه کرد. اگر تفاوت به گونه ای باشد که سبب آسیب مقبره شود، راه های بسیاری برای نجات آن وجود دارد. به نظر من مقبره کوروش از رطوبت اشباع است، سال هاست دو رودخانه از بالادست و پایین دست مقبره می گذرد. علاوه بر این دریاچه سد در بیشترین وقت های سال خالی است چون آب باید به کشاورزان برسد، بنابراین رطوبت چندانی تولید نمی شود.»
ارسنجان و کم آبی مفرط
سد سیوند برای آن ساخته میشود که به مردم ارسنجان آبرسانی کند.
دشت ارسنجان سومین دشت حاصلخیز ایران است که طی ده سال گذشته با شور شدن آب دچار مشکلات فراوانی شده است.
«محمدجواد عسگری»، فرماندار ارسنجان دراینباره به میراث خبر میگوید: «استان فارس 68 دشت حاصلخیز دارد که به دلیل برداشت بی رویه آب در استان و تغذیه نشدن سفره های زیرزمنین 57 دشت در مرحله بحرانی قرار گرفته است. دشت ارسنجان هم با امکانات بالقوه کشاورزی یکی از این دشت های حاصلخیز است که از سال 67 در فهرست دشت های بحرانی جای گرفت. این دشت بسیار حاصلخیز است اما مجاورت با دریاچه تشک و بختگان مشکلاتی را برای آن به وجود آورده است. زیرا زمانی که سفره های آب زیرزمینی تخلیه شوند، آب شور از دریاچه به سوی سفره ها هدایت می شود و همین آب به وسیله کشاورزان از طریق حفر چاه های عمیق استخراج می شود. یعنی در عمل آب شور به سوی دشت های حاصلخیز هدایت می شود. این امر در سال های اخیر سبب افزایش درصد نمک خاک و آب شده به طوری که در حال حاضر نمک خاک و آب نزدیک به دو هزار است در حالی که در شرایط طبیعی باید بین 300 تا 500 باشد.»
سد سیوند 92 میلیون متر مکعب آب ذخیره می کند، اگر آب آن به سوی دشت ارسنجان هدایت شود، حدود 68 میلیون متر مکعب آن به دشت ارسنجان اختصاص می یابد به این ترتیب علاوه بر شست و شوی زمین با آب شیرین و کاشت مجدد در زمین کشاورزان، حدود 9 هزار هکتار سطح زیر کشت افزایش مییابد.
در حال حاضر حدود 28 هزار هکتار زمین کشاورزی دشت ارسنجان در فصل های مختلف زیر کشت می رود. آب سد میتواند 9 هزار هکتار دیگر هم به این مقدار اضافه کند.
همایش ها و سمینارها
دومین همایش باستانشناسی تنگه بلاغی دوم اردیبهشت و سومین همایش در 30 دی 1385 برگزار شد.
در این دو همایش باستانشناسان در مورد دستاورد کاوشهای باستانشناسی گفتند و در همایش سوم علاوه بر معرفی این دستاوردها قرار بود باستانشناسان اعلام کنند کاوشها در تنگه بلاغی پایان یافته است.
این موضوع از سوی "حسن فاضلی نشلی" رئیس پژوهشکده باستانشناسی کشور مطرح شد اما با مخالفت تشکلهای غیر دولتی حاضر در سالن ادبیات دانشکده تربیت مدرس این همایش بدون قرائت قطعانامهای پایان یافت.
پس از آن اعتراض به آبگیری سد سیوند توسط تشکلهای غیر دولتی در مقابل وزارت نیرو، سازمان میراث فرهنگی، مجلس شورای اسلامی، و محل آرمگاه کوروش در پاسارگاد انجام گرفت و طی آن شعارهایی خطاب به مسئولان سازمان میراث فرهنگی و وزارت نیرو نیز داده شد.
در این تجمعها و اعتراضات، تشکلهای غیردولتی خواستار توقف آبگیری سد سیوند و نجات یادمانهای باستانی پاسارگاد شده بودند و در برخی موارد خواستار استعفاء اسفندیار رحیم مشایی، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور بودند.
در آخرین صحبتهای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور، رئیس پژوهشگاه این سازمان طی سخنانی اعلام کرد کاوشهای باستانشناسی در تنگه بلاغی پایان یافته و آزمایشهای رطوبت سنجی درباره پاسارگاد آغاز شده است.
وی اعلام کرد در صورت آبگیری سد سیوند اگر میزان رطوبت روی محوطه میراث جهانی پاسارگاد تاثیر بگذارد، دریاچه این سد خشک می شود.
واکنش مجلسی ها
نمایندگان مردم در مجلس هم بارها از رئیس سازمان میراث فرهنگی خواستند با حضور در مجلس پاسخگوی شبهات ایجاد شده باشد اما این اتفاق رخ نداد.
امروز اعلام خبر آبگیری سد سیوند واکنش های متفاوت نمایندگان مردم در مجلس را به دنبال آورده است.
به اعتقاد برخی از آن ها، اعلام خبر قطعی آبگیری سد سیوند اکنون می تواند به تمام اما و اگر ها در این مورد خاتمه دهد و از بحث های غیر کارشناسی و جنجال های سیاسی بر سر اجرای یک پروژه ملی ، جلوگیری کند.
به اعتقاد "مهدی کوچک زاده" عضو فراکسیون اصولگرایان حامی دولت نهم و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اعلام نظر قاطعانه رییس جمهوری در مورد آبگیری سد سیوند نشان داد وی اسیر فضاسازیهای دروغ و غیر مبتنی به نظرات کارشناسی نمیشود .
"محمد دهقان" عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس هم در گفت و گو با میراث خبر گفت: « از بحثهای کارشناسی اطلاع زیادی ندارم و نمیدانم آبگیری سد سیوند آیا به موضوع به میراث فرهنگی لطمه وارد می کند یا خیر اما آنچه مسلم است این است که اگر این اتفاق به میراث فرهنگی خدشه وارد می کند به هر حال باید برای آن راه حلی پیدا کرد زیرا نمی توان برای بدست آوردن یک چیز ملت را از داشتن یک چیز دیگر محروم کرد.»
"محسن کوهکن"، عضو هیات رییسه مجلس نیز در گفت و گو با میراث خبر با بیان اینکه" احتمالا نظرهای کارشناسی به اینجا ختم میشده که آبگیری سیوند تاثیر منفی بر آثار تاریخی منطقه ندارد" افزود: « نباید بر پایه نظرهای غیرکارشناسی با احساسات مردم بازی کرد. اگر آبگیری ضرری به آثار تاریخی نمی رساند، دلیلی برای اعتراض وجود ندارد.»
از سوی دیگر "بیژن شهبازخوانی"، عضو کمیسیون اقلیت مجلس این اقدام احمدی نژاد را راهکاری برای پایان دادن به بحران ایجاد شده به خاطر سوءمدیریت معاونت شد.
وی معتقد است احتمالا تصور رئیس جمهوری این بوده که با اعلام آبگیری سد سیوند به تمام جنجال های حاشیهای یک بار و برای همیشه خاتمه میدهد.
در همین حال "امیررضا خادم" عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نیز در گفت و گو با میراث خبر با بیان اینکه "تا زمان ارایه نشدن گزارش کارشناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نمیتوان به اظهار نظر علمی و کارشناسی در این مورد پرداخت" ، افزود:« به دلیل اینکه کارشناس این حوزه نیستیم و اطلاعات تخصصی در مورد تاثیرات این آبگیری و تبعات منفی و یا مثبت آن نداریم نمیتوانیم پیش از ارایه گزارش میراث فرهنگی نظر کمیسیون را اعلام کنیم.»
به گفته خادم با وجود تقاضاهای چندباره کمیسیون فرهنگی برای ارایه گزارش کارشناسی از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هنوز مسوولان این سازمان هیچگونه گزارشی را ارایه نکردند.
سد سیوند امروز در آستانه آبگیری قرار گرفته است و چون هماهنگی لازم میان مسئولان سازمان میراث فرهنگی و وزارت نیرو هرگز به طور جدی شکل نگرفت، این سد امروز سدی دربرابر فرهنگ شناخته شده است.
اگر از ابتدای ساخت سد کاوشهای باستانشناسی آغاز شده بود و مطالعات رطوبت سنجی انجام میگرفت، شاید هرگز سد سیوند ساخته نمیشد و میلیاردها تومان در ساخت آن خرج نمیشد.