سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست ایران پژوهی جهان ایرانی آران یا آذربایجان؟

جهان ایرانی

آران یا آذربایجان؟

برگرفته از تارنمای آذرپادگان

علیرضا حسین‌پور

نام سرزمینی که امروزه جمهوری آذربایجان نامیده می‌شود،‌ یکی از مباحث مهم قفقاز جنوبی است. گفته می‌شود یک قرن پیش قسمتی از شمال ارس که امروزه جمهوری آذربایجان نامیده می‌شود، به این نام خوانده نمی‌شد و کلمه آذربایجان تنها در مورد آذربایجان ایران به کار برده می‌شد.

 

بررسی ریشه لغوی آران

آران سرزمینی در قفقاز است که جغرافی نگاران لفظ‌های گوناگونی برای آن به کار می‌برند. در نوشته‌های مولفان یونانی و رومی عهد باستان و سده‌های میانه، نام این سرزمین به صورت آلبانیا و آریانیا و نام مردم آن آلبانوی و آریانوی آمده است.1 اعراب لفظ آلبانی را برای آران به کار برده‌اند.

در زبان گرجی آران به صورت رانی  آمده است و چنانچه کسروی مورخ ایرانی اشاره کرده است، آران در زبان ارمنی به صورت آلوانک (آلوان) و آغوانک (آغوان) آمده است.2

 

اولین کاربرد کلمه آران و آلبانیا

نام آلبانیا و مردم آن‌جا  از قرن چهارم قبل از میلاد در جهان مطرح شده است. منابعی هستند که در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن سوم قبل از میلاد کلمه آران در آن‌ها  به کار برده شده است. از جمله « استرابن» مورخ باستان در اثر خود از آلبانیا یاد کرده است که در سال 331 قبل از میلاد در زمان داریوش سوم روی داده است.3

 

وجه تسمیه آران:

تاکنون مورخان نتوانسته‌اند نظر قاطعی در مورد ریشه لغوی و وجه تسمیه کلمه آران بدهند. گروهی از مولفان آن را با افسانه‌هایی در آمیخته‌اند. کاغان کاتواتسی که مولف کتابی در رابطه با آران است (کتاب تاریخ سرزمین آلوانک) در این رباطه می‌نویسد:4 « در قرن دهم میلادی، آران مردی از نوادگان یافث فرزند نوح (ع) بر سرزمین آلوانک فرمانروایی داشته است. آران چون مردی ملایم و خوشخوی بود، وی را آغو یا آلو می‌نامیدند که در زبان ارمنی به معنای خوش خلق است. از این رو سرزمین زیر فرمان او را آغوانک یا آلوانک می‌گفتند.»

نظریه دیگری که در مورد وجه تسمیه کلمه آران مطرح شده است از جوانشیر قره‌باغی است که مولف « تاریخ قره‌باغ» است که در سال 1263 قمری و سال 1847 میلادی نوشته شده است. وی در مورد وجه تسمیه آران چنین می‌نویسد: 5
« چون  در زمان نوح پیغمبر (ع) توفان شد و بعد از مدتی که از توفان گذشته بود، یکی از اولاد نوح (ع) در این ولایت (آران) حکمران و صاحب شد و آن‌جا  را آباد نمود و این منطقه را به نام خود گذاشت که او نامش آران بود.»

 

آران: کاربرد بعد از اسلام یا پیش از اسلام

برای سرزمینی که آران نامیده می‌شد، کلمه آلبانی نیز به کار برده می‌شد که استعمال آن نیز بیش‌تر  از سوی رومی‌ها صورت می‌گرفت. با وجود این، این نظریه که کلمه آران تنها در متون اسلامی و توسط جغرافی‌دانان مسلمان به کار برده شده است و استعمال و پیدایش آن تنها به بعد از ورود اسلام به قفقاز صورت می‌گیرد. درست نیست، چرا که، دلایلی است که نشان می‌دهد که قبل از ورود اسلام به این سرزمین، کلمه آران رایج بود.

از جمله این‌که  « یاقوت حموی» مورخ و جغرافیدان معروف مسلمان، آران را نامی عجمی و غیر عربی دانسته است که در عربی به صورت « الران و ران» به کار برده می‌شود.

دلیل دیگر این‌که  برای فرمانروایان این سرزمین پیش از ورود اسلام، عنوان آرانشاه به کار برده می‌شد. چنانچه کاغان کاتواتسی ضمن شرح احوال دودمان مهران که از خویشاوندان خسرو پرویز پادشاه ساسانی بوده‌اند، به وردان دلارو اشاره می‌کند و می‌نویسد که او قصد داشت دودمان و سرزمین کهن آرانشاهان را برافکند.

 

محدوده جغرافیایی آران

درباره محدوده جغرافیایی آران نظریه‌های متفاوتی وجود دارد. برخی از محققان محدوده آران را اراضی بین دو رودخانه ارس و کورا می‌دانند. چنانچه جوانشیر قره‌باغی در کتاب تاریخ قره‌باغ می‌نویسد ولایت‌های تفلیس، گنجه، ایروان، نخجوان و اردوباد و بردعه و بیلقان از آران هستند.

برخی از محققان دیگر فاصله میان رود ارس و دربند قفقاز که در شمال جمهوری آذربایجان و کنار دریای مازندران قرار دارد، آران می‌نامیدند. با این وصف باید گفت سرزمین آران از عهد باستان تا سده هفتم میلادی یکسان بوده و تا حدودی محدوده کنونی جمهوری آذربایجان را در برمی‌گرفته است.

برخی مولفان رود کورا را مرز میان آران و ارمنستان قدیم نوشته و شمال رود کورا را مرز جنوبی آران دانسته‌اند. با وجود این برخی معتقدند که آرانی‌ها در هر دو سوی رود کورا ساکن بوده‌اند.

از مجموع تحقیقات و نوشته‌های انجام شده در مورد محدوده جغرافیایی آران چنین برمی‌آید که مرز شمالی آران از دربند فراتر نرفته است. مرز غربی این سرزمین به رود ایوری منتهی می‌شد که سرچشمه آن از قفقاز علیا در گرجستان سرچشمه می‌گیرد. مرز شرقی آران را نیز دریای مازندران تشکیل می‌داده است.

آکوپیان مورخ معروف و جغرافی‌دان ضمن شرح مفصلی درباره آران، محل آن را در فاصله رود بزرگ کورا و کوه‌های قفقاز ذکر کرده است و منطقه جنوب رود کورا را بلااسکان نامیده است.6

« ابن حوقل» جغرافی‌دان مسلمان که خود به آران سفر کرده، آن سرزمین را شامل دو بخش دانسته و آن را آرانین نامیده است. این حوقل از بردعه، الباب (دربند) و تفلیس به عنوان بزرگترین شهرهای آران نام برده است. و شهرهای بیلقان، بردیج، شماخیه (شماخی)، شروان، لایجان، شابران، قبله، متکی (نوخای کنونی)، شمکور (شاه خور کنونی)، جنزه (گنجه) و چند شهر کوچک دیگر را متعلق به آران دانسته است.

در یک جمع‌بندی باید گفت که تا قرن دهم میلادی آران سرزمینی گسترده بوده است که از اراضی شمال رود کورا تا کوه‌های قفقاز و رود ارس شامل می‌شده است. ولی بعد از قرن دهم میلادی تغییری در محدوده جغرافیایی آران صورت می‌گیرد و آن این‌که ، بیش‌تر  اراضی میان رود کورا و ارس را به عنوان آران می‌نامیدند و اراضی شمال رود کورا را به عنوان شروان نام می‌بردند.

به هر حال لفظ آران تا سال 1918 که محمد امین رسول‌زاده جمهوری آذربایجان را بنیان گذاشت و لفظ آذربایجان را برای سرزمین آران به کار برد. رایج بوده است.

 

نظریات بطلمیوس و پلینیوس در مورد آران

بطلمیوس و پلینیوس که هر دو از جغرافی‌دانان باستان یونان هستند نیز محدوده جغرافیایی آران را از سرزمین‌های شمالی رود کورا تا در  ارس دانسته‌اند. بطلمیوس مهم‌ترین  شهر باستانی آران را شهر کبله دانسته است و پلینیوس نیز همین شهر را منتها با لفظ کبلکه بکار برده و آن را مهم‌ترین  شهر آران دانسته است. کبله یا کبلکه امروز قبله نامیده می‌شود که در بعد از رود کورا و در شمال جمهوری آذربایجان قرار دارد و این نشان می‌دهد که در عهد باستان سرزمین آران تا حدی فراتر از رود کورا بوده است. شهر کبله در منابع اسلامی با تلفظ کولک آمده است. بدین‌ترتیب به نظر می‌رسد سرزمین آران بیش‌تر  شامل محدوده جغرافیایی جمهوری آذربایجان بوده است.

 

ریشه‌ لغوی کلمه آذربایجان

قویترین نظر این است که آذربایجان از نام « آتروپات» (در یونانی Atropates) مشتق شده است. آتروپات نام سردار ایرانی بود که در جنگ میان داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی و اسکندر مقدونی در نبرد گوگمل در سپاه ایران فرمانده مادها بود. آتروپات پس از شکست داریوش سوم از اسکندر، به اسکندر پیوست و در سال 328 ـ 327 قبل از میلاد از سوی اسکند به حکومت ماد منصوب شد. پس از مرگ اسکندر قسمت شمال غربی ماد (آذربایجان کنونی ایران) به آتروپات رسید و در آن‌جا  به حکومت پرداخت و منطقه تحت سیطره خود را به پهلوی، آتروپاتگان نامید. مورخان معتقدند که با توجه به تغییری که تحت تاثیرگذار زمان و تاثیر زبان‌های عربی و ترکی، کلمه آتورپاتکان به آذربایجان تبدیل شد. چنانچه در قرن ششم میلادی «پورکوبیوس» مورخ بیزانسی در کتاب جنگ‌های ایران، دوبار از آتروپاتگان با عنوان « آذربایگانن» یاد کرده است که تلفظ « آذربایگان» یعنی تلفظ واقعی مردم آن عصر را منعکس می‌کند.7

« آندره آس» ایران شناس آلمانی حدس می‌زند که تلفظ واقعی این کلمه در قرن سوم میلادی آذرباذگان بوده است.

فردوسی در شاهنامه به جهت رعایت وزن شعر،
« آذربادگان» گفته است که بیانگر تلفظ واقعی مردم نبوده است.  آذربایگان که تلفظ مردم آن عصر بوده، در زبان عربی به آذربیجان بدل شده که در فارسی امروزی به صورت آذربایجان درآمده است.8

نظریه دیگری آذربایجان را یک کلمه پارسی یعنی آتروپات متشکل از آترو به معنای آتش و پات به معنای نگهبان می‌داند که وجه تسمیه آن وجود آتشکده زرتشتیان در این منطقه می‌باشد.

گفتنی است ساکنان آذربایجان که به آذری‌ها نیز معروف‌اند، گرچه از نظر زبان‌شناسی متاثر از مهاجرین ترک بوده‌اند اما از نسل بومیان ساکن این منطقه می‌باشد.

 

محدوده‌ی جغرافیایی آذربایجان

به نوشته مورخان یونانی، آذربایجان (آتروپاتگان) از شمال غربی به وسیله رود ارس، از شمال به وسیله دریای خزر و از جنوب غربی به وسیله دریاچه ارومیه محصور می‌شود.9

 

نتیجه‌گیری

بدین‌ترتیب مشخص می‌شود آن‌چه  که در دروان باستان به آتروپاتگان معروف بوده و اکنون آذربایجان نامیده می‌شود غیر از سرزمین آران است که امروزه جمهوری آذربایجان نامیده می‌شود. در واقع در دوران باستان و سده‌های میانی سرزمین‌های شمالی رود ارس آران نامیده می‌شد و اراضی جنوب آن، آذربایجان نامیده می‌شد. استعمال لغت آذربایجان برای سرزمین آران (جمهوری کنونی آذربایجان) توسط محمد امین رسول‌زاده بنیانگذار جمهوری آذربایجان صورت گرفت.

سرزمین آران تا قرن‌ها به این نام معروف بود چنانچه در دایره المعارف بزرگ شوروی آمده است که در اواسط قرن یازدهم میلادی  (پنجم قمری) هجوم اقوام ترک (از جمله غزان، سلجوقیان) که دودمان سلجوقی در راس آن‌ها  قرار داشتند به سرزمین آران و شیروان آغاز گردید. 10 از این عبارت معلوم می‌شود که در آن زمان سرزمین مذکور (آران ـ آلبانی) با این دو نام (آران ـ شیروان) شناخته می‌شد. پس از لشکرکشی‌های ترکمانان، آق قویونلوها و سلجوقیان نام‌ آران به تدریج از کتاب‌ها برداشته می‌شود تا این‌که  در دوران صفویان آران که جزیی از ایران بود به چند خان‌نشین، ملک‌نشین و سلطان‌نشین کوچک تبدیل می‌شود که تعداد آن‌ها  به پانزده مورد می‌‌رسید که هر کدام نامی داشتند. مهم‌ترین  آن‌ها  عبارت بودند از: خان نشین‌های باکو، گنجه، دربند، قبه، قره‌باغ، نخجوان، تالش، شکی، شروان، ایروان، لنکران و سلطان‌نشین‌های کوچک آرش، ‌ایلی‌سو، کازاخ، کوتکاشین، قبله و شمشادیل. سلطان‌نشین‌های کوچک بعضی مستقل و بعضی دیگر تابع خان‌ها بودند. به عنوان نمونه سلطان‌نشین‌های آرش، ‌ایلی سو و کوتکاشین از خان شکی و برخی دیگر از خان قره‌باغ تبعیت می‌کردند.

تا این تاریخ این خان‌نشین‌ها اگر چه تابعیت ایران را داشتند، ولی لفظ آذربایجان تنها برای آذربایجان کنونی ایران (اراضی جنوب رودخانه ارس) به کار برده می‌شد و برای این خانات و ایالات که امروزه جمهوری آذربایجان نامیده می‌شود، به کار برده نمی‌شد. در 14 و 21 مه 1805 در اردوگاه ارتش روسیه واقع در ساحل کورک‌چای موافقتنامه‌ای به امضا‌ رسید که طبق آن، خان‌های قره‌باغ و شکی تابعیت دولت روسیه را پذیرفتند. پس از پایان جنگ‌های ایران و روسیه که بخشی از سرزمین آران به اشغال روسیه درآمد و در پی انعقاد معاهده‌های گلستان و ترکمن‌چای در سال 1813 و 1828]م[ بعضی از خان‌ها از جمله اردوباد و نخجوان، به امپراتوری روسیه ملحق شدند و بالاخره مرز ایران و روسیه رودخانه ارس شد.

در هیج یک از مآخذ مربوط به دوران مذکور و سال‌های پیش از آن، نامی از آذربایجان برای این سرزمین نمی‌یابیم. بلکه در سال 1918 حزب مساوات در اراضی کنونی جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان تاسیس یافت و مساواتیان در سال 1918 قیامی مسلحانه در باکو ترتیب دادند که اندکی بعد به دیگر نواحی آن سرزمین کشیده شد. اینان در 27 مه 1918 دولتی را تشکیل دادند و با نام جمهوری آذربایجان اعلام استقلال کردند.

به نظر می‌رسد که مساواتیان این منطقه را به علت مشابهت مردم ترک زبان آن‌جا  با سکنه آذربایجان ایران به نام « آذربایجان» سازمان دادند، با سقوط دولت مساواتیان بعد از یکسال از اعلام استقلال، کمیته موقت انقلاب به ریاست نریمان نریمان اف تشکیل شد و خود را دولت جمهوری شوروی سوسیالیستی  آذربایجان نامید. بدین‌ترتیب دولت مساواتیان که به تبعیت از انقلاب ترک‌های جوان ترکیه، خواهان استقلال آذربایجان به رهبری محمد امین رسول‌زاده که یک روشنفکر  و روزنامه‌نویس آذربایجانی بودند، شکست خوردند.

نامگذاری آران از سوی مساواتیان به نام جمهوری آذربایجان که بعدها در دوران شوروی، جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی نامیده شد، همان زمان مورد اعتراض ایران قرار گرفت.11

نظریات متفاوتی برای این‌که  چرا مساواتیان و بعدها شوروی‌ لفظ آذربایجان را برای آران بکار برد، مطرح شده است. بعضی معتقدند، از آن‌جا  که حکومت مساوات به طور تقریبا همزمان با دو جمهوری ارمنستان و گرجستان در منطقه قفقاز اعلام استقلال کرد، نمی‌توانست از کلمه قفقاز استفاده نماید. لذا سران این حکومت با استناد به علقه‌های دیرینه مردم آذربایجان ایران با قفقاز و شاید به نیت تشکیل حکومتی متشکل از دو آذربایجان در آینده، نام آذربایجان را برای حکومت نو متولد برگزیند.

(مآخذ: ویژه‌نامه‌ی آران ـ موسسه فرهنگی آران ـ زمستان 1381)

منابع:

1ـ رضا،‌ عنایت‌ا...؛ دائره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ بخش آران؛ تهران؛ مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ ص 421

2ـ کسروی، احمد؛ شهریاران گمنام؛ تهران؛ چاپ دیبا؛ 1377؛ چاپ ششم؛ ص 222

3ـ رضا، عنایت‌ا...؛ آذربایجان و آران (آلبانیای قفقاز)؛ تهران؛ ایران زمین؛ 1360؛ چاپ اول

4ـ رضا، عنایت‌ا...؛ دائره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ بخش آران؛ تهران؛ مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ ص 423

5ـ بیات، کاوه؛ بحران قره‌باغ؛ تهران؛ انتشارات پروین؛ 1372؛ چاپ اول

6ـ رضا، عنایت‌ا...؛ آذربایجان و آران (آلبانیای قفقاز)؛ تهران؛ ایران زمین؛ 1360؛ چاپ اول

7ـ زریاب، عباس؛ دائره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ بخش آذربایجان؛ تهران؛ مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ ص 194

8ـ شیخ‌عطار، علیرضا؛ ریشه‌های رفتار سیاسی در آسیای مرکزی و قفقاز؛ ‌تهران؛ موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه؛ سال 1373؛ چاپ دوم؛ ص 80

9ـ زریاب، عباس؛ دائره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ بخش آذربایجان؛ تهران؛ مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ سال 1374؛ چاپ دوم؛ ص 195

10ـ رضا، عنایت‌ا...؛ دائره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ بخش آذربایجان شوروی آذربایجان؛ تهران؛ مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ سال 1374؛ چاپ دوم؛  صص 328 و 327

11ـ آذری شهرضایی، رضا؛ هیات فوق‌العاده قفقازیه؛ تهران؛ نشر مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت خارجه؛ سال 1380؛ چاپ اول

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید