جشنها و گردهماییها
جشن سده طلايه نوروز نامدار
- بهمن ماه
- زیر مجموعه: جشنها و گردهماییها
- سه شنبه, 13 بهمن 1388 12:02
- آخرین به روز رسانی در چهارشنبه, 29 آبان 1392 05:22
- نمایش از سه شنبه, 13 بهمن 1388 12:02
- بازدید: 6808
برگرفته از روزنامه اطلاعات شنبه 10بهمن 1388
جشن سده از بزرگترین و كهنترین آیینهای باقی مانده از دوران باستان است و در توصیف آن همواره از گذشتههای بسیار كهن یاد شده است حتی گروهی از محققان قدمت آن را تا حدود 6000 سال پیش تخمین میزنند؛ اما آنچه تاریخی نسبتاً دقیق از زمان پیدایی سده به دست میدهد، آن است كه براساس روایات ملی و خصوصاً شاهنامه فردوسی، جشن سده قبل از ظهور دین زرتشتی برقرار بوده؛ زیرا فردوسی كشف و پیدایش آتش را كه موجب برپایی جشن سده شده، مربوط به دوره هوشنگ پیشدادی میداند و این میرساند كه ایرانیان از آن هنگام كه نخستین آتشكدهها را قبل از ظهور زرتشت بنا نهادند،1 به برپایی این آیین همت گماردند. در واقع قدیمیترین و نخستین آتشكده ایران، آتشكدهای است كه هوشنگ، نوه كیومرث، پس از پیدایش آتش بنا نهاد.2 هوشنگ آتش را شناخت و با دیدن ارزش آن نخستین آتشكده را بنا نهاد و به مناسبت پیدایی آن، جشن سده را برپا كرد.بر پایه این اساطیر، تا زمان هوشنگ پیشدادی مردم آتش را نمیشناختند، تا اینکه روزی هوشنگ با گروهی از یاران خود به سوی كوه میرفت، مار هولانگیزی پدیدار شد، هوشنگ سنگی به سوی او پرتاب كرد، سنگ به سنگی دیگر خورد و شرارههای آتش از آن برخاست، هوشنگ جهانآفرین را ستایش كرد و گفت: این فروغ، فروغ ایزدی است، باید آن را گرامی بداریم و بدان شاد باشیم. چون شب فرا رسید فرمان داد تا به همان گونه شراره از سنگ جهاندند و آتشی بزرگ برپا كردند و به پاس فروغی كه یزدان بر هوشنگ آشكار كرده بود،جشن ساختند و شادی كردند.3 فردوسی در این مورد گوید:
نشد مار كشته، ولیكن ز راز
پدید آمد آتش از آن سنگ، باز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی كرد و خواند آفرین
بگفتا: فروغی است دین ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد، برافروخت آتش چو كوه
همان شاه در گرد او با گروه
یكی جشن كرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده كرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
فردوسی این كار هوشنگ و آیین به جا مانده از او را میستاید و هوشنگ را مظهر هوش و فرزانگی میداند.4
گرانمایه را نام هوشنگ بود
تو گویی همه هوش و فرهنگ بود5
«در این اسطوره دو عامل متضاد زندگی ایرانی در برابر هم قرار میگیرند: اهریمن، مار را كه مظهر و همریشه مرگ است، پدید میآورد و اورمزد در برابر آن و برای مقابله با آن آتش را میآفریند و به آفریدگان خویش میبخشد6 و بدین ترتیب در كرانههای دور و تاریك تاریخ، سنتی بنیاد میگیرد كه تا به امروز در ایران باقی مانده است. «واژه سده از واژه پهلوی سدك مایه گرفته است» یعنی منسوب به عدد سد(صد) پس معنی خود جشن نیز باید از عدد سد دریافته شود. ایرانیان سال را به دو بخش تقسیم میكردند: فصل گرم و فصل سرد یا تابستان بزرگ و زمستان بزرگ. فصل تابستان بزرگ هفت ماه بود كه از فروردین آغاز میشد و تا پایان مهر ادامه داشت و فصل سرد یا زمستان بزرگ از یكم آبان آغاز میشد و تا پایان اسفند ادامه داشت، روز دهم بهمن یعنی آبان روز میان زمستان است و غالباً سرما در آن هنگام به شدت خود میرسد و به همین سبب، آن شب را «گزنه» هم میگویند. در این روز درست سد(صد) روز از زمستان بزرگ میگذرد و این روز را از این رو سده نامیدهاند. البته روایت دیگری هم در مورد جشن سده آن است كه چون در بعضی نواحی گرمسیر از اوائل اردیبهشت به درو غلات اقدام میكنند، تاریخ این جشن را صد روز به برداشت محصول در «ده بهمن» نیز میدانند؛ به طوری كه در بعضی نقاط در هنگامی كه گرد آتش میگردند و جشن سده را برپا میكنند، این جمله را تكرار مینمایند: «پنجه به نوروز، صد به غله»7 عدهای از محققان براین باورند كه برپایی و پیدایی جشن سده دلایل فراوان دیگری نیز دارد كه «همزمانی آنها بر اهمیت جشن افزوده است: نخست آنكه جشن سده در چهلمین روز شب یلدا «شب زایش خورشید» یا «انقلاب زمستانی» برگزار میشود و جشن چهلمین روز تولد خورشید است. دیگر آنكه میزان شدن مدت روز و شب هر كدام 12 ساعت در روز دهم بهمن به وقوع میپیوندد، دیگر به ستوه آمدن مردم از یخبندان و كاستن شدت آن است. همچنین میدانیم كه در باورهای مردمی سردترین هنگام زمستان یا «چارـ چار» از چهار روز پیش از سده تا چهار روز پس از آن ادامه دارد و سده درست در میانه سردترین هنگام سال واقع شده است.8 دانشمندان ایرانی روز برگزاری جشن سده را آبان روز از بهمن و در دهم بهمن دانستهاند و در بیان دقیق تاریخ جشن سده دقت كافی به كار بردهاند. همان طور كه میدانیم، هر یك از 30 روز ماه نام ویژهای دارد كه نام 12 ماه سال نیز در میان آنها است. بنابراین آبان روز یعنی دهم هر ماه و ابوریحان بیرونی ضمن بیان تاریخ روز جشن سده آن را فقط آبان روز نگفته و میگوید:
«سده، آبان روز است از بهمن و آن دهم باشد كه اندر شبش كه روز دهم است و میان روز یازدهم آتشها زنند به كوز (جوز) یا (گردو) و بادام و گرد برگرد آن شراب خورند و شادی نمایند» و بدین ترتیب دقیقاً تاریخ برگزاری جشن سده با بیان دقیق ابوریحان بیرونی مشخص میشود. بیرونی این مطلب را در كتاب «التفهیم لاوائل صناعه التنجیم» كه برخلاف بیشتر آثارش به زبان فارسی نوشته، ذكر كرده است.
مراسم این جشن در آغاز شامگاه دهم بهمن است كه ایرانیان بر بامها، كوهها و بلندیها آتش میافروختند و كوههای بزرگی از آتش برپا میكردند و برخلاف جشن چهارشنبه سوری كه آن را در حیاط خانه و كوچهها با بوتههای كوچك آتش برگزار كرده و از روی آن میپرند، آتش سده را بسیار بزرگ مهیا کرده و در اطراف آن به پایكوبی و خواندن آواز میپرداختند. «جشن سده در روزگار ساسانیان با شكوه بسیار برگزار میشد و این جشن را فقط خانوادهها بر بالای بلندیها و پشت بامها برگزار نمیكردند، بلكه مردم در كاخ سده گرد میآمدند و به شادی میپرداختند.»9 جشن سده در بعد از اسلام نیز با شكوه فراوان برگزار میشد، حتی خلفا در بغداد، این جشن را به همراه جشنهای نوروز و مهرگان گرامی میداشتند.10 همچنین مورخان و نویسندگانی چون بیرونی، بیهقی، گردیزی و مسكویه و غیره از برگزاری جشن سده در دوره غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و آلزیار بسیار نوشتهاند.
یكی از جشنهای بزرگی كه برای سده گرفته شده و در تاریخ ضبط است، جشنی است كه «مرداویج زیاری» در اصفهان برپا كرد. میدانیم كه مرداویج میخواست تمامی سنتهای باستانی ایران را دوباره زنده كند. وی فرمان داده بود تا این جشن را با شكوهی تمام برپا كنند و بر دو جانب زایندهرود و پشتههای اطراف آن، تودههای بزرگی از خار و هیزم گرد آوردند و نفتاندازان و رامشگران فراهم آورده بودند و شهر را با شمع و مشعل آراسته، تنههای توخالی نخلها را به خار و خاشاك انباشته بودند و گردوهای توخالی را به نفت و قیر انباشتند و آنها را به پای پرندگان بسته، آتش زده بودند و خوان بزرگی آراسته و هزاران گاو و گوسفند بریان بر آنها نهادند؛ ولی اینها، مرداویج را كه میخواست جشن شكوه بیشتری داشته باشد، خوش نیامد و این همه آراستگی و آتش را خرد و كوچك دید!11
غزنویان نیز جشن سده را با عظمت بسیار برگزار میكردند. ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی مورخ مشهور دوره غزنوی (470-385)
در تاریخ مسعودی معروف به تاریخ بیهقی به یكی از جشنهای سده در زمان غزنویان اشاره میكند كه در آن كوهی بزرگ از آتش چنان برافروخته بودند كه از 10 فرسنگ دورتر دیده میشد. سلطان محمود غزنوی كه دربار خود را به سبك ساسانی در آورده بود، جشن سده را همچون دوران باستان با تشریفات فراوان برگزار میكرد و شاعران در مدح او و وصف جشن سده، چکامه میسرودند. از آن جمله فرخی سیستانی در قصیدهای زیبا از بزرگداشت سده در دربار سلطان محمود یاد میكند و میگوید:
گرنه آیین جهان از سر همی دیگر شود
چون شب تاری همه از روز روشنتر شود
روشنایی آسمان را باشد و امشب همی
روشنی بر آسمان از خاك تیره برشود
روشنی در آسمان از آتش جشن سده ست
كز سرای خواجه با گردون همی همسر شود12
منوچهری دامغانی شاعر قصیدهسرای معروف عصر سلطان مسعود غزنوی (432 ـ 421) نیز در وصف جشن سده سال 430 هجری و در مدح سلطان مسعود غزنوی قصیده غرایی سروده است.
جشن سده را در گذشته در تمامی گستره ایران برگزار میكردند. این جشن در حال حاضر نیز در بسیاری از نقاط ایران، چه در محدوده مرزهای سیاسی و چه در خارج از آن و در مناطق مختلفی از جهان ایرانی برگزار میشود و در میان عشایر و كشاورزان و كردستان رواج دارد و همچنین در افغانستان و آسیای مرکزی و خصوصاً در سلیمانیه كردستان و روستاهای اطراف آن این جشن را برگزار میكنند. یكی از محققان كه خود در سال 80 و 81 در مراسم برپایی جشن سده در روستای «آزادور» جوین حضور داشته، مشاهدات خود را اینچنین بیان كرده است:
یكی از مناطق كه در حال حاضر جشن سده را برگزار میكنند، روستاهای دشت جوین در خراسان ویژه روستای آزادور است. این روستا در جنوب شرقی جاجرم و در كنار خط راهآهن خراسان و ایستگاه آزادور واقع شده است.
در این روستای كهنسال و روستاهای اطراف آن جشن سده پس از چند هزار سال همچنان باشكوه فراوان برگزار میشود.
چشمانداز دشت جوین در آغاز شامگاه دهم بهمن و شادی و آوازخوانی مردم و جوانان بسیار زیبا و دیدنی است. بام خانهها و فراز كوههای اطراف، آكنده از بوتههای فروزانی است كه سراسر دشت را آتشباران و چراغانی كردهاند، هیزم این مراسم از بوته خاصی فراهم میشود كه به نام خودجشن «سره» نامیده میشود13، در حال حاضر در كردستان، لرستان، مازندران، سیستان و بلوچستان، كشاورزان، چوپانان و عشایر نزدیك غروب یكی از روزهای زمستان (آغاز نیمه یا پایان زمستان) روی پشتبام، دامنه كوه، نزدیك زیارتگاه، كنار چراگاهها و یا كشتزارها، آتش افروخته، بنابر سنت كهن پیرامون آن گرد میآیند و مراسمی نمادین همچون سده را برگزار میكنند. همچنین جشن سده باشكوه فراوان در حال حاضر در سیرجان برپا میشود و در تهران و كرمان نیز بهویژه زرتشتیان، آنرا برگزار میكنند.
پینوشتها
* بنا بر اساطیر ایرانی چندین آتشكده بزرگ قبل از ظهور زرتشت ایجاد شدند كه عبارت بودند از: آتشكدههای تهمورث، فریدون، تور و آذرگشسب. (به نقل از كتاب نور، آتش، آتشكده؛ تالیف موبد دكترجهانگیر اوشیدری، انتشار 1379، ص9).
پینوشتها:
1ـ رضا مرادی غیاثآبادی، كتاب جشنهای مهرگان و سده، پژوهشهای ایرانی، چاپ نخست، تهران 1384 ص 28.
2ـ موبد دكتر جهانگیر اوشیدری، كتاب نور، آتش، آتشكده، چاپ سعدی، چاپ اوّل 1379 ص 13
3ـ یارشاطر، متون و داستانهای شاهنامه، ص 10 و 11
4ـ شاهنامه فردوسی به تصحیح محمد رمضانی، صاحب مؤسسه خاور، چاپ اوّل 1312، تهران چاپ دوم تهران 1354 جلد اوّل، ص17.
5 ـ شاهنامه فردوسی همان، ص14
6 ـ دكتر بهرام فرهوش كتاب جهان فرهوری، (بخشی از فرهنگ ایران كهن)، شركت انتشارات كاریان، اردیبهشت 1364 ص19.
7 ـ دكتر بهرام فرهوشی، همان، ص 41
8 ـ رضا مرادی غیاثآبادی، همان، ص 30 تا 32
9 ـ دكتر بهرام فرهوشی، همان، ص40، 41
10 ـ دكتر سید تقی نصر، ابدیت ایران، چاپخانه كیهان، تهران 1358، ص 40
11ـ دكتر بهرام فرهوشی، همان، ص42
12ـ دیوان فرخی سیستانی، به اهتمام رشید باسمی، ناشر وزارت فرهنگ سال 1319، ص10
13 ـ مرادی غیاثآبادی، همان، ص 27 و 28
* محمد بهمنی قاجار