جشنها و گردهماییها
جشن سده - سروده استاد ادیب برومند
- بهمن ماه
- زیر مجموعه: جشنها و گردهماییها
- سه شنبه, 10 اسفند 1389 15:16
- آخرین به روز رسانی در چهارشنبه, 29 آبان 1392 18:48
- نمایش از سه شنبه, 10 اسفند 1389 15:16
- بازدید: 6508
ز مى ما را هواى سرگرانىست
نوا سرده به آهنگ همایون
که گویى در سرم شور جوانىست
بزن سنتور و زان پس تار و طنبور
که دلخواهم سرود خسروانىست
مرا ساغر بریز و جام پُر کن
از آن مینا که صهبایش مُغانىست
برافروز آتشى در سینه از عشق
که لطفش به ز آب زندگانىست
پس آن گه خرمن آتش به کهسار
برافروز اى که کارت دیهگانىست
برافروزان سپس تلّى ز آتش
به دشت، اى آن که سعْیَت آرمانىست
خود این آتش نمودِ روشنىها
به فکر و ذکر و تشخیص زمانىست
فغان از چشم تار و فکر تاریک
که در هر مطلبش معکوس خوانىست
از آن رو آتش افشانیم در دشت
که از اندیشه روشن، نشانىست
به آیین سده شاباش سر کن
که این رسم از رسوم باستانىست
مبارک باد این جشن کیانزاد
بر آن کو در تنش خون کیانىست
سده این جشن فرخفال فیروز
نمادى از سرور و شادمانىست
سده یادآور ایران بشْکوه
گرانفر چون درفش کاویانىست
سده یادآور عهدى که ایران
چو مهرش در جهان پرتوفشانىست
سده جشنى است دستاورد هوشنگ
که با دیوان نبردش داستانى ست
سخن از جشنوار و جشن برگوى
که دلکش چون دراى کاروانىست
سده این یادگار عهد دیرین
فروغش زنده، نامش جاودانىست
به یاد آور زمانى را که این رسم
فروزانفر چو رسم پهلوانىست
غم آن روزگار رفته از دست
مرا در خاطر اندوهى نهانىست
به یاد عهد دیرین چاره غم
کنون ما را شراب ارغوانىست
سزد گر دل فراگیریم از اندوه
در آن جشنى کز آنِ کامرانىست
ادیب اکنون به کام دوستداران
خریدار نشاط از دوستگانىست
سزد کز بهر آزادى بکوشیم
ز جان و دل که تأییدش جهانىست
جهان تا هست، ایران زنده بادا
که جان دادن به راهش رایگانىست