سه شنبه, 17ام مهر

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی دیده‌بان خلیج فارس آیا زمان تجدیدنظر در سیاست‏های ما در قبال اماراتی‏ها فرا نرسیده؟

دیده‌بان خلیج فارس

آیا زمان تجدیدنظر در سیاست‏های ما در قبال اماراتی‏ها فرا نرسیده؟

برگفته از تابناک

سرویس سیاست خارجی ـ همزمان با روز ملی خلیج‌فارس، در حالی که افکار عمومی ملت ایران در برابر حرمت شکنی‌های پی در پی اخیر اماراتی‌ها از جمله وزیر خارجه این شیخ‌نشین به ایرانیان و نیز تکرار توهین به هویت ایرانی توسط ناظر عرب بازی ذوب آهن و همراهی مسئولان ایرانی با این فرد و پایین آوردن پارچه نوشته مزین به نام خلیج فارس در کشور خودمان، همچنان به شدت آزرده و ملتهب است، سکوت پر رمز و راز دست‌اندرکاران ایرانی در تهدید نام خلیج همیشه فارس و بی‌تفاوتی مسئولان ایرانی در برابر این گستاخی‌ها پرسش‌های بسیاری را در اذهان ایرانیان غیرتمند ایجاد کرده که ضرورت بازنگری در سیاست‌های کلان نسبت به همسایه‌های جنوب خلیج‌فارس را در این برهه تاریخی بیش از پیش اجتناب ناپذیر می‌نماید.

 
به گزارش «تابناک»، در حالی که مسئولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی در برابر تشدید تهدید دولت‌های عربی همچنان دم فرو بسته اند و آن گونه که پیش‌بینی می‌شود احتمالا مثل همیشه صدور یک بیانیه نرم و خنثی از سوی سخنگوی محترم وزارت خارجه را شاهد خواهیم بود، در سطح مسئولان نظام، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، حجت‌الاسلام ابوترابی با رشادت و صلابت به روشنی ضرورت تجدیدنظر در روابط با امارات را برای پاسخ‌گویی به این یاوه‌گویی‌ها یادآور شد.

 
در این میان، چند پرسش در اذهان ایرانیان وطن دوست و به ویژه خانواده‌های شهیدان جان بر کف هشت سال دفاع مقدس مطرح می‌شود.

1-در تساهل و مدارا و سعه صدر افسار گسیخته و توجیه ناپذیر مسئولان ایرانی نسبت به حرمت شکنان عرب جنوب خلیج فارس دیگر هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد؛ آیا این مسأله تنها به سیاست لزوم صدور دوباره کالا از دوبی ناشی از قطع رابطه با آمریکا مربوط می‌شود؟ آیا در این شهر ایرانی تبعیدگاه زندانیان ایرانی دوره کریم‌خان که تا دهه نود میلادی بیابانی بی‌آب و علف بوده و تنها و تنها ما سبب رونق و شکوفایی آن شدیم، باید همچنان شاهد توهین به تاریخ و هویت ملی ایرانی باشیم و دم فرو بندیم؟


دستگاه سیاست خارجی ایران که داعیه مبارزه با استکبار جهانی به سر پرستی آمریکای جهانخوار را دارد، چرا در برابر گستاخی‌های نوکران دست چندم آمریکا این گونه ضعیف و منفعل رفتار می‌کند؟

بزرگترین پرسش ملت ایران این است که آیا شرافت و ناموس ایرانی با چندین میلیارد گردش سرمایه ایرانی در دوبی قابل معامله است؟ آیا این ارتباطات ارزش این را دارد که هر روز و به شیوه‌ها و روش‌های گوناگون سیاسی، ورزشی، رسانه‌ای و... از سوی مسئولان اماراتی، شاهد حرمت شکنی به هویت ایرانی خلیج فارس و تمامیت ارضی ایران در جزایر سه‌گانه همیشه ایرانی ـ که همچون ناموس ملی ایرانیان تلقی می‌شود ـ باشیم؟

2- نقش و وظیفه آقای سفیر و مسئولان ایرانی ساکن امارات که با خرج ملت شهید داده ایران در آن دیار رحل اقامت افکنده‌اند چیست؟ آیا مسئولیت آنان تنها تمشیت امور تجاری و داد و ستد کالا و بهره‌مندی حداکثری از سود‌های تجاری و سرمایه‌گذاری بازرگانی با شیوخ دوبی، شارجه و ابوظبی است یا حفاظت و پاسداری همه جانبه و مسئولانه از هویت ملی ایرانی، نام خلیج فارس و تمامیت ارضی ایران در جزایر سه گانه همیشه ایرانی؟

 
در بازی سه شنبه شب سپاهان ایران و العین امارات، مسئولان اماراتی در جلوی چشم مقام‌های سفارت و کنسولگری ایران در امارات، با نصب پارچه نوشته بزرگی در برابر دوربین‌های تلویزیونی که در آن نام خلیج فارس جعل شده بود و نمایش چندین باره آن در برابر میلیون‌ها بیننده تلویزیونی، توهین آشکاری به هویت ملی ایرانیان کردند که انتظار می‌رفت، مسئولان سفارت و فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی به این کار اعتراض نموده و خواهان توقف بازی تا پایین آوردن این پارچه نوشته شوند، ولی متأسفانه مسئولان همچنان در جایشان راحت نشستند و خوردن تنقلات و دیدن ادامه فوتبال را به خرد شدن غرور ملی یک ملت بزرگ تاریخی ترجیح دادند. این اقدام نابخردانه مسئولان ایرانی حاضر در ورزشگاه امارات در هنگام اهتزاز پارچه نوشته منقش به نام مجعول برای خلیج فارس چه توجیهی می‌تواند داشته باشد؟
آیا بهتر نبود مسئولان ایرانی از ادامه بازی صرف نظر می‌کردند تا هویت ایرانی که ناموس ملی هر کس که خود را ایرانی می‌داند، تلقی می‌شود، بیش از این مورد تحقیر قرار نگیرد؟ آیا این موضوع با رهنمود رهبر انقلاب درباره حفظ عزت و اقتدار ایرانی در عرصه بین‌الملل در تعارض نیست؟

آیا آقایان مسئول سیاست خارجی جمهوری اسلامی و مقامات ساکن امارات و دیگر کشور‌های عربی می‌دانند مسئولیت دیپلماتیک آنان و رفاه حاصل از آن ثمره خون صد‌ها هزار شهید میهن دوست به خون خفته ای است که اجساد مطهر هزاران نفر آنها هنوز در اعماق آب‌های اروند رود و خلیج فارس باقی است و خانواده‌های داغدار آنان همچنان در حسرت دیدار اجساد پاکشان هستند؟

 
آیا آقایان مسئول و دیپلمات فراموش کرده‌اند که دولت امارات به دلیل حمایت‌های مالی تجاری پشتیبانی میلیاردی از صدام حسین در جنگ تحمیلی علیه ایران در کشتار صد‌ها هزار ایرانی سهیم بوده و برای احقاق حقوق ملت ایران باید مورد بازخواست و محاکمه بین‌المللی و دریافت غرامت از سوی ملت ایران قرار گیرد؟

 
آیا دم فرو بستن و نادیده گرفتن تخریب و انتقال منابع طبیعی و ثروت ملی ایرانیان از جمله سنگ‌ها و صخره‌های ایران از خراسان گرفته تا کرمان و فارس و انتقال آنها به دوبی برای به‌کارگیری در خشک کردن آب خلیج فارس (که این نیز بر خلاف موازین بین‌المللی محیط زیستی است) و ساخت پروژه‌های چند میلیاردی شهر‌های «نخل» در درون آب‌های خلیج فارس که بسیاری از مردم عادی ایرانی از آن آگاه هستند، به اطلاع مسئولان ایرانی رسیده است؟
مسئولیت مقابله با قاچاق لایه‌های خاک‌های ارزشمند «پت» کنده شده از منطقه حاصلخیز مغان و اردبیل و دیگر مراتع سرسبز ایران و بسته‌بندی و انتقال آن‌ها به امارات برای به کارگیری در پارک‌ها و فضای سبز پروژه‌های خوشگذرانی دوبی با کیست؟ آیا از خود پرسیده‌اید کشور و ملت ایران چرا باید هزینه آباد سازی بیابان بی آب و علف دوبی را بپردازند؟ آیا پاسخ ما به شهیدانمان به تاریخمان به نیاکانمان جز شرمندگی چیزی است؟

3- همکاری تنگاتنگ مسئولان سیاسی و ورزشی عرب در تحریف نام خلیج فارس و هویت ایرانی، سال‌هاست در دستور کار کشور‌های عربی قرار دارد، ولی پرسش این است که چرا بین مسئولان سیاسی و ورزشی ایران این گونه ناهماهنگی و بی‌توجهی به منافع ملی ایران در خلیج فارس صورت می‌گیرد؟

برگزاری هر ساله مسابقات فوتبال کشور‌های خلیج فارس (با نام جعلی) با مجوز کنفدراسیون فوتبال آسیا و جلوگیری از کاربرد نام خلیج فارس در بازی‌های کشور‌های اسلامی در ایران و معرفی بوعلی سینا، ابوریحان بیرونی و دیگر مشاهیر ایرانی به عنوان مشاهیر عرب در افتتاحیه بازی‌های آسیایی قطر، تنها بخشی از اقدامات هماهنگ سیاسی ورزشی اعراب علیه ایران بوده است، ولی آیا در ایران، هماهنگی بین مسئولان سیاسی و ورزشی در حفظ منافع ملی ایرانیان وجود داشته است؟

براستی دلیل کوتاه آمدن توجیه‌ناپذیر مسئولان ایرانی در برابر خواسته بیجای آن ناظر عرب، اقدام ضد ایرانی گزارشگر بازی ذوب آهن الاتحاد که نه تنها از کوچکترین اشاره‌ای به کار ارزشمند تماشاگران غیرتمند اصفهانی در حفظ نام خلیج فارس خودداری کرد، بلکه حتی به هنگام شعار پر معنای تماشاگران «عرب باید بدونه خلیج فارس میمونه» تعمدا آنچنان با صدای بلند و بیان مطالب بی ربط تلاش می‌کرد صدای تماشاگران غیرتمند اصفهانی به گوش میلیون‌ها بیننده تلویزیونی نرسد) و نیز عملکرد بسیار نامطلوب کارگردان تلویزیونی این بازی درباره نشان ندادن پارچه‌نوشته خلیج فارس چه بوده است؟
چرا در برابر این مسامحه و دیگر موارد مشابه گذشته همانند خطای نابخشودنی آقای «ح. م.» در بازی‌های اسلامی و حذف نقشه و نام خلیج فارس از آن بازی‌ها و نیز اعتراض نکردن به تحریف تاریخ ایران و مشاهیر آن در افتتاحیه بازی‌های آسیایی و در برابر افراد به ظاهر ایرانی که منافع ملی را به راحتی فدای منافع شخصی خود می‌کنند، برخوردی درخور نمی‌شود؟

ملت هشیار ایران این توقع بجا را دارد، کسانی که به این سادگی در برابر خواسته غیر منطقی و غیر اخلاقی بیگانگان تسلیم می‌شوند، در اسرع وقت، باید از کار برکنار شده و به کوتاهی آنها رسیدگی شود تا درس عبرتی برای دیگران و تجربه ای برای اتفاقات بعدی باشد.

4- آیا با اقدامات یکپارچه عربی علیه تمامیت سرزمینی ایران، جای آن نیست که با هماهنگی بین سیاست و ورزش جمهوری اسلامی، همزمان با برداشتن موانع و آزاد گذاشتن رفت و آمد ملت ایران به جزایر سه گانه ابوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک برای اقامت و سرمایه‌گذاری در این بخش ابدی از خاک پاک ایران، فدراسیون فوتبال با احداث اماکن بزرگ ورزشی هر ساله یک تورنمنت بین‌المللی در این جزایر همیشه ایرانی به نام خلیج همیشه فارس برگزار کند تا با تحکیم و تثبیت هر چه بیشتر حاکمیت ملی ایران بر خلیج همیشه فارس، جزایر و کرانه‌های آن، تیر دشمنان قسم خورده تاریخی ایرانیان بر سنگ بخورد؟

5- مسئولان ایرانی به چه قیمتی حاضرند، روابط ایران با امارات را همچنان پایدار نگاه دارند؟ آیا گاه آن نرسیده که در پاسخ به یاوه‌سرایی‌های وزیر خارجه امارات و دیگر مقامات این کشور و اقدامات خصمانه سیاسی ورزشی کشور‌های عربی در چشمداشت به تمامیت ارضی ایران، سطح روابط دو کشور تغییر یابد تا ورشکستگی اقتصادی ناشی از این کار، درس عبرتی برای این شیخ‌نشین کوچک و دیگر متحدان عرب آن باشد؟
آیا گاه آن نرسیده که میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری و ده‌ها هزار شرکت ایرانی از کشور متخاصم امارات خارج و به مناطق ایرانی چون چابهار، قشم و کیش و در بدترین شرایط به مناطق همجوار عمان منتقل شود؟

بی تردید، قاطبه ملت ایران از موضع نمایندگان به حق ایرانیان از جمله آقای ابوترابی فرد در ضرورت بازنگری دستگاه سیاست خارجی در سطح روابط با امارات قاطعانه حمایت خواهند کرد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه