نامآوران ایرانی
به مناسبت سالگرد تولد پروفسور سید محمود حسابی - پدر فیزیک و بنیانگذارعلوم نوین در ایران -1
- بزرگان
- نمایش از جمعه, 23 تیر 1391 14:24
- بازدید: 4498
برگرفته از روزنامه اطلاعات
شهرام انصاری
چنین گفت پیغمبر راستگوی
ز گهواره تا گور دانش بجوی
مقدمه: مرحوم پروفسور سید محمود حسابی به راستی، مصداق این گفتار پیامبر (ص) اسلام است، چون وی از زمان طفولیت تا تخت بیمارستان در ژنو هنگام بیماریش، لحظهای از مطالعه و تفکر خلاق دست برنداشت و این ویژگی بارز او، الگوی بسیار خوبی برای اساتید، دانشپژوهان و دانشجویان کشور ما میباشد.
در مقاله زیر کوشش شده، ضمن مرور زندگی، تحصیلات،تحقیقات، مشاغل و خدمات، آثار،گفتار و افکار وی آن هم به اختصار، گوشههایی از عقاید، افکار و فرهنگ خودی او در مورد علم و دانش و دانشمند و احترام به آنها و راه ما و رهنمودهایش، مطرح شود تا هر کسی بتواند به نوبه خود، بسیار ساده،از افکار، تعلیمات و تجربیات 70 ساله پروفسور حسابی در علم و زندگی،سرمشق گرفته و در اعتلای فرهنگ ایرانی ـ اسلامی ایران معاصر بکوشد و آن را با نظر به گذشته درخشان علمی و فرهنگیمان که در آن ستارگانی مثل خیام،بیرونی، خوارزمی ابنسینا و ... میدرخشیدند، بسوی ترقی و پیشرفتی که شایسته ماست، هدایت کند.
زندگی و تحصیلات
او از مادر و پدری تفرشی در روز چهارم اسفندماه 1281 شمسی در منزلی در بازارچه قوامالدوله ـ میدان شاپور (وحدت اسلامی فعلی) متولد شد. ایشان از خانواده میرزا عیسی و میرزا محمدحسین هستند که ایجاد مسجد وزیر و قنات وزیر در تهران به نام جد ایشان است. او در چهار سالگی همراه پدرش عباس حاجی و مادرش گوهرشاد خانم به بغداد رفت و پی اقامتی دو ساله در آنجا یک سال نیز در دمشق زندگی کرد و سپس به بیروت عزیمت نمود و در مدرسه شبانهروزی روحانیون فرانسویها مشغول تحصیل شد. او همیشه در تحصیلات خود در میان همشاگردیهای خود رتبه نخست را حائز میگردید و در منزل نیز نزد مادر متدین و فاضلهاش گوهرشاد حسابی تحت آموزشهای مذهبی و ادبی قرار گرفت و قرآن، گلستان و بوستان سعدی و حافظ را خواند. او در غربت دو مشکل اساسی داشت، یکی فقر بخاطر شروع جنگ جهانی و دیگری غربت که با سعی و کوشش خود توانست بر هر دوی آنها مسلط شود. او در تابستان شروع به فراگیری زبان انگلیسی کرد و کنار آن در شرکتهای فرانسوی کار میکرد. وی بعد از تحصیلات ابتدایی در مدرسه فرانسوی بیروت و تحصیلات متوسطه در کالج آمریکایی آنجا،در دانشگاه آمریکایی بیروت شروع به تحصیل ادبیات کرد و در 17 سالگی لیسانس خود را دریافت نمود بعد از دو سال مدرک مهندسی راه و ساختمان را اخذ نمود و سپس مدرک ستارهشناسی و نجوم و ریاضی و بعد مدرک مهندسی برق را از دانشکده اکول سوپریور دوالکتریسیته پاریس و مدرک مهندسی معدن را از دانشگاه پاریس اخذ نمود. بالاخره وی بخاطر عشق و علاقهای که به فیزیک داشت با کمک پروفسور فابری و از عهده برآمدن کشیدن نقشه دقیق یک دستگاه اندازهگیری نزد او، توانست شروع به تحصیل دکترای فیزیک کند و برای این کار موضوع «حساسیت سلولهای فتوالکتریک» را برای پایاننامه خود انتخاب کرد و باین ترتیب با مطالعه و تحقیق در مورد آن،توانست رساله خود را ارایه داده و مفتخر به اخذ درجه ممتاز برای آن شود.
رابطه علم و عالم با عشق و زیبایی
با کمی توجه به زندگی و آثار و سخنان پروفسور حسابی میتوان نمود نعمت عشق و زیبایی را در وجود او دید چون در روایتی آمده است: «انالله جمیل یحبالجمال و یحب ان یری اثر نعمته علی عبده» (خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و دوست دارد که نعمتش را در بندهاش ببیند (الوافی، فیض کاشانی جزء 11 ص23).
حال ببینیم از دیدگاه او چرا علم فیزیک زیباست؟ ایشان در جواب این سؤال میگویند، چون همه دانشمندان برجسته جهان جذب علم شدهاند. این علاقه آنها شبیه به عاشق شدن است، نه این که بخواهند نمایشی از خود بدهند یا کار آزمایشگاهیشان را بخواهند در معرض تماشا بگذارند و یا با محاسبه فرمولها در آزمایشگاه بخواهند تظاهر کنند که تمام عمرشان را صرف علم کردهاند .... زیبایی در علم باعث پیدایش «عشق» میشود. دانشمندان بزرگ واقعاً عاشقهای بزرگ بودهاند. بدون عشق نمیتوان گفت که میخواهم بدانم، چون میخواهم به دوستم نشان دهم که میدانم. دانشمند در هنگام شب یا نیمهشب، وقتی معادلهای را حل میکند، بسیار لذت میبرد، وگرنه کارش را ترک میکرد و به دنبال منافع مادی میرفت، ولی نمیرود و بلکه دنبال لذت فهمیدن حل مسایل میرود.1 قطعاً پروفسور حسابی هم زندگی را مثل افلاطون بدون عشق محال میدانست و به این دلیل بوده که او با علم و دانش و طبیعت عشقبازی میکرد و از مشغولیت در حل مسایل ریاضی و فیزیک لذت میبرد.
ارزش علم و عالم
پروفسور حسابی که طی 70 سال تحصیل،تدریس، تحقیق و مطالعه و بررسی در مورد علم بخصوص علم فیزیک،واقعاً نشان داده است که دوستدار واقعی علم و شغل معلمی است و این شغل که مقدسترین شغل انبیاء، اولیا و دانشمندان بوده است، جمله «لو کانالعلم فیالثریا لنا فیها رجالاً من فارسی» سرلوحه زندگی او بوده است. مدخل ذیل خلاصهای از آخرین گفتوگوی پروفسور حسابی با مسئول صداوسیما در روز 29 مرداد 1369 میباشد:
برای تشویق به فراگیری علم و پژوهش، اولین چیزی که لازم است، احترام است؛ یعنی باید به علم و عالم احترام گذاشت تا دانشمند پیدا شود. در حال حاضر در کشورهای مترقی و پیشرفته، دانشمندان بیشتر از سیاستمداران مورد احترام قرار میگیرند و کشورهای دیگر نیز به آنها احترام میگذارند و فرقی میان دانشمند آلمانی یا فرانسوی و یا از کشور دیگر قایل نیستند. در دنیای علم همه دانشمندان جهان به دنیای علم و دانش تعلق دارند. پس برای پیشرفت علمی باید به دانشمند و مقام او احترام گذاشت تا کشور بتواند به جایگاه واقعی خود برسد. پروفسور حسابی به طور خلاصه عقیده دارند که لازمه احترام به دانشمند،فراهم کردن تجهیزات و کمکهای مادی برای توسعه و ترویج علم میباشد. در کشورهای مترقی میبینیم که بسیار ساده و راحت،فرصت و وسایل و تجهیزات مربوطه و بودجه لازم را در اختیار یک دانشمند یا دانشپژوه میگذارند تا بتواند به راحتی به آزمایش و تحقیق بپردازد ولی متاسفانه در کشورهای در حال توسعه چنین فرصت و تجهیزات و وسایلی بسیار به ندرت در اختیار دانشمند قرار گرفته است و میگیرد. به عبارت دیگر با این که کشور ما از قدمت طولانی و شکوفایی علمی واضحی قبل از اسلام و بعد از اسلام در قرون سوم و چهارم هجری برخوردار بوده است و دانشمندانی مثل ابوریحان بیرونی، خیام و.... داشته است، ولی معذلک در عصر ما علم و دانش و احترام به دانشمندان زیاد به چشم نمیخورد. در صورتی که قبلاً این طور نبوده و علما احترام داشتند و سعی میشد حتی سیاستمداران از میان دانشمندان انتخاب شوند [مثل خواجه نصیر طوسی، ابنسینا و امیرکبیر]. ما استعدادهای علمی بسیاری در تاریخ خود داشتهایم و آنها را بارور کردهایم. در قرون وسطی،در دور تمدن اسلامی، ما علمایی داشتیم که علم آنها از طریق اسپانیا و اندلس به اروپا منتقل شد و در آنجا مقام محترمی داشتند. مردم ما همان مردم هستند و ترقی نکردند،ولی به استعداد علمی آنها توجه و اعتنا نمیشود. ما شاهد هستیم که افراد بسیار بااستعدادی که به اروپا یا آمریکا برای تحصیل میروند،در آنجا بسیار موفق هستند و در بهترین دانشگاههای آنجا تدریس و تحقیق میکنند و به اخذ جوایز علمی هم نایل میشوند.
پرفسور حسابی میگوید:ما عادت نکردهایم برای اساتید و پژوهشگران خود اهمیت قایل شویم، در صورتی که قبلاً این طور نبود. در تورات آمده است که: «یکی از پیامبران به پادشاه آنجا اعتراض میکند. پادشاه میگوید: مگر اینجا مملکت ماد و پارس است؟ مگر اینجا ایران است که شما آنقدر راجع به دانش و این جور چیزها اعتراض میکنید و متوقع هستید؟ حالا باید دید چطور شد که ما امروز دچار این وضع شدهایم و تکان نمیخوریم. پس باید تکان خورد تا روحیهای در پژوهشگران ما پیدا شود، نه این که منتظر بمانیم تا فرنگیها اختراع کنند و ما تولیدات آنها را بخریم و خود عقب بمانیم. تاریخ نشان داده که ما استعداد برای شکوفا شدن علمی را داریم تا آنجا که پیامبر اسلام(ص) فرمودهاند: «لوکان العلم فیالثر یا لنا له رجال من فارس» (اگر علم در ستاره ثریا باشد، اشخاصی از ایران بیتردید بدان دست خواهند یافت، (بحارالانوار، جلد67ص174). دیگر بهتر از این چه تعریفی میتوان کرد؟ آن هم تعریفی که پیامبر اسلام(ص) کرده باشد. پس جا دارد که با تمام امکانات مادی و معنوی خود کوشش کنیم و در راه ترویج و پیشرفت علم و تکنیک بکوشیم تا کشوری سربلند شویم.
لازم به یادآوری است که همین حالا که وضع اقتصادی متوسطی داریم، باید دنبال علم و دانش برویم، نه اینکه صبر کنیم تا وضع اقتصادی عالیای پیدا کنیم، چون میبینیم در کشوری مثل هند که بسیار هم فقیر است، دنبال علم و دانش رفتهاند و به پیشرفتهای بزرگی رسیدهاند. پروفسور عبدالسلام هم که اهل پاکستان است و اخیراً به ایران آمده، دیدیم که چقدر هم به او احترام میگذارند. کشور ایتالیا مرکز تحقیقاتی «ترمی راست را در اختیار او گذاشته است و ارزش او را نیز میداند. ما کشور ژاپن را میبینیم که با سیاست صحیح خود برای ترویج علم و دانش و ساخت صنایع در این مدت کوتاه به چه پیشرفت و ترقیای نایل شد. (لازم به یادآوری است که سخنان پروفسور حاجی مربوط به دو تا سه دهه قبل است و دو دهه اخیر را ندیده بودند که پیشرفتهای علمی سریعی در کشور حاصل شده است و نخبگان ارزش بیشتری پیدا کردهاند.
بازگشت به ایران و خدمت به علم و دانش و فرهنگ ـ از آنجایی که دکتر حسابی علاقه شدیدی به ترویج علم و دانش بخصوص دانش فیزیکی در وطن خود داشت، در سال 1306 هجری شمسی پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه سوربن بیدرنگ به وطن خود برگشت. علم در آن زمان در سراسر جهان به ویژه غرب، در حال رشد سریع بود، اما در ایران آن قدر کند حرکت میکرد که انگار در جا میزند. دکتر حسابی که حساسیت موضوع را دریافته بود، در اولین فرصت، آستینها را بالا زد و شروع به ترویج علم بخصوص فیزیک و دانش فنی پرداخت. او در برابر سؤال دوستش که چرا ابتدا خستگی نمیگیرید، پاسخ داد که: صد سال است که در خواب غفلت هستیم، اما غربیها که الفبای علم را از ابنسینا، خیام و دیگر دانشمندان ما آموختهاند، بدون خستگی به موفقیت امروزی خود رسیدند. آیا هنوز هم باید استراحت کرد و دیر نشده است؟
دکتر حسابی اولین شغلش را با عنوان مهندسی راه و ساختمان در وزارت راه و ترابری شروع کرد ولی به زودی متوجه شد که، کمبود مهندس در این وزارت است. این است که به فکر گسترش علم و دانش در این رشته تخصصی افتاد و پس از اخذ اجازه تأسیس اولین مدرسه مهندسی، شروع به کار کرد و پس از دو دوره سهساله فارغالتحصیلی دانشجویان از این مدرسه عالی، به وزارت فرهنگ رفت تا به پیشنهاد وزیر وقت، دارالمعلمین عالی را بنیان گذارد. وی پس از تأسیس این مؤسسه، رشتههای فیزیک، شیمی، ریاضیات و علوم طبیعی را راهاندازی کرد و تدریس بعضی از دروس را نیز به عهده گرفت و البته اساتید خارجی نیز برای تدریس دعوت شدند. وی در سال دوم فعالیت دارالمعلمین عالی، توانست با کمک دانشجویان خود به خرید لوازم مورد نیاز و گردآوری وسایل پراکنده آزمایشگاه به پردازد و پس از ماهها تلاش، اولین دستگاه رادیو را بسازد.
البته چون در آن زمان برق وجود نداشت، دکتر حسابی با خرید 7 استکان، مقداری جوهرنمک و تعدادی تیغههای مسی و روی، شروع به ساختن یک پیل ولتا کرد و به این وسیله نوعی باطری با 3/1 تا 5/1 ولت ساخت و با سری کردن آنها با یکدیگر باطری با ولتاژ90 ولت به دست آورد. سرانجام با وصل شدن سیمهای باطری با رادیو، صدای خارج از کشور از رادیو شنیده شد4. از جمله کارهای علمی دیگر دکتر حسابی، ساخت دستگاه رادیولوژی و راهاندازی دستگاه هواشناسی میباشد.
دکتر حسابی و برادرش دکتر محمدحسابی در سال 1310 هـ. ش تصمیم گرفتند به آرزوی مادرشان یعنی تاسیس یک بیمارستان خصوصی و مجانی برای افراد بیبضاعت جامه عمل بپوشانند. این بیمارستان که به نام مادرشان «گوهرشاد» نامیده شد، در خیابان بلورسازی (میدان وحدت اسلامی امروز) خیابان مهدی خانی قرار داشت، هزینه آن از درآمد املاک گوهرشاد خانم تأمین میگردید. از دیگر تاسیسات علمی کشور، مؤسسه استاندارد است که با پیشنهاد دکترحسابی پایهگذاری شد، چون در زمان جنگ جهانی دوم، لوازم و ابزاری از طرف صنعتگران ساخته میشد که در عین کارایی، از مشخصات کیفی لازم برخوردار نبودند5.
مشاغل و خدمات ـ تعیین نقشه راهها در کشور لبنان(1920)، مهندس راه و ساختمان در اداره راه سوریه (1924)، مهندس برق در راهآهن برقی دولت فرانسه، مهندس راه در وزارت فواید عامه (راه و ترابری) (1306)، تاسیس مدرسه مهندسی در وزارت راه و تدریس در آنجا، رسم اولین نقشه ساختمانی راه ساحلی سراسری از بندربوشهر تا بندرلنگه، تأسیس دارالمعلمین عالی (1307) و تدریس در آن، ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی(1310)، راهاندازی اولین دستگاه رادیولوژی(1310)، تعیین ساعت(1310)، همکاری در تأسیس بیمارستان گوهرشاد تهیه نقشه راه تهران به شمشک برای معادن ذغال سنگ (1312)، شروع واژه گزینی علمی(1312)، نوشتن قانون و تاسیس دانشگاه تهران(1313)، تاسیس دانشکده فنی و ریاست و تدریس در آن(1313)، تأسیس دانشکده علوم دانشگاه تهران، مأموریت در خلع ید از شرکت نفت انگلیس در دولت دکتر مصدق و نخستین رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت نفت، وزیر فرهنگ در دولت دکتر مصدق(1331-1330)، پایهگذاری مدارس عشایری(1330)، تأسیس اولین رصدخانه تعقیب ماهواره در شیراز، تدوین قانون استاندارد، پایهگذاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، استاد ممتاز دانشگاه تهران (1350)، پایه گذاری مرکز تحقیقات و راکتور اتمی دانشگاه تهران در سال 1337.
تألیفات: دکتر حسابی علاوه بر تألیف یک دور کیت تخصصی در رشته فیزیک نوین، تألیفاتی نیز درباره موضوعهای دیگر دارند که مهمترین آنها عبارتند از: رساله راه ماه(1315)، نامهای ایرانی(1319)، رساله درباره فیزیک جدید و فلسفه ایران باستان(1343)، واژه گزینی علمی، رساله در توانایی زبان فارسی(1350)، فرهنگ انگلیسی ـ فارسی حسابی(دهه1370)، وندها و گهواژههای فارسی.
عضویتها: دکترحسابی در انجمنها و مؤسسات ذیل عضویت داشتند: انجمن فیزیک اروپا و آمریکا، انجمن فیزیک فرانسه، آکادمی علوم نیویورک، فرهنگستان ایران از 1314، شورای دانشگاه از 1313، شورای عالی فرهنگ از1321، انجمن اصطلاحات علمی از1331، انجمن ژئوفیزیک ایران، کنگره ریاضیدانان اسلو(1936)، کنگره اتمی مسکو(1955)،کنفرانس اتمی ژنو (1958)، کمیته علمی فضا در ژنو (1962)، کنفرانس اتمی وین (1966)، انجمن علمی و فنی فضا در نیویورک (1967 و کمیته علمی و فنی فضا در وین (1968).
رساله و مقالات
مقالات مهم ایشان عبارتند از: رساله دکترا «حساسیت سلولهای فتو الکتریک»، رساله درباره ماهیت ماده (1946)، مقاله درباره پیشنهاد قانون جاذبه عمومی نیوتن و قانون میدان الکتریکی ماکسول در گزارش دانشگاه کمبریج (1946)، مقاله درباره ذرات پیوسته (1947)، مقاله درباره مدل ذره بینهایت گسترده در نشریه فیزیک فرانسه (1957)، رساله درباره نظریه ذرههای بینهایت گسترده 1977. پروفسور حسابی به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه مسلط بود و با زبان آلمانی هم آشنایی داشت و برای مطالعه و تکلم از آنها استفاده میکرد. لازم به یادآوری است که نشانهای «اوفییه دو لالژیون دونور» و «کوماندور دولالژیون دونور» یعنی بزرگترین نشانهای کشور فرانسه به ایشان اهدا گردید. جامعه علمی جهانی نیز در سال 1990 وی را به عنوان «مرد اول علمی جهان» برگزید. در کنگره شصت سال فیزیک ایران (1366) نیز ایشان ملقب به «پدر فیزیک ایران» گردید.
پروفسور حسابی بعد از 70 سال خدمت به علم و دانش و فرهنگ و میهن در سن 90 سالگی در روز 12 شهریور 1371 هـ .ش در بیمارستان ژنو به هنگام معالجه قلبی، بدرود حیات گفت. یادشان گرامی باد و راهشان پررهرو باد. مقبره ایشان به خواسته ایشان، در زادگاه خانوادگی در شهر دانشگاهی تفرش قرار دارد و هر ساله در این روز فراموش نشدنی به همت مهندس حاجی و کمک دوستان و همکاران، اساتید، دانشجویان، دانشپژوهان و اقشار دیگر مردم بخصوص اهالی تفرش، در کنار مقبره او گرد آمده و با ایراد سخنرانیها و برنامههای فرهنگی متنوع یاد او را گرامی میدارند.
تأسیس دانشگاه تهران
مقدمه ـ اندیشه ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران و به تعبیر دیگر دانشگاه، برای اولین بار با تأسیس دارالفنون در سال 1230 هـ .ق به همت میرزا تقیخان امیرکبیر عملی گردید. گرچه دارالفنون توسعه نیافت، اما تجربه مغتنمی پیش روی کسانی که در آرزوی آشنایی ایرانیان با دانشهای جدید و پیشرفتهای ایرانیان در صنعت، علوم، اقتصاد، سیاست و ... بودهاند، قرار دارد.
با عطف به این تجربه، پروفسور محمود حسابی در سال 1307 پیشنهاد راهاندازی مرکزی جامع برای همه یا اغلب دانشها را با وزیر فرهنگ وقت آقای قرهگزلو (اعتماد) درمیان نهاد و از ایشان تقاضا کرد که مقامات را قانع کنند تا این کار مهم انجام شود. پس از تماس او با مقامات مربوطه، عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار وقت در سال 1310 از طرف رضا شاه، دکتر عیسی صدیق را مأمور کرد تا به ایالات متحده آمریکا سفر کرده و پس از مطالعه در «مؤسسات علمی جدید، طرحی برای تأسیس دانشگاه در کشور به دولت تقدیم نماید. طرح دکتر صدیق مورد قبول کفالت وزارت معارف وقت، دکتر علی اصغر حکمت قرار گرفت. سرانجام با پیگیری ایشان و همکاری پروفسور محمود حسابی و دیگران، سرانجام دانشگاه تهران در روز هشتم خردادماه 1313 به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
در بهمن ماه سال 1312، جلسه هیأت دولت وقت تشکیل و در آن درباره آبادانی تهران و زیبایی و شکوه ابنیه تاریخی و کاخهای زیبای آن سخن به میان آمد. مرحوم فروغی از یک طرف و دیگران از طرف دیگر، زبان به تحسین و تمجید شهر تهران گشودند و در این میان، دکتر علی اصغر حکمت کفیل وزارت معارف با لحنی محطاطانه گفت: «البته که در آبادی و عظمت پایتخت شکی نیست، ولی تنها نقص آن فقدان دانشگاه است و حیف است که این شهر نوین از این لحاظ از دیگر شهرهای بزرگ جهان، عقب بماند». پس از تأثیر سخنان او، بودجه اولیهای به میزان 000/250 تومان برای وزارت معارف تخصیص دادند تا زمین مناسبی برای تأسیس آن تهیه کرده و شروع به ساختن ساختمانهای آن بکنند. دکتر علیاصغر حکمت بیدرنگ دست به کار شد و با مشورت دیگران بالاخره زمینی در جلالیه (زیر پاک لاله فعلی) به وسعت 20 هکتار و به مبلغ 000/100 تومان خریداری و با کمک موسیو گدار در آن شروع به ساختن نردهگذاری و طراحی ساختمانهای آن شد.
سرانجام با پیگیری ایشان و همکاری پروفسور حسابی و دیگران، دانشگاه تهران در روز هشتم خردادماه 1313 به تصویب مجلس شورای ملی رسید و خود پروفسور حسابی مسئولیت ریاست و برنامهریزی 5 رشته دانشکده فنی را به عهده میگیرند و استادان لازم را از اروپا برای تدریس استخدام میکنند و تدریس فیزیک، مقاومت مصالح آنجا را عهدهدار میشوند و برای تدریس دروس دیگر نیز از دو مهندس ایرانی و مرحوم غلامحسین رهنما کمک میگیرند. البته پروفسور حسابی همزمان با تأسیس دانشگاه تهران، تأسیس دانشکده علوم را به عهده گرفته و تا آخر عمر هم در آن به تدریس رشتههای مختلف آن پرداخته و مدتی نیز ریاست آن را به عهده داشتند.
لازم به ذکر است که دانشگاه تهران با ادغام کردن دارالفنون، مدرسه علوم سیاسی، مدرسه طب، مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی، مدرسه فلاحت مظفر، مدرسه صنایع و هنر، مدرسه عالی معماری، مدرسه عالی حقوق و مراکز دیگر عالی تهران دایر گشت و در 15 بهمن همان سال، کلنگ آن توسط رضاخان پهلوی در زمینهای جلالیه به زمین زده شد و در روز 24 اسفند ماه رسماً افتتاح شد.
برای تدوین و سازمان و تشکیلات منظم دانشگاه تهران که تنها در قالب ارائه و تصویب لایحهای قانونی امکانپذیر بود، کمیسیونی از افراد ذیل برای این مهم تشکیل شد:
حاج سید نصرالله تقوی، بدیعالزمان فروزانفر، غلامحسین رهنما، علیاکبر دهخدا، علی اصغر حکمت، عیسی صدیق اعلم، رضازاده شفق، امیراعلم، لقمانالدوله ادهم، علیاکبر سیاسی، محمدعلیخان گرگانی.
رؤسای اولیه دانشگاه تهران عبارت بودند از: علی اصغر حکمت، اسماعیل مرآت، دکتر عیسی صدیق اعلم، سیدمحمد تدین، دکتر مصطفی عدل، دکتر علیاکبر سیاسی و دکتر منوچهر اقبال.
اساتید مهمی که در دانشگاه تهران به تدریس اشتغال داشتهاند عبارتند از: استاد جلال الدین همائی، عبدالعظیم قریب، بدیعالزمان فروزانفر، پروفسور حسابی، علیاکبر دهخدا، دکتر محمد معین، دکتر بنکوب، مهدی بازرگان، مرتضی مطهری، مصطفی چمران.6
واژه گزینی اصطلاحات علمی در زبان فارسی ـ میدانیم که واژهسازی در زبان فارسی بهطور طبیعی هر لحظه در حال انجام شدن است و هر نویسنده یا گویندهای خود در کار آوردن ترکیبات تازه است. در واقع، ترکیبات در زبان فارسی حدی ندارد و از این نظر حتی از زبانهای انگلیسی و فرانسه هم روانتر است. مثلاً بهطور ساده ما در صحبتهایمان، لغاتی مثل دانشآموز ـ دانشجو ـ دانشخواه ـ دانشپرور را به کار میبریم...
دکتر حسابی میگوید که در ابتدای تدریس فیزیک در دانشگاه ما مجبور بودیم کتابهای درسی دانشسرای پاریس را عیناً تدریس کنیم، چون واژگان فارس متعادل لغات علمی را نداشتیم لذا بعداً این نیاز احساس شد که باید فکری برای جایگزینی لغات علمی کرد. به این دلیل در سال 1312 انجمن اصطلاحات علمی تأسیس کردیم و به استخراج معادلهای فارسی برای لغات خارجی پرداختیم که حتی باعث تعجب همگان شد چون باور نداشتند که میتوان معادلهایی فارسی برای لغات علمی و فنی متعدد پیدا کرد.
پینوشتها :
1ـ راه ما، گفتارهایی از پروفسور حسابی، صص160-159
2ـ همان، صص 150-137
3ـ همان، ص19
4ـ همان، صص 24-23
5 ـ همان، صص 27-26
6ـ تارنمای دانشگاه تهران و... ص88