نامآوران ایرانی
شب همایون خرم
- بزرگان
- نمایش از جمعه, 21 تیر 1392 16:48
- بازدید: 4353
برگرفته از تارنمای مجله بخارا
مراسم خاکسپاری آن زنده یاد ۹ صبح یکشنبه اول بهمن ماه ۱۳۹۱ از مقابل تالار رودکی و مراسم یادبود آن زنده یاد عصر سه شنبه سوم بهمن ماه ساعت ۳/۵ الی ۵ بعداز ظهر برگزار میشود.
مجله بخارا در هفدهم اردیبهشت ۱۳۸۶ شبی را به تجلیل و بزرگداشت استاد همایون خرم اختصاص داده بود و پس از آن نیز جشن نامهای در بخارای شماره ۷۰ ( فروردین ـ اردیبهشت ۱۳۸۸) با تصویری از مهندس همایون خرم بر روی جلد منتشر کرد. با هم گزارش آن شب را دوباره مرور میکنیم. یادش گرامی باد.
شب مهندس همایون خرم/ بدری نکوروح
شب مهندس همایون خرم
(دوشنبه ۱۷ – اردیبهشت ۱۳۸۶ در خانه هنرمندان ایران)
سى و سومین شب از شبهاى مجله بخارا به مناسبت آغاز شصتمین سال فعالیت استاد همایون خرم با طنین نواى دلنشین موسیقى ایرانى در تالارهاى بتهوون و ناصرى خانه هنرمندان ایران همراه شد.
«شبهاى بخارا» این بار رنگ و بوى دیگرى داشت. شبى که به پاس عمرى تلاش و فعالیت هنرى فردى برگزار مىشد که به گفته دوستداران و شاگردان وى یکى از تأثیرگذارترین موسیقىدانان و آهنگسازان کشور است.
این بزرگداشت غروب روز دوشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۸۶ با حضور پرشور دوستداران هنر و موسیقى ایرانى با سخنان على دهباشى آغاز شد.
نمایش فیلم مستند از زندگى استاد همایون خرم به کارگردانى مهدى شیرى بخش دیگرى از این برنامه بود. در این فیلم معینى کرمانشانى و بیژن ترقى از تجربیات دوستى و همکارى با خرم سخن گفتند. سخنران دوم دکتر محمد سریر بود که از ویژگىهاى هنر همایون خرّم سخن راند.
بخش دیگر برنامه «شب همایون خرم» هنرنمایى بابک شهرکى با ویولن و سامان احتشامى با پیانو بود که قطعاتى از آثار استاد را اجرا کردند که با استقبال پرشور حاضرین روبرو شد.
در ادامه على دهباشى از حضار خواست که بپاخیزند و از معینى کرمانشاهى و عبدالرحیم جعفرى بنیان گذار مؤسسه امیرکبیر تجلیل کنند. سپس پیام تصویرى تورج نگهبان که از آنسوى اقیانوسها ارسال شده بود، پخش شد. وى در بخشى از پیام خود با بیان اینکه با همایون خرم از دوران دبیرستان شروع به همکارى نموده است. از همایون خرم به عنوان چهره همیشه ماندگار و پایدار موسیقى ایران یاد کرد.
سخنران بعدى علیرضا میرعلى نقى بود که به عنوان نماینده نسل جوان چنین گفت:
نام همایون خرم در کنار منظومهاى از نامهاى ماندگار، همیشه در حافظه موسیقى معاصر ما خواهد ماند. منظومهاى از ملودى سازان خلاق و با استعداد، مهدى خالدى، على تجویدى، مجید وفادار، حبیب الله بدیعى، پرویز یاحقى و انوشیروان روحانى. این هنرمندان، جملگى، هم با استعداد بودهاند و هم استاد دیده، و با موسیقى ایرانى رابطهاى عمیق و لطیف داشته اند.
آفریننده فرمها، فضاها و حالتهاى موسیقى خود بوده و از کسى تقلید نکردهاند. نه تابع نعل به نعل ردیف بودهاند، نه از روى آهنگهاى محلى اثرى ساختهاند و نه مجذوب فرهنگ موسیقى غرب شدهاند. مفهوم حقیقى ایرانیت معاصر را باید در موسیقى هایى که این هنرمندان ساختهاند، جست و جو کرد.
وى افزود: ما هنوز تمام آثار ایشان را نشنیدهایم و هزار باده ناخورده اندر این تاک است.
در ادامه مراسم گروه «رهروان عشق» به رهبرى علیرضا چراغچى قطعات «سرگشته» (شعر از سایه) و «موج آتش» (شعر از بیژن ترقى) از ساختههاى همایون خرم را اجرا کردند.
اعضاء ارکستر که این دو قطه را اجرا کردند به ترتیب:
۱٫ علیرضا چراغچى (ویولن)
۲٫ محسن میرى (ویولن)
۳٫ عباد معزى (ویولن)
۴٫ اشکان مهرنژاد (ویولن)
۵٫ صبا اسماعیلى (ویولن)
۶٫ کتایون فجرى (ویولن)
۷٫ ساقى مصلحى (ویولن)
۸٫ گلفام عریان (ویولن)
۹٫ سحرناز راکى زاده (ویولن)
۱۰٫ سودابه کارگر (ویولن)
۱۱٫ امیرحسین رضا (تار)
۱۲٫ مهدى سپهرى (تارباس)
۱۳٫ مهدى رفعتى (پیانو)
۱۴٫ سعید رودبارى (تمبک)
۱۵٫ علیرضا فریدون پور (آواز)
در بخش دیگر شب همایون خرم پیام فرهاد فخرالدینى توسط سردبیر مجله بخارا قرائت شد. و در بخش انتهایى برنامه رضا یکرنگیان مدیر انتشارات خجسته و از صاحبنظران عرصه موسیقى سخنرانى خود را ارائه نمود.
چهره خوشنام موسیقی ایرانی / فرهاد فخرالدینی
پیام فرهاد فخرالدینی به شب همایون خرم
دوست گرامی، جناب آقای دهباشی
سردبیر محترم مجله بخارا
با سلام،
بسیار متأسفم و احساس غبن میکنم که نمیتوانم در مراسم تجلیل از دوست دیرین و گرامیم استاد همایون خرم شرکت کنم. اگرچه دلم آنجاست!
بدون شک همایون عزیز یکی از چهرههای خوشنام و درخشان موسیقی ایران است و آثار جاودانهاش او را در عالم موسیقی چهرهای ماندگار خواهد ساخت.
استاد همایون خرم حق بزرگی بر گردن مردم ایران دارد و آهنگهای دلپذیر او توسط مردم زمزمه میشود و اوقات خوشی را در زندگی مردم فراهم میکند. استاد خرم عضو شورای عالی فنی ارکستر موسیقی ملی ایران نیز میباشد. اینجانب لازم میدانم از طرف خود و ارکستر موسیقی ملی ایران برای همایون عزیز آرزوی سلامتی و تندرستی کنم.
ضمناً ارکستر موسیقی ملی ایران در روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه ۲۶، ۲۷ و ۲۸ اردیبهشت ماه جاری یکی از ساختههای این هنرمند بزرگوار را با صادی هنرمند گرامی “سالار عقیلی” اجرا خواهد کرد. امیدوارم این دوست ارجمند و نازنین سالیان سال همنان در عرصه هنر موسیقی بدرخشد.
با مهر و ارادت بسیار
فرهاد فخرالدینی
۱۷/۲/۱۳۷۶
و سرانجام نوبت به استاد همایون خرم رسید که با تشویقهاى پرشور علاقندانش روبرو شد. همایون خرم به احساسات دوستدارانش پاسخ داد و چنین آغاز کرد:
مهندس همایون خرم به همراه همسرش
سلامى چو بوى خوش آشنایى
همیشه فکر مى کردم بهترین راه آشنایى چه راهى مى تواند باشد. آشنایى از راه حرف یک راه ارتباطى قوى مى تواند باشد که اگر از طریق دل باشد اثرى بیشتر و ماندگارترى باشد. آشنایى از راه هنر زمان نمى شناسد و نسلها را به هم مربوط مى کند.
مدتى قبل از یکى از پارکهاى شهر عبور مىکردم. خواستم از راهى گذر کنم که متوجه شدم قدرى دورتر چند جوان من را با دست نشان مىدهند و لحظاتى بعد همه با هم شروع به خواندن کردند. (تو اى پرى کجایى…. که رخ نمىنمایى…) من در ابتدا توجه خاصى نکردم و آنها باز ادامه دادند (از آن بهشت پنهان… درى نمىگشایى…) من دیدم این جوانها از من عاشق ترند. آنها آمدند دور من حلقه زدند گفتم: شما با کى کار دارید؟ گفتند: با شما. گفتم من را از کجا مىشناسید؟ یکى شان گفت: از توى برنامه گلها. و ادامه داد که یک روز با پدرم پشت چراغ قرمز ایستاده بودیم که پدرم سویى را نشان داد و گفت منوچهر (منوچهر اسم همین پسر جوان بود) این آقا همان استاد همایون خرم است. از آنجا چهره شما در دل من نقش بست و من امروز از دور براى شما این ترانه را خوانده تا ببینم در شناخت این نقش اشتباه نکردم، که دیدم نه شما خود استاد خرم هستید. ببینید این همان شناخت است که مىگویم. شناخت از راه هنر آشنایى است ماندگار. این آشنایى انسانهاست که قرنهاى متوالى ماندگارى دارد. بتهون. صبا و… سال گذشته مراسمى در صد سالگى صبا گرفتیم من دیدم هر چه بیشتر مىگذرد صبا بزرگتر مىشود. مقام صورى نمىماند. اگر مقامى در دل رسوب کند مىماند. صبا از این نوع بود. باید ببینیم چطور اثرى در دل نفوذ دارد. در هر کارى اگر عشق نفوذ کند مىماند. حتى عشقهاى صورى هم همینطور است. شدت محبت عشق هر دو طرف را در بر مىگیرد. زمانى که نزد آقاى صبا کار مىکردم، تمام ردیفهایش را زدم. کتاب دوم… کتاب سوم… یک روزى به من گفت باباجان تو همه کتابها را زدى اما یک رنگهایى هست که باید آنها را هم بزنى. من آن را هم زدم. بعد به من گفت من هر چیزى داشتم به تو یاد دادم. گفتم: باز هم چیزى هست؟ گفت نه، زدى.. همه چیز را زدى…. گفتم: مطمئن هستید؟ گفت: یک چیزى هست. آن هم معرفت است. گفتم: معرفت؟ گفت: آره… معرفت موسیقى. گفتم: چکار کنم؟ گفت هر ده روز… پانزده روز بیا اینجا اگر کارى داشتى. من هم همین کار را کردم. با این کار تازه شکل جدیدى ایجاد شد. مثلا کار نى داود… گوشهها… کار در مخالفت. من تاثیر جدیدى را از استاد فهمیدم.
«رسواى زمانه منم» در گوشه مخالف ساخته شد. اینها را من نساختم، عشق ساخت. صبا مىگفت موقع نواختن باید خودت باشى و این بجز با معرفت امکانپذیر نیست. کسانى هستند که کارشان قشنگ است و کار درستى انجام مىدهند، اما باید از این مرحله عبور کنند. من قبض و بسط را در نزد آقاى صبا احساس کردم. این شد که در بیداد همایون، «اشک من هویدا شد» که شعرش را معینى کرمانشاهى گفته… ساخته شد. این را من نساختم. این را عشق ساخته. و عشق نتیجه شناخت درست است. به قول حافظ: (بشوى اوراق اگر هم درس مایى / که درس عشق در دفتر نباشد). کسانى که دنبال موسیقى هستند و مىخواهند سلسله موسیقى با نام آنها ادامه پیدا کند باید تلاش کنند. تکرارهاى امروز دلیلش این است که این مرحله طى نشده است…. من مطلب خاصى براى گفتن ندارم اینها هم که گفتم درد دل بود. من تا به امروز کار سفارشى نکردم. آهنگ نساختم، هرچى آمد خودش آمد. زمانى که رادیو کار مىکردم مسئولى به من گفت اینطور بساز من قبول نکردم. چون اساسا اینطور نبودم. اینها را که مىبینید خودش مىآید. توى کوچه… توى خیابان یک روز باید به یک شرکتى مىرفتم و برگه صورت وضعیتى را تحویل رییس آنجا مىدادم. توى راه دیدم حسى دارم. باران نوت مىآمد. خودکارى را برداشتم اما کاغذ براى یادداشت نداشتم. پشت همان برگه صورت وعیت پنج خط حامل کشیدم و شروع کردم به یادداشت تا رسیدم به اطاق رئیس. وقتى کاغذها را رئیس شرکت بازدید کرد و چشمش به پشت برگهها افتاد تعجب کرد. پشت و رو برگه را نشان داد و گفت: این چیه؟… این چیه…؟ گفتم: این صورت وضعیت شماست. اما پشتش صورت وضعیت بنده است. (تشویق حضار…) من از على دهباشى تشکر مىکنم، واقعا مردى است که همت دارد و عاشق این مملکت است. در مراسمى که این مرد براى بزرگداشت صبا برگزار کرد هیچ یادم نمىرود در شرایط بسیار خاصى دهباشى این کار را به نحو احسن انجام داد و بعد تمام صحبتها را جمع آورى و در یک کتاب بسیار ارزشمند منتشر کرد. از همانجا محبت دهباشى در دلم نشست. بعد از آن چند مصاحبه با هم داشتیم تا من حالا خودم را در این مراسم مىبینم. از آقاى رضا یکرنگیان، بهروز غریب پور وهمه کسانى که من را مورد محبت قرار دادند تشکر مىکنم من با تورج نگهبان، معینى کرمانشاهى، بیژن ترقى و از تمام غایبین هم تشکر مىکنم. از شادرگدان خوبم شهرکى راضى و خوشحالم و بقیه شاگردان، على چراغچى، فریدون پور عزیز رفعتى، امیرحسین رضا و تمام کسانى که نامشان را در حال حاضر به یاد ندارم.
در پایان استاد همایون خرم و دیگر بزرگان حاضر در این مراسم در میان ابراز احساسات حاضرین و ارادتمندانشان سالن را ترک کردند.
شخصیتهاى بسیارى در شب همایون خرم شرکت داشتند: معینى کرمانشاهى – عبدالرحیم جعفرى – فرشته سارى – سهراب فتوحى – فرزانه قوجلو – دکتر طباطبایى – ترانه مسکوب – گیتى سمسار – هاشم بناپور – نادر مشایخى – ناهید موسوى – صفر عبدالله – جهانگیردرى – ایرج جمشیدى – محمود حسینى زاد – محمد على آتش برگ – ایرج باباحاجى – ناهید طباطبایى – رکسانا خالقى – سعید فیروز آبادى – مهرآسا غیبى و…..
کارنامۀ زرین استاد همایون خرم/ علی دهباشی
(متن سخنرانی در شب مهندس همایون خرم )
بنام خداوند جان و خرد
با سلام به میهمانان گرامی، به ویژه استاد همایون خرم و اعضاء خانواده ایشان.
امشب برای دوستداران هنر موسیقی ایران و مجله بخارا شبی فراموش نشدنی است. زیرا یکی از شخصیتهای تأثیرگذار و بسیار ارزشمند موسیقی ایرانی دعوت ما را پذیرفته و به جمع دوستدارانشان آمدهاند.
استاد ارجمند، جناب آقای همایون خرم،
جنابعالی از تیرماه ۱۳۲۱ که به حضور زندهیاد ابوالحسن صبا مشرف شدید و به فراگیری نوازندگی ویلن پرداختید تا کنون این راه را علیرعم دشواریهایش ادامه دادهاید. در این پنجاه ساله موسیقی ایران مفتخر به حضور شما و آثارتان بوده است.
عشق وافر و قابل ستایش شما نسبت به وطنتان و هنر موسیقی ایرانی از جنابعالی هنرمندی ساخته است که بیدریغ بهترین ایام زندگی خود را طی دههها وقف موسیقی و آموزش دانشجویان نمودهاید.
از جمعه تیرماه ۱۳۲۵ که برای اولین بار صدای ویلون شما از رادیو شنیده شد بیش از نیم قرن میگذرد و پیام انسانی هنر شما هنوز با قدرت و توان اولیه بدون وقفه شنیده میشود.
استاد ارجمند،
حضور وسیع و گسترده همکاران، دانشجویان، و جوانان علاقمند به هنر شما امشب گواهی است بر اینکه سالها تدریس شما بیحاصل نبوده است.
کارنامۀ زرین شما که به بیش از هشتصد اثر رسیده است جنابعالی را در شرایطی قرار داده که دوستداران هنر و موسیقی ایران چشم به دستاوردها و تجربیات بسیار گرانقدر و یگانه شما دوخته است و خوشبختانه جنابعالی هیچگاه در این زمینه دریغ نکردید.
یکی دیگر از جهات و ویژگیهای شاخص جنابعالی سلوک شما در زندگی هنری و اجتماعی است. جنابعالی از نوادر شخصیتهایی هستید که اخلاق و روش انسانیتان زبانزد خاص و عام است. این سعادت که هنرمندی در طول زندگی فرشته حق و اعتدال و انسانیت و اخلاق را از خود دور نکند کمتر پیش میآید و شما با زندگی خود نشان دادید که از این نعمت نیز بهرهمند هستید.
استاد ارجمند،
امشب سه نسل از همکاران، دانشجویان و دوستداران هنر و شخصیت والای انسانی شما گرد هم آمدهاند تا به جنابعالی بگویند که بهرهمند از هنر شما بوده ولی ناسپاس نبودهاند. هنر ایران و ما دوستداران موسیقی ایرانی خود را وامدار شما میدانیم و اینگونه دعایتان میکنیم:
« هزار سال باز بزی و تنت
درست باد و دلت شاد باد»
همایون خرم
و عرصه موسیقى ایرانى
(متن سخنرانى دکتر محمد سریر در شب مهندس همایون خرم دوشنبه هفدهم اردیبهشت ماه ۱۳۸۶ در تالار بتهوون خانه هنرمندان ایران)
در مورد استاد که به هر حال صحبتهاى بسیار شد مطالبى در بروشور آمده است که در حقیقت ذرهاى است از آن دریا. به هر حال در عرصه موسیقى ملى، هنرمندان مختلفى ظهور کردند. وقتى ما برمىگردیم به تاریخ موسیقى خودمان، هنرمندان ایرانى آثارى را خلق کردهاند که در مقاطعى اثراتى ژرف در حفظ و ارتقاء هنر ایران زمین داشته است و در شرایطى نیز موجب تلذذ خاطر دوستداران هنر موسیقى در جامعه شده است. ولى ما آثار معدودى در سیر تاریخى هنر داشتهایم، بخصوص در هنر موسیقى کشور که بتواند آثارى ماندگار بوده و از وجوه خلاقه و تاثیرگذار مستمر برخوردار باشد و در خاطره و حافظه نسلها باقى بماند. وقتى ما به تاریخ موسیقى خودمان نگاه مىکنیم، مىبینیم افراد اندکى را مىتوانیم نام ببریم که از گذشتهها حضورى موثر داشتهاند و توانستهاند بمانند و این ماندگارى در حقیقت شأن و طراوت آثارشان را نشان مىدهد و اینکه چه جایگاهى از نظر عیار هنرى در پهنه هنر کشور به خود اختصاص داده است. جایگاه استاد همایون خرم در موسیقى ملى ایران بهرحال زوایاى مختلفى دارد، منشورى است از ظرفیتها و توانائى هایى که لازم است با نگاه تحلیلى نسبت به پایگاه و جایگاه فرهنگى هنرى در آثار ایشان بپردازیم.
فکر مىکنم ابتدا لازم است در مورد چهارچوبها و مبانى موسیقى ملى ایرانى ودستگاههاى موسیقى که در حقیقت دستمایه اصلى موسیقى ایرانى است توضیحاتى ارائه شود. موسیقى ایرانى آنچه طى چند هزار سال سابقه تاریخى تنها نغمه هائى از آن به صورت سینه به سینه تا به امروز باقى مانده است که در دستگاههاى ایرانى دسته بندى و ثبت گردیده است. همچنین نغماتى که در موسیقى نواحى ما در سالیان دور به جاى مانده و در زندگى مردمان نقاط دور و نزدیک این سرزمین جارى است.
محمد سریردر شب استاد همایون خرم
از مشخصه هاى ویژه موسیقى ایران زمین جایگاه و اهمیت نغمه و محوریت آن در یک قطعه موسیقى است. موسیقى ما و بسیارى از دیگر کشورهاى جهان به خصوص مشرق زمین در نگاه موسیقى دانان غربى، مونوفونیک یعنى تک صدایى است. این در عمل نیز مصداق دارد و مىدانیم که عموما نیز به صورت اصیل آن با یک ساز و گاه همراه با آواز اجرا مىشود. بنظربعضى نیز تصاویرى که از گروه نوازى در کتیبهها و نقاشىها باقى مانده است در حقیقت براى افزایش حجم صدا در فضاهاى اجرا بوده و عملا” همان نغمه با سازهاى مختلف به طور همزمان نواخته مىشده و به صورت موسیقى پلى فونیک یا چند صدایى اجرا نمىشده است. بنابراین برجستگى و اهمیت یک نغمه یا ملودى که به وسیله آهنگساز ایرانى خلق مىشود در حقیقت آن «آن» موسیقى ایرانى است و همه آن جذبهها و ماندگارىها در همین نغمه خلاصه شده است.
۱٫ بعضى از آشنایان به هنر موسیقى در ارزش و شأن این موسیقى تک صدایى یا مونوفونیک تردید مىکنند و معتقدند که موسیقى اى که فاقد لایههاى هارمونیک و کونترپوان باشد وجه هنرى والا ندارد. در حالى که موسیقى بسیارى از کشورها این گونه است و نه اینکه از شأن این موسیقى کاسته شود بلکه تمام ارزش و تمام آن شأن و قدرت این موسیقى در آن خط ملودى نهفته است. آن خط ملودى است که داراى ظرفیتهاى بسیار غنى است که مىتواند در نسلها، عصرها طى هزاران سال باقى بماند. بسیارى از گوشههاى موسیقى ایران گذشته از تاریخچه آن با یک ملودى بسیار کوتاه به چند هزار سال پیش مىرسد یعنى ما آن ظرفیت که درون این انگارهها مىبینیم بسیار مهم است و این ظرفیت ویژه، اساسا در موسیقى مغرب زمین نیست. ملودىهاى بسیار کوتاه، بسیار ساده ولى نگاه در عمق و در خط ترکیب اصوات است که آن یک هنر و یک فن دیگرى است. از اینجا است که آن قضایاى عرفان و آن تفکر عرفانى در موسیقى ما ظهور مىکند و بنده در آثار استاد خرم هم توضیح خواهم داد. بنابراین آثار ایشان در قالب انگارههاى موسیقى شرق و در موسیقى ما که موسیقى ردیف – دستگاهى است قرار دارد یعنى آن ریشهها و منبع اصلى خلق موسیقى ما هست که در حقیقت انگارهها و چارچوبهایى است که ما آن چارچوبها را گوشه مىنامیم و این گوشهها در دستگاهها دسته بندى مىشوند. بسیار مشکل است که بتوانید خلاقیت هایى داشته باشید در همین قالبها، یعنى شما قالب را دارید و مىخواهند که در این قالب و در همان گوشه یک کار تازهاى خلق کنید. یعنى شما از آن قالب خارج نشوید ولى بداعتى را بوجود بیاورید و خلق بکنید که طى چند هزار سال گذشته خلق نشده است. این یک بخش از فلسفه و آن رمز ماندگارى آثار آهنگسازان ممتاز از جمله استاد همایون خرم است. در حقیقت ضمن به اصطلاح وفادارى به آن انگارهها که اساس حفظ هویت موسیقى ملى ما هست در حقیقت این خلاقیتها شکل گرفته و ظهور پیدا کرده و مىبینیم که در نسلها باقى مانده است. این یک وجه بسیار مهم از نظر پایههاى موسیقى ملى ما است که حفظ آن حائز اهمیت است.
امروزه ممکن است آثار بسیارى تولید و عرضه مىشود که خیلى هم در گروههایى از افراد جامعه اثر مىکند و خیلىها هم ممکن است آن را دوست داشته باشند، ولى مدت زیادى در ذهنها نمىماند، در یک دورهاى مىدرخشد و تمام مىشود. یکى از وجوه عدم ماندگارى آنها هم همین است که پیوندشان با آن ریشهها سست است. آن ریشهها هستند که مىتوانند موجب رشد و شکوفایى بشوند. حفظش کنند، براى سالهاى بعد.
۲٫ وجه دیگرى که از آثار استاد خرم و بخصوص در موسیقى کلامى بسیار مهم است، خواننده محورى است. بسیارى از آثار موسیقى ما به علت اینکه خواننده خاصى آن را خوانده است در جایى مورد توجه قرار گرفته و بعد هم تمام شده است. چون آن خواننده خوانده است، چون توجه ما معطوف به آن خواننده بوده است.
آثار استاد خرم، با هر خوانندهاى، به هر شکلى، خواننده ناشناس، خواننده شناخته شده جذابیت و تأثیر عمیق خودش را بر جاى گذاشته است. براى آنکه آن خلاقیت در خود ذات اثر وجود دارد و مربوط به شخص، معروف یا گمنام نیست. اگر شما برگردید به چهل سال قبل بعضا آثار استاد را خوانندههایى اجرا کردهاند که اساسا خیلى هم شناخته شده نبودند و الان هم چندان شناخته نیستند. آثارى که امروز ما با خواننده هایى دیگر اجرایش را مىبینیم اصلا” کسى نام این خوانندههاى قبلى آنها را هم نمىداند و هنوز از همان زمان این آثار باقى مانده در ذهن و روح و روان نسلها رسوب کرده است. بنابراین باید در نظر داشت آثارى که ساخته مىشود یکى از وجوه شهرت آن ممکن است مقدارى خواننده محورى باشد که ممکن است در زمانى جذابیت داشته ولى بعد از یک مدت این جرقه خاموش مىشود.
۳٫ در حقیقت یکى از وجوه مهم در کار هنرى و هر هنرى شخصیت و آن چارچوب فکرى و فرهنگى آن هنرمند است که حال در شعر، در نقاشى یا در همه آثار و رشتههاى هنرى، این ظهور و بروز دارد. یعنى انعکاس آن شخصیت فرهنگى در آثار، یعنى منش، تفکر، آن زیر ساختهاى فکرى و اندیشه است که شأن و جایگاه والاى هنرى را به یک اثر مىبخشد، بدون اینکه در مواردى ما اطلاعى از خصوصیات یک هنرمند داشته باشیم. وقتى ما یک اثر را مىبینیم آن شأن و ظرفیتى که در بنیان فرهنگى او وجود دارد را احساس مىکنیم مىتوانیم تشخیص بدهیم که اثر هنرى متعلق به کسى است که زیر ساختهاى فرهنگى محکم و انسانى دارد و ما نمونهاش را در بسیار کارهاى ایشان که در گذشته و در گونههاى مختلف موسیقى تصنیف کردهاند به طور مشهود مىشنویم و احساس مىکنیم.
۴٫ استاد همایون خرم تحصیلات دیگرى نیز در علوم دقیقه دارند. این نشانهاى است که ایشان تا چه اندازه به ظرافتها و آن دقت و نظم و تفکر منظم و علمى و اندیشهاى که خلاقیتهایش را در یک چهارچوب علمى شکل بدهد اهمیت مىدهند. در تأثیر تحصیلات دیگر ایشان در کار هنر با نظم فکرى و اینکه هر نت و هر نغمهاى که خلق مىشود و پیوند آنها در درون مثل یک حرکت معمارگونه در حوزه ساخت آثار هنرى باشد قطعاً غیرقابل انکار است. ما این اثر را مىبینیم، که چگونه، حرکت ملودیها در یک معمارى بسیار هماهنگ شکل گرفته است. اینها مثل ساختمانى است که با یک معمارى زیبا و دقیق ساخته شده، هر چیزى در جاى خودش قرار گرفته و نگاه بسیار هنرمندانه و معمارانه در کنار آن بوده است و این متکى است به تحصیلات استاد که بهرحال ضمن بهرهگیرى از خود آن حرفه این توانایى قطعا در آثار ایشان موثر بوده است و از نظر تحلیلى مىتوان واقعا این را یکى از مواردى بدانیم که این آثار را ظرفیتى براى ماندگارى بخشیده است.
۵٫ هیچ هنرى در مملکت ما نمىتواند دور از ادبیات زندگى کند. بدون تردید همه هنرهاى ایرانى را به نوعى با ادبیات و یا با اشعارى زیبا زیور پیدا کرده و ما مىبینیم که این اشعار چگونه تأثیر عمیق بر دل و جان ما گذاشته است. زندگى ما و زندگى هنرى ما زیر پرچم ادبیات غنى ایران زندگى مىکند و همه هنرهاى ما حتى هنر خط ما. با یک شعر زیبا زیور پیدا مىکند و تاثیرگذارتر مىشود. موسیقى نیز چنین است. موسیقى ایرانى از چند هزار سال قبل همراه و همنشین کلام بوده است. ما تقریبا همانند مغرب زمین موسیقى بى کلام و به آن شکل موسیقى کلاسیک پولى فونى جز ردیف – دستگاههایى که داریم، نداشتهایم. در موسیقى مغرب زمین وجه مهم موسیقى جدى آنها، موسیقى هایى است که کلامى نیست و خود موسیقى تنهاست. به استثناى موسیقى کرال یا گروه خوانندگان که در کلیسا و مسیحیت رشد نموده و پایه موسیقى غنى مغرب زمین شد. ولى ما از سالهاى دور ترکیبى از موسیقى و کلام داشتهایم. اشعار را با موسیقى ارائه کردهاند، بنابراین این دو بالى که در حقیقت هنر موسیقى کلامى را به پرواز درآورده است ادبیات یک شاخه مهم آن بوده است. دانش ادبى، از اصول مهم و پایههاى اصلى ساخت و پرداخت اینگونه موسیقى است. یکى از به اصطلاح، ضعفهایى که امروزه در بعضى از انواع موسیقى احساس مىشود که بعضا در آثار جوانهاى تحصیلکرده در رشته موسیقى نیز شنیده مىشود. عدم اشرافشان به ادبیات ما است. چه اتفاقى افتاده است که ما هم در همان دبیرستانها بودهایم و بالاخره کتابهاى درسى بود و حداقل ما اشعار بسیارى را از حفظ داریم و براى ما الگوها و انگارههایى است که ما چه از جهت ادبى چه از جهت اخلاقى به آن متکى هستیم و الان هم مطالعه را روى حرکت و تحولات آثار ادبى معاصرین ادامه مىدهیم چگونه است که بعضا هم این دوره را نیز گذرانیدهاند ولى یک خط یا یک مصرع نیز از این جریان غنى و حیاتى فرهنگى را بلد نیستند. چطور ممکن است یک ایرانى از آن گنجینه فرهنگى مرتبط با هویت ملى بى نیاز باشد. یکى از اساتید موسیقى من در خارج از کشور از کشور آلمان که به ایران هم سفر کرده بود. مىگفت که ایرانیان باید افتخار کنند. یک فروشنده با شعر حافظ مىتوانند بر روى مراجع خودش تأثیرگذار و محفوظات ادبى دارد در حالى که یک آلمانى یک خط از این اشعار مشاهیر کشورش مانند گوته را نمىداند و از حفظ ندارد. یعنى این پیوندهاست که ما همین طور دست به دست مىگردانیم و به نسل بعد مىرسانیم. یکى از وجوه بارز استاد خرم، احاطه ایشان به ادبیات است. محفوظات بسیار، در حوزههاى مختلف شعر، با درک وسیع از قضیه. درک ایشان از اشعار و کلام کاملاً در آثار ایشان مستتر است. شما وقتى مىرسید به ترکیب و تلفیق شعر و موسیقى متوجه مىشوید که آثار ایشان چگونه تأثیرگذار مىشود و در ذهن و روح شنونده رسوخ مىکند و در خاطرش مىماند. کلام قطعه آنچنان روان است که مخاطب احساس مىکند خودش آن را ساخته است و آنقدر نزدیک به فرهنگ عمومى جامعه ما است که آن عرفان و آن تفکر عرفانى که در حقیقت در ادب ما، در بخشهاى مختلف آن به نوعى نهفته است در این اشعار وجود دارد و به شکل بسیار زیبایى در آهنگها متجلى شده است. (امشب در سر شورى دارم / امشب در دل نورى دارم) اینها دیگر حرف معمولى نیست، اینها در حقیقت آن سرگشتگىها و شیفتگىها و شیدایىهاى عرفانى است که در شکل شعر و موسیقى با همدیگر تجلىپیدا مىکند و آن اثر ماندگار را بر جاى مىگذارد.
۶٫ استاد خرم به عنوان یک نوازنده مولف در نوازندگى ویلن از مکتب استاد مسلم موسیقى و نقطه عطف موسیقى ایران استاد ابوالحسن صبا، یعنى کسى که طلایه دار موسیقى نوین ایران در همین دوران معاصر ما بوده و در حقیقت شکل موسیقى ما را به نوعى به سمت موسیقى علمى سوق داده است و در این امکان فراهم گردیده که موسیقى خودمان را بتوانیم براى مردمان ملل دیگر توضیح بدهیم ما حتما نباید هنرمند را دنبال خودمان ببریم و بگوییم موسیقى ما این است و هنرمند ما باید بنوازد تا مخاطب با آن ارتباط برقرار کند. جمع آورى موسیقى مقامى و ردیف – دستگاهى ما و جمع آورى موسیقىهاى محلى و فولکلوریک ما و خدماتى که استاد انجام داد و ایشان یگانه شاگرد و یگانه بازمانده از آن نسل که خداوند به ایشان عمر طولانى بدهد، در حقیقت پرچمدار این مکتب هستند، چه در نوازندگى ویلن و چه در شناخت ردیف و دستگاهها که سینه به سینه طى قرنها به ما رسیده، و ما هم انشاءالله بتوانیم از مکتب ایشان استفاده کنیم و بتوانیم این پرچم را به دست نسلهاى آینده بدهیم.
۷٫ استاد همایون خرّم به عنوان نویسنده و پژوهشگر که چهره دیگرى از این منشور است، چه در حوزه موسیقى چه در حوزههاى پژوهش تاریخ موسیقى و روشهاى آموزش موسیقى نغمههایى را که ایشان منتشر کردهاند چه در آثار موسیقى مکتوب و چه به صورت صوتى خدمات ماندگارى است که ایشان در این چهره انجام دادهاند و نه فقط به عنوان یک نوازنده مؤلف و یا به عنوان آهنگساز، بلکه توانستهاند این آثار را به شکل مکتوب به نسلهاى مختلف منتقل کنند.
۸٫ استاد همایون خرم نهایتا به عنوان هدایت کننده ارکستر و رهبر ارکستر که روح واحدى را در اجراى آثارشان و نوازندهها ایجاد کردهاند و توانستهاند در حقیقت آثار خودشان را در یک مجموعه تفکر واحد در ارکسترگلها متجلى کنند. آثارى که امروز از این هنرمند به دست ما رسیده است، پلى است از هویت ملى ما بین همه ایرانیان که در سراسر جهان به زندگى عاشقانه خودشان به میهن ادامه مىدهند و ما افتخار مىکنیم به وجود ایشان انشاءالله که خداوند ایشان را سلامت نگه دارد و ما هم در کنار ایشان بتوانیم از گوشهاى از این توانایىهاى ایشان استفاده بکنیم. امید که این نغمههاى سرشار از عشق در خاطر و خاطره جوانان و تمام ایرانیان و کسانى که به مام وطن مهر مىورزند و به سرزمین خود و هویت فرهنگى شان افتخار می کنند همچنان جارى و پایدار بماند.
صحنه ای از مراسم شب استاد همایون خرم در خانه هنرمندان
همایون خرم
چهره خوشنام موسیقى ایرانى
پیام فرهاد فخرالدینى به شب همایون خرم
دوست گرامى، جناب آقاى دهباشى
سردبیر محترم مجله بخارا
با سلام،
بسیار متأسفم و احساس غبن مىکنم که نمىتوانم در مراسم تجلیل از دوست دیرین و گرامیم استاد همایون خرم شرکت کنم. اگرچه دلم آنجاست!
بدون شک همایون عزیز یکى از چهرههاى خوشنام و درخشان موسیقى ایران است و آثار جاودانهاش او را در عالم موسیقى چهرهاى ماندگار خواهد ساخت.
استاد همایون خرم حق بزرگى بر گردن مردم ایران دارد و آهنگهاى دلپذیر او توسط مردم زمزمه مىشود و اوقات خوشى را در زندگى مردم فراهم مىکند. استاد خرم عضو شوراى عالى فنى ارکستر موسیقى ملى ایران نیز مىباشد. اینجانب لازم مىدانم از طرف خود و ارکستر موسیقى ملى ایران براى همایون عزیز آرزوى سلامتى و تندرستى کنم.
ضمنا ارکستر موسیقى ملى ایران در روزهاى چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه ۲۶، ۲۷ و ۲۸ اردیبهشت ماه جارى یکى از ساختههاى این هنرمند بزرگوار را با صادى هنرمند گرامى “سالار عقیلى” اجرا خواهد کرد. امیدوارم این دوست ارجمند و نازنین سالیان سال همنان در عرصه هنر موسیقى بدرخشد.
با مهر و ارادت بسیار
فرهاد فخرالدینى
۱۷/۲/۱۳۸۶
پیامی از آنسوی دریاها
متن پیام تصویری استاد تورج نگهبان
برای مراسم نکوداشت استاد همایون خرم
سلامی میکنم. من تورج نگهبان هستم و از این جهت از طریق تصویر حاضر این گفتوگو را به پیشگاه شما تقدیم میکنم که وظیفۀ خود میدانم از راه دور از هزاران کیلومتر دورتر، برای مراسم نکوداشت یک استاد بزرگ موسیقی ایران، استاد مهندس « همایون خرم» پیام کوتاهی فرستاده باشم. ما از دوران دبیرستان کارمان را با هم آغاز کردیم و به همین دلیل شاید یکی از معدود کسانی باشم که نسبت به ویژگیهای ممتاز آهنگسازی این هنرمند و این موسیقیدان برگزیده شناخت زیادی دارم. « برگزیده» که عرض میکنم، یعنی برگزیده یک ملت، چون این افراد کسانی نیستند که شخص خاصی آنها را برگزیده باشد. خود مردم پذیرای آن چیزهایی شدند که این افراد به عنوان اثر منتشر کردند و در مورد استاد همایون خرم باید گفت که هر کدام از آهنگها و قطعات او را مردم ما یک به یک پذیرا شدند.
شخصاً با بسیاری از آهنگسازها و تقریباً میتوانم بگویم با تمام کسانی که عهدهدار برنامههای موسیقی بودند ( یا به عنوان رهبر ارکستر یا به عنوان آهنگساز رایو) همکاری داشتهام و بدون مبالغه و بدون اینکه واقعاً بخواهم مسألهای را کم یا زیاد کنم، باید بگویم که در مورد استاد همایون خرم همواره وضع به گونه دیگری بوده است . اولاً با ترانهسرایی که همکاری میکند، ذوق او را میداند. یعنی برای نمونه همکاری مشترک او با من در زمینۀ آهنگسازی و ترانهسرایی با همکاری و نوع آهنگسازی که مثلاً برادر عزیزم استاد بیژن ترقی یا استاد معینی کرمانشاهی یا زندهیاد استاد صفا و سایرین داشته است، فرق میکند. به علاوه در کارهای استاد همایون خرم پیچ و خمهایی هست که من بارها گفتهام مانند « امضاو مهر» اوست ؛ یعنی آثار دارای مدولاسیونهای بسیار زیبا و نیز تاکتها و ریتمهای بسیار حساب شده،ظریف و لطیفی است.
از همه مهمتر اینکه دامنه فعالیت او در یک بستر بسیار گسترده قرار میگیرد. ما در کنار استاد همایون خرم برای فیلمهای فارسی که به آن « فیلمفارسی» میگفتند و بیشتر اوقات کارهای سبک و مبتذلی در آنها ارائه میشد ( چون فقط گیشه را در نظر میگرفتند) کارهایی ممتاز درست کردهایم.
همین طور برای برنامههای گلها، موسیقی ایرانی و برنامههای ارکستر استریو فونیک رادیو که اکثر هنرمندان صاحب نام در آن همکاری داشتتند، بهترین آثار را پدید آورده است.
من تصور میکنم یکی از کسانی که در موسیقی ایران، به ویژه در آفرینش نغمات موسیقی، برای همیشه در تاریخ هنر این مرز و بوم نامش با حروف طلایی ثبت خواهد شد، استاد مهندس « همایون خرم» است. درود میفرستم به این بزرگوار و امیدوارم که همواره نکوداشت او باشد، کما اینکه در قلب مردم همیشه هست و ما هم نسبت به این آهنگساز بزرگ و این شخصیت ممتاز که در زمینه ترانهسرایی با او مشارکت داشتهایم، همواره احساس غرور میکنیم.
پیروز باشی مهندس همایون خرم عزیز. من به شما شادباش میگویم و امیدوارم که همواره سربلند و پیروز باشی. درود بر تو