به مناسبت نهمین سالگرد زلزله بم که فراموش کردنش ناممکن است - عبرتهای آموزنده از پدیده طبیعی زلزله
برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره 25490، چهارشنبه 6 دی 1391
میگویند گذشت زمان، التیام بخش دردها و رنجها است. میگویند زخمها به تدریج ترمیم میشوند و به آغوش سلامت باز میگردند.
در سالروز زلزله بم؛ زخم بزرگی که بر تن ایران عزیز وارد شد، چشم میدوزیم به غنای زمان و رهاوردش، به تدریج که اکنون این زخم را التیام بخشیده است ولی فراموش نکردهایم که در نخستین روزهای زمستان 1382 چگونه خانه فروریخت و ستون کاشانهها از هم پاشید.
چگونه فراموش کنیم حادثهای را که ایران را در مرگ بیش از 25 هزار نفر انسان سوگوار کرد؟
یاد تمام از دست رفتگان آن حادثه را باید گرامی داشت و برای تمام داغدیدگان زلزله بم باید طلب صبر و اجر کرد، حتیاگر 100 سال از آن گذشته باشد و نه 9 سال و این سرآغازی است برای یادکردن از واقعهای که فراموش کردنش ناممکن است.
فرقی نمیکند! زلزله 31 خرداد 1369 منجیل در استان گیلان، زلزله 5 دی 1382 بم در استان کرمان یا زلزله 21 مرداد 91 ورزقان در استان آذربایجان شرقی بازآموزی درسهایی را به ما گوشزد میکند.
هماینک به نهمین سالگرد زلزله دلخراش بم رسیدیم، زلزلهای که دهها هزار نفر از هموطنانمان را به کام مرگ کشاند و در همین حدود مجروح برجا گذاشت. چه خانوادهها که در آن رخداد تلخ از هم نگسست و چه جانها که نسوخت. آیا امروز زمان تامل و تفکر دوباره برآنچه روی داد، نیست؟
زلزله یعنی بلا؟ یعنی فاجعه؟ یعنی مصیبت که شاید خود ما بارها شاهد آن بودهایم؟ متلاشی شدن روند زندگی و از بین رفتن سرمایههای مادی و انسانی این جامعه آیا برایش علاجی نیست؟
البته بسیاری از دانشمندان به زلزله یک پدیده طبیعی میگویند نه بلا! اما آنچه واقعیت دارد این است که ما باید از آن درس بگیریم و در آن زمینه مطالعه کنیم.
اگر با رعایت مسائل ایمنی و با روشهای علمی در جهت کاهش خطر زلزله بکوشیم، کشورمان را در مقابل خطرات حین و پس از این رویداد ایمن میکنیم.
در زلزله بم، 90 درصد از سازههای شهر به کلی تخریب شد.
ارگ بم با 2500 سال قدمت که به عنوان بزرگترین سازه گلی جهان به شمار میرفت و از افتخارات ایران زمین بود، به کلی ویران شد.
در این حادثه تلخ ایرج بسطامی خواننده اصیل ایرانی را نیز از دست دادیم.
این زلزلهها همچنان در ایران تلفات میگیرند و کشورمان را دچار تلفات جانی و خسارات مالی میکنند اما تصورش را بکنید که اگر همین رویداد در کل شهرهایی چون تهران رخ دهد، باچه فاجعه ملی مواجه خواهیم شد و چگونه از پس تبعات آن بر خواهیم آمد.
سالروز زلزله بم رسید و باز هم زنگ خطر را برایمان به صدا درآورد تمرکز جمعیت و زیرساختهای حیاتی در شهرهایی چون تهران و کرج نشان میدهد که وضع ایمنی لرزهای تهران اهمیت ویژه در سطح ملی دارد و باید با حمایت موسسات پژوهشی ذیربط و به صورت هدایت شده مسأله لرزه خیزی پهنه گستردهای چون تهران دقیقاً بررسی شود.
از این حقیقت که ایران کشوری زلزله خیز است راهگریزی نیست اما کاهش اثرات تخریبی زلزله موضوع قابل طرح و ممکن است.
چرا که با زلزله نمیتوان مقابله کرد بلکه باید آن را پذیرفت و با آن زندگی کرد.
به لحاظ علمی هرگز نمیتوان وقوع یا عدم وقوع زلزله را پیشبینی کرد بنا براین باید احتیاطهای لازم را در این زمینه انجام داد.
کارهای زیادی در ارتباط با کاهش خطرات ناشی از زلزله در کشور باید انجام شود اما مهمترین آنها هماهنگ بودن فعالیتها با یکدیگر و داشتن یک برنامه جامع و هدفمند است که البته باید با پشتوانه قوی علمی صورت گیرد.
از سوی دیگر، مسئولان ارشد کشوری نیز باید نشان دهند که بستر چنین ایدهها و حرکتهایی فراهم است و این برنامهها را حمایت میکنند چرا که در عمل و واقعیت برای مردم زلزلهزده چیزی جز مصیبت و فاجعه باقی نمیماند اما اگر ایمنی را بر اساس روش علمی رعایت کنیم زلزله صرفاً یک پدیده طبیعی است و نه بلا!
سخنان فرماندار بم
فرماندار بم در سالروز زلزله این شهر با اشاره به وقوع زلزله 8/6 ریشتری ساعت 5 و 28 دقیقه و 59 ثانیه جمعه پنجم دی 1382، گفت: این زلزله چنان ویرانگر و جانسوز بودکه در مدت فقط 12 ثانیه علاوه بر ویرانی شهرهای بم و بروات باعث جان باختن دهها هزار نفر از شهروندان شد.
حسین شایق به ایرنا افزود: در زلزله دلخراش بم، 23 هزار خانه مسکونی شهری و 18 هزار خانه روستایی در 250 روستای این شهرستان تخریب یا دچار خسارت شدید شد.
وی اضافه کرد: زیر ساختهای شهری نظیر شبکه آب، برق و تلفن، حدود 70 درصد مراکز آموزشی و فرهنگی از جمله ارگ تاریخی بم به عنوان بزرگترین مجموعه خشتی جهان نیز در این زلزله ویران شد.
وی با اشاره به اینکه یک سوم معلمان و 10 هزار دانشآموز نیز در جریان زلزله بم جان باختند، گفت: طبق آمارهای ارائه شده از سوی بهزیستی، این زلزله 500 معلول ضایعنخاعی برجا گذاشت و دستکم 6000 کودک نیز یکی از والدین خود را از دست دادند و 1800 کودک نیز یتیم شدند.
شایق، اضافه کرد: دهها کشور و سازمان مردم نهاد به همراه آژانسهای سازمان ملل متحد از سراسر جهان برای کمک به حادثه دیدگان بم به این شهر آمدند و مشغول خدمترسانی شدند.
فرماندار بم، اعتبارات عمومی و دولتی بازسازی بم را 8000 میلیارد ریال اعلام کرد و گفت: دربخش کمکهای خارجی بلاعوض نیز بانک توسعه اسلامی یک میلیون دلار به این شهرستان کمک کرد.
سالروز زلزله بم هم گذشت روزی که این شهر در غباری سهمگین فرورفت و خرابه و تلی از خاک شد.
شاید در آن روزها بوی زندگی دیگر مشام را نوازش نمیداد و کسی به گمانش هم نمیرسید که دیگر این مردم بتوانند زندگی عادی خود را ادامه دهند و سرزندگی به این شهر ویران بازگردد. اما آیا بهتر نیست به جای بازسازی خرابههای ناشی از بلایای طبیعی و صرف هزینههای بسیار پیش از وقوع آن چارهاندیشی کرد؟ یا با تلنگر یکباره زمین باید همه چیز را از دست داد و با نفسهای گرم در غبار سهمگین به خواب رفت؟
صدیقههاشمی