کتاب
«الفهرست»، الگویی اصیل برای دانشنامهنگاری
- كتاب
- نمایش از یکشنبه, 28 اسفند 1390 21:19
- بازدید: 5010
برگرفته از روزنامه شرق
فرزانه صدیقی
در قرن چهارم هجری شکوفایی علوم اسلامی و ظهور نوابغ روزگار به اوج خود رسیده بود تا اینکه با به دنیا آمدن ابوالفرج محمدبن اسحاق ابی یعقوب الندیم الوراق، حجت به نام این قرن به اتمام رسید. او کتابشناس، فهرستنگار، محقق و نویسنده اثر سترگ الفهرست است که مانند برخی از دانشمندان دیگر، مورد بیمهری و حسد روزگار خود قرار گرفت و هم از این رو شرح احوال و زندگانیاش به طور دقیق و مستند در کتابها و تذکرهها ضبط نشد و به همین دلیل بسیاری از زوایا زندگیاش بر همگان پوشیده و مستتر مانده به جز اطلاعات اندک و ناچیزی که در کتابهای برخی مورخان و تذکرهنویسان ثبت شده است. به همین دلیل شرححالنویسان امروزی سعی کردهاند که زندگانی، تاریخ تولد و فوت و مذهب او را از الفهرست که اثر ماندگار اوست رمزگشایی کنند.
قدیمیترین منبع درباره احوال ابن ندیم گزارش موجز ابن شهرآشوب در معالمالعلما است و پس از وی مورخانی چون یاقوت حموی، ابن نجار، ابنحجر عسقلانی، قفطی، ذهبی و صفدی درباره ابنالندیم و الفهرست مطالبی ذکر کرده و به ستایش او پرداختهاند که البته بررسی این مآخذ نشان میدهد که اطلاعات آنها درباره ابن ندیم، بیشتر برگرفته از الفهرست و گاه مشتمل بر برخی اطلاعات نادرست و مغرضانه است. از موطن ابنندیم اطلاعی در دست نیست، اما این اندازه معلوم است که در بغداد میزیسته و مدتی در موصل اقامت داشته. تاریخ تولد او نیز معلوم نیست، اما با توجه به گزارش وی در الفهرست درباره ملاقاتش با ابوبکر بردعی، در سال 340ق و نیز دیدار او از کتابخانه علیبن احمد عمرانی میتوان دریافت که وی در این تاریخ از بلوغ علمی برخوردار بوده است. ظاهرا ابنندیم را به عنوان «وراق» میشناختند اما دلیل استواری بر وراق بودن وی در دست نیست. از آنجا که بخشی از کتاب الاوصاف والتشبیهات وی به کتابت و ادوات آن اختصاص داشته، میتوان دریافت که او با فن وراقی آشنا بوده است هرچند این اثر به دست ما نرسیده است. از مندرجات الفهرست چنین استنباط میشود که ابنندیم با علوم مختلف آشنایی نسبی داشته و احتمالا در برخی زمینهها از جمله ادبیات عرب و علوم اوایل، به ویژه فلسفه و تاریخ فلسفه، صاحبنظر بوده است. دانش او در زمینه کتابشناسی و علوم مختلف، همچنین ابتکار در مسایل علمی و دقت وی در ضبط نیز چنان است که ستایش بعضی از متقدمان را سبب شده است.
ابنندیم شیعیمذهب و از لحاظ فکری معتزلی بوده است. در مورد تحصیلات و استادان ابن ندیم نیز اطلاعات اندکی در دست است، زیرا بعید نیست مشایخی که ابن ندیم سخنانشان را بدون واسطه در الفهرست نقل کرده، در واقع استاد وی نباشند و وی، تنها برای تکمیل کتاب خود از گفتههای آنان بهره برده باشد. در میان این مشایخ میتوان از سری بن احمد کندی، ابوعلی بن سوار کاتب، ابوالفتح ابن نحوی، ابودلف ینبوعی، ابوالخیر ابن خمار و مهمتر از همه ابوسعید سیرافی، ابوسلیمان منطقی سجستانی، ابوالفرج اصفهانی (صاحب الاغانی که این اثر نیز به گونهای دانشنامه بوده)، ابو عبید اللـه مرزبانی نام برد.
الفهرست نه تنها به مثابه دانشنامهای است که تاریخ، فرهنگ، ادبیات و مذهب را از ادوار قبل از اسلام تا عصر نویسنده بهشکلی بدیع به تصویر میکشد، بلکه خصوصیات کتابشناختی نیز دارد و چنانکه از مقدمه کوتاه آن برمیآید ابن ندیم مصمم بوده تا فهرستی از تمامی آثاری که به زبان عربی توسط نویسندگان عرب و غیرعرب تالیف شده همراه با سرگذشت مولفان آنها ارایه دهد.
مطالب الفهرست به 10 مقاله تقسیم شده که عبارتند از: 1) کتب مقدس مسلمانان، یهودیان و مسیحیان، البته با عنایت بیشتری به علوم قرآنی، همراه با مقدمهای در باب خط و زبانهای ملل مختلف 2) نحو و لغت 3) تاریخ، انساب و موضوعات وابسته به آن 4) شعر و شاعران 5) علم و کلام و متکلمان 6) فقه، حدیث، فقها و محدثان 7) فلسفه و علوم قدیم 8) افسانه، سحر، جادو و جز آن 9) مذاهب و ادیان غیرالهی و 10) کیمیا
ابن ندیم در الفهرست به بررسی و نقد اقوال پیشینیان خود همت گماشته و گاهی نیز درباره انتساب کتابها به نویسندگان به بحث پرداخته، یا کتابی را خوانده و درباره آن اظهار نظر کرده است. با تمامی این اوصاف ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که در وصف الفهرست اینگونه بتوان نتیجه گرفت که این اثر مانا امروزه یکی از مهمترین و موثقترین مراجع و منابع محققان است که برای آگاهی از سرگذشت عالمی یا اشراف به موضوعی از این برهه زمانی به این کتاب پناه میبرند و همچنین میتوان به این کتاب به عنوان نمونه و الگویی اصیل برای دانشنامهنگاری نگریست.