جمعه, 25ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست نام‌آوران ایرانی بزرگان ابوریحان بیرونی پدر جغرافیای نوین و دانش تجربی (آزمایش)

نام‌آوران ایرانی

ابوریحان بیرونی پدر جغرافیای نوین و دانش تجربی (آزمایش)

برگرفته از تارنمای فر ایران

فرشید ابراهیمی

ابوریحان محمد پور احمد بیرونی خوارزمی (440-362 ق/ 427-353 خ/ 1048/973 م) نابغه‌ی بزرگ «ایرانی»، همان کسی است که سده‌ها پیش، پدران اروپاییان به هنگامه‌ی نوزایی (رنسانس)، او را به انگیزه‌ی بهره‌مندی از نگرش‌های دانشش: «استاد بیرونی» = «maitr Albiron» می‌خواندند و دیدگاه‌هایش را رای پایانی هرگفتگو کارشناسی در اروپا به شمار می‌بردند. و سال‌ها پیش از آن که ما در این جستار به شناسایی او برای فرزندان امروزیش بپردازیم، تمامی پژوهش‌هایش را با اشتهایی سرشار می‌بلعیدند؛ و پس از پشت سر گذاشتن دادگاه‌های کلیسیای (انکیزیسیون)، اندیشه‌هایش را، دوای توشه‌ی بی‌خردی و یک سونگری (تعصب) می‌ساختند!

او که در شهر «بیرون» (از بخش‌های خوارزم) دیده به جهان گشوده بود، شاگردی و پژوهش را در خوارزم به انجام رساند و به گفته‌ی نامه‌ی دانشوران: در تمام مدت تحصیل و تعلیم، نه زبانش از بیان، فراغت یافت و نه دستش، از قلم. ابوریحان از آموزش‌دیدگان راستین آموزه‌های ابونصر پور علی پور عراق ریاضی‌دان نام بردار زمان خود بود. پس از چندی به دربار شمس‌المعالی قابوس، ‌پور وشمگیر رفته و در نزد او جایگاه ویژه‌ای یافت و نگارش: «آثار الباقیه» را که بسیار از آن سخن خواهیم گفت، به نام او (به سال 391 ق) ساخت. گفته‌اند سالی نیز به همراه محمود غزنوی به دیار هندوستان شد.

در هرروی، بی‌گمانیم که سرگذشت و پژوهش‌های شگفت ابوریحان در میان هندوکان و بررسی جهان‌بینی‌های ایشان و آموختن و بررسی سنسکریت، سبب نگارش شاهکاری شگفت‌آور به نام «تحقیق ماللهند» می‌گردد؛ که از چگونگی آن نیز، خواهیم گفت.

در سرتاسر سرگذشت زندگی ابوریحان بیرونی سخن از پژوهش و سفر و آزمایش است و سخن از چگونگی پژوهش و آزمایش‌های او و رخنه‌ی شگفت انگیزش بر دانش امروز، بیشتر ازروایت همیشگی فراز و نشیب زندگانی او، شایسته‌ی ارزشی امروزی است.

تردید نکنید!، بیرونی مرد امروز است، نه مرد دوران محمودی.

 

دیدگاه‌های ابوریحان بیرونی
این شگفت‌ترین مرد روزگاران، به گونه‌ی چشمگیری بر تمامی دانش‌های دانشگاهی روزگار ما، همچو: تاریخ، ادبیات، فلسفه، طبیعیات، ریاضیات، هندسه و ستاره‌شناسی، چیرگی داشته است.

«وی معتقد بوده است که همراه با هرگونه استدلال علمی، آزمونی نیز بایستی انجام شود تا درستی یا نادرستی نقل قول‌ها و برداشت‌ها و استدلال‌ها معلوم گردد. به کار گرفتن روش‌های تجربی در علوم که از نوآوری‌های ابوریحان بیرونی است، چندین سده بعد در اروپا توسط دانشمندان دیگری چون بیکن و دکارت پیشنهاد شد و شالوده‌ی روش علمی امروزی را تشکیل داد. ابوریحان بیرونی صاحب متجاوز از 113 کتاب و مقاله است که در زمینه‌های علم هیات، نجوم، فیزیک، دستگاه‌های علمی، گاه شماری، ادبیات و مذهب و غیره نوشته است.»(1)

بیرونی در پژوهشی بسیار ارزشمند با نام «لمعات» (در علم مناظر) در زمینه‌ی دانش نورشناسی (Optic)، به ویژه  ساختار نور، بررسی‌های بسیار گرانسنگی را بر دوش دارد.

ابوریحان در چگونگیِ دیدن اجسام به وسیله‌ی چشم، برابر با نگره‌ی ابن هیثم است که: پرتو نور از جسم دیده شده (مرئی) به چشم باز می‌گردد. و نکته‌ی شگفت‌انگیز این که در این بررسی، بیرونی سرعت نور را پیش از شتاب آوا (صدا) دانسته که دانش غربی چند سده پس از ابوریحان بدان دست یافت.

او گونه‌ی بالا رفتن آب‌ها را ازفواره‌ها و چشمه‌ها بیان کرده و روشن کرده است که چگونه چشمه‌ها جوشان می‌شوند و چگونه می‌توان آب‌ها را از ژرفای چاه‌ها و چشمه‌ها به قلاع و منارها جریان داد.

او برابری و ترازمندی خط روی دریاها و آب‌های زیرزمینی را با اندازه‌ی روی زمین در کانون‌های گوناگون بررسی کرده است.

او اندازه‌ی روی زمین را به دست آورده و در بخش پایانی کتاب «اسطرلابات» معادله‌هایی برای اندازه‌گیری نیمکره‌ی زمین آورده که دانشمندان غربی این معادله‌ها را به نام او نوشته‌اند.

او ماه و سال و روزهای هفتگانه را در میان اقوام و تمدن‌های گوناگون بیان کرده و تاریخ بسیاری از کشورها را گزارش داده و درازای سرزمین‌های گوناگون را از  روز کسوف ماه و دیدن آن در سرزمین‌های دیگر به دست آورده است.

او نخستین کسی است که همانند دانش امروزی، جغرافیا را بررسی کرده و تجربه و بررسی را در این رشته پذیرفته و اساس علم طبیعی را بر پایه‌ی ریاضی استوار ساخته است.

«بیرونی در زمینه‌ی نقشه‌برداری نیز روش‌های ابداعی خاصی داشته که براساس تلفیق دانش‌های ریاضی و هندسه استوار بوده است. عرض جغرافیایی شهر بلخ که توسط بیرونی اندازه‌گیری شده برابر 41/36 درجه است که با سنجش امروزی (45/36 درجه) نزدیکی شگفتی دارد. پیش از وی، خوارزمی این عرض جغرافیایی را برابر 40/38 درجه تعیین نموده بوده است. بیرونی اندازه نصف‌النهار زمین را برابر 4/11062 کیلومتر تعیین نموده که آن نیز با توجه به اندازه‌ی دقیق امروزی (0/11110 کیلومتر) دارای دقت فوق‎العاده‌ای است. روش ابداعی بیرونی در مساحی، مبتنی بر تعیین و اندازه‌گیری زاویه انحطاط افق است. غربیان پیش از آن که این به شیوه برخورد کنند، ابداع این روش را به شخصی به نام رایت در قرن هفدهم میلادی نسبت می‌داده‌اند.»(2)

هزار سال پس از بیرونی : «انیشتین معتقد است که جسم از ذرات بسیار ریزی تشکیل شده است و نام آن ذرات را «فوتون» نهاد. و ابوریحان عیناً همین نظر را داده است و نام آن ذرات را «اجزاء لطیفه» نهاده است.»(3)

«ابوریحان به آزادی هر چه تمامتر درباره‌ی امکان گردش زمین به دور خورشید صحبت می‌کرد و در پاسخ آن‌هایی که زمین را ساکن می‌دانستند و استدلال می‌کردند...، می‌گفت: کسانی که زمین را متحرک و خورشید را ساکن فرض می‌کنند، گویند علت این که اشیایی که در سطح زمین است به فضا پرتاب نمی‌شود این است که قوه‌ای در مرکز زمین است که اشیا را به سوی خود جذب و در حین حرکت زمین مانع پرتاب اشیا به فضا می‌شود... و این گفته مربوط به صدها سال پیش از نیوتون و داستان ساختگی افتادن سیب از درخت و کشف قوه‌ی جاذبه توسط او با همین افتادن سیب از درخت است و چنان که دیده می‌شود قرن‌ها پیش از کوپرنیک و گالیله موضوع گردش زمین به دور خورشید، به آزادی و بدون هیچ گونه مخالفتی از طرف روحانیون اسلامی، مورد فحص و بحث قرار می‌گرفت.»(4)

ابوریحان ویرایش‌هایی در گاهشماری انجام داده که از ویرایش‌های پاپ گریگوری که شش سده پس از او انجام گرفت، درست‌تر و برتر است. او به گردش، نیروی گرایش، و گرد بودن زمین و گردندگی آن به دور کانون خود، و گردش سالانه به دور خورشید که شش سده پس از آن کپرنیک، کپلر و نیوتون به آن پی بردند، پرداخته است.

قانون وزن ویژه و وزن ویژه‌ی 18 گونه از سنگ‌های گران‌بها را در فیزیک نمایان و جدولی در این باره ساخته است. هم چنان که او فرهنگ‌‌نامه‌ای بزرگ نیز در هیات و ستاره‌شناسی و ریاضی دارد که همواره دانش اروپایی از آن بهره‌مند بوده است.

این شگفت‌ترین نابغه‌ی روزگاران، روش سنجش و شمارش نتیجه‌ی جمع تصاعدی هندسی را پیدا کرد. روش کار چاه آرتزین (چاه‌های آبفشان ـ فواره) را به نیکی بررسی کرد. شعاع دایره‌ی زمین را اندازه گرفت، و شیب مدار خورشید را در برابر سطح استوا، با نبود ابزارهای امروزی، 23 درجه و 35 دقیقه اندازه‌گیری کرده و امروزه 23 درجه و 27 دقیقه اندازه‌گیری می‌شود!

و به همین انگیزه‌ها او را مرد امروز می‌نامیم.

 

نگاهی به برخی از نوشتارهای ابوریحان

ـ آثار الباقیه عن القرون خالیه:

که با ترجمه‌ی انگلیسی : Chronology of Ancient Nations در اروپا منتشر شده، از بزرگترین شاهکارهای تاریخ‌نویسی جهانی است که هم چنین در بخشی از آن به بررسی ریشه‌ها و روش «تسطیح کره» (stereoyraphic projection) نیز پرداخته و در آن راه پاسخ مبتکرانه و تازه‌ای را برای نگاشتن نقشه‌های جغرافیایی به دست می‌دهد. و برابر با نگارش او آشکار می‌شود که بی‌گمان این ابوریحان بوده که نقشه‌ی «مرکاتور» (Gerard kremer mercator) را که پایه‌ی آن تسطیح استوانی است، نخستین بار ساخته است.

و اگر همه‌ی کوشش‌های بیرونی را در این دفتر. هم چون کاوش در تاریخ و سرگذشت و گاه‌شماری‌های سرزمین‌های باستانی و... را کنار گذاریم، تنها همین کار بزرگ، برجستگی اندیشه و دانش او را در بستره‌ی دانش امروز نشان می‌دهد.

آثارالباقیه در 1887 م [1266 خ] به وسیله‌ی ادوارد زاخائو در لندن منتشر شد.

 

ـ تحقیق ماللهند من مقبوله مقوله فی العقل او مرذوله:

که به راستی نماد پیشرفت شگفت‌انگیز دانش زمین‌شناسی در میان دانشمندان مسلمان در روند سفرهای گوناگون آنان به گوشه گوشه‌ی جهان و شناسایی زمین‌های گوناگون به شمار می‌رودو نتیجه‌ی کوشش ابوریحان پیرامون نگرش‌های ریاضی و ستاره‌شناسی هندی و اندیشه‌ها و جهان بینی‌های هندوکان و ویژه‌گی‌های جغرافیایی و زمین‌شناخت این سرزمین است.

نگرش میسیو رینود (m. Reinaud) در 1839 م. [1218 خ] به این کتاب بر اساس نسخه‌ی خطی بود که به سال 1816 م [1195 خ] در آرشیو ملی پاریس شماره خورده بود.

او در 6- 1844 [1225-1223 خ] در روزنامه‌ی آسیایی، جستارهایی با نام: نامه‌های منتشر نشده‌ی جغرافیایی و تاریخی و علمی به عربی و فارسی درباره‌ی هند، منتشر کرده و در .1849 [1228 خ] آنها را به گونه‌ی یک گفتار جداگانه چاپ کرد. این گتفار دارنده‌ی بخش‌های 18، 40 و 31 از «تحقیق ماللهند» است.

ژول مول در 1860 م.[1239 خ] به انجمن آسیایی پاریس پیشنهاد کرد که نشر و ویرایش «ماللهند» را به چندین تن واگذار کنند.

الکساندر فون هامبلت (Alexander von Hambolot) در آلمان نخستین کسی است که فهرستی از دانش‌های تجربی و زیست‌شناخت و گفتارهای وابسته به آن را با نام («cosmos» هماهنگی‌، نظم) در 1847 م. [1226 خ] به نگارش درآورد و در آن دیدگاه همه کارشناسان و دانشمندان را به تحقیق ماللهند گرایش داد. و بی‌گمان به وسیله‌ی این کوشش ابوریحان بود که مغرب زمین به شناخت هندوستان رسید.

چنان که بر نگره‌ی ویلیام دورانت: «کتاب تاریخ الهند بیرونی یکی از بزرگترین پژوهش‌های علمی ادبیات قرون وسطی می‌باشد.»(5)

 

ـ القانون المسعودی فی الهیاته و النجوم

یک دانشنامه‌ی ستاره‌شناسی، جغرافیا، هیات، و ریاضی در یازده بخش که بهترین گواه پیشرفت علمی دانشمندان اخترشناس ایرانی به شمار می‌رود و بیرونی در آن کوشیده تا جنبش‌ پیچیده‌ی سیاره‌ها را بررسی کند.

«بیرونی در کتاب القانون المسعودی، به ابتکارهای شگفتی در دانش مثلثات دست زده و معادله‌ای (فرمول) برای بسط سینوس یک زاویه به دست آورده که هر گاه به علایم جدید نمایش دهیم ملاحظه خواهیم کرد که فرمول بیرونی، نزدیکی زیادی به معادله‌ی نیوتون دارد و جدایی آن دو بسیار کم است.»(6)

بیرونی در «القانون المسعودی» در هماهنگی اندازه‌های جغرافیایی (Geographical coordinates) هرگونه بی‌گمانی و یقین و پیروی و تقلید را کنار زده و کارهایش را، تنها بر پایه‌ی آزمایش و پژوهش و تجربه استوار کرده است. به همین انگیزه، جدول‌های ساخته شده بسیار شایسته‌ی نگرش‌اند و به همین سبب نیز زکی ولید طوفقان (پژوهشگر ترک) بخش جدول‌ها را جداگانه به پیوست بخش‌هایی از چند نامه‌ی دیگر بیرونی منتشر ساخت. و پس از آن دکتر جورج سارتون در نشریه‌ی  (4- 1943) uisis، ش 34 آن را از نگاه علمی سنجید.

قانون مسعودی در 1929 م [1308 خ] به وسیله‌ی دانشگاه اسلامی علیکره (هند) به انگلیسی ترجمه شد که سبب پژوهش‌هایی در این باره از سوی کارل شوی گشت.

از این کتاب دو نسخه‌ی خطی (در کتابخانه‌ی برلین و گنجینه‌ی بریتانیا) در دست است. ماکس کراوزه (max Krause)، خاورشناس آلمانی با برابری هفت نسخه‌ی قدیمی‌تر از نسخه‌ی آکسفورد آن را ویرایش و منتشر کرد و همان نسخه به کوشش شادروان مولانا ابولکلام آزاد (وزیر فرهنگ هند) در 6- 1954 [4-1333 خ] در سه دفتر در حیدرآباد (دکن) منتشر شد.

 

ـ تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن:

درباره‌ی جغرافیا در رشته‌ی ریاضی بررسی‌هایی شده و در آن به پژوهش‌هایی، همچو اندازه‌گیری شعاع زمین و ویژه‌گیهای اندازه‌های جغرافیایی سرزمین‌ها و... پرداخته است.

بنابراین برخی بر این نگره‌اند که او را می‌باید بنیانگذار دانش «ژئودزی» (Geodesie) بدانیم.

این پژوهش به وسیله‌ی جمیل علی به انگلیسی ترجمه و از سوی دانشگاه امریکایی بیروت در 1968[1347 خ] منتشر شده است.

 

ـ کتاب التفهیم لاوائل صناعه التنجیم:

بیرونی درباره‌ی ستاره‌شناسی و اخترماری به سال 420 هجری [408خ/1029م] در غزنین این پژوهش را به خواهش دختر حسین خوارزمی انجام داد که به راستی درآمدی شگفت بر دانش ستاره شماری است. و در آن چهار دانش کلیدی در نجوم: هندسه‌، ریاضی، هیات و احکام (و یک فن کوچک: استرلاب) را به گونه‌ی بسیار ستایش برانگیز بررسی کرده است. و نگرش‌هایی همچو: فراز و فرود خورشید، چگونگی شب و روز، سپیده و شفق، ساعت‌ها، اندازه‌ی میانه‌ی روز، منطقه البروج، اندازه‌ی ویژه زمین، استوان، درازا و پهنای جغرافیایی شهرها، انگیزه‌ی بلندی و کوتاهی شب و روز، سوی نماز (قبله)، خسوف و کسوف و گاهشماری را در آن گنجانده است. ابوریحان این دفتر را به هر دو زبان دانش آن روز: پارسی و تازی نگاشته است.

این پژوهش گرانسنگ در 1934 م [1313 خ] به وسیله‌ی رایت (Wright R.R.) به انگلیسی (در لندن) منتشر شد. و اگر به لاتین نیز برمی‌گشت بی‌گمان پایگاهی برابر با قانون بوعلی در اروپا می‌یافت.

 

ـ استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعه الاسطرلاب:

بیرونی در این پژوهش با تیزنگری شگفتی به بررسی پرسش امکان حرکت زمین، حرکت وضعی این کره، و اندازه‌ی تقریبی محیطِ کره‌ی زمین به وسیله‌ی اتساع افق که امروزه به «قاعده‌ی بیرونی»، نامیده می‌شود، پرداخته است.

در این پژوهش ابوریحان به وسیله ویدمان (E. wiedemann) به آلمانی ترجمه شده است.

 

ـ استخراج الاوتار فی الدائره: بخواص خط المنحنی الواقع فیها:

درباره‌ی اندازه‌ درازی وترها و انگیزه‌های ابوریحان در این باره و گردآوری بررسی‌های ابوسعید سجزی، ابوعلی بطری، ابونصر عراق، ابوالحسن مصری، سلیمان بن عصمه و ابوجعفر خازنی در این باره آورده شده است.

این دفتر ابوریحان در 11- 1910 م [90-1289 خ] به وسیله‌ی دکتر هانری سوتر (Heinirich suter)‌، با نام: Das Buch Der Auffindung Der sehnen به آلمانی ترجمه و کوشش‌های برجسته‌ای بر آن شده است. و به تازگی نیز بخش‌هایی از آن به انگلیسی روایت و تفسیر شده است.

و همچنان می‌توان از دیگر پژوهش‌های ارزشمند او در زمینه‌ی ستاره‌شناسی «تمهید المستقر لتحقیق معنی الممر» را نام برد. که به سال 1951 [1330 خ] به وسیله‌ی دو پژوهشگر عرب به انگلیسی، ترجمه شده است.

کلمنت موله نیز، وزن ویژه‌ی بسیاری از جسم‌ها را که بیرونی نمایان ساخته بود، به فرانسوی ترجمه کرد:

Procde pour 11. obtenir Dapres Abou- rihan albirouny mullet, pesanteur de Diversis surstances Miner- alles J. J. Clement

 

ابوریحان، کاشف راستین قاره‌ی امریکا(7)
برابر با گتفارهای گذشتگان، پیشینیان بر آن بودند که بخش خشکی و شایسته‎ی زیست در زمین، ویژه‌ی 4/1 شمالی است که آن را ربع مسکون می‌نامیدند و تمام 90 درجه‌ی عرض شمالی را خشکی نمی‌دانستند.

اما ابوریحان بیرونی نخستین دانشمندی است که در ایران زمین با نیروی شگفت‌انگیز دانش و خرد بر این نگره بود که در نیم کره‌ی جنوبیِ زمین (ربع شمالی دیگر) درست در کانون برابر قطرهای 4/1 شمالی نیز خشکی هست و دو ربع دیگر زمین را آب فرا گرفته و همین آب‌ها، میان دو قاره را جدایی افکنده است.

و این پرسش که چرا نیاکان تنها یک ربع شمالی زمین را دارای خشکی می‌دانستند، پرسش چهارم از هشت پرسش ابوریحان از پورسینا است.

نگرش ابوریحان را به قاره‌ی نوین در دو جا از «تحقیق ماللهند» و یک جا در قانون مسعودی می‌توان دید و برابر با آنچه ابوریحان گفته، هر پژوهشگری بی‌گمان می‌شود که ربع شمالی (خشکی مقاطر) که ابوریحان با چشم خرد بدو گریسته، همان سرزمینی است که میان دو اقیانوس آرام و اطلس بوده و 462 سال پس از ابوریحان و شش صد سال پیش از این به وسیله‌ی کریستوفر کلمبیوس اسپانیولی (دریانورد یا دزد دریایی؟!) که بی‌گمان بود به هندوستان رسیده، تنها به گونه‌ای ناگهانی و از روی اشتباه پیدا گشت!

«یک بازرگان فلورانسی: «امریکووسپوس» که جزو همراهانی کریستف کلمب بود، به نام پادشاه پرتغال در 1492 م.[881 خ] سفری به سرزمین جدید نمود، و نشان داد که دریانوردان اسپانیولی بر خلاف تصورشان به جزیره‌ای در کرانه‌ی جنوب خاوری آسیا نرسیده، بلکه آنها به کرانه‌های قاره‌ی جدید راه یافته بودند. به همین جهت سرزمین جدید به نام «امریکو» خوانده شد، و امریکا نام یافت.» (8)

بیرونی هم‌چنین در «تحدید نهایات الاماکن» پیرامون این که آیا در نیمکره‌ی جنوبی زمین نیز خشکی هست؟ بررسی‌های بسیار ارزنده‌ای نموده است.

 

پانویس‌ها:

1ـ تاریخ مهندسی در ایران، پروفسور مهدی فرشاد، نشر بلخ، 1376، رویه‌ی 390 تا 391

2ـ همان‌، رویه‌ی 392 تا 393

3ـ کارنامه‌ی ابن سینا، فریدون جنیدی، بنیاد نیشابور، 1360‌، پاورقی رویه‌ی 23

4ـ سهم ایران در تمدن جهان، عبدالحمید نیر نوری، نشریه ی بررسی‌های تاریخی، شماره ی ویژه، س 6، ش پیاپی 33، مهر 1350، رویه‌ی 292

5ـ بخشی از سخنرانی دتر ویلیام جمز دورانت (نگارنده‌ی تاریخ تمدن) در روز 1 اردی‌بهشت 1327 خ، در انجمن روابط فرهنگی ایران و امریکا، ترجمه‌ی دکتر مهدی فروغ

6- Al- biruni and Trigonometry, by M. A. Kazim

7ـ برای آگاهی بیشتر بنگرید به: ابوریحان بیرونی‌، کاشف قاره امریکا، فرشاد فرشید راد، پژوهش‌های ایرانی، نشر نوید شیراز، 1380‌، رویه‌ی 37

8ـ تاریخ تمدن، ج 1، دکتر نظام‌الدین مجیر شیبانی، نشر امیرکبیر، 1347، رویه‌ی 212

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید