جمعه, 25ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تازه‌ها رویدادهای فرهنگی خبرهای فرهنگی - مجله افراز شماره نهم

خبرهای فرهنگی - مجله افراز شماره نهم

برگرفته از مجله افراز (نامه درونی انجمن فرهنگی ایران‌زمین)، سال ششم، شمارهٔ نهم، از پاییز 1385 تا تابستان 1386 خورشیدی، صفحه 4 تا 9

کودک هفت‌ساله، حافظ شاهنامه‌ی فردوسی
ماهنامه‌ی خواندنی (تیر 1384): کودک 7 ساله‌ای در شهرستان اسلام‌آباد غرب، بیش از یک‌هزار بیت از شاهنامه‌ی فردوسی را حفظ کرده است. نوید جعفری، دانش‌آموز سال یکم دبستان، خواندن و حفظ شاهنامه را از دو ماه پیش با کمک آموزگار و پدرش که دبیر ادبیات است، آموخت و در این مدت موفق به خاطرسپاری «رفتن کیکاووس به مازندران»، «هفت‌خوان رستم»، «نبرد رستم و سهراب»، «نبرد رستم و اسفدیار» و... شده است.

*****

آرزوی یک فیلم‌ساز؛ ساخت فیلمی ملی درباره‌ی دفاع مقدس
ماهنامه‌ی فیلم (شماره‌ی 286) – شادروان رسول ملاقلی‌پور، فیلم‌ساز:
راستش را بخواهید، هنوز هم بغض ساختن یک فیلم جنگی آرمانی، یک فیلم ملی، در گلویم مانده، فیلمی که هنوز در سینمای ما ساخته نشده، فیلمی درباره‌ی فتح‌المبین یا خرمشهر. فیلمی که به نسل جوان امروزِ ما که می‌پرسد «اونا کی بودن؟»، نشان بدهد جوانان نسل قبلی با چه عقیده‌هایی رفتند و سرزمین‌شان را آزاد کردند.

*****

یادبود کورش بزرگ در کالیفرنیا
خواندنی (اردیبهشت 84) - روز هفتم فروردین ماه 1384، دیک مورفی شهردار و اعضای شهر سن‌دیه‌گو پس از رایزنی با گروهی از ایرانیان و به ابتکار «خانه‌ی ایران»، از بنای یادبود کورش بزرگ‌ در این شهر پرده‌برداری کرد.
سن‌دیه‌گو، جنوبی‌ترین شهر استان کالیفرنیا است و در کنار مرز کشور مکزیک قرار دارد.
یادبود کورش بزرگ در بوستان بالبوا که بزرگ‌ترین بوستان جنوب کالیفرنیا است، قرار دارد.
به گفته‌ی شهردار سن‌دیه‌گو، هدف از این کار، ارج نهادن به اندیشه‌های مردمی است که نزد ایرانیان و غیر ایرانیان، گرامی داشته شده است.

*****

غربی‌ها ایران باستان را فراموش نکنند
بانی فیلم (19 شهریور 84) - دکتر جان کرتیس، رییس بخش باستان‌شناسی خاور نزدیک باستان موزه‌ی بریتانیا در مراسم گشایش نمایشگاه آثار دوره‌ی هخامنشی:
‌گزینش عنوان امپراتوری فراموش‌شده برای این نمایشگاه به معنای فراموش کردن ایران باستان و میراث آن و اهمیت ایران باستان به وسیله غربیان است.
جهان و به‌ویژه تمدن غرب، تمدن ایران باستان را از نگاه مخدوش یونانیان و تاریخ‌نویسی دشمنان ایران باستان می‌شناسد. اکنون زمان آن فرا رسیده که دنیا اهمیت واقعی و چهره‌‌ی حقیقی این تمدن درخشان و فراموش‌شده را دریابد و در نگرش سنتی، ناقص و منفی خود به ایران پیش از اسلام، بازنگری اساسی صورت دهد.

*****

 

موسیقی ایران
شرق (20 بهمن 82) – امیر اشرف آریان‌پور، دارای درجه‌ی دکترای موسیقی از دانشگاه وین:
در جهان همه ایران را به شعر و ادب آن می‌شناسند، اما موسیقی ما هیچ کم از ادبیات آن ندارد و حتا بیش از آن در جهان گسترده است. امروز در بسیاری از کشورهای آسیا، موسیقی ایران و دستگاه‌های آن را می‌شناسند و حتا هنوز در بسیاری از لایه‌های موسیقی اروپایی، گوشه‌های موسیقی ایرانی را می‌شنویم. از طرفی مصریان 52 مقام دارند که نام 31 تا از آنان فارسی است. در هند نام دو ساز بسیار مهم آنان، ایرانی است. حتا آواز موسیقی‌ ما به شرق دور رسیده است و سنتور ما در چین رایج شده است.
تسلط اشغالگران بر کشور ما باعث شده است که بسیاری از سندهای مکتوب مربوط به موسیقی ایرانی از بین برود و در نتیجه ما مجبور به استناد از کتاب‌های دانشمندانی شویم که کشورشان سال‌ها با ما دشمنی داشته‌اند و بنابر این نظریاتشان نمی‌تواند چندان واقع‌انگیز باشد، با این حال طبق اسناد کتاب‌های یونانی، در زمان ایران باستان، سربازان با شیپور جنگ‌های خود را آغاز می‌کردند و دارای سازی با نام «شیور» بوده‌ایم.
در دین‌های چهارگانه‌ی پیش از زرتشت همواره از موسیقی سخن گفته شده و موسیقی نقش بسیار پررنگی در مذاهب ایرانی و اعمال منطبق با آن داشته است و به اندازه‌ای در زندگی ایرانیان نقش پررنگی را ایفا می‌کرده که بهرام گور به خواست مردم، چندین نوازش‌گر را به ایران دعوت کرد.
تا اواسط قرن نهم، موسیقی در ایران دارای جنبه‌ی علمی بوده است و بعد از آن به دست مردم نادان افتاده که با آن «مطربی» می‌کردند. این وضعیت به شدتی ادامه یافت که موسیقی‌دان در زمان قاجاریه به‌شدت ارج و قرب خود را از دست داده و به نام «عمله طرب» معرفی شد، اما پس از سفر ناصرالدین شاه به اروپا، او متوجه شأن موسیقی شده و استاد موسیقی به ایران دعوت کرد و در همین زمان بود که سازهایی مانند ویولن، پیانو و تار از اروپا و قفقاز به ایران آمد.

*****

اورامان، سرزمین اهورامزدا
شرق (20 تیر 1383) – فرسا صادقی، کارشناس میراث فرهنگی:
اورامانات یکی از پاک‌ترین و زیباترین شهرهای نه تنها ایران بلکه جهان است. اورامانات را «هزار ماسوله» نیز می‌نامند. این محل اصالت خود را حفظ کرده و در کنار طبیعت زیبا، مدنیت و شهرنشینی منطقه، زیبایی خاصی به‌آن داده است.
واژه‌ی اورامان یا هورامان از دو بخش «اهورا» و «مان» به معنی خانه، جایگاه و سرزمین تشکیل شده است. پس اورامان یعنی سرزمین اهورایی و جایگاه اهورامزدا. هم‌چنین «هور» در اوستا به معنی خورشید است، پس هورامان را می‌توان جایگاه خورشید هم معنی کرد. در جنوب شرقی شهر مریوان، روستایی به نام «اورامانات تخت» قرار دارد که جاده‌ای به طول 75 کیلومتر آن را به شهر مریوان متصل می‌کند. اگر با یک حساب سرانگشتی حفظ اصالت و فرهنگ ابیانه‌‌ای‌‌ها و معماری ماسوله را کنار هم قرار و گسترش دهیم پاسخ ما روستای اورامانات تخت خواهد بود. این روستا را هزار ماسوله می‌نامند زیرا معماری آن همانند ماسوله است؛ حیاط هر خانه بام خانه‌ای دیگر است، اما با وسعتی بیشتر. معماری اورامانات و سرسبزی این منطقه‌ی کوهستانی، رویای پله‌هایی به سوی بهشت را متصور می‌کند. خانه‌های این روستا با سنگ و اغلب به صورت خشکه و به صورت پلکانی ساخته شده است. مردم منطقه معتقدند اورامانات تخت زمانی شهری بزرگ بوده و مرکزیتی خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مرکز (حکومت) ناحیه‌ی اورامان یاد می‌کرده‌اند. به غیر از وضعیت خاص روستا از نظر معماری، موقعیت چشمه‌های پرآب، مراسم خاص و آداب و رسوم و به ویژه جمعیت و شمار باشندگان قابل توجه آن، نشان‌دهنده‌ی اهمیت منطقه از زمان ساسانی است. پوشاک کردی آمیزه‌ای از رنگ و نقش است. در کجا و چگونه می‌توان زیباترین رنگ‌های دنیا را در کنار هم دید.

*****

صد صندوق تاریخ و تمدن
خواندنی (اردیبهشت 1384) – بر ‌پایه‌ی آگاهی‌های به دست آمده، مقام‌های موزه اسلامی برلن، متوجه وجود یک‌صد صندوق شامل اشیای باستانی و نیز نوشته‌هایی به خط پهلوی در زیرزمین‌های موزه شده‌اند. مقام‌های موزه گفته‌اند که این اشیا و نوشته‌ها را از مصر خریداری کرده‌اند و پاره‌ای نیز بر این باورند که شاید آنها را از منطقه‌ی تاریخی تخت سلیمان که سال‌ها پیش از سوی آلمان‌ها مورد اکتشاف‌های باستان‌شناسی بوده، به آن کشور منتقل شده ‌است.
به هر رو مهم‌ترین مسأله این است که مقام‌های مسوول ایران پیش از هر کاری، از نوشته‌ها میکروفیلم تهیه کرده و از اشیا عکس‌برداری کنند. چنین گنجینه‌ای می‌تواند بسیاری از جاهای تاریک تاریخ باستانی ما را روشن کند.

*****

فرمان کورش بزرگ بر اولین نقش طلایی ایران
امرداد (5 تیر 84) – نقشه‌ی فلزی آمیخته از طلا و نقره‌ی ایران برای اولین‌بار در مسجد کبود تبریز به نمایش گذاشته شد.
نقشه‌ی ایران که برای نخستین‌بار با بهره از فلز قیمتی طلا و نقره به وسیله‌ی گروه هنری بهاردوست و به سبک طلاکوبی ساسانی ساخته شده است، دارای اندازه‌ی تقریبی 150 در 115 سانتی‌متر و با وزن 15 کیلوگرم طلا و نقره است.
مهندس محمد بهاردوست، ‌سرپرست این گروه هنری درباره مشخصات این نقشه گفت: ‌این نقشه اثری است که در آن توانستیم افتخارات ایران باستان و میراث فرهنگی خودمان را به نمایش درآوریم. اگر به عنوان مثال نشنال‌جئوگرافیک، خلیج فارس را به نام خلیج عربی خواند، نشان می‌دهد ما باید تا آنجا که می‌توانیم به اشکال مختلف از میراث فرهنگی و آنچه که ملت ایران صاحب آن است دفاع کنیم.
وی افزود:‌ یک تیم هنری کار ساخت نقشه را از دو سال پیش با پنج هنرمند نقره‌کار، ‌آغاز کرد.
علاوه بر این‌که نقشه‌ی ایران را درآوردیم، نشان‌های ایرانی مانند سربازهای هخامنشی، ‌کاخ آپادانا، فردوسی، ‌رستم و بخش‌هایی از سخنان کورش بزرگ را روی نقشه قید کرده‌ایم.
بهاردوست گفت: برای پژوهش‌های تاریخی،‌‌ چهره‌پردازی و طراحی لباس نیز از کارشناسان مخصوص آن فن کمک گرفته‌ایم. دور تا دور نقشه را سربازان هخامنشی با استراتژی و نظم خاصی به ترتیب کمان‌داران و سپس نیزه‌داران پوشانده‌اند. در آب‌ها نیز نیروی دریایی دوره‌ی هخامنشی مستقر هستند. روی هریک از جزیره‌های ابوموسا، تنب کوچک و تنب ‌بزرگ، یک سرباز نیزه‌دار هخامنشی قرار گرفته که سمبل دفاع از خاک سرزمین است.
هم‌چنین کورش بزرگ به عنوان پادشاهی مدبر در بخش میانی نقشه وسط کاخ آپادانا، معروف‌ترین کاخ هخامنشی ‌با نگاهی به دوردست‌ها به تصویر درآمده و در سینه‌ی او واژه‌ی ایران به سبک ساسانی و به صورت برجسته طلاکوبی شده است. در دست چپ او عصایی قرار دارد که انتهای آن در حوالی جزیره‌های ابوموسا، ‌تنب کوچک و تنب بزرگ در خلیج فارس فرو رفته است.
روی نقشه منشور کورش که در جهان به بیانیه‌ی حقوق بشر معروف است حک شده و بر لباسش سفارش‌نامه‌ی او به فرزندانش و بر تاج پادشاهی‌اش نام شاهان سلسله‌ی هخامنشی به ترتیب از هخامنش تا کورش بزرگ آورده شده است.
روی این نقشه کاخ آپادانا در پشت سر کورش همراه با نمادی از آرامگاه داریوش در نقش رستم با سخن معروف او «راست مگذار، بد میندیش، گناه مکن» دیده می‌شود.
در بخش شمال غربی نقشه، زرتشت در حوالی دریاچه‌ی ارومیه، زادگاهش، با سفارش‌های دینی وی (گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک) حکاکی شده است.
روی کشتی‌هایی که بر خلیج فارس و دریای مازندران شناورند، فَروَهَر و سخن معروف خشایارشا (به این کشور نیاید نه دشمن، نه خشکسالی، نه ناراستی) به فارسی و خط میخی آورده شده است.
در سیستان و بلوچستان نیز رستم سوار بر رخش و گرز بر دست و شعری از شاهنامه در کنار آن حک شده است.
در منطقه‌ی خراسان نیز فردوسی نشسته روی تخته سنگی تصویر شده درحالی که شاهنامه در دست دارد. در کنار او شعر معروفش حک شده که به میهن‌پرستی فردوسی، ارزش جهانی شاهنامه و مدت زمان سرایش آن اشاره می‌کند.

*****

حراج غارتی‌های ایران در حراجی‌های لندن
خواندنی (دی ماه 83) - روزنامه‌ی تایمز چاپ لندن در شماره روز 8 نوامبر 2004 (18 آبان 1383)، از قول پروفسور رابین کاتینگهام، استاد کرسی باستان‌شناسی در دانشگاه برادفورد بریتانیا:
90 درصد محوطه‌های باستانی در ایران و پاکستان مورد تعرض غارت‌گران قرار گرفته و بیشتر اشیای حاصل از این غارت در بازارهای هنری شهر لندن به فروش می‌رسند.
اشیای غارت‌شده‌ی باستانی از ایران که به بازارهای انگلیس می‌رسند، قدمت و ارزش بیشتری از اشیای غارت‌شده‌ی پاکستان دارند.
وی قدمت اشیای باستانی ایرانی قاچاق‌شده به بازارهای لندن را میان 500 تا سه هزار سال پیش از میلاد عنوان کرد در حالی که اشیای مشابه پاکستانی قدمتی میان 500 تا 200 سال پیش از میلاد دارند.
انگلیس و دیگر کشورهای غربی در برابر از بین رفتن یادمان‌های ارزشمند و ناشناخته‌ی تمدن بشری، سکوت اختیار کرده‌اند و اقدامی انجام نمی‌دهند. این امر، تنها به خاطر پربار کردن مجموعه‌های هنری و تاریخی موزه‌ها و افراد است.
هم اکنون، کمابیش 100 گالری و حراجی شناخته‌شده در لندن، ‌سرگرم خرید و فروش اشیای مسروقه از نقاط گوناگون آسیا و ده‌ها دلال، ‌سرگرم پر کردن کیسه‌های خود هستند.

*****

موفقیت بازی سه‌بُعدی رایانه‌ای ناجا در جشنواره‌ی اتریش
ایران (15 آذر 84) - سرهنگ اسماعیلی، ‌رییس اداره کل فرهنگ ترافیک راهنمایی و رانندگی ناجا:
از سال 81 که کار آموزش و فرهنگ‌سازی را شروع کردیم از بسترهای مختلف هم‌چون مهد کودک، انیمیشن، کار در مطبوعات و... شروع کردیم. برجسته‌ترین و پرمخاطب‌ترین این فعالیت‌ها مربوط به تیزرهای راهنمایی و رانندگی بود که از تلویزیون پخش می‌شد.
در کنار این فعالیت‌ها برای نهادینه کردن فرهنگ ترافیک از ابزار گیم (بازی سه‌بعدی) استفاده کردیم زیرا بازی‌های رایانه‌ای اثرگذاری زیادی به‌ویژه روی کودکان، نوجوانان و جوانان دارند و از آنجا که بسیاری از این بازی‌ها به علت تجارت است نه حرکت فرهنگی، اثرات سویی روی نسل جوان دارد و در آنها بچه‌ها با کارهای ضداخلاقی آشنا می‌شوند.
در ایران تاکنون بازی رایانه‌ای ساخته نشده بود و ما پس از تشکیل یک گروه صد نفره از متخصصان پس از سه سال و نیم، موفق به بهره‌برداری شدیم و توانستیم موتور هوشمند طراحی کنیم. در این بازی شخص می‌تواند با خودروها و سایر وسایل نقلیه در محیطی مجازی اقدام به رانندگی در شهر تهران کند و با مسایل مختلف ترافیکی روبه‌رو شود.
در این بازی، منطقه‌ی 6 تهران شبیه‌سازی شده است و در فازهای آینده‌ سایر مناطق تهران و برخی کلان‌شهرها شبیه‌سازی خواهد شد.
در این بازی مباحث ارزشی رعایت شده است و خانواده‌ها نگرانی نخواهند داشت که فرزندانشان در حین انجام بازی، آموزش پرخاشگری ببینند. این بازی‌ها در نخستین جشنواره‌ی رایانه‌ای ایران‌سونی به عنوان کار برتر شناخته شد و در جشنواره‌ی جهانی سامیت - 2005 که در کشور اتریش برگزار شد از میان صد محصول که از 168 کشور جهان معرفی و انتخاب شده بودند به عنوان کار اول شناخته شد.

*****

دومین دیوار طولانی جهان
خواندنی (آبان 84) - گروه مشترکی از باستان‌شناسان ایرانی و بریتانیایی، کار پژوهش بر روی دیوار گرگان را آغاز کردند.
دیوار گرگان پس از دیوار چین، دومین دیوار طولانی جهان است و هم‌اکنون کارهای پژوهشی در مورد زمین‌شناسی و ژئوفیزیک آن به پایان رسیده و کارشناسان سرگرم انجام حفاری‌های لازم هستند.

*****

برترین مبتکر جهان
حیدربابا - کهولی، دانشمند جوان رشته‌ی مکانیک دانشگاه تبریز که با ابداع روش علمی بارور کردن ابرها به عنوان برترین جوان مبتکر جهان برگزیده شد:
تاکنون به تمام دانشگاه‌های غربی نه گفته‌ام. وقتی در سوییس جایزه‌ی ویژه‌ی خود را دریافت می‌کردم، دانشمندان جهان با نگاه حسرت به من نگاه می‌کردند، ولی من حتا لب‌تاپ (رایانه‌ی دستی) هم نداشتم تا طرح علمی خود را ارایه کنم.

*****

داستان دیو و دلبر، با ریشه‌ی ایرانی
امرداد (23 اسفند 1383) – دونا جونا پولی، نویسنده‌ی ایتالیایی:
زمانی که می‌خواستم داستان «شاهزاده شیر و راز گل سرخ» را بنویسم هدفم این بود که داستان دیو و دلبر را از دریچه‌ی چشم دیو بنویسم، اما باور نمی‌کردم به یک افسانه‌ی مشهور ایرانی برسم و آن را بازنویسی کنم.
همیشه فکر می‌کردم دیو و دلبر برگرفته از یک داستان فرانسوی است که قدیمی‌ترین شکلی که از آن خواندم داستان خسته‌کننده‌ای داشت که دلبرش یک دختربچه‌ی نُنُر بود.
یک نگارش از چارلز لپرا یافتم. در آن داستان پس از آن‌که شاهزاده تبدیل به شیر می‌شود دلبر وحشت می‌کند، می‌پرسد تو که هستی و شیر پاسخ می‌دهد: من شاهزاده اوراسمان از ایران هستم که یک جادوگر بد من را طلسم کرده است. این باعث شد به این فکر کنم که ریشه‌های این داستان به ایران می‌رسد و درباره‌ی این افسانه تحقیق کردم.
در این جست‌وجو نخستین نکته‌ای که دریافتم این بود که در ایران رُز پرورش پیدا می‌کند و با مطالعه‌ی بیشتر فهمیدم گلستان و گل بیش از هر کشوری در ایران مورد توجه قرار می‌گیرد. از طرف دیگر شیر در ایران حیوان ارزشمندی است.
برای نگارش این داستان اشعار رومی (مولانا) و داستان‌های شاهنامه را خواندم. مدت‌ها به مینیاتورهای ایرانی خیره می‌شدم تا دیدم نسبت به ایران بیشتر شود. آن زمان برایم مقدور نبود به ایران بیایم. پس از نگارش، داستان را به یکی از دوستانم که ایرانی بود سپردم و از یک دوست دیگری که تاریخ‌نویس بود خواهش کردم اشتباهاتم را گوشزد کند.

*****

تمجید پاموک از فرهاد کوهکن نظامی
روزنامه‌ی صاحب‌قلم (23 آذر 1385) – اورهان پاموک، برنده‌ی نوبل ادبیات سال 2006:
رمز موفقیت یک نویسنده، فکر خوب او نیست، چون هرگز معلوم نمی‌شود که از کجا نشأت گرفته است، بلکه بردباری و سرسختی اوست.
برای همین من در میان داستان‌های کهن، سرسختی و پشتکار فرهاد را بسیار می‌پسندم، زیرا برای رسیدن به عشقش به کندن کوه رو آورد، که این حرکت او را کاملا درک می‌کنم.
در رمان «نام من قرمز است» درباره‌ی مینیاتوریست‌های ایران قدیم نوشته‌ام که گویی حرکت قلم را هنگام طراحی حفظ‌ بوده‌اند. آنها طی سال‌ها یک اسب را با فر و شکوه مشابه می‌کشیدند و با چشمان بسته نیز قادر بودند همان اسب را بکشند.

*****

فیلمی کوتاه بر پایه‌ی شاهنامه
روزنامه‌ی آفتاب یزد (30 بهمن 1385) - بهرام بیضایی، کارگردان فیلم «قالی سخنگو»:
بهترین تعبیر از فرش ایران در پایان فیلم «کمال‌الملک» مرحوم علی حاتمی وجود دارد، جایی که فردی به کمال‌الملک قالیچه‌ای می‌دهد و او می‌گوید: «سال‌ها دور دنیا گشتیم و زیر پای خود را ندیدیم». ما زیر پای خود را ندیدیم، در حالی که تمام فرهنگ از میان رفته‌ی ما در فرش سخنگو وجود دارد.
شاهنامه، اولین معلم من در تئاتر است و با این اثر رابطه عقلی و عاطفی دارم به گونه‌ای که شاهنامه برای من تنها یک اثر ملی نیست، بلکه اثر ارزنده‌ای است که با آن کار می‌کنم... می‌توان تنها شاهنامه را جزو افتخارات شمرد، درحالی که می‌توان آن را از نو دریافت کرد زیرا شاهنامه منبع کشف است و تمام عناصر فیلم «قالی سخنگو» را از شاهنامه کشف کردم.
درخت سخن‌گو و قالی با نقش «درخت سخنگو» در ایران خیلی کم شناخته شده و متاسفانه حدود 70 سال است که فرشی که نقش درخت سخنگو را دارد، دیگر بافته نمی‌شود... درخت واق یا واک یا واج به معنای ایزد بانوی باروری و سخن است که بعدها تبدیل به ایزد بانوی آب‌ها یا آناهیتا می‌شود... درخت سخنگو که در شاهنامه و هزار و یک شب به آن اشاره شده، درختی است که آینده را در دو نوبت از شبانه‌روز و به زبان‌های مردانه و زنانه پیش‌بینی می‌کند.

*****

بزرگداشت مستوره اردلان، چکامه‌سرای کُرد
ایران (26 آذر 1384):
در روزهای 20 تا 24 آذر در شهر اربیل کردستان عراق، کنگره‌ی بزرگداشت ماه‌شرف خانم مستوره اردلان برگزار شد که پذیرای یکصد شخصیت فرهنگی و علمی از ایران و کشورهای اروپایی بود. در این همایش پنج روزه، 30 مقاله به زبان‌های کردی، فارسی، انگلیسی و عربی خوانده شد که از این تعداد 25 مقاله توسط نویسندگان ایرانی ارایه شد. هم‌چنین تعداد 10 جلد کتاب شامل مجموعه آثار مستوره اردلان به دو زبان فارسی و کردی از سوی برگزارکنندگان همایش چاپ و منتشر شد.
در اختتامیه‌ی این همایش دکتر قطب‌الدین صادقی (نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر) و عطا نهایی (داستان‌نویس و مترجم) از ایران، نجیبه احمد (شاعر، داستان‌نویس و مترجم)، دکتر جمال رشید (تاریخ‌نویس) از عراق، و دکتر توسنی رشید (شاعر و داستان‌نویس) از ارمنستان موفق به گرفتن جایزه‌ی کتاب سال آراس کردستان عراق شدند. جایزه‌ی یادشده یکی از معتبرترین جایزه‌های کتاب در کشور عراق است که هر ساله به شماری از نویسندگان مطرح و پرکار در رشته‌های داستان‌نویسی، تاریخ، ترجمه، شعر و هنر اهدا می‌شود.
فضای این کنگره با نغمه و نوای موسیقی و شعرهای این شاعر ایرانی همراه بود. گروه موسیقی مولانا به سرپرستی محمدجلیل عندلیبی و خوانندگی حسین شریفی، قطعاتی را با همکاری گروه موسیقی شبکه‌ای تلویزیونی و دانشکده‌ی هنرهای زیبای اربیل اجرا کردند.
مستوره اردلان، شاعر، نویسنده و تاریخ‌نویس، نخستین زن در خاورمیانه است که کتاب‌هایی در زمینه‌های تاریخ و شرعیات نوشته است. مستوره در سال 1184 هجری خورشیدی در شهر سنندج زاده شد و درسال 1227 در شهر سلیمانیه‌ی عراق در سن 43 سالگی دیده از جهان فروبست.

*****

فارسی، زبان نخبگان ومیراث ملی بوسنی
میراث‌خبر (20 خرداد 1384) – احمد زلجیچ، کارشناس ارشد زبان فارسی از دانشگاه سارایه‌وو:
ادبیات فارسی در بوسنی و هرزگوین پیشینه‌ای بسیار طولانی و دیرینه دارد. با توجه به این‌که بوسنی و هرزگوین به عنوان یک منطقه‌ی بالکان به مدت پنج قرن یکی از استان‌های امپراتوری عثمانی بود و با توجه به مبادلات فرهنگی میان کشورهای صاحب تمدن در آن دوره، فرهنگ و ادب فارسی در بوسنی نیز تأثیرات بسیار زیادی بر جای گذاشت. ما نزدیک به 400 نویسنده و شاعر داریم که به سه زبان جهان اسلام یعنی فارسی، عربی و ترکی تألیفات بسیار ارزشمندی دارند.
زبان عربی با توجه به این‌که زبان قرآن بود بیشتر برای علوم دینی مانند کلام و تفسیر و فلسفه به کار می‌رفت؛ زبان ترکی نیز زبان اداری بود، با این وجود آثار خوبی به این دو زبان به‌خصوص زبان ترکی نوشته شده است؛ زبان فارسی نیز مانند زبان فرانسه در ابتدای قرن بیستم، زبان نخبگان آن دوره به حساب می‌آمد. یعنی شما نمی‌توانستید جزو تحصیل‌کردگان و نخبگان باشید و به زبان فارسی مسلط نباشید. به همین دلیل شاهکارهای ادبیات فارسی زیادی در بوسنی هرزگوین وجود داشت و تعداد قابل توجهی از دیوان حافظ، آثار مولوی، عطار، جامی، سنایی و سایر بزرگان ادبیات کلاسیک فارسی در کتابخانه‌های ما موجود است و این نشانگر حضور گسترده‌ی ادبیات فارسی در ادبیات بوسنی است.
ایران شناسی و زبان فارسی یک جنبه‌ی ملی برای بوسنیایی‌ها دارد. ما در بوسنی به مطالعه و بررسی آثار کلاسیک فارسی می‌پردازیم. مثلا کتابی به نام بلبلستان وجود دارد که تألیف شیخ احمد موستاری است. این کتاب دو قرن پیش به سبک بهارستان جامی نوشته شده. بنا بر این کسی بدون آشنایی با ساختارها و موتیف‌ها و تصویرگری ادبیات فارسی نمی‌تواند این آثار را بخواند.
نخستین شاهکار ادبی زبان فارسی که در بوسنی ترجمه شد رباعیات خیام بوده است.
گلستان و بوستان سعدی، منطق الطیر عطار، دیوان حافظ و حتا مثنوی به زبان بوسنیایی ترجمه شده است و هر چند به سبب مشکلات اقتصادی نمی‌توان به طور کامل و یک‌جا این آثار را منتشر کرد اما در هر حال وجود دارند.
سابقه‌ی تأسیس کُرسی فارسی هم‌زمان با تأسیس انستیتو شرق شناسی در سال 1950 است. در همه‌ی این سال‌ها استادی به نام لطیف جبار حضور داشت که دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود. اما نکته‌ی مهم در آموزش ادبیات فارسی در بوسنی این است که این زبان به عنوان زبان دوم تدریس می‌شود یعنی شما می‌توانید یک زبان مانند عربی را به عنوان زبان اول انتخاب کنید و سپس زبان فارسی را برگزینید.
بخش نسخه‌های خطی کتابخانه‌ی مرکزی دانشگاه بوسنی و هرزگوین به عنوان یکی از غنی‌ترین بخش‌های نگهداری نسخه‌های خطی در بالکان است. شما 40 نسخه‌ی خطی حافظ را دراین کتابخانه می‌بینید که نه تنها جزو میراث ادبی شما که از گنجینه‌های بوسنی نیز به شمار می‌روند.

*****

میمندی‌ها هنوز به زبان پهلوی ساسانی حرف می‌زنند
هفته‌نامه‌ی امرداد (23 تیر 1383) - سام فرزانه:
یافتن 903 واژه‌ی ساسانی در جریان پژوهش‌ها در میمند نشان می‌دهد که این روستا پس از ورود عرب‌ها به ایران به خاطر دورافتاده ‌بودن دچار دگرگونی زبانی نشده و مردم آن هنوز از واژه‌های مخصوص دوره‌ی ساسانی استفاده می‌کنند. این 903 واژه‌ی فارسی پهلوی ساسانی بر دست کارشناسان امور حفاظتی و مرمت روستای باستانی میمند در جریان گفت‌وگو با مردم این منطقه به دست آمده و در حال دسته‌بندی هستند.
فرحناز فیروزه‌چیان، کارشناس واژه‌شناسی که پروژه‌ی گردآوری واژگان میمندی را مدیریت می‌کند، گفت که بخشی از این واژه‌ها، فارسی اصیل و بدون حرف‌های عربی هستند. در برهان قاطع نیز برخی از این واژه‌ها دیده می‌شوند. برهان قاطع، واژه‌نامه‌ای با بیست هزار واژه از محمد خلف تبریزی است که در سده‌ی دهم هجری نوشته شده است. او برای مثال به واژگان «فال» به معنی دستمال، «پاچراغ» به معنی نوعی چراغ پی‌سوز و «پاتیل» به معنی نوعی ظرف اشاره می‌کند. فیروزه‌چیان تا آخر شهریورماه مشغول تصویرنگاری این واژه‌ها است تا در گزارشی آنها را به زبان‌شناسان نشان دهد و با نظر آنها این پژوهش را با یک گروه زبان‌شناسی ادامه دهد. زبان‌شناسانی که قرار است در این پژوهش گروه فیروزه‌چیان را همراهی کنند، دکتر مه‌دخت معین - فرزند استاد معین - دکتر حکیمه دبیران و فرزانه یاورزاده هستند. یاورزاده، کارشناس ارشد زبان فارسی و از شاگردان استاد محمد معین است که در نوشتن فرهنگ معین هم‌کاری داشته است. او با تأکید بر این نکته که در زمان چهار ماه کار روی این واژه‌ها نمی‌توان فرهنگی از واژگان آنها نوشت، گفت: «ترکیب حرف‌ها نشان می‌دهد که این واژه‌ها از زبان پهلوی باقی مانده‌اند. برای مثال می‌توان به کنار هم قرار گرفتن حرف‌های «ر» و «کاف» اشاره کرد». یاورزاده برای مثال از واژه‌ی «کلارک» نام می‌برد. این واژه‌ معنی چوب باریکی می‌دهد که سر آن دوشاخه است و برای پایین کشیدن شاخه‌های دور از دسترس درختان به کار می‌رود. معنی دیگر این واژه‌ نقشی است که در تخت نمد به کار می‌رود. ضرب‌المثل‌ها و نام‌های کسان سرشناس منطقه نیز در مرحله‌های بعدی این پژوهش دسته‌بندی می‌شوند. فیروزه‌چیان می‌افزاید که هم‌چنان واژه‌ها و مثل‌های تازه‌ای از این منطقه به دست آنها می‌رسد که به ترتیب قرار است در مرحله‌های بعدی طبقه‌بندی شوند.
برخورد کارشناسان با این واژه‌ها و سپس گرد‌آوری آنها کاملاً اتفاقی بوده است. کارشناسان امور حفاظتی و مرمتی در گفت‌وگو با اهالی میمند به واژه‌ها و مثل‌هایی برمی‌خوردند که ناگزیر برای برقراری ارتباط آنها را یادداشت و معنی می‌کردند. این واژه‌ها کم کم زیاد شد و شناسایی و پژوهش درباره‌ی آنها خود به طرحی جدید بدل گشت. مردم میمند نیز که علاقه‌ی کارشناسان را دیدند به وجد آمده و هر روز واژه‌‌ای را به آنها می‌گفتند. استفاده مردم میمند از حرف‌هایی که پیش از اسلام در ایران رواج داشته، نشان از کمی مهاجرت در این منطقه است به طوری که مرعشی، رئیس – وقت - سازمان میراث فرهنگی و گردشگری می‌گوید: «در تمام روستاهای ایران حداقل یک سید وجود دارد که نشان‌دهنده‌ی حضور عرب‌هاست اما در میمند هیچ سیدی نداریم».
میمند روستایی در استان کرمان است که خانه‌های مردم در دل حفره‌هایی در کوه بنا شده است. می‌گویند که این روستا یکی از جاهایی بوده که یزدگرد سوم هنگام فرار از دست عرب‌ها به آنجا پناه برده است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید