تاریخ دوره اسلامی
ستارهشناسی در ایران باستان - رصدخانه مراغه - بخش دوم
- تاريخ دوره اسلامي
- نمایش از یکشنبه, 24 دی 1391 10:51
- بازدید: 5197
برگرفته از روزنامه اطلاعات
خواجه چون در رأس اوقاف ایلخانی قرار داشت، یک دهم اوقاف را جهت فراهم کردن هزینههای رصدخانه قرار داد و بنیه مالی مستمر و قوی بر آن فراهم آورد. به علاوه مبلغ بیست هزار دینار آن روزگار را جهت تعمیر و تهیه اسباب و آلات خرج کرد. از جهت فراهم کردن نیروی انسانی متخصص و متبحر نیز برای خواجه فرصت مناسبی پیش آمد؛ زیرا نخست محل و موقعیت مناسبی برای دانشمندان و فرهیختگان قلمرو اسلامی جهت پژوهشهای علمی فراهم شد. دوم پس از چند دهه امنیت لازم همراه اکرام و احترام برای علما و خردورزان اسلامی با جلب نظر خان مغول ایجاد شد. لذا خواجه با حمایت و فرمان هولاکو حدود صد و بیست تن از علمای علم نجوم را از اقصی نقاط مختلف به مراغه دعوت کرد و ضمن اکرام و احترام فراوان آنان را در مساکن مجلل منزل داد.
صدر الدین علی فرزند فاضل خواجه متولی امور رصد خانه و ریاست عالیه آن البته با مدیریت و نظارت شخص خواجه بود. خواجه علاوه بر تامین و تکمیل هیات علمی لازم چند کار مهم دیگر نیز کرد.
به دستور هولاکو همه آلات لازم برای رصد را که در بغداد و نقاط دیگر مغولان به غارت گرفته بودند، در مراغه در اختیار خواجه قرار دادند. آلات رصد و دستگاههای نجومی جدیدی با تلاش خواجه و دستیارانش اختراع شد و مورد استفاده قرار گرفت. ساخت این گونه آلات نجومی در این مرکز به اوج خود رسید. خواجه منجمان و پژوهشگران شاغل در رصدخانه را مورد احترام و اکرام و در شرایط مناسب رفاهی قرار داد و برای طلبه دانش کمک هزینه تحصیلی مقرر کرد.
در سال 1351با انجام عملیات حفاری باستان شناسی که با نظارت دو پژوهشگر به نام های دکتر سرافراز و دکتر ورجاوند در بلندای تپه ای و در منطقه ای که مردم محل آنجا را «رصد داغی» یا «کوه رصد» می نامیدند، بقایای این مجموعه ارزشمند از دل خاک بیرون آمد. عملیات کاوش از سال 1356 تا 1374 متوقف شد و در این سال میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی با نصب یک چادر فایبر گلاس بسیار بزرگ برای تبدیل این مکان به مرکز آموش نجوم و موزه ای با آثار به دست آمده از کاوش های تپه رصدخانه اقدام کرد.
تپه ای که رصدخانه در آن واقع شده به طول 510 و عرض تقریبی217 متر و به ارتفاع 110 متر که در غرب مراغه واقع شده و قسمت های مختلف رصدخانه روی آن واقع شده است. این بخش ها عبارت هستند: از برج مرکزی رصدخانه، واحدهای مدور پنجگانه وکتابخانه.
برج مرکزی ـ برج مرکزی که وسیع ترین فضای کشف شده را تشکیل می دهد قطری به اندازه 22 متر دارد و ضخامت دیوار آن 80 سانتی متر است. فضای داخلی آن شامل یک راهرو و 6 اطاق می شود که 4 اطاق مستطیلی شکل و 2 اطاق دیگر که در سمت شمال و جنوب قرار گرفته اند و شکل هندسی ندارند.
مصالحی که در برج به کار گرفته شده عبارت است از سنگ قلوه، لاشه، سنگ های تراش برای ازاره خارجی و داخلی و سنگ های تراش بزرگ برای ورودی برج آجری در سه اندازة مختلف، ملات و اندود گچ، کاشی های بزرگ لعابدار در سه طرح و نوع مختلف سنگ های حجاری شده و نقش دار و آجرهای نقش دار تزئینی است .
واحدهای مدور پنجگانه
در قسمت جنوب و جنوب شرقی و شمال برج مرکزی رصد خانه پنج واحد مدور کشف شده که هر یک به طور مستقیم در کار پژوهش های نجومی مورد استفاده داشته اند. در گوشه شمال غربی تپه واقع در زیر حصار شمالی محوطة رصد خانه، بنای جالبی به مساحت 330 متر مربع به دست آمده است که با توجه به جنبه های مختلف امر می توان آن را کتابخانه مجموعه دانست. غیر از قسمت های ذکر شده در دامنة غربی تپه رصدخانه مراغه و مشرف به روستای «طالب خان»، چهار مجموعه معماری و تعدادی دخمه کشف شده که گذشته از ارزش معماری از نظر روشن ساختن بسیاری از ویژگی های مذهبی –اجتماعی و اوضاع و احوال خاص دوره ایلخانی به خصوص جامعه مسیحیت زمان، دارای اهمیت و اعتبار فراوان است.
در سطح تپه رصد خانه در مجموع 17 واحد معماری به دست آمده که یکی از آنها مربوط به تأسیسات پس از ویرانی رصدخانه است و بقیه تمامی واحدهائی هستند که در کنار هم مجموعه علمی رصدخانه مراغه را تشکیل می داده اند. این واحدها خود به دو دسته تقسیم می شوند. گروه اول آنهائی که به طور مستقیم در کار فعالیت ها و پژوهش های نجومی کاربرد داشته اند و گروه دوم آنهائی که به عنوان واحدهای وابسته مرکز علمی کاربردهائی ویژه چون: کتابخانه مدرسه، کارگاه ریخته گری و ابزارسازی داشته اند.
بقایای این بنا در سال 1351 ه.ش و هنگام کاوش های باستان شناسی تپه رصدخانه مراغه کشف شد. این بنا که در دامنه جنوب شرق تپه واقع شده ظاهراً همراه دیگر بناهای رصدخانه در اوایل دوره ایلخانی و حدود سال 657 ه.ق برای تأمین بخشی از آب مورد نیاز مجموعه ساخته شده است. با توجه به محل و موقعیت بنا، به نظر می رسد آب آن از جوی های حاصل از بارش برف و باران بر سطح تپه فراهم می شده است. بنای آب انبار مشتمل بر مخزنی مستطیل شکل به طول و عرض 2/4×5/8 و عمق سه متر است که گنجایش 107 متر مکعب آب را دارد. دیواره های این مخزن به ضخامت یک متر با سنگ هایی به اشکال نامنظم بالا آمده و پس از آن طاقی ضربی با آجر روی آن زده اند (پوشش آجری آن از بین رفته است). برای استحکام بخشیدن به دیواره ها و همچنین دریافت حجم بیشتری از آب، بنا در زیر سطح دامنه تپه ساخته شده است و دریچه ورود آب به مخزن در ضلع شمالی آن قرار دارد. برای آب بندی مناسب، کف مخزن پس از کف سازی، با نوعی اندود ساروج بسیار محکم پوشش یافته است. در این کف همچنین آب گذری برای تخلیه و لایروبی مخزن پیش بینی شده است.
جداول نجومی خواجه نصیر در جهان اسلام، غرب و شرق بودایی مشهور شد. این جداول همگی ایرانی و در توجه دانشمندان غرب به علم نجوم و تحول در هیات نجوم از منظومه بطلمیوسی به منظومه کپرنیکی و کپلری سخت مورد عنایت و محل مراجعه بودند. تا دوره رنسانس یکی از بهترین راهنمای ارصادات رصدخانه های اروپا، زیج یا جداول نجومی رصدخانه مراغه بود. رصدخانه سمرقند در قرن نهم هجری به تقلید از رصدخانه مراغه به وجود آمد. حتی رصدخانه های بزرگ مغرب زمین همچون رصدخانه های تیکو براهه و کپلر تحت تأثیر رصدخانه مراغه بوده اند. تا دوره ایلخانان ظاهراً هیچ کس طرحی که قادر باشد در دقت و صحت با طرح بطلمیوس رقابت کند و در عین حال فقط دارای حرکات مستدیر متحدالمرکز باشد، ارائه نکرد. اما این تحول را خواجه نصیر آغاز کرد و به کمک همکارانش در رصدخانه مراغه به انجام رسانید. در عظمت کار خواجه و گنجینه بزرگ رصدخانه مراغه همان بس که برخی منابع (تالیف صاحب نظران غیر ایرانی و غیر مسلمان) از آن تعبیر به مکتب نجومی مراغه کرده اند.
قدیمی ترین طرح از این محل مربوط به کروکی مختصری است که در سال 1883 میلادی «هوتوم شیندلر» آلمانی آن را ترسیم کرد. این طرح تنها وضع ناهمواری های سطح تپه را نمایان می کرد و اطلاع دیگری به دست
نمی داد. نخستین کاوش ها به سرپرستی دکتر «پرویز ورجاوند» استاد
باستان شناسی دانشگاه تهران از سال 1351 هجری شمسی شروع شد.
خورشید و ماه و سیارات در حرکات روزانه و سالانه خود در مسیرهای مختلفی در آسمان سیر میکنند. منجمین برای این که بتوانند مدلی دقیق و درست از حرکت افلاک آسمانی تنظیم کنند و به این وسیله پدیدههای مختلف نجومی مثل خسوف و کسوف، رؤیت پذیری هلال ماه، اوقات شرعی، مقارنهها و مقابلهها و غیره را پیش بینی کنند، تلاش میکردند که اندازهگیریهای دقیق تری از حرکات و سرعت سیارات به دست آورند. شاید بتوان علم نجوم را دقیق ترین علم کمّی در روزگاران باستانی دانست. در نجوم باستانی همانند نجوم جدید به اندازه گیری بسیار اهمیت میدادند. هر چقدر دقت این اندازه گیریها بیشتر بود، میتوانست مبنای بهتری برای پیش بینیهای علمی قرار گیرد. و اما آنها چه چیزهایی را اندازه میگرفتند؟
اندازه گیریها مربوط میشد به تعیین زوایای مختلفی که اجسام آسمانی نسبت به دستگاههای مختصات مختلف پیدا میکنند. مثلاً فاصله زاویه ای یک سیاره از دایرة البروج و فاصله ی زاویهای عمود آن تا نقطه اول حمل؛ یا سمت و ارتفاع ستارگان و سیارات که نسبت به افق و قطب شمال سماوی اندازه گیری میشود و زوایای متعدد زیادی که منجمین به منظورهای مختلف در آسمان فرض میکردند. زوایای سمت (Azimuth) و ارتفاع (Altitude) از جمله زوایای مهم در اندازه گیریهای منجمین بود.
اندازهگیری این زوایا با استفاده از ابزارآلات رصدی انجام میگرفت. ابزارآلاتی که به شیوههای مختلف این زوایا را اندازه گیری میکردند. دستگاههای «رُبع» و «سُدس» از جمله معروفترین آنها به شمار میرود. بعضی از اینها قابل حمل بود و بعضی آن قدر بزرگ ساخته میشد که باید در مکانی خاص نصب میشد.
هر چقدر ابزار بزرگتر بود، دقت بیشتری داشت. در نتیجه برای اندازهگیریهای بسیار دقیق نیاز بود که ابزارهای بسیار بزرگی در ابعاد چند متر ساخته شود، که طبیعا غیرقابل حمل بودند و باید در مکانی خاص نصب میشدند. نتایج این اندازه گیریها و محاسبات روی آنها در کتاب هایی به نام زیج نوشته میشد. زیج عبارت است از کتابهایی شامل جداول عددی، نتایج رصد و محاسبات.
امروزه واژه رصد خانه به معنای ساختمانی است که دارای یک گنبد بزرگ باشد، و درون این گنبد یک تلسکوپ برای مشاهده آسمان قرار گرفته است. ولی در گذشته، رصدخانه به هیچ وجه به این معنا نبود، زیرا در آن زمان تلسکوپی وجود نداشت. بلکه رصدخانه محوطه ای بود که ابزارهای مختلف رصد و اندازه گیری زوایای آسمانی در آنجا نصب شده باشد. این ابزارآلات معمولاً اندازههای مختلفی داشتند و روی یک سکو قرار میگرفتند.
در رصدخانه مراغه، «ذات الربع دیواری» (ربع جداری) به شعاع 430 سانتی متر، کرههای «ذات الحلق»، «حلقه انقلابی»، «حلقه اعتدالی» و «حلقه سموت» نیز فراهم شد. در همین جا بود که «زیج ایلخانی» به سال 670 هجری 1276 میلادی) فراهم شد.
رصدخانه مراغه فقط مخصوص رصد ستارگان نبود و یک سازمان علمی گسترده بود که درآن بیشتر شاخههای دانش درس داده میشد و مشهورترین دانشمندان آن عصر، از جمله «قطبالدین شیرازی»، کاشف علت اصلی تشکیل رنگین کمان، در آن جا جمع شده بودند. به علاوه، چون در آن زمان ارتباط علمی چین و ایران به علت استیلای مغولان بر هر دو سرزمین برقرار شده بود، دانشمندان چینی از جمله فردی به نام «فائو مونجی» در این مرکز فعالیت داشتند. همچنین فیلسوف و فرهنگ نامه نویس مسیحی، «ابنالعبری» در رصدخانه مراغه به تدریس کتابهای اصول اقلیدوس و المجسطی بطلمیوس مشغول بودند.
رصد خانه مراغه در دنیای کهن معروفیت و شهرتی فراوان داشت و این شهرت تا قرن هشتم پایدار ماند و زمانی به دست فراموشی سپرده شد که رصدخانه ‹‹شنبه غازان›› در تبریز و رصد خانه معروف سمرقند در سال 827 بر اساس طرح و ضوابط علمی رصد خانه مراغه بر پا شد و مورد استفاده قرار گرفت. در این که به طور دقیق این مرکز تا چه زمانی بر پا بوده است اظهار نظری صریح و بی چون و چرایی نمی توان کرد، ولی مدارکی در دست است که دست کم این مرکز تا زمان پادشاهی «سلطان محمد خدا بنده» نیز فعالیت داشته است. امری که در میان تمامی رصدخانه های دنیای اسلامی و جهان تا قبل از نیمه دوم قرن شانزدهم میلادی استثنا به شمار می رود. زیرا طبق مدارک موجود، رصدخانه سمرقند که بر اساس طرح و ضوابط رصدخانه مراغه در قرن نهم هجری و سال 824 بنا می شود با همه معروفیت و شهرت آن فقط حدود 30 سال فعالیت داشته است. از زمان ویرانی این مجموعه به بعد جز در دو سه مورد اشاره ای به این محل و توصیف آن نشده است.
همچنین جز دو مورد طرح و عکسی از آن در دست نیست.
قدیمی ترین طرح از این محل مربوط است به کروکی مختصری که در سال 1883 میلادی توسط ‹‹هوتوم شیندلر›› آلمانی کشیده شده است.
پس از آن در سال 1276 هجری قمری نیز نقشه مختصری از سطح تپه توسط استاد «ملا علی محمد اصفهانی» تهیه شد که در شماره هفت سال 1281 روزنامه «علمیه» به چاپ رسید. این هر دو طرح چیزی نیست جز نشان دادن وضع ناهمواری های سطح تپه، زیرا که قرن ها پیش از آن، واحدهای معماری رصدخانه ویران و در زیر خاک پنهان شده بود و هیچ نشانه ای از آنها در دست نبود.
مجموعه واحدهای یافت شده در سطح تپه رصدخانه مراغه
تپه رصد خانه مراغه: تپه رصدخانه مراغه به طول 510 و عرض متوسط (میان تپه) 217 و به ارتفاع 110 متر در غرب شهر مراغه واقع است.
جهت طول تپه در امتداد شمالی - جنوبی قرار دارد. مجموعه واحدهای رصدخانه مراغه در نیمه جنوبی این تپه بنا شده و دو قسمت تپه به وسیله دیواری به عرض حدود یک متر و طول 139 متر از یکدیگر جدا شده است.
در سمت شرق تپه نیز دیواری در جهت شمال جنوبی به طول 180 و عرض یک متر وجود دارد. در لبه غربی تپه نیز به حصار یا سنگچینی برخورد می کنیم که پس از برخورد با انتهای دیوار شمالی ادامه پیدا می کند و تا قسمتی از نیمه دوم تپه پیش می رود.
برج و راهرو مرکزی برج و پلکان زیر ربع جداری دیده می شود. به منظور حفظ باقیمانده ربع جداری چنان که ملاحظه می شود یک ویترین شیشه ای روی آن استوار شده است.
همچنین چند مسیر سنگ چین که شبکه های ارتباطی مجموعه را تشکیل می داده اند در محوطه تپه دیده می شود.از میان واحدهای مکشوف می توان هفت واحد را که جز یکی تمامی بر اساس طرح دایره بنیاد گرفته اند مربوط به کارها و اندازه گیری های نجومی دانست که می باید کاربرد دقیق علمی هر یک از آنها شناخته شود.
بر اساس مدارک و اشاراتی که در برخی از کتابهای کهن و مذهبی مربوط به پیش از اسلام وجود دارد، میدانیم از دورانهای بسیار کهن مساله ستاره شناسی و تحقیقات فلکی در سرزمین ایران رایج بوده و جمعی از دانشمندان و برخی از شخصیتهای مذهبی به بررسی و پژوهش در امر نجوم اشتغال داشته اند. آنهائی که با آئین مهر و خصوصیات جامعه روحانی این مذهب آشنائی دارند، آگاه هستند که امر تحقیقات نجوم و ستاره شناسی در این آئین و بین پیروان آن جایگاهی بلند داشته است، چنان که نشانههای آن را در «سمبل»هائی که از این مذهب به جای مانده است میتوان بازیافت. تحقیقات و بررسیهای نجومی از حدود هزاره دوم پیش از میلاد به بعد در سطحی وسیعتر و با بینشی هر چه علمیتر ادامه یافت تا جائی که در دوران اشکانی و به ویژه ساسانی دانشمندان این رشته به کشف بسیاری از مسائل پر ارج علمی نائل آمدند چنان که به اعتباری از نصف النهار نیمروز در سیستان به عنوان اکتشافی پر ارزش از نظر اعتبار و اهمیت محاسباتی و دقت یاد میشود.
حدود 40 سال پیش کاوشهای مختلفی روی محوطه رصدخانه مراغه انجام شد و قسمتهای مختلف آن را شناسایی کردند. ساختمان اصلی رصدخانه مراغه به شکل برجی استوانه ای ساخته شده بود که در ساختمانهای جنبی آن کتابخانه ای، شامل 400 هزار جلد کتاب و محل اقامت کارکنان وجود داشته است. مدرسه علمیه ای جهت استفاده طلاب دانشجو نیز در آن مکان احداث شده بود. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت رصدخانه از بخشهای زیر تشکیل یافته است:
برج مرکزی رصدخانه و واحدهای نجومی وابسته مدرسه، جهت آموزش محققان جوان در رشتههایی مثل نجوم، نور، ریاضیات، فیزیک و هندسه.
کتابخانه (منابع مختلف، درباره بزرگی و اهمیت این کتابخانه مطالب مفصلی نوشته اند.)
سرای استادان و پژوهشگران
در سطح تپه رصدخانه در مجموع 17 واحد معماری به دست آمده است که یکی از آنها مربوط به تأسیسات بعد از ویرانی رصدخانه و بقیه تمامی واحدهایی هستند که در کنار هم مجموعه علمی رصدخانه مراغه را تشکیل
میداده اند. این واحدها خود به دو دسته تقسیم میشوند. گروه اول آنهایی که به طور مستقیم در کار فعالیتها و تحقیقات نجومی مورد استفاده داشتهاند و گروه دوم آنهایی که به عنوان واحدهای وابسته مرکز علمی کاربردهایی ویژه چون: کتابخانه مدرسه وکارگاه ریخته گری و ابزارسازی داشته اند.
تپه رصد خانه مراغه ـ تپه رصدخانه مراغه به طول 510 و عرض متوسط (میان تپه) 217 و به ارتفاع 110 متر در غرب شهر مراغه واقع است. جهت طول تپه در امتداد شمالی - جنوبی قرار دارد. مجموعه واحدهای رصدخانه مراغه در نیمه جنوبی این تپه بنا شده و دو قسمت تپه به وسیله دیواری بعرض حدود یک متر و طول 139 متر از یکدیگر جدا شده است. در سمت شرق تپه نیز دیواری در جهت شمال جنوبی به طول 180 و عرض یک متر وجود دارد در لبه غربی تپه نیز با حصار یا سنگچینی برخورد میکنیم که پس از برخورد با انتهای دیوار شمالی ادامه پیدا میکند و تا قسمتی از نیمه دوم تپه پیش میرود. همچنین در محوطه تپه با چند مسیر سنگچین که شبکههای ارتباطی مجموعه را تشکیل میدادهاند برخورد میشود.
در میان این واحدهای هفت گانه و به عبارت دیگر در میان تمامی واحدهای به دست آمده در سطح تپه مهمترین و وسیع ترین آنها، برج مرکزی رصدخانه است که در میان مجموعه واحدهای معماری قرار گرفته است. برج مزبور به قطر داخلی 22 متر دارای دیواری به ضخامت 80 سانتی متر است. در جریان کاوش ها طرح کامل برج به دست آمد. ورودی برج در جانب جنوبی قرار دارد که به کمک دو سکوی سنگی در دو طرف ورودی مشخص است. در برابر ورودی راهروئی به عرض 10/3 متر در جهت شمال جنوبی قرار دارد که مهم ترین بخش رصدخانه مراغه را تشکیل میدهد. در وسط این راهرو با باقیمانده یک سکوی پله مانند که با نظمی خاص به طرف بالا امتداد یافته و تا مرکز ادامه دارد برخورد میکنیم. روی این سکو با قسمتی از یک ناوسنگی یا ‹‹ربع جداری›› که مهم ترین واحد قراول روی و اندازه گیری در بین مجموعه واحدهای رصدخانه است برخورد میکنیم. در وضع حاضر از این اثر مهم 55/5 متر آن برجا است که با اندازه گیریهای لازم و انجام محاسبه، طول شعاع آن حدود 10/18 متر میشود. در دو سوی راهرو مرکزی با شش اطاق برخورد میشود که به جز دو اطاق کوچک واقع در سمت شمال و جنوب، بقیه دارای شکل هندسی مستطیل هستند و در جهت طولی در وسط اختلاف سطحی برابر 25 سانتی متر در آنها دیده میشود. درباره ارتفاع برج، وضع کامل و دقیق داخل آن و بالاخره تعداد طبقه ها و تزیینات خارجی آن با توجه به آثار ناچیز به دست آمده اظهار نظری اساسی و بی چون و چرا نمی توان کرد. همین قدر با توجه به طول ربع جداری و قطر برج میتوان گفت که ارتفاع اصلی برج باید بین 20 تا 25 متر بوده باشد و در چنین صورتی دست کم نمای برج باید به چهار طبقه تقسیم شده باشد. مصالحی که در بنای برج به کار گرفته شده عبارت است از سنگ قلوه و لاشه، سنگ های تراش برای ازاره خارجی و داخلی، سنگ های تراش بزرگ برای ورودی برج، آجر در سه اندازه مختلف، ملاط و اندود گچ، کاشی های رنگی و لعابدار در سه طرح و نوع مختلف، سنگ های حجاری شده و نقش دار، آجرهای نقش دار تزیینی.
بر اساس قطعه های تزیینی به دست آمده و با توجه به یکی دو متن تاریخی در زمینه توصیف این برج به ویژه قصیده معروف ‹‹قاضی القضات اصفهانی›› میتوان گفت که برج رصد خانه مراغه دارای نمایی پرشکوه و چشم گیر بوده و تزیینات داخل آن که بر اساس ضوابط نجومی و صورفلکی صورت گرفته بود از زیبائی خیره کننده ای بهره مند بوده است.
واحدهای مدور پنج گانه
در جنوب، جنوب شرقی و شمال شرقی برج مرکزی رصدخانه مراغه پنج واحد مدور کشف شد که هر یک به طور مستقیم در کار پژوهش های نجومی مورد استفاده داشته اند و ابزارهایی روی آنها استوار میشده است. در این باره تنها و جالبترین متن و مدرک، کتاب ارزنده ‹‹عرضی›› مربوط به شرح آلات رصد است. وسایل مزبور که به احتمال در محل این واحدها نصب میشده عبارت بوده اند از:ذات الحلق دات الشعبتان، ابزار مخصوص تعیین میل دائره البروج، ابزار مخصوص برای تعیین مواقع اعتدالین، ابزار مخصوص اندازه گیری کسوفات، ربع متحرک برای اندازه گیری مختصات افقی ستارگان، ابزار ظلی عظیمه و ابزار کامله.