نامآوران ایرانی
جلال الدین کزازی: تنها سعدی و فردوسی توانسته اند به زبان سرشتین پارسی راه ببرند - ایرانیان شیفته ترین مردمان به شعر بوده اند
- بزرگان
- نمایش از چهارشنبه, 03 ارديبهشت 1393 07:28
- بازدید: 5012
خبرگزاری مهر: یک پژوهشگر و نویسنده زبان و ادبیات فارسی گفت: تنها سعدی و فردوسی توانسته اند به زبان سرشتین پارسی راه ببرند و در آن شاهکار بیافرینند زیرا سروده های آنها نیازی به آرایه و بزک برای زیبایی ندارند.
تسوق ماست اند هاربر السعودية أونلاين مع تخفيضات 25 - charles barkley nike shoes for sale cheap jordan , نمشي - 75% | Latest Releases , IetpShops - Women's Nike Air Jordan 1 trainers - ken griffey nike swingman shoes sale 2017
به گزارش خبرنگار مهر، دکتر میرجلال الدین کزازی دوشنبه که در نشست پایانی یادروز سعدی سخن می گفت با اشاره به این موضوع، خاطرنشان کرد: بیهوده نیست که انگلس در نامه ای به مارکس از زبان پارسی یاد کرده و این یادکرد برای ما ایرانیان گرامی است. چراکه این دانشمند بزرگ به 40 زبان آشنایی داشته و 24 زبان را به نیکی می دانسته است. او در نامه خود اشاره می کند که گمشده خود را در زبان پارسی جسته و دست یافته است. از این روست که سعدی و فردوسی توانستند به این زبان برسند.
وی، افزود: اگر ایرانیان در درازنای تاریخ چندین سده سعدی را ستوده اند بیهوده نبوده چراکه مردمی که در درازنای تاریخ خود شیفته ترین مردمان به شعر بوده اند.
نوگرایی گسسته از سنت به هیچ روی پذیرفتنی نیست
این سخنور و ادیب که با موضوع سعدی، کهن گرای نو سخن می گفت، ابراز کرد: نوگرایی گسسته از سنت به هیچ روی پذیرفتنی نیست. اگر ما تنها نوگرای باشیم گسسته از پیشینه، فرهنگ، تاریخ و اندیشه نیستیم. سنت به درختی می ماند بسیار شاخ که ریشه در دورجای تاریخ دارد. اگر شاخه های نو بر این درخت کهن نرویند آن درخت به ناچار خواهد افسرد. نوگرایی همان ستاک ها و شاخه های نو است که بر آن درخت کهن می روید. از سویی مایه شادابی، شکفتگی و زندگی همواره درخت می شود، از سویی دیگر درخت با نیازهای نو پیوند می یابد، همساز و هماهنگ می گرداند. اگر شاخه ای به هر شیوه ای از این درخت به خاک بیفتد، ریشه بدواند بسیار اندک امیدی می رود بتواند روزگاری درختی بلند و بارآور بشود.
دکتر کزازی با اشاره به اینکه ایرانیان به ساختاری گرانسنگ، استوار و پایدار در ادبیات رسیده اند، خاطرنشان کرد: ما دیری است که که آزموده ایم و سپس پشت نهاده ایم. اما اگر ساختار می باید بپاید همچنان توانمند و بارآور نیاز به سوی مندی دارد. آنچه ما می بایدمان جست یافتن سوی مندی نو در این ساختار کهن چندین هزار ساله است. از همین روست که آنچه سعدی در سخن پارسی کرده پیوندی ناب، برازنده و سازنده که در میان ساختار و سوی مندی پدید آورده است یکی از بنیادی ترین آموزه ها و اندرزهای اوست.
وی تاکید کرد: ما در این روزگار بیش از نیاکانمان به سعدی نیازمندیم زیرا سعدی یکی از کامکارترین فرزندان ایران است که توانسته به سوی مندی نو دست بیابد. سعدی از همین دید به این ویژگی والا، کم مانند هم آراسته که سخن وری است همه سویه و همه رویه است.
کزازی داستان سوی مندی سعدی را در ساختار پایدار، کهن، ستوده و سخت دانست و گفت: بیش از سعدی غزلسرایانی غزل پارسی را تب و تاب، شور و شرار و جان و جنب بخشیده بودند. پیش از سعدی سخنوارانی بزم نامه، رزم نامه و رازنامه آفریدند یا اندرزنامه (بوشکر بلخی) یا نویسندگانی چیره دست نوشتار پارسی به شیوه ای آهنگین و هنری مانند خواجه عبدالله انصاری به کار گرفتند.
حافظ نمی بود، سعدی بزرگترین غزلسرای ایران می شد
این سخنور و سعدی شناس در ادامه، اظهار کرد: بر ستیغ سخن پارسی اگر حافظ نمی بود، سعدی بزرگترین غزلسرای ایران می شد هرچند در شیوه کم از حافظ نیست. نزد همه کس استاد سخن سعدی است. چامه های سعدی در سختگی و استواری نمونه هایی بهترین اند.
وی، افزود: در اندرزنامه سعدی است که شاهکار ادبی ایران و جهان پدید می آید. در نثر آهنگین نیز خنیایی و هنری سعدی دیده می شود.
کزازی خاطرنشان کرد: تنها در یک گونه ادب پارسی است که سعدی نامی همسنگ و همساز با دیگر گونه و زمینه های سخن به دست نیاورده است.
وی با اشاره به اینکه سعدی در رزم نامه نویسی دستی نداشته، افزود: بی گمان در بوستان آمده که دوستی به سعدی گماژه می زند که او در همه زمینه های هنر استادی است بی مانند، مگر در رزم و سخن پهلوانی که این شیوه ختم است بر دیگران و شاید روزگار حماسه سرایی در زمان سعدی به پایان آمده بوده است.
کزازی در پایان گفت: سعدی شیوه ای را به فرازنای می برد که فراتر از آن نمی توان رفت. سروده های او از این دید چندان از نوشته های وی گسستنی و بازشناختنی نیستند چراکه سخن نوشتاری سعدی در آهنگینی با سروده او پهلو می زند.