کتاب
فتوت نامه - معرفی فتوتنامه عبد الرزاق کاشانی
- كتاب
- نمایش از یکشنبه, 26 آبان 1392 11:07
- بازدید: 5905
برگرفته از تارنمای تبیان به نقل از کتاب آیین جوانمردی اثر هانری کربن
- از میان فتّوت نامههای موجود در تاریخ ایران، هفت فتّوت نامه، دارای بیشترین اشتهار هستند که اسامی آنها به قرار زیر است:
یکم: فتّوت نامهی عبدالرزاق کاشانی
دوم: فتّوت نامهی شمسالدین آملی
سوم: فتّوت نامهی شهابالدین عمر سهروردی (یکم)
چهارم: فتّوت نامهی شهابالدین عمر سهروردی (دوم)
پنجم: فتّوت نامهی نجمالدین زرکوب تبریزی
ششم: فتّوت نامهی درویش علیبن یوسفکر کهری
هفتم: فتّوت نامهی چیتسازان
از مجموعه هفت نامه، شش رسالهی نخست آن پیش از رسالهی واعظ کاشفی تألیف شده که او از عبدالرزّاق کاشانی بسیار متأثر شده است. ولی تعیین دقیق تاریخ تدوین فتّوت نامهی چیتسازان به طور یقین ممکن نیست. تاریخ تدوین شش رسالهی نخست، میان قرنهای هفتم تا نهم هجری قمری است. دو متن فارسی شیخ شهابالدین عمر سهروردی (632-539 ه.ق) از ویژگیهایی برخوردار است؛ چه او مشاور دینی الناصر الدین اللّه خلیفهی عباسی بود و چنان که میدانیم، آن خلیفه آرزوی برقراری اصول فتوت را در سراسر جهان در سر میپروراند. او میخواست همهی تشکیلات جوانمردان را زیر یک پرچم آورد. در این زمینه حتی از فتوت درباری سخن به میان آمده است و خلیفهی عباسی به توّسط عبدالّجبار بغدادی به جرگهی جوانمردان پیوسته و جامهی مخصوص فتوت را از دست او گرفته است. رؤیای بزرگ این خلیفه با خود او به خاک سپرده شد، اما فتوت به راه خود ادامه داد و این مطلبی است که از نظر ما مهّم است.
شرح و تفصیل تمامی فتّوت نامهها (که در اصل منعکسکننده ساختار مکتبی و آیینی و عملی جوانمران در سدههای گذشته تاریخ میهمنان است) در اینجا امکانپذیر نیست و ما به فتوت نامه عبدالرزاق کاشانی بسنده میکنیم و مخاطبان محترم را به کتاب «آیین جوانمردی» اثر هانری کربن و ترجمه احسان نراقی، حوالت میدهیم.
فتوت نامه عبدالرّزاق کاشانی
عبدالرزاق کاشانی متفکر بزرگ شیعی به عنوان یکی از مریدان ابن عربی معروف است. در میان یکصد و پنجاه تفسیری که از قرآن شده (بر حسب شمارش عثمان یحیی) و در کتاب فصوص الحکم شیخ اکبر آمده است، تفسیر کمالالدین عبدالرزاق کاشانی یکی از معروفترین آنهاست که همیشه خواستاران بسیار داشته است. گروهی، تأویلهای عرفانی او از قرآن را از ابنعربی پنداشتهاند.
عبدالرزاق در مقدمهای که بر فتّوت نامهی خود نوشته میگوید این کتاب را به درخواست یکی از بزرگان رمان به زبان عربی نوشته است، ولی بعداً مانند روزبهان بقلی شیرازی به سبب آنکه طُلاّب به زبان عربی آشنا نبودند، کتاب خود را به زبان فارسی ترجمه کرده است.
عنوان این متن تحفةالاخوان فی خصایص الفتیان (هدیهی برادران دربارهی خصایص جوانمردان) است. کتاب شامل یک مقدمه، ده باب و یک نتیجه است که در اینجا به صورت مختصر معرفی می شود.
معرفی مقدمه تحفةالاخوان فی خصایص الفتیان
به عقیدهی عبدالرزاق کاشانی، جوانمرد (شوالیهی معنوی) انسانِ آزادهای است که برای رسیدن به مرتبهی او، بایستی مراحلی را سپری کرد.حالت معنوی که فتوت برمیانگیزد، در واقع پیروزی نور فْطرت بر تاریکیهای این جهان است، چندان که صفات ممتاز روح آدمی شکفته میگردد و از قیدهای طبیعت و وابستگیهایی که باعث اسارت و انقیاد آدمی است، رها میشود.
طی این مراحل را به اختصار می گوییم :
مرحلهی نخست مرحلهی مروّت است، اما مراد از آن مروّت خصوصیاتی است که انسانیّت انسان را تشکیل میدهد؛ خصوصیاتی که انسان را شایستهی این نام میکند. شاید بتوان مروّت را به کرم نیز ترجمه کرد، اما بهتر است کرم را برای معادل اصطلاحهای دیگری به کار ببریم، چه مروّت شامل مجموعهای از فضایل و سجایا و کردارهای نیکوست که واژهی آدابدانی به مفهوم آن نزدیک است. وقتی میتوان سخن از فتّوت به میان آورد که همهی عوامل شر مهار شده و نیروهای ناشی از خیر و نور، چیرگی یافته و فضلیت و عدالت و نجابت مصداق پیدا کرده باشد. از این روست که میگویند مروّت شرط نخستین فتوت است، و فتّوت نیز از شرایط نخستین وَلایت است. در اینجا باید توجه داشت که وَلایت با فتح و او با وِلایت (با کسر و او) اشتباه نشود. دومی در میان عرفا استعمال فراوان دارد. شاید بتوان تا حدودی آن را نوعی تقّدس نامید. اما وَلایت در مفهوم شیعی واژه، نوعی تقرّب و دوستی الاهی است که از خصوصیات اولیاءاللّه است و مصادیق بارز آن امامان شیعهاند.
تقرب به خداوند سبب میشود که انسان از نفسانیتش جدا شود تا به گفتهی حیدر آملی ، بتواند از سوی خداوند دوست برگزیده شود. بهتر از این نمیتوان رابطهی شوالیهگری را که میان خدا و انسان برقرار شده است تعریف کرد. این همان سختی است که در انجیل یوحنا از زبان خداوند آمده است:
«دیگر شما را از خادمینم نخواهم نامید بلکه شما را از دوستان خود خواهم شمرد.»
به این ترتیب پدیرفتن مشیّت الاهی عبارت است از همراهی و هم قدمی با امام.
پس وَلایت، غایب و کمال فتوت و فتوت مستلزم مروّت است و معنای مروّت این است که انسان به اصالت فطرت نخستین خود باز گردد. بنابراین، مفهوم توبه فقط استغفار از گناه نیست، بلکه پذیرش دگرگونی کامل و بازگشت به طهارت فطری نخستین است.
او در باب مراتب پیش گفته یادآوری میکند که بالاترین مرحله اعتلا از فتوت به مقام رفیع رسالت است. او در فصل دوم مقدمه به شرایط وِلایت میپردازد. آنجا که فتّوت به مرحلهی کمال میرسد، وِلایت آغاز میگردد. حضرت ابراهیم (ع) نخستین نمونهی کاملی است که در یک آن فتّوت و ولایت در وجودش متجّلی گردیده است. او کسی است که دنیای لذّتها و هوسهای آن را رها کرده (تجرید) و از خانواده و طایفهی خود گسسته تا به عالم الاهی برسد. چون سختی هجران کسان خود را به تنهایی پذیرفته، جهاد او نمونهی کامل فتوت، هم به مفهوم نهان روشی، هم به معنای عیان روشی است. او از بیگانگان ناشناس استقبال کرد و بعداً دانسته شد که آن سه از فرشتگان بودند و این همان تصویری است که از ابراهیم و سه فرشته در کلیساهای مسیحیت شرقی (ارتدکس) بازتافته است.
خلاصه توجه به چنین سیری ناشی از تفکّر عمیق مذهبی شیعی است که هیچ رابطهای با تسلسل و توالی تاریخی و فلسفهی تاریخ ندارد.
فصل سوم از مقدمه در بیان اصل و مبدأ فتّوت است. تشریفات ورود به جرگهی جوانمردان، یادآور مراسم اهل طریقت و همان صحنهی آب و نمک و پوشیدن شلوار پهلوانی که شبیه زیر جامه است. جزئیات این مراسم را در رسالهی نجم الدین زرکوب میتوان دید .
- نکتهای که در فتّوت نامهی نجمالدین زرکوب آمده این است که به عقیدهی او مراسم نوشیدن آب نمک جای مراسم نوشیدن شراب را در مسیحیّت گرفته است. در ضمن بایستی توجّه داشت که بر پایهی این مراسم، رشتهی پیوندی که به صورت پیوستگی عمودی از سوی پیامبر برقرار شده، به گونهای است که رشتهی ارتباط تا جبرائیل که دوست خداوند است میرسد و رابطهی پیامبر با فرشتگان حامل وحی رابطهی دوستی است.
آب در قدح اشارت است به معرفت و خرد، که شخص میتواند بر حسب پاکی جبلی و استعداد ذاتی خود که در فطرت الاهیش نهفته است، به دست آورد. این توانایی نهفته در انسان آنگاه که از قّوه به فعل در میآید به سرچشمهی زندگانی حقیقی تبدیل میشود، چرا که سرچشمهی زندگانی درونی انسان معرفت و دانش است؛ همچنان که آب سرچشمهی زندگی مادّی است. اشاره به بخشی. از آیهی سی ام از سورهی انبیاء: «وَجَعَلْن'ا مِنَ اَلْما´ءِ کُلَّ شَیءٍ حَیٍّ.» (و هر چیز زندهای را از آب آفریدیم.)
نمک اشارتی است به صفت عدالت وَ نَصفَت که شرط مقدم تعادل درونی انسان است. عدالت و نصفت اصلی است که جایگاه شریعت، طریقت و حقیقت را معلوم میدارد. اوّلی، یعنی شریعت، عبارت از قانون دینی است که برقرار کنندهی تعادل در رابطهی انسان و خداست؛ دوّم طریقت است که هدف از آن آزاد ساختن فطرت و طبیعت الاهی انسان از همهی هوی'ها و هوسهایی است که سبب تباهی اوست؛ سوّم حقیقت است که شخص از راه تفکر همراه با تزکیهی نفس مستقیماً به آن میرسد: یعنی رسیدن به یگانگی از درون و برون.
اما موضوع زیرجامه، یعنی پوشیدن شلوار، اشارتی است به فضیلت عفاف و نجابتی که در نخستین گام و در بدو ورود جوانمردان به حلقهی فتّوت، باید آنها را در گسستن از بخشهای زیرین آدمی یاری دهد، حال آنکه کلاه صوفیان اشارتی است به اعتلای معنوی که بایستی در بخشهای زبرین وجود آدمی تجلّی پیدا کند.
کمربند بستن یا میان بستن، اشارتی است به فضیلت شجاعت و غیرت، یعنی آنچه برای جوانمرد اساسی است و او را همواره آمادهی قیام به خدمت میکند و نشان میدهد جوانمرد یک مرد کامل است؛ همچنان که پیامبر این عنوان را به علی خطاب کرد.
مؤلف در فصل چهارم مقدمه در مبادی و معانی فتوت بحث کرده و گفته است: پیدا است که فتوّت ظهور نور فطرت است، پس مبادی آن اسباب تزکیهی نفس تواند بود. بدین سبب مؤلف میگوید: هدف فتوّت، انتقال نور اصلی فطرت از حالت بالقّوه به حالت بالفعل است. از اینرو در فتوت، اصلْ تزکیهی جان و دل است از آنچه بتواند حجاب ظلمت را از برابر انوار معنوی کنار بزند. طبقهبندی خصوصیات اخلاقی که ده فصل از رسالهی تحفة الاخوان به آن اختصاص یافته، در واقع از دیدگاه مؤلف تفسیر حدیثی است منسوب به امام اول شیعیان دربارهی فتوت و خطاب به پسرش حسن (ع) امام فرموده است: «هِیَ العَفْو عَنَد القُدرَة، وَالّتو'اضُع عَندالدَولَة، وَ السَ'خاء عِنْدَ القِّلَة وَ الَعطَّیة بغَیرِ مِنّه.» (عفو در وقت قدرت و تواضع در زمان دولت و سخا در وقت فقر وفاقه و عطای بی منت.)