نامآوران ایرانی
«نشر دانش» در عصر بیدانشی - به پاس خدمات فرهنگی استاد دکتر نصرالله پورجوادی
- بزرگان
- نمایش از پنج شنبه, 03 مرداد 1392 22:59
- بازدید: 3251
برگرفته از روزنامه شرق، شماره ۱۷۹۱، پنج شنبه ۳ مرداد 1392
کاوه بیات
نویسنده و پژوهشگر
نخستین شماره «نشر دانش» در مقام نشریه کمیته ترجمه و تالیف و تصحیح کتابهای دانشگاهی، وابسته به نهاد انقلاب فرهنگی در آذر و دی 1359 منتشر شد. یکی از مهمترین ویژگیهای آنکه به تدریج، وجه به مراتب آشکارتر و به همان نسبت مهمتری یافت، تفاوت و انفکاک بنیانی آن از کارکرد و ماهیت واقعی انقلاب فرهنگی بود؛ تلاشی که از آن جز تیشهای بر ریشه علم و دانش، محرومساختن صدها دانشگاهی از کار و تلاش به معاذیر مختلف و در نهایت فراهمآوردن زمینههای تنزل جایگاه دانشگاه بهگونهای که امروزه در پارهای از رشتهها شاهد آن هستیم، حاصل دیگری برنیامد. نشر دانش نیز همانگونه که تا سالها بعد ـ تا پایان سال چهارم انتشارـ در سرلوحه آن نیز تصریح شده بود، وابسته به ستاد انقلاب فرهنگی بود و بسیاری از دستاندرکارانش نیز از نصرالله پورجوادی، مدیرمسوول آن گرفته تا پارهای از نویسندگان ثابت آن در آن مراحل اولیه، از اعضای ستاد مزبور بودند ولی نشر دانش از همان بدو انتشار بیشتر از نوعی پیوند و استمرار حکایت داشت تا انقلاب و دگرگونی. البته بودند معدود نشریاتی همانند «آینده» ایرج افشار که در مقام تداوم سنت راهنمای کتاب و تا حدودی نیز یغما در سمت و سویی مشابه حرکت میکردند، ولی آینده اقتضای طبیعتش این بود و نشر دانش در مقام وابسته ستاد انقلاب فرهنگی نه این بحث و مضمون اصلی نشر دانش کتاب بود؛ در آغاز بیشتر در مورد وظایف و اهداف کمیته ترجمه، تالیف و تصحیح ستاد وآمال گروههای تخصصی آن و بهتدریج اکتفا به توصیف و بیان وضع موجود به صورت نقد و معرفی کتاب. معارف اسلامی به معنای عام کلمه یکی از مضامین اصلی نشر دانش بود و در کنار آن مباحث مربوط به زبان فارسی، علوم، ایرانشناسی و مضامین تخصصیتری چون ملزومات نشر و ویرایش. پای ثابت این رشته ملاحظات، جدای از نصرالله پورجوادی نویسندگانی چون بهاءالدین خرمشاهی بودند و کامران فانی و حسین معصومی همدانی. از دیگر نویسندگانی چون محمدرضا شفیعیکدکنی، محمدعلی اسلامیندوشن، رضا داوریاردکانی، علیاصغر حلبی، مهدی محقق، حسن مرندی و... . نیز نوشتههایی در نشر دانش منتشر میشد. بخش کتابهای تازه به قلم فرخ امیرفریاد از بدو انتشار نشریه تا اوج کار نیز از چند جهت مهم بود؛ یکی پرکردن - حتیالامکان- جای خالی نهادی که باید به ثبت و ضبط این مهم در آن ایام اهتمام میکرد و دیگری نیز نگاه دموکراتیک و فارغ از ملاحظات خودی و غیرخودی آن در اشاره به طیف متنوعی از کتابهای منتشرشده در آن ایام که خود نشان دیگری بود از پارهای از وجوه تمایز نشر دانش از ذات انقلاب فرهنگی. شاید برای بسیاری از آنهایی که به اقتضای سنوسال یا چشم فروبستن بر محیط اطراف، آن سالها را تجربه نکرده باشند، توجه و تاکیدی از این دست بر وجوه تمایز پیشگفته، چندان ملموس نباشد ولی برای کسانی که آن دوره را تجربه یا بررسی کرده باشند، چنین نیست. سخن از دورهای است که معمولا با اصطلاحات گنگ و مبهمی چون «آشفتگی سالهای نخست انقلاب» از آن یاد میشود و هنوز هم معلوم نیست که تا چه حد میتوان به تعریف یا توصیف دقیقتری از آن نزدیک شد؛ در آن فضایی ملهم از تندی که بسیاری از نشریات – از پوزیسیون گرفته تا اپوزیسیون – جز دعوت به خشونت و افشاگری، کلام دیگری بر زبان نمیآوردند، نشر دانش از صامتی دیگر سخن میگفت که شاید هم با تحولات زمانه سنخیتی نداشت، ولی از لحاظ یادآوری زمینهای فراتر و ریشهدارتر از وضعیت جاری اهمیت داشت. نشر دانش نیز در کنار مجموعهای از دیگر عناصر و عوامل، لااقل تا سالهای پایانی جنگ و بازشدن تدریجی فضای سیاسی و فرهنگی کشور نقش درخور توجهی در این بازیابی ایفا کرد.