شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تازه‌ها نگاه روز چشم وزیر آموزش و پرورش روشن و چشم رییس فرهنگستان ادب و زبان فارسی، روشن تـر

چشم وزیر آموزش و پرورش روشن و چشم رییس فرهنگستان ادب و زبان فارسی، روشن تـر

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 63، سال نهم، مهر و آبان 1389، رویه 44

دکتر داریوش افروز اردبیلی

بر سر سفره‌ی ناهار، برادر زاده‌ام که دوره‌ی متوسطه‌اش را به تازگی به پایان رسانده است، بر من خرده گرفت که چرا با همسر و کودکانم به فارسی سخن می‌گویم؟ و افزود که فارسی خودش لهجه‌ی عربی است!

با شناختی که از او داشتم و می‌دانستم جز کتاب‌های درسی خود، لای هیچ کتاب و مجله‌ای را باز نکرده است، کنجکاو شدم که این سخن گزاف و بی‌پایه‌ی پان ترکیستها را از کجا دانسته است؟ و پاسخ داد که آموزگار         « درس مطالعات اجتماعی» در سر کلاس درس دبیرستان، مطلب یاد شده را گفته است !!

 برای روشن شدن مطلب برای خوانندگانی که از چند و چون سخن یاد شده آگاهی ندارند، بایستی گفت: هفته نامه‌ی « امید زنجان» در سال 1378 با تیتر درشت چنین درفشانی فرمود: « یونسکو طی آماری، ترکی را سومین زبان با قاعده و زنده‌ی دنیا معرفی کرده  و فارسی را لهجه‌ی سی وسوم عربی به حساب آورده است.»
  
بنده به این که اندک زمانی پس از تاریخ چاپ هفته نامه امید زنجان، مسئول اداره میراُث‌های فرهنگی یونسکو  ( دیمتری کندیویا) در پاسخ نامه‌ی یکی از ایرانیان، چاپ آمار یاد شده را کاملا بی پایه و غیر منطقی خواند و نوشت که «یونسکو هرگز به صدور چنین اعلامیه غیر منطقی مبادرت نکرده است.» کاری ندارم؛ بلکه تنها به نگاهی گذرا به آمار هفته نامه امید زنجان بسنده می‌کنم:

می‌دانیم زبان فارسی از دسته‌ی زبان‌های هند ـ اروپایی و زبان عربی از دسته‌ی زبان‌های آفسر و آسیایی (سامی) است و نمی‌شاید که زبان یک دسته را از زیر گونه‌های دسته‌ی دیگر( آن‌هم سی و سوم آن) شمردن!
 اگر آماج گوینده‌ی سخن یاد شده آن است که در پی رسوخ گسترده‌ی واژگان تازی، زبان فارسی از درون دچار واپاشی شده است؛ باز هم ره به بیراهه برده! زیرا از یک‌سوی داد وستد واژگان میان زبان‌های فارسی و تازی دو سویه بوده و حتا زبان تازی بیش‌تر وام گرفته! لیکن زبان فارسی آینه‌وار نشان داده که کدام واژه از آن اوست و کدام واژه بیگانه؛ و در برابر، زبان تازی با در هم شکستن‌ها و جامه پوشاندن‌های پیاپی ( برای نمونه مزگت را مسجد و گناه را جناح گفتن و... ) داشته‌های دیگران را به نام خود نگاشته است.

واز دیگر سوی داد و ستد واژگان میان زبان‌های جهان همواره جریان داشته، هم‌چنان که روسی از لاتین، فرانسوی از لاتین، انگلیسی از فرانسوی و ... وام گرفته است و  هرگز کسی بر این پایه که چون برای نمونه انگلیسی از فرانسوی بسیار وام گرفته، این زبان را گویش زبان دیگری نگفته است.

بخش نخستین آمار امید زنجان شنیدنی‌تر است: زبان ترکی که گویندگان جهانیش از کما بیش صد و پنجاه میلیون تن فراتر نمی‌روند و با پشتوانه‌ی فرهنگی فارسی خود، ‌با کنار زدن زبان‌های پرتوان و با پشتوانه‌ی فرهنگی گرانسنگ جهان راه به جایگاه سوم می‌برد( گویا جایگا‌های بخش دوم و سوم را به انگلیسی و فرانسوی داده‌اند!) و زبان‌های چینی و هندی ( هر کدام با گویشوران پر شمارشان) آلمانی و اسپانیایی و پرتقالی و روسی و تازی و فارسی و ایتالیایی و یونانی ... همه در برابر ترکی امید زنجان سر به کرنش فرود آورده‌اند!.

آموزگار اردبیلی که چیزی را در امید زنجان خوانده و یا شنیده‌، که دروغی است آشکار، چونان حقیقت ناب به خورد دانش‌آموزان از همه جا بی‌خبر می‌دهد.

آن‌چه که در باره‌ی ناآگاهی آموزگار یاد شده گفته شد، شوربختانه در آموزش و پرورش کشورمان امری فراگیر است، ( یکی از کارمندان آموزش و پرورش ... به نگارنده می گفت: یک آموزگار دبستانی در رو خوانی شعر       ( زاغکی قالب پنیری دید ... هشت واژه را غلط خواند.)

هر از چند گاه، مسئولان آموزش و پرورش مژده استخدام چند هزار آموزگار و کارمند تازه را می‌دهند و گویا چندان در گیر آب و نان رساندن به کارمندان و آموزگاران آموزش و پرورش شده‌اند که فراموش کرده‌اند کسانی را در این نهاد پایه‌ای کشور بگمارند که قادر به تشخیص هر از بر باشند! و یا دست کم عرق ملی و میهنی داشته باشند!

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید