پنج شنبه, 01ام آذر

زبان پژوهی

قلم

مهرداد معمارزاده (ایرانمهر)

واژۀ ایرانیِ «خامه»، نشانگر هر گونه نوشت‌افزاری است که می‌توان با آن خط نوشت. این واژه در شاهنامه نیز به همین گونه به کار رفته است، «همی خامه بر نقش فرخ نهید».
این واژه در زبان لاتین به گونۀ "khalamus" به کار گرفته شد (الفبای پارسی باستان، واژ «ل» ندارد). سپس در «دورۀ اسلامی» از لاتین به عربی راه یافت و پس از مُعرّب شدن، به گونۀ «قلم» به کار رفت. هم‌چنین دبیران ایرانی، از آن ریشۀ «کَلَمَ» را گرفته و واژگان «کلمه، کلام، تکلم و ...»، از صرف آن به دست آمد.
از آنجا که تازیان، سر و کاری با نوشتن و نوشتار نداشتند، بنابراین واژگانی نیز درین‌باره در زبانشان یافت نمی‌شد. ازین رو، دبیران ایرانی با ساختن واژگانی چون خط، کتاب، کلمه، قلم و ... در زبان ایشان، آن‌ها را در کاری که دیگر زمان ظهور اسلام بدان نیاز پیدا کرده بودند، یاری ‌رساندند.
به هر روی، امروزه واژۀ «قلم» می‌تواند از سوی نویسندگان، در زبان فارسی به کار رفته و نگرانی از بیگانه بودنش به دل‌ها راه نیابد. زیرا به هر روی، فراگشت‌یافته از واژۀ «خامه» می‌باشد که خود از واژگان کهن ایرانی است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه