شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تاریخ يافته‌هاي باستان شناسي نامه‌های گنجینه پاپیروسهای کتابخانه ملی اتریش از چگونگی مبارزه های عربها می‌گویند

نامه‌های گنجینه پاپیروسهای کتابخانه ملی اتریش از چگونگی مبارزه های عربها می‌گویند

پژوهش و ترجمه: آزاده احسانی چمبلی

 "مجموعه پاپیروس های کتابخانه ملی اتریش که دارای ۱۸۰۰۰۰ پاره متن کهن میباشد، یکی از بزرگترین مجموعه های جهان در نوع  خود است. این مجموعه از کلکسیون آرخدوک راینر که نوشتارهای پاپیروس، پوست، تکه سفال و کاغذ را از سال ۱۸۸۳ در مصر آغاز به گرد آوری کرده بود، متولد شده است. در۱۸  آگوست ۱۸۸۹ آرخدوک مجموعه اش را به عنوان پیشکش تولد به امپراتور فرانتس جوزف نخست بخشید.و امپراتور این مجموعه را به عنوان مجموعه ای  ویژه  به کتابخانه سلطنتی دربار افزود."
"همگی نوشتارهای موجود در مجموعه از مصر به دست آمده اند.این متنها  گواه ۳۰۰۰ سال از تاریخ مصر میباشند که زمان فرعون ها تا دوران یونانیان و رومیها و فتح مصر بدست عربها و نیز دوران اسلامی مصررا در بر میگیرند  .
متون این مجموعه بر روی پاپیروس ،پوست دباغی شده،تکه های سفال ، چرم،چوب،صفحه موم،سنگ،استخوان،فلز و پارچه نوشته شده اند. زبان نوشته ها آن گروه زبانهایی را در بر میگیرد که از ۱۵۰۰ پیش از میلاد (۳۵۰۰ سال پیش) تا ۱۵۰۰ پس از میلاد (۵۰۰ سال پیش) در مصر رواج داشته اند. مجموعه دارای نوشتارهایی به خطها و زبانهای مصری میانه هیروگلیف و هیراتیک (۲۷۵ پاره)، دموتیک (نزدیک به ۲۰۰۰ پاره)، کوپتیک ( نزدیک به ۲۶۰۰۰ پاره و به همه لهجه های این زبان)، متونی ویژه ی خط و زبان طبقه اشراف و نیز دیوانی یونانی که مربوط به سالهای میان ۳۰۰ پیش از میلاد (۲۳۰۰ سال پیش) تا ۶۸۵ پس از میلاد (نزدیک به ۱۳۰۰ سال پیش) هستند،(نزدیک به ۷۰۰۰۰ پاره)،لاتین (نزدیک به ۱۶۰ پاره )، عبری (نزدیک به ۲۰۰ پاره) ، سریانی،آرامی و پهلوی یا فارسی میانه و همچنین عربی (نزدیک به ۷۵۰۰۰پاره). "
نوشتار بالا ترجمه ای است از تارنمای کتابخانه ملی اتریش که در آن از ۱۸۰۰۰۰ متن کهن که همگی از مصر به دست آمده اند سخن گفته شده است.خوشبختانه مصر به دلیل شرایط ویژه آب و هوایی، کشوریست که نگهبان  بسیار خوبی برای نوشتارهای کهن بوده است و متنهای باستانی فراوانی که بر روی پوست و کاغذ و سفال و پارچه و ... نوشته شده بوده اند در مصر از میان نرفته و پایدار مانده اند. آنچه که امروزه برای ما ایرانیان مهم و در خور توجه است نوشتارهای باقی مانده از زبانهای سریانی، آرامی و پهلوی و عربی میباشند. البته نا گفته آشکار است که همگی اشیا کهن که به فرهنگ و پیشینه تاریخ بشر باز میگردند  و گوشه هایی از کوشش آدمی را در راه دراز سازندگی و پیشرفت و فرهنگ سازی نشان میدهند بسیار مهم و در خور توجه هستند. اما آنچه بیشتر مورد نگرش باستانشناس و تاریخ پژوه ایرانیست مسایلیست که پیوند با تاریخ و فرهنگ ایرانزمین دارد.
بر پایه نوشته تارنمای کتابخانه ملی اتریش ، شمار نوشتار های در پیوند با ایران  به ۷۵۰۰۰ پاره میرسد و البته این موضوع که این وبگاه برای نمونه ۱۶۰ متن به لاتین و ۲۰۰ متن به عبری ، یا مثلا نوشتارهای زبانهای گوناگون مصری را به تفکیک شمارش کرده و آمارشان را بیان نموده است، اما زبانهای سریانی،آرامی , پهلوی و عربی را روی هم رفته و بدون تفکیک شمارش نموده است جای بسی اندیشه و بررسی دارد.
و اما از معرفی گنجینه پاپیروسهای کتابخانه ملی اتریش بگذریم و به اصل داستان بپردازیم؛ به تازگی تارنمای "
کانون پژوهش های ایران باستان " خبری را منتشر نموده است که اهمیت پژوهش در زمینه این پاپیروسها را برای تاریخدانان و باستانشناسان ایرانی صد چندان مینماید.
عنوان این خبر خود گویای درونمایه آن میباشد: " اطلاعات نوین درباره سلسله ساسانی ; درمیان نامه های تاریخی یافت شده ی مربوط به فتوحات عربها " . بر پایه گفته های این تارنما "در میان مجموعه پاپیروس های کتابخانه ملی اتریش و در میان نوشتارهای یک آرشیو ناشناخته ی (این مجموعه)، شماری از نامه ها  که میتوانند  به شناسایی هر چه بیشتر پیشامدهای تاریخی مربوط به تهاجم عربها به خاورمیانه (عموما ایران ) در قرن ۷ میلادی ( ۱۴۰۰ سال پیش) کمک فراونی بنماید, شناسایی شده اند. این تارنما ادامه میدهد که عربها بخش بزرگی از خاور میانه که شامل ایران و آفریقا میشد را در یک دوره زمانی بسیار کوتاه به تصرف خود در آوردند که خود موجب یک دگرگونی  تاریخی گشت. و اما یک پرسش کلیدی به جای می ماند و آن این است که چگونه ارتش عربها در این دوره کوتاه زمانی توانست بسیار پیروزمندانه دو شاهنشاهی نیرومند روم  شرقی و ساسانی را در هم شکند؟!"
"کمبود اطلاعات در این زمینه به کمبود منابع تاریخی در مورد این دوران باز میگردد.و نیز هیچ سند تاریخی ای درباره کارهای روزانه ارتش اعراب تا کنون در دست نبوده است. وبگاه "کانون پژوهش های ایران باستان " در ادامه میگوید :‎" اطلاعات نوین روند و پیش زمینه مبارزهای  (عربها) را آشکار میسازد."
در بخشی از این خبر آمده است که :"تا کنون بیش از ۲۵۰ نامه به یونانی و کوپتیک شناسایی شده اند که در حدود ۶۴۳/۴ پس از میلاد نوشته شده اند ،یعنی درست پس از پیروزی عربها بر مصریان ،که به گونه ویژه ای تاریخ انتقال قدرت به عربها را مستند سازی نموده و (آشکار مینمایند )."
"یک ویژگی بارز این نامه ها این است که از چگونگی چیرگی تنها  ۴۰۰۰ سرباز عرب بر سرزمینی پهناوری چون مصر سخن میگویند.بر پایه متن  این نامه ها ،عمرو،فرمانده نیروهای عرب دستور داشت که در مصر غیر نظامیان را نکشد، بر عکس حمله ۲ سال پیشترسپاه عرب به ایران که به گونه ای بسیار وحشیانه انجام شد."
از متن این نامه ها چنین بر میاید که مصریان حمله عربها به کشور خود را با حمله آنها به ایران مقایسه نموده اند و توضیح داده اند که حمله به ایران به گونه ای وحشیانه صورت گرفته بوده است  اما در مصر عربها از شدت خشونت خود کاسته بوده اند.
"در میان این پاپیروس ها همچنین نوشتارهایی به پارسی میانه (پهلوی) وجود دارد که مربوط به دوران فرمانروایی ساسانیان در مصر است (۶۲۹-۶۱۹). این سندها مربوط به پایگاه های ارتش شاهنشاهی ساسانی در مصرو چگونگی زندگی آنان در زمان استقرار در مصرمیباشند ، که هنوز مورد بررسی موشکافانه قرار نگرفته اند و میبایست بررسی  شوند."
رجهای بالا ترجمه ی  بخش هایی از خبر تارنمای  "کانون پژوهش های ایران باستان " میباشد ،که به تازگی (۱۰ دسامبر۲۰۱۰) بر روی این تارنما گذاشته شده است .
و اکنون ما ایرانیان و مصریان باید دست دریوزگی به درگاه کتابخانه ملی اتریش داشته باشیم, و گوش به زنگ باشیم  تا اگر نامه یا متنی که پیوند با تاریخمان دارد ترجمه شد ، ومتخصصان اروپایی  تشخیص دادند  که محتوایش به درد مردم ایران یا مصر میخورد ، آگاهمان سازند. بیگمان دست هیچ پژوهشگر ایرانی ای بدین گنجینه نخواهد رسید و تنها باید افسوس خورد که در گذر زمان بر سر ۷۵۰۰۰ نوشته که پیوند مستقیم با تاریخ و  فرهنگ ما دارد (البته میدانیم که نوشته های دیگر مانند نامه ها که به یونانی و کوپتیک  هستند نیز با تاریخ ما پیوند دارند) چه خواهد آمد، چقدر کار ترجمه آنها به درازا خواهد کشید و اصولا در پایان ما ایرانیان از درونمایه این نوشتارها آگاه خواهیم شد ؟!
از نظر نگارنده پیشامدهای مربوط به هنگامه ی هجوم عربها به ایران و پیشامدهای پس از آن و دگرگونیهای پدید آمده بسیار مبهم و سر پوشیده باقی مانده اند  ، و کار روی این بخش از تاریخ ایران همواره به دلیل پیوند این دوره تاریخی با دین اسلام تابو قلمداد شده است. در حالیکه همانطور که همگان آگاهند بیشتر مردم ایران امروزه مسلمان بوده و اسلام دین قالب ایرانیان است، پس دلیلی برای خاموش نگه داشتن بخش مهمی از تاریخ و سکوت کردن درباره آن وجود ندارد. چرا باید چهره های بزرگ تاریخی دوران پس از هجوم عربان به ایران را بی نام و نشان رها کرد و درباره آنها ننوشت؟ چرا باید بخشی از تاریخ آن هم تاریخ ۱۴۰۰-۱۰۰۰ سال پیش را نادیده گرفت؟ چرا هنوز در میان پژوهشگران دلیل های شکست زود هنگام امپراتوریهای بزرگ ۱۴۰۰ سال پیش به دست شمار اندکی از عربها آشکار نیست؟
گمان من بر این است که سپاه عرب از آنجا که همواره نام اسلام را با خود یدک میکشد مورد پژوهش دقیق قرار نمیگیرد، اما مقوله دین اسلام از مقوله نبردهای خونین عربها بسیار متفاوت است و نباید این دو مقوله را در هم آمیخت.
به امید آنکه همه دوره های تاریخی به یاری تاریخدانان و باستانشناسان راستین و به دور از جریانات سیاسی و استعماری بررسی شوند و تاریخ گذشته چراغ راه آینده فرزندانمان قرار گیرد.


* هیراتیک دموتیک و کوپتیک زبانها و خطهای مربوط به مصر باستان میباشند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید