نامآوران ایرانی
در گرامیداشت اول اردیبهشت، روز بزرگداشت سعدی - سعدی و انسان گرایی جهانی
- بزرگان
- نمایش از یکشنبه, 08 ارديبهشت 1392 05:05
- بازدید: 4704
برگرفته از روزنامه اطلاعات شماره 25573، سهشنبه 3 اردیبهشت 1392
بهروز یزدانی ــ مدرس دانشگاه پیام نور
اول اردیبهشت، روز بزرگداشت سعدی است. نابغه ای که از عالی ترین آبشخورهای فرهنگی ایرانی – اسلامی سیراب شد ووالاترین یادگاران را در عالم معرفت انسانیت به بشریت پیشکش کرد .
ابو محمد مشرف الدین(شرف الدین) مصلح بن عبدالله بن شرف الدین شیرازی ملقب به ملک الکلام وافصح المتکلمین، بی شک یکی از بزرگترین شاعران ایران است که بعد از فردوسی آسمان ادب فارسی را به نور خیره کننده خود روشن شناخت . این روشنی با چنان نیرویی همراه بود که هنوز پس از گذشت هفت قرن تمام از تأثیر آن کاسته نشد و این اثر پارسی هنوز پابر جا و استوار است .
وی در حدود 606 هجری درشهر شیراز در خانه ای که همه از عالمان دین بودند، چشم به جهان گشود . پدرش از کارکنان دربار اتابک بوده که سعدی نیز از همان دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت، ولی در دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت تکفل جد مادری خود قرار گرفت.
او مقدمات علوم شرعی و ادبی را در شیراز آموخت و سپس در دوران جوانی به بغداد رفت که این آغاز سفر های طولانی سعدی بود. او در بغداد در مدرسه نظامیه مشغول به تحصیل شد و در همین شهربود که به محضر درس جمال الدین ابو الفراج عبد الرحمن محتسب رسید و از او به عنوان مربی و شیخ یاد می کند.
پس از چند سال که در بغداد به تحصیل مشغول بود، شروع به سفرهای طولانی خود کرد که از حجاز گرفته تا روم را شامل می شد و بارها با پای پیاده به حج رفت . سعدی سفرهای خود را تقریبًاً در سال 621-620 آغاز کرد و حدود سال 655 با بازگشت به شیراز به پایان رساند. البته در خصوص سرزمینهایی که شیخ به آنجا سفر کرده، علاوه بر عراق ، شام و حجاز که کاملاً درست بوده، هندوستان ، غزنین ، ترکستان ، بیت المقدس ، یمن و آفریقای شمالی را نیز ذکر کرده اند . واکثر این مطالب را از گفته های خود شیخ استنباط نموده اند، ولیکن بنا بر نظر بسیاری از محققین، به درستی آن نمی توان اطمینان کرد. بخصوص این که بعضی از آن گفته ها با شواهد تاریخی و دلایل عقلی سازگار نیست.
شیخ شیراز دوستی محکمی با دو برادر به صاحبان دیوان یعنی شمس الدین محمد و علاء الدین عطاملک جوینی، وزرای دانشمند دوره مغول داشته و آن طور که از سخنان شیخ معلوم است، او به تصوف و عرفان اعتقاد داشته و شاید در سلسله متصوفه داخل شده و همچنین گفته اند محلی که امروزه مقبره اوست، در اصل خانقاهش بوده است.
نکته مهمی که باید یادآوری کرد آوازه بسیاری است که این شاعر بزرگ، هم در حیات خود داشت و هم بعد از وفاتش. آنچه که قابل توجه وذکر است این است که شهرت سعدی فقط مختص به ایران نبوده بلکه به مرزهای خارج از ایران مانند هندوستان و آسیای صغیر نیز رسیده بود . این شهرت سعدی معلول چند خاصیت است؛ نخست این که او زبان شیوای خود را وقف مدح و احساسات عاشقانه نکرده؛ دوم این که او شاعری جهانگرد بود و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجارب خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان کرده و همچنین در سخنان خود، چه از نظر نثر و چه نظم، از امثال و حکایات دلپذیر استفاده نموده است .
سوم این که سعدی به شاعری شوخ طبع و بزله گو معروف است که خواننده را مجذوب می کند و همه اینها دست به دست هم داده و سبب شهرت او گردیده است. جدا از هنر سخن پردازی سعدی که برای شرقیان قابل درک و تأمل است، آنچه غرب را مجذوب سعدی کرد، رهایی اندیشه سعدی از قید و بند مکان و زمان است. نوع خاص تفکر ی که آرمان جهانی وی را تبیین می کند،همبستگی انسان در کل بشریت است که راه رسیدن به آن را اصلاح فردی می داند.
بازتاب اعتقاد به انسان گرایی پویای سعدی در آثار نویسندگان بزرگ فرانسه چون هوگو ، آلفرد دو موسه، دو بورد و المور، کم و بیش قابل بررسی است؛ اما این تأثیر بر «لازارکارنو» تحت تاثیر آنچه در «سیرت پادشاهان و اخلاق درویشان» خوانده بود با افکاری آزادی خواهانه به انقلابیون پیوست و هم به کوشش او بود که رهبر افراط گرایان انقلاب در 24 ژونیه 1794 بازداشت و اعدام شد و لقب «کارنوی کبیر» و طراح پیروزی را به خود اختصاص داد.
لازار کارنو به قصد بزرگداشت سعدی، نام دو پسر خود را «سعدی» گذاشت و نواده او نیز همنام سعدی شد . این «سعدی کارنو» همان کسی است که در سال 1887 به ریاست جمهوری فرانسه برگزیده شد و او نیز فرزند بزرگ خود را سعدی گذاشت .
در آمریکا «هنری دیوید ثور» شاعر و نویسنده بزرگ آمریکایی، از عاشقان سعدی بود. او ضمن همذات پنداری خود با سعدی می گوید: من همان «سعدی» هستم که پس از شش قرن باز آمده ام و یا سعدی همان «ثورو» است که شش قرن پیش با نام سعدی در جهان زیسته است. «امرسون» نویسنده و متفکر قرن نوزدهم می گوید: سعدی به زبان همه ملل و اقوام عالم سخن می گوید و گفته های او بسان هومر،دانته ، شکسپیر ، سروانتس و مونتنی، همیشه تازه و با طراوت است .
امرسون، کتاب گلستان را یکی از انا جیل و کتاب های مقدسه دیانتی جهان می داند و معتقد است که دستورهای اخلاقی آن ، قوانین عمومی و بین المللی است . اما «بوستان» در نظر «بنجامین فرانکلین» مقامی بسیار شامخ دارد، به طوری که وقتی جمله ای از آن را در جزء «موعظه های جرومی تیلا » روحانی و واعظ مشهور انگلیسی ، شنید درباره آن گفت: این جمله باید قاعدتاً یکی از جمله های مفقود شده اسفار تورات باشد. داستانی که سعدی درباره صبر و قناعت آورده است، چنان در افکار مردم قرن هیجدهم مؤثر واقع شده بود که آن را تأویلی آسمانی می پنداشتند و به زحمت باور می کردند که این افکار حکیمانه، زاده اندیشه دانشمندی ایرانی – اسلامی است که سخنانش از فارسی به لاتین ترجمه شده است.
شیخ شیراز در دوران شاعری خود افراد معدودی را مدح کرده که بیشتر اتابکان سلغری و وزراء فارس و چند تن از رجال معروف زمانش است. بزرگترین ممدوح سعدی از میان سلغریان اتابک مظفر الدین ابو بکربن سعدبن زنگی است که سعدی در روزگار این پادشاه به شیراز باز گشته بود. وممدوح دیگر سعدبن ابو بکر است که سعدی گلستان را در سال 656 هـ . ق به او تقدیم می کند و دو مرثیه نیز در مرگ این شخص سروده است.
از میان ممدوحان، سعدی شمس الدین محمد و برادرش علاء الدین عطاملک جوینی را بیش از همه مورد ستایش قرار داده که مدایح او هیچ شباهت به ستایش های دیگر شاعران ندارد؛ چون نه تملق می گوید و نه مبالغه می کند، بلکه تمام گفتارش موعظه و اندرز است و متملقان را سرزنش می کند و ممدوحان خود را به دادرسی و مهربانی و دلجویی از فقرا و ضعفا و ترس از خدا و تهیه توشه آخرت و به دست آوردن نام نیک تشویق و ترغیب می کند.
این شاعر بزرگ در زمانی دارفانی را وداع گفت که از خود شهرتی پایدار به جا نهاد. وفات او را بعضی 691 هـ . ق ذکر
کرده اند و گروهی معتقدند که او در سال 690 هـ . ق وفات یافته است.
وی در خانقاهی که اکنون آرمگاه اوست و در گذشته محل زندگی او بوده است، به خاک سپرده شد.
این محل در 4 کیلو متری شمال شرقی شیراز در دامنه کوه فهند ژ در کنار باغ دلگشا قرار دارد. برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمس الدین محمد صاحب دیوانی، وزیر معروف آبا قاخان، مقبره ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد.
در سال 998 به حکم یعقوب ذوالقدر ، حکمران فارس ، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقی نماند، تا این که در سال 1187 هـ . ق به دستور کریمخان زند، عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر فرازمزار شیخ بنا گردید. در سال 1331 هـ . ش بنای فعلی آرامگاه از طرف انجمن آثار ملی با تلفیق از معماری قدیم و جدید ایرانی در میان عمارتی هشت ضلعی با سقفی بلند و کاشیکاری ساخته شد. روبه روی این هشتی، ایوان زیبایی است که دری به آرامگاه دارد که هم اکنون زیارتگاه عاشقان این شاعر بزرگمرد است.
---------------
منابع :
1-سعدی ، مصلح الدین ، کلیات سعدی به اهتمام محمدعلی فروغی ، امیر کبیر ، تهران ، چاب نهم ، 1372
2-ابراهیمی ، جعفر ، و شفیعی ، فرشید (تصویر گر ) ، قصه های شیرین گلستان سعدی ، نثر پیدایش ، تهران ،چاب اول ،پاییز 1376 ،شابک 964-6055-40
3-سعدی شیرازی ،مصلح الدین ،گلستان سعدی ، براساس نسخه محمد علی فروغی ، نشر سرایش ، تهران ،چاپ اول ،1382
4-سایت سازمان فرهنگ و گردشگری
5-ویکیپدیا
6-حدیدی ، جواد ، از سعدی تا آرگون ، مرکز نشر دانشگاهی ، تهران ، چ اول ، 1373
7-الهی قمشه ای ، سیصد و شصت و پنج روز با سعدی ، انتشارات سخن ، چ اول ، 1381
8- کمیسون ملی یونسکو ، ذکر جمیل سعدی ، مجموعه مقالات ، اداره کل انتشارات و تبلیغات ارشاد اسلامی ، چ اول ، اسفند 1364