صنایع دستی
کهن ترین هنر ایرانیان،اسیر تدبیر چینی یا بی تدبیری ما؟
- صنايع دستي
- نمایش از سه شنبه, 21 ارديبهشت 1389 11:47
- بازدید: 4345
تولید صنایع دستی در شهرها و روستاهای ایران، در کنار دیگر کارهای اشتغالزا رواج دارد.
مردان و زنان روستایی در کنار کارهای خانه، کشاورزی و دامداری ـ که نیمی از وقت روزانه آنان را به خود اختصاص میدهد ـ تولید صنایع دستی را نیز پیشه کردهاند تا پاسخگوی بخشی از نیازهای اقتصادی خانواده خود باشد. در دو سه دهه گذشته، با رشد فزاینده جمعیت ، جوانان دانشآموخته بسیاری از پی کار و کسب درآمد، به عرصه صنایع دستی وارد شدهاند.
گروه دیگری مانند پیشکسوتان و استادکاران و هنرمندان که با علاقه و عشق، به این کار رو آوردهاند و سالیان سال با کمترین چشمداشت مالی، در راه بالندگی این صنعت کوشیدند و آثاری ماندگار از خود برجای گذاردند و نام خویش را پرآوازه کردند، گامهای بلندی در راه توسعه صنایع دستی ایران برداشتند تا در کنار دیگر آثار تولیدی کشور، ببالد و هویت اصیل خود را بنمایاند.
همه افراد خانواده به نوعی در تولیدات این صنعت، نقشآفرینی میکنند؛ از اینرو، میتوان گفت که خاستگاه اصلی صنایع دستی در ایران، خانه و خانواده است و به همین دلیل به آن «شغل خانگی» اطلاق میشود.
سیروساروندکناری، دانشجوی صنایع مس، در اینباره به گزارشگر ما، میگوید: «گستره اقتصادی صنایع دستی بسیار وسیع است. کارآفرینی، بالا رفتن تولید ناخالص ملی، افزایش درآمد سرانه و جذب گردشگران داخلی و خارجی، گوشهای از این گستره وسیع اقتصادی است و گذشته از هویت و ارزشهای فرهنگی / هنری صنایع دستی، نقش اقتصادی آن در خانواده، اهمیت زیادی دارد. اکنون بیش از 2 میلیون نفر در کشور، بهطور مستقیم در بیش از 300 رشته صنایع دستی، مشغول به کارند و نزدیک به یک میلیون نفر نیز به صورت غیرمستقیم با این هنر ـ صنعت در ارتباط هستند.»
ویژگیها
ارتباط نزدیک صنایع دستی با مثلث فرهنگ، سنت و اقتصاد باعث شده است تا هویت، مفهوم و تولیدات آن در کشورهای جهان یکسان نباشد. نخستین هدف صنایع دستی در کشورهای در حال توسعه، درآمدزایی است؛ در حالی که کشورهای پیشرفته، بیشتر به جنبه هنری صنایع دستی، بها میدهند و هنرمندان و دانشآموختگان، بیشتر برای در انداختن طرحی نو و خلاقیت بصری به این صنعت رو میآورند.
اروند کناری در این باره میگوید: «تولید صنایع دستی در کشورهای پیشرفته، فقط محدود به آتلیههای هنری است، ولی در کشورهای جهان سوم، صنایع دستی به شکلی فراگیر و مردمی در جوامع شهری و به ویژه روستایی رونق دارد. صنایع دستی ایران به دلیل خصوصیاتی که دارد به نام کهنترین صنعت ایرانی و کاربردیترین هنر این سرزمین، شناخته میشود. صنعتی که ویژگیهای فرهنگی، هنری، ملی و محلی را یکجا و با هم دارد.»
واردات بیرویه
شکوه صنایع دستی ایران، اکنون در سایه مشکلات فراوان قرار دارد. گروه زیادی از هنرمندان و صنعتگران یا دست از کار کشیدهاند یا بناگزیر، سطح تولید خود را به پایینترین حد رساندهاند.بازار و تجارت صنایع دستی با واسطهگری (دلالی) تعدادی از سودجویان، کنترل و هدایت میشود. سودجویانی که اجناس بنجل خارجی را به کمترین قمیت میخرند و پس از وارد کردن به کشور، به بهای گزاف میفروشند.واردات بیرویه محصولات چینی، امان تولیدکنندگان داخلی را بریده است. تولیدات بیشمار این کشور یک میلیارد و نیمی، دیواری به درازای دیوار چین، دور صنایع دستی کشورمان کشیده است و در این فضای بسته، فرصت نفس کشیدن برای صنعتگر و تولیدکننده ایرانی باقی نمانده است.
هرکس با اندکی دقت و نگاه گذرا به محصولات گوناگون چینی، انگشت حیرت به دهان میبرد و با لبخندی تلخ از خود میپرسد، چگونه آنان نمادهای سنتی ما ـ از قالی و گلیم و جاجیم گرفته تا چادرشب منبت و مشبک و نظایر آنها ـ را میگیرند و میپردازند و با محصول خود میآمیزند و تولید میکنند و دوباره به خود ما میفروشند؟!
اندرسن کلاسن، رئیس پیشین شهرداری شورای جهانی صنایع دستی در این باره معتقد است که با تاثیرگذاری شدید محیط و فضای پیرامونی بر روی صنایع دستی کشورهای جهان سوم، خطر بزرگی، غنای فرهنگی و اصالت معنوی آنان را در آینده تهدید میکند. او بر این باور است که شرکتهای چند ملیتی، با تولید انبوه و یکسان (متحدالشکل) در سراسر جهان، در راستای نابودی فرهنگ و هویت ملی کشورهای جهان سوم گام میبردارند.
کالای کمارزش گران
محمدعلی یوسفی، سرپرست معاونت سازمان صنایع دستی، میراث فرهنگی و گردشگری درباره مشکلات صنایع دستی کشور، میگوید: «بخشی از مشکلات بازار و صنایع دستی ایران، مربوط به واردات صنایع بیکیفیت خارجی است که به صورت انبوه به کشور سرازیر شده است. محصولاتی که در آغاز با قیمت ارزان برای جلب نظر مشتری، ارائه شد و اکنون پس از بیرون راندن صنایع دستی داخلی از میدان رقابت به بهای گزاف عرضه میشود. بیشتر مردم هنوز فکر میکنند که محصولت چینی از قیمت پایین و مناسبی برخوردارند، در صورتی که این ترفند کوتاهمدت سازندگان و فروشندگان آنها بود تا بازارهای فروش را در ایران و دیگر کشورها به دست گیرند. آنان زیرکانه و آرام آرام، بهای مورد نظر را به محصولات خود افزودند.»
او میافزاید: «اگر دقت کنیم، بهخوبی درمییابیم که 80 درصد این محصولات، اصلاً کار دست نیست و صنایع دستی بهشمار نمیروند. این محصولات بیاصالت که از کشورهای مالزی، اندونزی، ویتنام، تایوان و چین وارد میشود؛ همگی زیر مجموعهای از کالاهای چینی هستند و برای اشباع و غلبه بر بازارهای جهان به رهبری چین، گام در عرصه گذشتهاند.»
دفاع از هویت
مجید کیشه دری، نقاش و تولیدکننده صنایع دستی در گفتوشنود با گزارشگر ما، یکی از دلایل کسادی بازار صنایع دستی کشور را اشباع بازار از تولیدات و کالاهای خارجی میداند و میگوید: «چند هزار مغازه صنایع دستی در ایران وجود دارد که 8 تا 10 سال پیش، همه این فروشگاهها، محل فروش صنایع دستی ایران بود؛ اما اکنون ویترین همه آنها، مملو از کالاهای رنگارنگ چینی و کشورهای جنوب شرقی آسیا است و هیچ اثری ازصنایع دستی کشورمان نیست. البته مغازهدارانی هم هستند که از روی عرق ملی و با زیاندهی، فقط کارهای بومی ـ محلی ایران را زینتبخش ویترین مغازههای خود میکنند. فروشندههای چنین مغازههایی که با سرسختی، مقاومت میکنند و در تحریم کالاهای خارجی اصرار دارند، باعث شدهاند تا بعضی از مردم، فقط اجناسی با هویت ایرانی خریداری کنند.»
او میافزاید: «چندی پیش که برای تحویل جنس دستساخت و تولید خودم به یکی از فروشگاههای صنایع دستی رفته بودم، چند خانم را دیدم که درحمایت از صنایع دستی ایران، با فروشنده بحث میکردند و اصرار به خرید کالای ایرانی داشتند.
آنان مرتب تکرار میکردند ما کالاهای خارجی نمیخواهیم، کار تولیدی سازندگان ایرانی را میخواهیم. پارسال نیز شاهد بحث دو مسافر جوان تهرانی با یکی از مغازهداران خط کنار (جاده کنار دریای خزر) بودم که در تبلیغ صنایع دستی چینی، سنگتمام میگذاشت. یکی از جوانها از فروشنده پرسید، چرا برای یک جنس بیگانه، این همه تبلیغ میکنی»؟
کیشهدری با اشاره به اینکه برای یک تولیدکننده صنایع دستی دیدن این برخوردها و شنیدن این حرفها، دلگرمکننده است و باعث میشود که با غرور، کارش را پی بگیرد درباره تفاوتهای کار دستی ایرانی در مقایسه با کار دستی خارجی، میگوید: «هنرمند ایرانی، بدون استفاده از ماشین و ابزار آلات نوین و برنامههای سازماندهی شده کارگاهی، با همه وجود و عشق کار میکند تا اثری بدیع خلق کند. او بیتوجه به سود و زیان، کارش را انجام میدهد. در صورتی که کالاهایی که امروز به بازارهای ایران سرازیر شدهاند، تولیدات انبوه ماشینی و یا نیمهماشینی و به اصطلاح تزریقی هستند که فقط نام «صنایع دستی» را یدک میکشند. این تولیدات با کارهای دستی، هیچ سنخیتی ندارند و تولیدکنندگان این محصولات نیز به آن اذعان دارند، ولی برایشان مهم نیست. چون آنان فقط به هدفهای اقتصادی میاندیشند و از هر وسیلهای استفاده میکنند تا منافع کلان خود را حفظ کنند. آنان البته از صدور فرهنگ خود نیز غافل نیستند.»
طرحهای نو
محمدعلی یوسفی، موفقیت یک هنرمند صنایع دستی را شاخص موفقیت دیگر ارکان جامعه میداند و میگوید: «پیشرفت و موفقیت هنرمندان صنعتگر، سیر ترقی جامعه را نشان میدهد؛ چرا که همسویی با ذوق و اندیشه هنرمندان، دستاوردهای ارزشمندی به ارمغان میآورد و جامعه را در رسیدن به ایدهآلهای فرهنگی ـ اقتصادی نزدیک میکند.»
او میافزاید: «گذشته از نگاه فرهنگی، ویژگیهای اقتصادی صنایع دستی، همیشه از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. ساخت صنایع دستی از گذشتههای بسیار دور تا به امروز در خانه و خانوادههای ایرانی، رواج داشته است؛ از اینرو بخشی از امکانات ضروری شماری از خانوادههای ایرانی را تامین میکند و چرخهای اقتصادی جامعه را میچرخاند. این روند تاریخی در مسیری پرفرازونشیب، راه پیموده است. همه باید رهبان این صنعت باشند و آن را از گزند زمانه در امان نگه دارند.»
وی با بیان این نکته که صنایع دستی ایران در چنبرهای از مشکلات گرفتار آمده است، میگوید: «این مشکلات، آسیبهای جدی به این صنعت زده است. لذا با ارائه یک راهکار، نمیتوان همه موانع را از بین برد و رفع کرد. همچنین نمیتوان فقط یک عامل را سرمنشأ همه مشکلات صنایع دستی دانست. امروز، همه گونههای صنایع دستی، از واردات بیرویه، آسیب دیده است. بنابراین باید با هوشیاری و دقت، آسیبشناسی کرد و سپس با ارائه راهکارهای مناسب، مشکلات را حل کرد و موانع را یک به یک از پیش رو برداشت. در این بین، صنعتگران و تولیدکنندگان، بهتر از هرکسی قادر به عیبیابی هستند. هیچکس نظیر آنان نمیتواند دلیل افت تولید و بازار فروش را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. البته برای حل مشکلات، نباید آنان را تنها گذاشت. یک دست صدا ندارد و یک تنه، هیچ تغییری رخ نمیدهد، حرکت باید جمعی باشد. صنعتگران باید مورد حمایت قرار گیرند. حمایتهاباید از حرکتهای کوچک و اثرگذار آغاز شود و به کارهای بزرگ و ماندگار، تسری یابد.»او میگوید: «در آمیختن صنایع دستی با میراث فرهنگی و صنعت گردشگری، باعث شده است تا کارشناسان و نخبگان رشتههای مختلف، دور هم جمع شوند. ارتباط مستمر آنان با یکدیگر، نظرهای مثبت در راستای رشد و شکوفایی صنایع دستی را به نقطهای مشترک میرساند.»
محمدعلی یوسفی با اشاره به طرحهای پیشنهادی که اکنون در حال بررسی و پیگیری است، میگوید: «بحث راهاندازی بازار و بازارچهها برای صنعتگران، از طرحهایی است که دست واسطهها را کوتاه میکند و تولیدکننده و مصرفکننده را با هم روبرو کرده و مسئولان را نیز به این دو گروه نزدیکتر خواهد کرد. طرح بیمه هنرمندان صنایع دستی نیز، اقدامی در خور است که امید به اجرا دارد.
دایر کردن بازار مشترک با کشورهای حاشیه دریای خزر و مبادله محصولات و تولیدات صنایع دستی با آنان، طرحی است که در صورت اجرا، بازار پررونقی را برای تولیدات صنایع دستی ایجاد خواهد کرد.برگزاری نمایشگاههای مختلف در استانهای کشور نیز فرصتی است تا صنعتگران رشتههای گوناگون، محصولات و تولیدات خود را به صورت مستقیم در اختیار مصرفکنندگان قرار دهند.»
یوسفی میگوید: جدا از طرحهایی که در حال بررسی و پیگیری هستند، کارهای دیگری نیز انجام شده که طرح به ثبت رساندن نخستین شرکت سهامی عام هنرمندان و صنعتگران از آن جمله است. این شرکت به صورت گروههای کوچک چندنفره و با خرید سهام، فعالیت میکند. این طرح برای نخستین بار زیرپوشش سازمان صنایع دستی اجرا شده است. همچنین، آموزشهای رایگان رشتههای مختلف صنایع دستی، صدور کارت شناسایی و مجوز کار برای صنعتگران در 130 رشته مختلف، از دیگر فعالیتهای این سازمان است.
برگرفته از روزنامه اطلاعات - احمد اتیامی چابکسری