شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم یادداشت اسماعیل کهرم در رابطه با سمفونی کارون ساخته مجید انتظامی - مرثیه ای بر کارون

زیست بوم

یادداشت اسماعیل کهرم در رابطه با سمفونی کارون ساخته مجید انتظامی - مرثیه ای بر کارون

اسماعیل کهرم کارشناس شناخته شده و پیشکسوت محیط زیست در واکنش و اعتراض به ماجرای ساخت قطعه آهنگی تحت عنوان سمفونی کارون به سفارش وزارت نیرو از سوی مجید انتظامی یادداشتی نوشته و در اختیار CHN گذاشته است که متن کامل آن به این شرح است.

nike shox mens australia women soccer players - White - DA8301 - 101 - Nike Air Force 1 '07 LX Women's Shoe | Nike WMNS Dunk Low Purple Pulse (2021) - nike air max 90 jacquard infrared light - DM9467 - 500

خبرگزاری میراث - گروه محیط زیست: مرثیه در فرهنگ معین این گونه تعریق شده است: "گریستن بر مرده و در محامد او، نوحه سرایی، شعری که به یاد مرده و در ذکر محاسن او و تاسف از مرگ وی گویند".
 
فکر کردم که به کار بردن این واژه برای کارون عزیز چندان مناسب نیست، زیرا کارون هنور نمرده گر چه به سوی این سرنوشت محتوم گام بر می دارد، حقیقت آن است که میخ ها یکی پس از دیگری بر تابوت جسد کارون کوبیده می شوند آخرین میخی که بر این تابوت فرو رفته ، سد گتوند است که بر خلاق تمام نظریات کارشناسان ساخته و آبگیری شد و اکنون نیر بر طبق نظریات اغلب کارشناسان (البته به جز کارشناسان نظریه پرداز دست چین شده) موجب شور شدن آب کارون شده است.
 
حقیقت مطلب آن است که میزان نمک در آب که تعیین کننده میزان شوری آب (رودخانه دریاچه، تالاب ها و غیره) می شود، نقشی بسیار تعیین کننده در ساختار حیاتی این پهنه های آبی دارد. به یاد دارم که مصب رودخانه سیمینه رود جایی که به دریاچه ارومیه (سابق) می ریخت تعداد بیشماری از موجودات آبزی را می شد دید که به محض ورود به آب شور ارومیه جان خود را از دست داده بودند.
 
از ابتدای شروع حیات روی زمین، موجودات اعم از گیاهان و جانوران ، خرج خود را در مورد شوری و شیرینی آب جدا کردند. برخی شور پسند و برخی شیرین پسند شدند و تا آنجا که می دانم تعداد جانورانی که می توانند در هر دو محیط (شور و شیرین) زندگی کنند ، بسیار نادر است و بنده فقط یک گونه کوسه ماهی (کوسه گاوی) را می شناسم که در آب شور خلیج فارس از طرفی و در رود کارون از طرفی دیگر رفت و آمد می کند و خود را با درجات گوناگون شوری آب تطبیق می دهد.
 
آنچه می خواهم عرض کنم آن است که اگر رودخانه ای ، دریاچه ای تالابی دارای آب شیرین باشد، موجوداتی که در آن زندگی می کنند برای حیات در آب شیرین تکامل یافته اند، حال اگر در اثر اقدامی مانند احداث سد شوری آب تغییر کند، تمامی موجودات در اثر تغییر میزان شوری محیط زیست، از بین می روند مانند موجوداتی که توسط رودخانه سیمینه رود به داخل دریاچه سابق ارومیه می افتند می میرند.
 
رود کارون تنها رود با قابلیت کشتی رانی در ایران ، رودخانه ای است که با آب شیرین که در آن آبزیان مخصوص آب شیرین زندگی می کنند. حال چندی است که با احداث سد گتوند، در طول مسیر کارون، با آبگیری سد، آب به منطقه ای که گنبدهای نمکی تحت الارضی در آن واقع شده است، نفوذ کرده و با آب کردن بلور های نمک راه آب را به سوی کارون کشاند. آب شور که وارد مسیر کارون شد ، میزان شوری کارون را شدیدأ تغییر داد... درست حدس زدید. موجودات داخل رود کارون در محیط شور رود به شدت تحت فشار قرار گرفتند و ... مردند.
 
تبعات دیگر این شوری آب، آن بود که زمین های زیر کشت از آب های شور مستمند و به تدریج زمین ها تبدیل به شوره زار شده و این روند همچنان ادامه دارد! حال با توجه آن که کارون در حال مرگ تدریجی در اثر شور شدن است و کشاورزان از هم اکنون این سفره باستانی مارپیچ را پذیرفته اند و با درد، احتضار کارون را نظاره گرند، جایی برای جشن و پایکوبی و ساختن قطعات سمفونی برای ارزش گذاری این پدیده باقی می ماند؟
 
فرصت طلبی وزارت نیرو برای پوشیدن این فاجعه عظیمی که از قبل کاملأ پیش بینی می شد، چنین داستانی دراماتیک را که می شد از وقوع آن جلوگیری کرد ، تراژدی می نامیم، مانند رستم و سهراب و رومئو و ژولیت. به نظر می رسد که تراژدی های دست پروده وزارت نیرو دامن دریاچه ارومیه ، رودخانه زاینده رود و تالاب گاو خونی و نیز و رودخانه کارون را رها نکرده است. ولی تفاوت این تراژدی های متعدد و داستان رستم و سهراب در آن است که در قدیم برای لاپوشانی داستان های غم انگیز از طرفند و زدن نعل وارونه استفاده نمی کردند. در حالی که اکنون حتی شکست های مفتضحانه را به صورت پیروزی تلقی می کنند و مثل احداث سد سرا پا شکسته خورده گتوند را یک پیروزی بزرگ وانمود می کنند. و برای آن دستور نوشتن سمفونی را به یکی از هنرمندان برجسته کشور واگذار می کنند.
 
به طور قطع بهتر است به جای سمفونی از Requiem استفاده کرد، که جناب آقای مجید انتظامی می دانند که این یک مرثیه آهنگین است. که در رثای بزرگان (این جا آن بزرگ ، رود کارون است) نوشته می شود. فرصت طلبی و غل و غش وزارت نیرو که به خیال خود یک شکست را با صرف 250 میلیون تومان تبدیل به یک پیروزی کرده !! بگذریم، چه چیز موجب می شود که یک هنرمند شایسته و سرشناس این چنین آلت دست قرار می گیرد و ابزاری می شود در دست کسانی که به هر قیمت در صدد توجیح اعمال خود هستند ولو به قیمت بی اعتبار کردن یک هنرمند بزرگ . فاعتبرو یا اولی الابصار
 
و اما حیف است اگر از این همه اتلاف وقت پندی حاصل نیاید: وزارت محترم نیرو بداند که یک کار غلط را با یک اشتباه دیگر نمی توان اصلاح کرد! اثر سو اشتباه اول (احداث سد گتوند) را نمی توان با ساختن یک سمفونی ولو توسط مجید انتظامی از بین برد و توجیه کرد. آقای مجید انتظامی هنرمند شایسته ایرانی بدانند و متوجه باشند که هنر ایشان به توسط چه کسی و به چه منظور مورد (سو) استفاده قرار می گیرد. جناب آقای انتظامی (پسر) اعتبار جنابعالی در جامعه ایرانی ایجاب می کند تا قبل از پذیرش یک قرار داد مبتنی بر یک پروژه یا پیدایش یک اثر همانند سد گتوند، آن را حلاجی کرده و آخر آنکه:
 
در اول همه کاری تامل اولی تر / بکن وگرنه پشیمان شوی در آخر کار

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه