نامآوران ایرانی
مراسم یادبود عنایتالله رضا برگزار شد
- بزرگان
- نمایش از پنج شنبه, 24 تیر 1389 09:15
- بازدید: 3810
برگرفته از ایسنا
در مراسم یادبود عنایتالله رضا عنوان شد:
عنایتالله رضا مدام نگران ایران و فرهنگ ایرانی بود
مراسم یادبود عنایتالله رضا عصر روز گذشته (سهشنبه، 22 تیرماه) در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش فرهنگ و ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این مراسم، سیدکاظم موسوی بجنوردی - رییس مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی - در سخنانی از عنایتالله رضا به عنوان دانشمندی فرهیخته یاد کرد و گفت: عنایتالله رضا در مدت 24 سالی که متصدی بخش جغرافیای مرکز بود و همچنین ار اعضای مشاوران عالی مرکز بود، کارنامهی درخشانی را در حوزهی فعالیت علمی از خود به یادگار گذاشت. وی 131 مقاله تألیف کرد که بسیاری از آنها به تنهایی میتواند یک کتاب مستقل باشد.
او در ادامه، فعالیت علمی عنایتالله رضا را شگفتانگیز توصیف کرد و از دست رفتن این استاد فقید را ضایعهای جدی برای جامعهی علمی کشور دانست و گفت: عنایتالله رضا در کنار بسیاری از دانشهای گوناگون، ایرانشناسی برجسته و تمامعیار بود.
موسوی بجنوردی در پایان از گسترهی وسیع دانش و تجربهی عنایتالله رضا سخن گفت و با اشاره به تلاشهای آزادیخواهانه و مبارزاتی عنایتالله رضا، از وی به عنوان شخصیتی منحصر به فرد و عمیقا ایراندوست یاد کرد.
اصغر دادبه هم که اجرای مراسم را به عهده داشت، با بیان اینکه «مردی بدین صفت که تو بودی، جهان نداشت»، این مصراع را بیمبالغه شایستهی تبیین شخصیت عنایتالله رضا دانست و در ادامه با نگاهی به تاریخ کهن ایران، به مقایسهی بین عنایتالله رضا و برزویهی طبیب پرداخت و گفت: برزویهی طبیب کسی است که درآمد «کلیله و دمنه» را مینویسد و این شاهکار عصارهی فرهنگ ایران است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: تقابل ایدئولوژی و تفکر فلسفی مسألهی مهمی است. کسی که محو ایدئولوژی باشد، ناگزیر باید طبق آنچه که آن ایدئولوژی میگوید، سخن بگوید، رفتار کند و چیزی غیراز آن نبیند و نشنود؛ اما در تفکر فلسفی باید مدام در پی جستوجوی حقیقت بود و صداهای بیشماری را شنید. برزویهی طبیب نیز پس از عمری جستوجو میرسد به این پرسش که چه کنم و اینجاست که افقی پیش روی تفکر فلسفی باز میشود و عنایتالله رضا نیز چنین تجربهای را از سر میگذراند.
دادبه افزود: رضا باورمند، آرمانخواه، مبارز و شجاع برای تحقق جامعهی مطلوب مبارزه میکند، حبس میکشد، تبعید میشود و در عین حال آنجا که باید، در نقد ایدئولوژی فروگذاری نمیکند و در ایدئولوژی متوقف نمیشود و با تفکر فلسفی سعی در پاسخ دادن به مسائل جامعه دارد.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی متذکر شد: میانگین مجموعهی نیکوییهایی که بزرگان برای دستیابی به آن تلاش کردند، بیآزاری و آزار نرساندن به دیگری است که این در سنت فکری ما یک نظریهی مستقل است و عنایتالله رضا تجسم این نظریه بود. عنایتالله رضا در حوزه رفتار فردی و رفتار اجتماعی و در حوزهی ملی و فرهنگی تمام تلاشش معطوف به همین هدف و مسیر بود و همواره تا آخرین روزهای عمرش، دغدغهی ایران و فرهنگ ایرانی را داشت.
فضلالله رضا - برادر عنایتالله رضا - نیز در تماسی تلفنی از کانادا، از برگزارکنندگان مراسم یادبود عنایتالله رضا سپاسگزاری کرد و گفت: تجلیل و تکریم دانشمندان، تجلیل و تکریم علم و دانش است.
او افزود: آنچه که ما را به هم پیوند میدهد، وحدت فرهنگی ایران اسلامی است و همه باید در این راه کمر به خدمت به فرهنگ ایران ببندیم؛ چنانچه همینجور هم بوده و خواهد بود و عنایتالله یکی از خدمتگزاران فرهنگ ایران بود.
فضلالله رضا در پایان اظهار کرد: برگزاری مراسم تجلیل و یادبود برادرم عنایتالله رضا از سوی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی نشان افتخار دانشی است که از سوی دانشمندان به آن شادروان اعطا شده است.
فتحالله مجتبایی دیگر سخنران این مراسم نیز به مرور نخستین دیدارها و آشناییاش با عنایتالله رضا در اوایل دههی 50 پرداخت و به دورانی که با عنایتالله رضا در کالج دماوند همکار بوده است، اشاره کرد و گفت: من در هفته سه روز عنایتالله رضا را میدیدم و در آن روزگار کلاس که تمام میشد، از میدان مخبرالدوله تا سهراه شاه آن روزگار پیاده میرفتیم و در این راه از ماجراهایی که در دوران غربت بر او رفته بود، سخن میگفت. ای کاش آن سخنانش را ضبط می کردم و نگه میداشتم. او از شوروی سخن میگفت که اردوگاههای کار اجباریاش را از نزدیک دیده بود و جوانان ما در آن روزگار فکر میکردند بهشت موعود است. به اعتقاد من، اگر آن خاطرات مکتوب میشد، یکی از مهمترین سندهای تاریخ سیاسی - اجتماعی ما بود.
مجتبایی در ادامه متذکر شد: عنایتالله رضا در دانشگاه مسکو به تحصیل فلسفه و علوم انسانی پرداخت. روسی را خوب میدانست و به زبانهای فرانسه و انگلیسی هم تسلط داشت. اطلاعاتش دربارهی روسیهی قدیم و منطقهی قفقاز بسیار بالا بود و همچنین دانش گسترده و نگاه تحلیلی عمیقی دربارهی روابط ایران دوران ساسانی با بیزانس داشت. او دانشمندی بزرگ بود و در سالهای بعد از پیروزی انقلاب برای مدتی هیچ کاری نداشت و اصلا از این مسأله نگران نبود. اعتماد به نفس بالا و قناعتش تحسینبرانگیز بود. تا اینکه از سوی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی به همکاری دعوت شد و این همکاری تا روزهای پایانی زندگیاش ادامه پیدا کرد. عنایتالله رضا فدایی ایدهآلهایش بود و اینگونه نبود که از دور به آنچه که باور دارد، خیره نگاه کند؛ بلکه در دل آتش رفت و سوخت و با تجربههای گرانسنگی بیرون آمد که اگر از آن تجربهها از سوی نظام استفاده میشد، امکان تحقق مکتبی جدید فراهم میشد.
همچنین سیدجعفر مهرداد در سخنانی گفت: عنایتالله رضا نام خانوادگیاش را از نیای بزرگش گرفته بود که حاج آقا رضا مجتهد گیلانی بود؛ مجتهدی متنفذ، آگاه به زمان، ثروتمند و دقیق که تأثیرات مهمی را در منطقهی گیلان بر جای گذاشت. ده سال قبل از صدور فرمان مشروطیت در دوران حکومت شعاعالسلطنه در گیلان یک مدرسه به سبک جدید تأسیس شد، در این میانه مجادله بزرگی درگرفت و مجتهد آگاه گیلانی با نگاه باز و ژرفش در حمایت از تأسیس مدرسه، دو فرزند نوجوانش را که ملبس به لباس روحانیت بودند، در آن مدرسه ثبت نام کرد و حالا به اعتقاد من، هر گیلانی بافرهنگ باید مدیون این خانواده باشد.
او در ادامه با بیان این مطلب که جای احمد سمیعی گیلانی، از دوستان نزدیک عنایتالله رضا، در این مراسم خالی است، به ارائهی اطلاعاتی دربارهی خانوادهای که عنایتالله رضا در آن پرورش پیدا کرده بود، پرداخت.
خسرو معتضد نیز با مرور خاطراتی، بر دقت علمی و گسترهی وسیع دانش و اطلاعات عنایتالله رضا تأکید کرد و متذکر شد: رضا یکی از اولین خلبانان هواپیماهایی است که در زمان رضاشاه وارد ایران شده بود و با آنها پرواز میکرد. او جزو انجمن هواپیمایی ایران در سال 1319 بود و از معدود آموزشدهندگان خلبانی در باشگاه خلبانان بوده و این در کنار دیگر ویژگیهای شخصیتی عنایتالله رضا کمتر دیده شده است.
این پژوهشگر تاریخ سپس به پیوستن عنایتالله رضا در سال 1323 به سازمان حزب توده اشاره کرد و در تبیین شجاعت و نگاه انتقادی او متذکر شد: او در هنگامی که در شوروی بود و از سوی نهادهای امنیتی اطلاعاتی اتحاد جماهیر شوروی تحت مراقبتهای شدید قرار داشت، در جلسات سازمان حزب توده به مخالفت و انتقاد برمیخاست و هرگز پروای این مسأله را نداشت. او نشان ستارهی سرخ چین را در اختیارگرفت و با این نشان در چین و شوروی هر امکاناتی که میخواست، در اختیارش قرار میگرفت؛ اما هرگز به آن امکانات رو نکرد، عمیقا فردی وطنپرست و میهندوست بود و مدام نگران ایران و فرهنگ ایرانی بود.
معتضد متذکر شد: در 25 سال اخیر عمرش من همواره با عنایتالله رضا همراه بودم و در هفته پنج روز ساعتها تلفنی با هم صحبت میکردیم و از گسترهی دانش و تجربههای او بهره میبردم. عنایتالله رضا احساس میکرد که در سالهای اخیر شناخته شده است و از این مسأله رضایت داشت که قدر کارش دانسته میشود و احساس میکرد دایرةالمعارف همانجایی بود که مدتها در پی آن بوده است.
در این مراسم همچنین همدانی - نویسندهی زندگینامهی عنایتالله رضا - بخشی از این اثر را خواند.
نمایش نماآهنگی از عنایتالله رضا و شعرخوانی نیز از دیگر برنامههای این مراسم بود.
در مراسم یادبود عنایتالله رضا اعضای مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، جمعی از استادان دانشگاه و دانشجویان، برخی از اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و افرادی همچون احمد مسجدجامعی، ایرج افشار، عبدالله انوار، غلامحسین کرباسچی و علیاشرف صادقی حضور داشتند.