سیوند
نگاهی به چالشهای راه اندازی سد سیوند در دو سال گذشته
- سیوند
- نمایش از چهارشنبه, 19 اسفند 1388 12:48
- بازدید: 4609
لیلا صمدی
اولین ارمغان سد سیوند
سرانجام خیلی زودتر از آنچه پیشبینی میشد چندی پیش اولین دستاورد تخریبی راهاندازی سد سیوند به بار نشست و مرگ بیش از دو هزار جوجه فلامینگو، دوباره این مساله را از حاشیه به متن راند و سكوت چندماههی مخالفان آبگیری سد سیوند را شكست. اگر چه غرق شدن منطقههای مهم و كاوشنشدهی باستانی در تنگ بلاغی و تأثیر مخرب رطوبت سد سیوند بر آثار تاریخی منطقهی پاسارگاد، علتالعلل مخالفت ایراندوستان به آبگیری سد سیوند بود، اما تخریب محیط زیست با مرگ بیش از دو هزار فلامینگو بر اثر خشك شدن دریاچهی بختگان، پیش از تأثیر رطوبت سد به آثار تاریخی خود را نشان داد. روزهایی كه پیشبینی میشد تالابها، آبگیرها و دریاچههای استان فارس بر اثر راهاندازی سدهایی چون سیوند در بالادست دریاچهی بختگان، با معضل خشكی و كمآبی مواجه شوند از راه رسید و نشانههای مرگ زیستمندان در این مناطق با مرگ فلامینگوها در دریاچهی بختگان آشكار شد.
در روزهای گذشته به علت تداوم خشكسالی و خشكیدگی دریاچهی بختگان در شهرستان نیریز در شرق استان فارس، هزاران فلامینگوی بومی در این منطقه تلف شد و هزاران فلامینگوی دیگر نیز در معرض آسیب قرار گرفت. سرعت بروز این حادثه كه كارشناسان از آن به عنوان فاجعهی اقلیمی و رخداد تلخ زیستمحیطی یاد كردهاند به حدی سریع بود كه حتا با بسیج نیروهای مردمی و استفاده از سازمانهای مردمنهاد نیز نتوانستند همهی فلامینگوهای در معرض آسیب را نجات دهند و دام مرگ به سرعت برای زیستمندان در این دریاچه گسترده شد.
چشمانداز دریاچهی بختگان در مدخل ورودی شهر نیریز همیشه یادآور آبادی، رونق، سرسبزی و طراوت این شهر آباد بود و همنشینی این دریاچهی پرآب با باغهای سرسبز، منطقه نیریز را به شربتخانهی فارس معروف كرده بود. اكنون چشمانداز دریاچهی بختگان به سفرهای از نمك، عطش و تركخوردگی تبدیل شده است و عطش و كمآبی جای طراوت و سرزندگی را در دریاچه گرفته است. وزش تند بادها نیز بر بحران كمآبی و خشكیدگی دریاچهی بختگان افزوده و موجب شده است كه لهیب گرما و عطش بر بستر این دریاچه حركت كند و نمكزارها را گاه با گردبادی از نمك و شوری به حركت درآورد. مسوولان ادارهی كل حفاظت از محیط زیست استان فارس راهاندازی سدهایی مانند سیوند در بالادست دریاچهی بختگان و رعایت نكردن سهم این دریاچه از دریافت آب رودخانههای بالادست را عاملی برای خشكیدگی آن دانستند.
از جمله سدهایی كه در بالادست این دریاچه راهاندازی شده، سد درودزن است كه سابقهی راهاندازی آن به دههی 50 برمیگردد كه بیتأثیر در خشكیدگی دریاچهی بختگان نبوده است هر چند تیر خلاص این فاجعه را سد سیوند شلیك كرده است. از دیگر سدهایی كه در سالهای اخیر ساخته شده و به بهرهبرداری رسیده سد ملاصدراست كه بر روی سرشاخهی رودخانه كر در بالادست این دریاچه قرار دارد.
ادارهی كل حفاظت از محیط زیست پیشتر اعلام كرده بود: راهاندازی سد، كمآبی در پارك ملی بختگان و نابودی حیات وحش را در پی داشته و این منطقه را در معرض خطر و تهدید قرار داده است.
سد سیوند در اردیبهشتماه امسال همزمان با سفر رییسجمهوری به استان فارس در حالی آبگیری شد كه سازندگان آن در برابر دوستداران یادگارهای فرهنگی اطمینان دادند كه سد سیوند هیچگونه آسیبی به میراث فرهنگی و محیط زیست نمیرساند و این سد با بررسی كارشناسانه ساخته میشود.
سازمان میراث و فرهنگی و گردشگری هم در میان اعترضها و جنجال فراوانی كه از سوی دوستداران یادگارهای فرهنگی صورت گرفت، اعلام كرد: كاوش باستانشناسی در تنگه بلاغی به پایان رسیده و آبگیری سد سیوند از نظر این سازمان بلامانع است.
بازنگری اعتراضها به ساخت سد سیوند
خطر ساخت سد سیوند در نخستین ماههای سال 84 با هشدار معدودی از رسانههای گروهی و بیشتر بر دست دوستداران حقیقی میراث فرهنگی و سازمانهای مردمنهاد به گوش افكار عمومی رسید و اولین زمزمههای مخالفت با ساخت این سد از همان زمان آغاز شد.
در آن زمان كه نهادهای غیردولتی با برگزاری همایشها، رایزنیهای مختلف با مقامهای مسوول و... سعی در جلوگیری از ساخت و آبگیری این سد داشتند، وزارت نیرو اعلام كرد: 13 سال پیش برای ساختن این سد از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به عنوان متولی میراث فرهنگی كشور، استعلام شد اما پاسخی از سوی این سازمان به وزارت نیرو داده نشده است.
سازمان میراث فرهنگی نیز احساس خطر دوستداران یادگارهای فرهنگی، دلسوزان این مرز و بوم و نقدهای مطبوعاتی را، غیركارشناسی، احساسی و یك روند موجگونه دانست كه با گذر زمان به فراموشی سپرده میشود.
آنان به نظریههای غیر كارشناسانهای مانند به زیر آب رفتن مقبره كورش با آبگیری سد سیوند استناد میكردند و بر این باور بودند كه مجموعه پاسارگاد و آرامگاه كورش در پنج كیلومتری سد قرار دارند و با آبگیری سد سیوند، هیچگونه آسیبی نمیبینند. این در حالی بود كه دوستداران میراث فرهنگی، بر نابودی آثار كاوشنشدهی تنگه بلاغی و خطر رطوبت و آسیبرسانی آن به مقبره كورش و مجموعهی باستانی پاسارگاد تأكید داشتند نه زیر آب رفتن پاسارگاد.
در همان زمان در راستای نگرانیهای ایراندوستان و كسانی كه برای یادگارهای فرهنگی این كشور دل میسوزاندند، سازمان متولی میراث فرهنگی به مردم قول داد كه با استفاده از تیمهای كاوش، سایتهای باستانی منطقه بلاغی را كاوش كنند و اشیای باستانی و باارزش را از خطر زیر آب رفتن نجات دهند.
در دو سال گذشته اما نهادهای غیردولتی و دوستداران یادگارهای فرهنگی كشور، بیكار ننشستند و در راستای جلوگیری از آبگیری سد سیوند، به اعتراضها و چانهزنیهای خود ادامه دادند.
به وجود آمدن تشكلهای مردم نهادی مانند «پایگاه اطلاعرسانی برای نجات یادمانهای باستانی» از شهریور سال 84، نمونهای از تلاشهای ایراندوستان و كسانی بود كه هنوز دلی در سینه داشتند كه برای فرهنگ و میراث گذشتگان میتپید و ارزش قائل بود.
برگزاری نشستهای كارشناسی كه از سوی پایگاه اطلاعرسانی در سال 84 آغاز شد، در نیمهی دوم سال 85 با صدور بیانیههایی مستدل و مورد تأیید شمار بالایی از سازمانهای مردمنهاد ادامه یافت هرچند سازمانهای دانشجویی و تشكلهای مردمی خودجوش دیگر هم بر اعتراضهایشان افزودند و تحصنهای ریز و درشت پرشماری را شكل دادند.
برگزاری همایش سازمان میراث فرهنگی و اعلام پایان یافتن كاوشهای باستانشناسی منطقه بلاغی در 30 دی 85 هر چند بهخاطر حضور اعتراضآمیز یاران پایگاه و دوستداران یادگارهای فرهنگی به قطعنامهای رسمی ختم نشد اما مجوزی غیرمستقیم بود برای آبگیری سد سیوند. با این حال چندی بعد، شتاب گرفتن اعتراضها سبب شد تا مقامهای سازمان میراث فرهنگی در حالی كه در همایش نامبرده هیچ اشارهای به موضوع رطوبت نشده و در اینباره پاسخی به اعتراضها داده نشده بود دربارهی مسألهی رطوبت و تلاش برای رفع خطر ناشی از آن قولهایی را بدهند، قولهایی كه همچنان در حد سخن باقی ماندهاند. چرا كه نه تنها وزارت نیرو هنوز اقدامی برای تهیهی رطوبتسنجهای وعدهداده شده انجام نداده است، سازمان میراث فرهنگی نیز به دغدغههای پایگاه اطلاعرسانی در بیانیههای پایانی ترتیباثری نداده و كارشناسانی را كه مدعی است بر روی خطر رطوبت كار كردهاند معرفی نكرده و حتی گزارش كار آنان را هم برای تنویر افكار عمومی ارایه نداده است.
مقامهای سازمان بارها خاطر نشان كردند تنها پس از آبگیری سد است كه میتوان میزان رطوبت را محاسبه كرد در حالی كه در سدهی بیستویكم بسیار شگفتآور است هنوز دانش بشری به آن پایه از توانایی نرسیده باشد تا این موضوع را پیشبینی نماید.
راههای باقیمانده
امروز، پس از بروز اولین زیان ناشی از راهاندازی سد سیوند، به نظر میرسد برای جلوگیری از سایر آسیبهای آن بر محیط زیست و میراث فرهنگی، فقط میتوان بر راهكارهای قضایی تكیه كرد.
در اصل 50 قانون اساسی، حفاظت و حمایت از محیط زیست وظیفهای همگانی دانسته شده و نه تنها سازمان حفاظت از محیط زیست بلكه كل دستگاههای حاكمیتی نظام و مردم عادی یا نهادهای غیردولتی باید حامی محیط زیست باشند.
به نظر میرسد با توجه به اینكه ایران عضویت در برخی از كنوانسیونهای بین المللی زیست محیطی و پاسداری از میراث فرهنگی را پذیرفته، مسوول پیگیری این گونه مسایل است.
در این راستا سازمانهای غیردولتی میتوانند با همان پافشاریِ قبل از اعلام اسمی آبگیری سد سیوند، برای جلوگیری از افزایش زیانهای راهاندازی این سد، پرونده حقوقی آن را پیگیری كنند. هنگام واقعی آبگیری سد سیوند به استناد سخنان شماری از كارشناسان به هنگام پایان یافتن سیلابهای فصلی در پایان پاییز خواهد بود و هنوز فرصت برای پایان دادن به كابوس شمار بالایی از مردمِ دوستدار میراث فرهنگی وجود دارد.
این نوشتار در 21 آبان در صفحهی گزارش اجتماعی روزنامهی اعتماد به چاپ رسید.