سه شنبه, 04ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست کتاب‌شناخت کتاب‌ کتاب‌شناخت - مجلهٔ افراز شماره نهم

کتاب‌

کتاب‌شناخت - مجلهٔ افراز شماره نهم

برگرفته از مجله افراز (نامه درونی انجمن فرهنگی ایران‌زمین)، سال ششم، شمارهٔ نهم، از پاییز 1385 تا تابستان 1386 خورشیدی، صفحه 96

 

از ایران چه می‌دانم

12 جلد دیگر از مجموعه‌ی «از ایران چه می‌دانم» که با تلاش «دفتر پژوهش‌های فرهنگی» تهیه شده و در هر دفتر از آن، نویسندگان و پژوهش‌گرانی خبره به آشناسازی جوانان با فرهنگ، آیین، تاریخ، هنر، مشاهیر،... ایران می‌پردازند به دست ما رسید. از مدیریت محترم آن پژوهش‌کده و هم‌چنین آقای دکتر ناصر تکمیل‌همایون که برقرارکننده‌ی این پیوند بودند، سپاس‌گزاریم. علاقه‌مندان – به‌ویژه انجمن‌های فرهنگی و تاریخی – می‌توانند برای تهیه‌ی این مجموعه‌ی ارزش‌مند و دیگر کتاب‌های آن به نشانی «خیابان ایران‌شهر شمالی، نبش کوچه‌ی یگانه» بروند. نام‌های کتاب‌های جدید عبارت هستند از:
36- بنادر ایران در خلیج‌فارس؛ حسین نوربخش؛ 100 صفحه.
37- راه‌آهن در ایران؛ منوچهر احتشامی.
38- ایرانیان آشوری و کلدانی؛ ژاسنت طلیبی.
39- اوستا: ستایش‌نامه‌ی راستی و پاکی؛ محمدتقی راشدمحصل.
40- داریوش بزرگ؛ رضا شعبانی.
41- نظامی گنجه‌ای؛ بهروز ثروتیان.
42- خسرو و شیرین؛ بهروز ثروتیان.
43- پوشاک ایرانیان؛ پیمان متین.
44- عین‌القضاه همدانی؛ هاشم بناء‌پور.
45- تهران؛ ناصر تکمیل همایون.
46- جشن‌های ایرانیان؛ عسگر بهرامی.
47- تقسیمات کشوری.

آشنایی با مجموعه کتاب‌های «از ایران چه می‌دانم؟»

 

آشنایی با شاهنشاهی‌های ایران باستان


استاد ارجمند، آقای مرتضی ثاقب‌فر که از هنگام آشنایی، همواره یاریگرمان بودند و سخنرانی ایشان در انجمن افراز درباره‌ی «منابع تاریخ ایران» به‌زودی تقدیم خوانندگان افراز خواهد شد، مجموعه‌ای از کتاب‌هایشان را به ما ارمغان دادند: شاهنشاهی هخامنشی (جان مانوئل کوک)، شاهنشاهی اشکانی (یوزف وُلسکی) و شاهنشاهی ساسانی (تورج دریایی). هر سه کتاب که ترجمان استاد ثاقب‌فر هستند بر دست انتشارات ققنوس به چاپ رسیده‌اند.
در این میان کتاب «شاهنشاهی هخامنشی» داستانی ویژه دارد چرا که نویسنده با نگاهی ضد ایرانی، تنها با تکیه بر کتاب «تاریخ‌ها»ی هرودوت و بی‌توجه به نوشته‌های دیگر یونانیان و دست‌آوردهای کاوش‌های باستان‌شناسی، دست به نویسش آن زده ‌است. از این‌رو مترجمِ متعهد و آگاه، برای آگاهی ذهن مخاطبان زیرنویس‌های بسیاری را بر متن افزوده‌اند و حتا هنگامی که ناشر از انتشار آنها سر باز زد با پی‌گیری بسیار شرایط را به‌گونه‌ای رقم زدند تا چیزی از قلم نیفتد.
در بخشی از پیش‌گفتار آقای ثاقب‌فر بر کتاب چنین آمده است: «با این‌حال ما ایرانیان از هرودوت و برخی دیگر از نویسندگان یونانی و حتا نمایش‌نامه‌نویسانی چون آیسخیلوس (اشیل) که در نبرد سالامیس (480 پیش از میلاد) شرکت داشت و نمایش‌نامه‌ی «پارسیان» را با شوری شاعرانه بر ضد ایران نوشت یا ایسوکراتسِ خطیب که پیوسته بر ضد ایران تبلیغ می‌کرد یا ارسطو که می‌گویند – گرچه ثابت نشده – اسکندر را علیه ایران شورانید از هیچ‌یک هیچ‌گونه گلایه‌ای نداریم زیرا با وضع اجتماعی، سیاسی اسف‌بار یونان و در عین حال شور استقلالی که داشتند حق آنان بود که به دشمنی با ایران برخیزند و در برابر آن همه شکست‌های بزرگ، دو شکست کوچک و تصادفی ایران را بزرگ جلوه دهند و درباره‌ی آن به حماسه‌سرایی و افسانه‌سازی و گزافه‌گویی بپردازند. دین ایشان مشتی استوره‌ی زشت و توهین‌انگیز نسبت به انسان و خدا و آفرینش، و جامعه‌ی ایشان سراسر جامعه‌ای سراسر فساد و تباهی و بی‌اخلاقی و ستمگری و خیانت و رشوه‌خواری و وطن‌فروشی بود و درست به همین دلیل بود که به قول هگل، فلسفه در میان ایشان رشد کرد (بنگرید به: هگل، تاریخ فلسفه – 3 جلد به زبان فرانسه - ، مقدمه)، و نظام اجتماعی و سیاسی ایشان که نام میان‌تهی و بی‌معنای «دموکراسی» - آن‌هم فقط در آتن – را بر آن نهاده بودند اصلاً بردگان را آدم نمی‌دانست (بنگرید به آثار ارسطو و افلاطون)، و «مردم‌سالاری» آن عبارت بود از زورگویی و ستم و بهره‌کشی حدود 5000 نفر از اهالی ثروت‌مند و برده‌دار آتن بر بیش از 440 هزار نفر جمعیت آن شهر. در سایر دولت‌شهرهای یونانی همین «مردم‌سالاری» بی‌مسما نیز وجود نداشت و به گفته‌ی خودشان حکومت‌های تورانی (استبدادی) حاکم بود. این مردم خیانت و وطن‌فروشی و مزدور دشمن شدن و راهزنی دریایی را زشت نمی‌دانستند، پیوسته در درون شهرهای خود علیه یکدیگر و در بیرون با شهرهای دیگر مشغول توطئه و جدال بودند و بزرگ‌ترین سیاست‌مداران و سرداران‌شان که بارها علیه ایران جنگیده بودند ناچار به دربار ایران پناه می‌آوردند ]...[ از همین‌رو بود که در این دموکراسی دروغین سقراط جام شوکران نوشید، افلاطون پیوسته نظام سیاسی و آموزشی ایرانیان را به رخ می‌کشید (رساله‌ی آلکیبیادس) و در حسرت پیدایش فرمان‌روایی فیلسوف و خودکامه در یک جامعه‌ی کمونیستی می‌سوخت (کتاب جمهوری) و گزنفون، شاگرد سوگلی سقراط در «کورش‌نامه» به ستایش از نظام فرمان‌روایی و اخلاقیات ایرانیان پرداخت. ]...[ به هر روی اروپاییان در سده‌های هفده تا نوزده که تازه به مفهوم ملیت رسیده بودند و شوق انقلاب بورژوایی و برکندن نظام استبدادی، آنان را به سوی کسب ایدئولوژی و نیز هویتی نوین سوق می‌داد، شاید حق داشتند که سرچشمه‌ی دموکراسی آرمانی خود را دموکراسی بی‌مُسمای آتنی بپندارند ]...[ اما آیا در آستانه‌ی قرن بیست‌ویکم یک به‌اصطلاح دانشمند انگلیسی که فرهنگ و کشورش بیش از دو قرن است بر دنیا سروری می‌کند باید از این‌که ایران در 2500 سال پیش، مدت دو قرن انسانی‌ترین، دادگرترین، مداراگرترین، مدبرانه‌ترین و بافرهنگ‌ترین امپراتوری طول تاریخ را در جهان آن روز اداره کرده است احساس رنج کند؟». خواندن این کتاب برای آشنایی با عمق دشمنی‌هایی که هم‌چنان وجود دارد مفید است.
و اما وارونه‌ی کتاب یادشده، یوزف ولسکی لهستانی، بزرگترین کارشناس تاریخ اشکانی در جهان – که شوربختانه تاکنون کتابی از ایشان ترجمه نشده بود – در کتاب «شاهنشاهی اشکانی» به استناد کاوش‌های باستان‌شناختی در سراسر ایران فرهنگی، به شناساندن چهره‌ای راستین از دولت مقتدر و ایران‌گرای پارتی دست زده است.
تورج دریایی، استاد جوان و ساسانی‌پژوه برجسته‌ - که در همین‌باره در انجمن افراز نیز سخنرانی کرده بود – در کتاب «شاهنشاهی ساسانی» به بررسی تاریخ سیاسی، اقتصاد، سازمان اداری، زبان و ادبیات، و جامعه‌ی ایرانی در دوره‌ی شکوهمند ساسانی پرداخته است.
از استاد ثاقب‌فر برای لطف‌شان سپاسگزاریم.

 

 

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید