شنبه, 01ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تازه‌ها نگاه روز درنوردیدن مرزهای جهل و جنون

درنوردیدن مرزهای جهل و جنون

برگرفته از نشریه وطن یولی شماره 13 - رویه 7

 یکی از روش های تبلیغاتی جریانات بیگانه گرا جعل و تحریف تاریخ است؛ از آنجایی که این جریانات منابع و مواد تاریخی حقیقی برای اثبات مواضع خود ندارند مجبور از جعل و دستکاری در تاریخ هستند تا بتوانند دیدگاه های خود را برای عده ای افراد کم اطلاع و بدون مطالعه قابل توجیه سازند. از جمله موضوعاتی که از زمان پیدایش پان ترکیسم همواره موجب چالش این مکتب بوده است تاریخ سرشار از قتل و غارت و خون ریزی قبایل و ایلات بدوی و چادرنشین ترک بوده است که در غرب پس از ورود به جهان اسلام و ایران و در شرق نیز پس از ارتباط با تمدن چین با مظاهر تمدن و فرهنگ و شهرنشینی آشنا شدند و تحت تاثیر این تمدن ها قرار گرفته و از خوی پیشین دور شدند و عموماً نیز از سابقه پیشین خود تنها زبان گفتاری شان را حفظ کردند؛ اما پان ترکیسم که مکتبی انگلیسی برای ایجاد یک مرز حایل پیرامون روسیه و تضعیف امپراطوری تزاری بود(در این زمینه به ”جیکوب لاندو؛ پان ترکیسم یک قرن در تکاپوی الحاق‌گری؛ ترجمه دکتر حمید احمدی؛ نشر نی؛  سال 1382 مراجعه کنید) تلاش کرد تا تاریخ و فرهنگ دروغینی را برای باورمندان خود ترسیم نماید و در این راه تمامی اصول مسلم علوم تاریخ، ادبیات، باستانشناسی و زبان شناسی را زیر پا گذاشته و مرزهای جهل و جنون را درنوردید. این جریان که چاره ای جز بالیدن به خون ریزان و جنایتکاران تاریخ نظیر چنگیز و آتیلا و تیمور ندارد تلاش می کند تا این دیدگاه عجیب را به هواداران خود القا نمایند که این افراد انسان های الگو، شایسته و خردمندی بودند. هر چند این دیدگاه می تواند در مغولستان و قرقیزستان و ازبکستان هوادارانی پیدا کند که به دور از عقل و منطق و صرفاً به واسطه قومیت پرستی شان به این افراد جنایتکار ببالند اما تبلیغ این تفکر در ایران امری خارق العاده است که به تازگی یکی از اصلی ترین پایگاه های اینترنتی جریان قومگرا با شیوه ای مضحک به آن پرداخته است.این سایت تجزیه طلب ادعا کرده است که خونخوار بودن چنگیز خان مغول حقیقت ندارد و ساخته و پرداخته تاریخ نویسان به اصطلاح فاشیست ایران است و برای اثبات ادعای خود به کتاب التنبیه و الاشراف مسعودی و تاریخ بلعمی استناد و در کمال بی شرمی شماره صفحات آن کتاب ها را ذکر کرده است.

این در حالی است که چنگیزخان مغول در سال 616 به کشور ما حمله کرده است اما زمان درگذشت ابو علی محمد بن محمد بن عبدالله بلعمی 363 و مسعودی در سال 346 هجری است و طبیعتاً هیچ یک از این دوکتاب نمی توانسته است ثبت کننده حمله مغول و زندگانی چنگیز  در سال 616 هجری باشند.

این سایت به نقل از واقدی(مرگ 207 یا209هجری) مورخ و سیره نویس عرب در سده دوم هجری، نوشته است که یاسای چنگیزی قرآن دوم مسلمانان است! و نویسنده در آخر متن این چنین نوشته که:به رغم سیاه نمایی تاریخ نگاران بعد از پهلوی، چنگیزخان فردی خرمند، عادل و انسان دوست بوده است.در بخشهایی از این مقاله آمده است:

از زمانی که رضاخان میرپنج بر تخت سلطنت ممالک محروسه ایران تکیه زد، تحریف تاریخ آذربایجان هم شروع شد.[به اصطلاح] تحقیر ترکها و اهانت به فرهنگ و رسوم این ملت کهن سال و متمدن با هزینه های دولت شاهنشاهی در کتاب ها و مقالات متعدد چاپ شد. از جمله صفاتی که ترکها در این مکتوبات بدانها متصف گشتند، غارتگر، [...] و یغماگر بود.جالب آن که این شوونیست ها به دلیل کینه بسیار نسبت به تمدن ترکی، همه اقوام نزدیک به ترکان از جمله مغولان را نیز مورد هجوم قلمی خود قرار دادند.

در سالهای اخیر بسیاری از نویسندگان آگاه و بیدار ترک توانستند به بخش عظیمی از این ادعاهای دروغین، پاسخ های علمی و قاطعی بدهند و فاشسیت ها را رسوا سازند. براساس تحقیقات دانشمندان آذربایجان سومری ها که بنیان گزار تمدن بشری به شمار می آیند، بدون هیچ گونه شبهه و تردیدی ترک بودند و زبان شان نیز به زبان ترکی امروز بسیار نزدیک.[نکته جالب و مهمی که در این نوشتار نیز به آن اشاره شده این است که تنها و تنها ”تحقیقات دانشمندان جمهوری آذربایجان” سومری ها را ترک می داند! و نه تنها هیچ یک از محققین و باستان شناسان جهان چنین باوری ندارند بلکه جز تمسخر و شگفتی از این میزان ”اعتماد به نفس برای جعل و تحریف“ نصیب دیگری برای این دانشمندان خودخوانده ندارد! ولادیمیر مینورسکی خاورشناس مشهور درهمین زمینه می گوید:هرجا که پرسش حل نشده ای در زمینه فرهنگ قوم‌های شرق باستان پدید آید ترکان بی درنگ دست خود را همانجا دراز می کنند.

Pan Turkism, par minorsky dans ensycolpdie de islam, Livraison N. P. 924 Akopov ]

فاشیست های فارس همواره مدعی بوده اند که چنگیزخان فردی خونریز بوده و هزاران هزار انسان را به تیغ شمشیر کشته است. این ادعاها در حالی است که شواهد تاریخی به هیچ وجه این ادعاهای کاذب را تایید نمی کند.تاریخ نویسان غربی به دنبال پژوهش های بسیار درباره تاریخ قوم مغول ، این قوم را قومی بافرهنگ و متمدن نامیده اند.۱

طبق توصیفی که بلعمی در تاریخ خود آورده : ”چنگیز خان مردی بود به غایت لطیف چنانکه در رتبت عطوفت و ظرافت جز انبیای الهی، هیچ بشری بدان حد نتواند رسید“۲ [این مطلب به نقل از بلعمی جعل شده که دو قرن و نیم قبل از چنگیز در گذشته است]

مسعودی در کتاب خود با نام التنبیه و الاشراف، چنگیز را مردی رئوف وسخاوت مند توصیف می کند و رویدادی جالب را درباره برخورد چنگیز مغول با مخالفانش آورده می نویسد: ”روزی سپاهیان مغول به غزنه تهاجم بردند و سه هزار تن را به اسارت آوردند و به نزد چنگزخان بردند.با مشاهدت اسرا، چنگیز را حال متحول گشت و زار زار گریست.روی به سوی فرمانده سپاه کرد و با خشم گفت من نه برای اسارت و سلطه بر مردمان این دیار آمده ام، بی درنگ اسیران را آزاد کنید».۳ [این نقل قول به نقل از التبیه و الاشراف مسعودی آورده شده است که نویسنده اش دو سده و نیم پیش از به دنیا آمدن چنگیز مرده است]

برخلاف آنچه که تا کنون  فاشیسم بر آن تاکید گذاشته، مغولان نه تنها قومی وحشی نبودند بلکه در زمان حمله و فتح یک منطقه با احترام به کرامت انسانی و حقوق بشر با مردم آن ناحیه رفتار می کردند. بررسی یاسای چنگیز نشان دهنده اوج عدالت در تمدن ترکی و مغولی است که بی تردید هیچ مدنیت دیگری را یارای برابری با آن نیست.واقدی در کتاب مغازی خود یاسای مغولی را قرآن دوم نامیده و مسلمانان را به فراگیری ان فراخوانده است۴.

۱- رنه گروسه،امپراطوری صحرانوردان، ترجمه عبدالحسین میکده.ناشر:علمی و فرهنگی،چاپ چهارم، ۱۳۷۹

۲- تاریخنامه طبری(گرداینده منسوب به بلعمی)محمدبن جریر طبری،جلد سوم،انتشارات سروش، ۱۳۷۸، ص۱۷۷

۳- علی بن حسین مسعودی، التنبیة و الاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، (تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دهم ،۱۳۸۳،ص ۴۳۲

۴-ص۳۷۳۱۳۶۳ ،مغازی واقدی، محمد بن عمر بن واقدی، دفترتبلیغات قم، جلد۲

- توضیح وطن یولی: در این سایت نشانی صفحات منابع به همین شکل ارائه شده است

”پایان مقاله مزبور“ [علاوه بر آن که واقدی در قرن دوم می زیست و چنگیز در قرن هفتم! ادعای مزبور نیز بسیار جالب توجه است چرا که یاسا را می بایست جز وحشیانه قوانین دوران قدیم شمرد که به برخی از مواد آن اشاره می کنیم: یاسا برخلاف بسیاری از قوانین از اصل تناسب میان جرم و مجازات پیروی نمی‌کرد؛ از رایج‌ترین مجازات‌ها در میان مغولان، مجازات اعدام بود و در متن یاسا برای بسیاری از اعمال کم اهمیت کیفر اعدام در نظر گرفته شده بود. اصل شخصی بودن مجازات‌ها نیز اعمال نمی‌شد و در بعضی موارد فرزندان مجرم به جای او مجازات می‌شدند. خون بهای چینی‌ها یک الاغ تعیین شده بود اما مجازات قتل یک مغول مرگ بود. نظام برده داری در مورد بیگانگان اعمال می‌شد و گرفتن اقرار از طریق شکنجه مجاز بود. از جمله احکام یاسا که موجب اعدام و کشتار بسیاری از مسلمانان شد ممنوعیت ذبح اسلامی بود. مغولان معتقد بودند که باید شکم حیوان را زنده زنده درید و قلبش را بیرون آورد تا بمیرد و بر خلاف مسلمانان که با بریدن شاهرگ، خون حیوان را خارج می کنند مغولان خون حیوان را می نوشیدند. در زمینه حقوق خانواده نیز در واقع زن از سوی مرد خریداری می‌شد و با ازدواج به عضویت خانواده شوهر در می‌آمد و پس از مرگ شوهر نیز به عقد برادر یا پسر شوهرش در می‌آمد. البته آن‌ها می‌توانستند زن را به عقد مرد دیگری نیز درآورند. برتولد اشپولر ، تاریخ مغول در ایران، ترجمه: محمود میرآفتاب، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ پنجم ، ۱۳۷۴]

- به نقل از وبلاگ هویت ایرانی با دخل و تصرف.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید