یادمان
میراث فرهنگی کرمان در کـُما - 2- باغ شازده ماهان
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- یکشنبه, 28 آبان 1391 06:19
- آخرین به روز رسانی در یکشنبه, 28 آبان 1391 06:19
- نمایش از یکشنبه, 28 آبان 1391 06:19
- علیرضا صادقی امیری
- بازدید: 5173
به نام یزدان پاک
گزارش: علیرضا صادقی امیری
دبیر انجمن جوانان سپید پارس
عکس: دارا
هفته گذشته بههمراه یکی از کارشناسان میراث به منظور بازدید از باغ شازده ماهان و ارگ بم (میراث جهانی) راهی استان کرمان شدیم، در این بازدید یک روزه به شهرهای ماهان، کرمان و بم از چهار اثر تاریخی این شهرستانها بازدید شد، که متاسفانه بی مدیریتی و ناگواری وضیعت نگهداری در این بناها تا آن اندازه بود که انگار میراث فرهنگی استان کرمان در کُما به سر میبرد، هیچگونه مدیریت و نظارت در راستای حفظ و نگهداری و همچنین ارائه خدمات به گردشگران وجود ندارد، این بناها صرفا مکانی برای خرید بلیط و گشت و گذار بیبرنامه و ناآگاهانه گردشگران و یا پارکی جهت گذران اوقات بیکاری خانوادهها گشته است.... از سوی دیگر وضیعت بناها تا آن اندازه وخیم بوده که این پرسش را به ذهن بازدید کننده داخلی و خارجی ایجاد میکند، که آیا این مکانها دارای مدیریت و ارزش تاریخی میباشند یا خیر؟ در رویی که دو اثر از این چهار بنا در سیاهه میراث جهانی جای دارند! در این میان وضعیت باغ "شازده ماهان" بفرنام یکی از آثار میراث جهانی بدترین و "ارگ تاریخی بم" بفرنام یکی دیگر از آثار میراث جهانی بهترین و ضعیت را داشتند، در این گزارش در چهار بخش به مشکلات این بناها میپردازیم.
بخش دوم:
باغ شازده ماهان
فضای بیرونی و ورودی باغ «شازده ماهان» که یکی از چند باغ زنده ایرانی ثبت در سیاهه میراث جهانی است، به هیچ عنوان در خور و شایست این بنای تاریخی نیست، گردشگر ان به محض ورود به پیرامون بیرونی باغ با صحنه ناموزون بساط دست فروشان مواد خوراکی، تنقلات و اسباب بازی های چینی و افزارهای نامربوط مواجهه می شوند که شوک عجیبی به آنان وارد می کند و از همان آغاز ذهنیت گردشگر را نسبت به ارزش و احترام این اثر جهانی مخدوش می سازد و بازدید کننده دچار دوگانگی ارزشی نسبت به این مکان می گردد، پس از گذشتن از این منظر ناموزون و بی نظم، چشمان بازدید کننده داخلی و خارجی، پیش از آنکه با شکوه معماری - هنر و زیبایی مکان آشنا گردد، با حجم بسیاری از زباله و آشغال های رها شده در کنار درختان و جوی های روان و چشمه روبرو می شود؛ گویا ایرانیان فراموش کرده اند که نیاکانشان هیچ گاه آخشیج را نمی آلودند؛ متاسفانه هیچ نیروی خدماتی نیز وجود ندارد تا زباله های رها شده در پیرامون این اثر جهانی را گردآوری نماید، در طول مسیر بازدید به سوی "عمارت اصلی و شتر گلویی" مگر چند تابلوی شیک و زیبا از سوی بسیج اداره کل میراث استان مبنی بر رعایت حجاب، هیچ بروشور و یا تابلویی مبنی بر راهنمایی و آگاهی رسانی برای گردشگران در دسترس نیست، وضعیت لایروبی حوضچه و چشمه ها نیز بسیار ناهنجار بوده بگونه ای که آب حوضچه ها گل آلود و تیره شده اند، بنای عمارت اصلی تبدیل به فروشگاه صنایع دستی شده است که البته کاری در خور پسند و بجا می باشد، اما روش نگاه داری بنا از سوی فروشندگان و ارائه محصولات از کیفیت بسیار پایینی برخوردار می باشد، اشکوب زیرین عمارت اصلی که بازدیدکنندگان به آسانی به آنجا دسترسی دارند تبدیل به انبار وسایل کهنه و قدیمی و محلی برای ریختن زباله گشته است، مرمت و کف سازی این بخش بسیار غیرکارشناسانه و سلیقه ای انجام شده است، بناهای دیگر این باغ یا تبدیل به بخش اداری شده و یا به رستوران و کافی شاپ تغییر کاربری داده اند، البته نفس این تغییر کاربری بد نیست به شرطی که روش های نگه داری و اصول حفاظتی و همچنین منظرهای فرهنگی-تاریخی اثر حفظ گردد نه آنکه تنها به صرف اندیشه تجاری و کسب درآمد به افراد غیرکاردان واگذار گردد، وجود این مکان ها بدون رعایت موارد یاد شده، این اثر میراث جهانی را تبدیل به پارکی جهت گذران اوقات بیکاری خانواده ها نموده و متاسفانه بازدید کنندگان پس از صرف خوراک و نوشیدنی، مازاد آن را در میان آب روان و یا باغچه ها رها می سازند، این مسائل در صورتی در این بنا اتفاق میافتد که همه ی پتانسیل ها مورد نیاز برای نگه داری و حفاظت و پاکسازی این اثر جهانی مهیا و موجود است.