پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم روز کدام زمین؟

زیست بوم

روز کدام زمین؟

برگرفته از همشهری آنلاین

 

  دکتراسماعیل کهرم

مسافرت با قطار را چقدر دوست دارم. به راستی در مقایسه با سایر وسایط نقلیه، قطار یک سروگردن از همه برافراشته‌تر است.

از نظر ایمنی که به مراتب از تمامی وسیله‌ها مطمئن‌تر است و هیچ وسیله دیگری قابل مقایسه با آن نیست. از نظر زدودن خستگی از تن مسافران نیز قطار به مراتب راحت‌تر است و مسافر حین سفر زمان استراحت، مطالعه، مشاهده فیلم، گوش کردن به رادیو و... را خواهد داشت و لذا زمان سفر سریع سپری می شود؛ آن‌قدر سریع که مسافر هنوز از دیدن دشت و بیایان سیر نشده به مقصد می‌رسد. از نظر بنده همه این مزایا یک طرف، امکان مشاهده طبیعت و طی طریق در مناطق کوهستانی و دشت‌های باز، یک طرف. سفر با هواپیما شما را از بالای ابرها به پرواز در می‌آورد و نمی‌دانید زیر پای شما چه می‌گذرد و اتومبیل هم شما را به یاد قوطی کنسرو و ماهی ساردین می‌اندازد. خسته و کوفته به مقصد می‌رسید و اگر راننده باشید حق مشاهده و لذت بردن از طبیعت را ندارید. بنابراین بنده بنابر عادت معلمی، نمره 19 را برای قطار، 17را برای اتوبوس، 15 را برای هواپیما ونمره مردود را به اتومبیل شخصی تخصیص می‌دهم. راستی یادم رفت که یکی از مهم‌ترین مزایای مسافرت با قطار (شاید هواپیما هم چنین مزیتی داشته باشد)، ملاقات با مردم همسفر، هم کوپه و هم قطاراست.

چندی قبل سفری با قطار دست داد. طبق معمول با حضور بنده نقل محفل به محیط‌زیست احاله شد که البته از طرفی موجب خشنودی است و علاقه‌مندی هموطنان را به مقوله محیط‌زیست نشان می‌دهد ولی از طرف دیگر مانع از آن است که بنده از علم، فضل و تخصص‌های هموطنان خوبم بهره ببرم. به هرحال صحبت از محیط‌زیست، به خصوص محیط‌زیست طبیعی ایران گرامی همیشه دلنواز و دلنشین و گواراست. همیشه برخی از سوال‌هایی که مطرح می‌شود، به‌راستی مملو از نیت خیر اما تهی از هرگونه اطلاع و آگاهی است ؛ مثلا می پرسند: چرا از آب خلیج‌فارس برای آباد کردن و کشاورزی زمین‌های بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان استفاده نمی‌شود؟ تصور می‌کنم که قول بی‌پایه و اساس انتقال آب دریاچه مازندران به استان سمنان و پیشرفت کشاورزی در این استان این خیال واهی را قوت بخشیده که هر آبی را به هرجا می‌توان منتقل و قطب کشاورزی ایجاد کرد!؟

آب مهم است، خیلی مهم ولی کل ماجرا نیست. در استان سمنان خاک هم کمیاب است مثل آب. پاسخ می‌دهم خب آب خلیج‌فارس به مذاق ایرانی شیرین‌تر از عسل است ولی نمک آن بالاست و به درد کشاورزی نمی‌خورد. ادامه می‌دهد: نمی‌توان از کارخانه آب شیرین‌کن استفاده کرد؟ می‌گویم: این کارخانه‌ها برای شیرین کردن حجم کمی از آب ساخته می‌شوند که معمولا برای کشاورزی از آن استفاده نمی‌شود. تشکر می‌کند و از من کمی دور می‌شود. فکر می‌کنم قانع شده ناگهان من را در خیل مسافران پیدا می‌کند و دوان دوان و عرق‌ریزان می‌آید که نمی‌شود هزار تا کارخانه آب شیرین کن در بوشهر نصب کنیم؟ این هموطن عزیز من بچه بوشهر است و میل دارد به هر قیمتی که شده بوشهر را آبادتر ببیند!

هموطن دیگر که اردبیلی است می‌گوید چرا زرافه و کرگدن را به اردبیل نمی آورید تا توریست‌ها به دنبال آنها بیایند؟ نیت‌های خیر را در لایه لایه این پیشنهادها می‌توان دید و گاهی ناگهان یک سوال اساسی و مغزدار که علاوه بر علاقه سؤال‌کننده پشتوانه غنی ذهنی او را نیز می‌رساند:
آقا ما که 365روز خدا، طبیعت را تخریب می‌کنیم و به فکر محیط‌زیست هم نیستیم، واقعا تفاوتی هم می‌کند اگر یک روز را به نام روز زمین یا حیات وحش بنامیم؟ ما با این‌کار چه کسی را می‌خواهیم فریب دهیم؟

این سوال را یک دبیر بازنشسته از اهالی بیهق(سبزوار فعلی) مطرح کرد. همه را به فکر انداخت؛ مدتی سکوت و بعد اظهارنظرهای گوناگون: خب، بالاخره یک روز هم یک روز است. یا اینکه یک حرکت نمایشی است، یعنی آنکه ببینید، به فکر(مثلا) محیط‌زیست ایران هستیم! و دیگر اینکه این یک حرکت نمادین است که البته با نمایشی و فرمایشی متفاوت است (محترمانه‌تر است) و بالاخره اینکه امروزه توجه به محیط‌زیست در جهان مد است و ما هم می‌خواهیم به دنیا نشان بدهیم که ما هم به فکر محیط‌زیست مملکتمان هستیم. تیزبینی و اطلاعات هموطنانمان به‌راستی مایه امیدواری است. چقدر دقیق و عمیق فکر می‌کنند؛ کسانی که حرفه اصلی آنها چیز دیگری است که گاه هیچ ربطی به محیط‌زیست ندارد و شاید هم درجهت تخریب محیط‌زیست فعالیت می‌کنند ولی همه برای محیط زندگی خودشان و فرزندانشان دل می‌سوزانند.

اشکال این‌طور مباحث آن است که انتظار می‌رود حتما در آخر یک نتیجه‌گیری مطمئن چاشنی آن شود و بله درست حدس زدید، این نتیجه‌گیری به عهده بنده است، آخر ناسلامتی بنده کارم همین است.

اما به راستی روز زمین پاک یعنی چه؟ از کجا شروع شد و هدف آن کدام است؟ فایده آن چیست؟ حقیقت آن است که سال‌های 1970 ما انسان‌ها بدجوری به این مادر مهربان، یعنی کره زمین تاخته بودیم. چون منابع جدید و نیز امکانات مکانیکی جدیدی در اختیار بشر قرارگرفته بود تاخت وتاز به عرصه‌های بکر طبیعی با شتاب هرچه بیشتر شدت گرفت. در این زمان بود که یک عده جوان در ایالات متحده آمریکا به فکر برقراری روز زمین افتادند و در یک حرکت نمادین و بسیار زیبا 20میلیون‌نفر در سراسر آمریکا دست یکدیگر را به نشانه همبستگی برای حفظ کره زمین در دست گرفتند. این حرکت به تدریج به سراسر جهان تسری یافت و تبدیل به یک نهضت بین‌المللی شد ولی فایده آن چیست؟ اگر ما در تمام طول سال به تخریب زمین مشغولیم پس نامگذاری یک روز به نام زمین چه تاثیری می‌تواند داشته باشد؟

این نامگذاری‌ها نشانه ارزشگذاری روی پدیده‌ای به نام کره زمین است. کما اینکه نامگذاری یک روز به نام روز مادر، پدر و معلم هم چنین هدفی را دنبال می‌کند. به یاد دارم که چند سال پیش موضوع انشای 20میلیون دانش‌آموز ایرانی محیط‌زیست بود؛ یعنی 20میلیون ساعت تفکر بر زمین و زمینیان. آیا می‌توان گفت که این عمل بی‌تاثیر است؟

سال‌های سال است که بشر در این تفکر است که آیا در فضای لایتناهی، کره دیگری وجود دارد که موجودی (از باکتری گرفته تا موجود هوشمند) در آن زندگی کند؟ تا به حال چنین سیاره‌ای پیدا نشده است؛ یعنی زمین، این زمین زیبا و مظلوم، تنها کره‌ای است که به زیور حیات آراسته است، آن وقت ما انسان‌ها چه بر سر گل سرسبد آفرینش آورده‌ایم؟

روی زمین حدود 5میلیون‌ گونه جانور و گیاه زندگی می‌کنند. روزی نیست که یکی دو گونه (حداقل) منقرض نشوند. از مجموع 5 هزار دوزیست، دو سوم آن ها چنان در لبه انقراضند که فردایی برای آنها متصور نیست. جنگل‌های جهان (و ایران) همچنان در حال آب رفتن و کوچک شدن هستند. با از بین رفتن جنگل‌ها خاک عریان می‌شود و فرسایش پیدا می‌کند( ایران از نظر فرسایش خاک در جهان رتبه اول تا سوم را دارد) و آن وقت در مقابل این همه تخریب‌ها که نمونه آن را در خشک شدن دریاچه ارومیه، بختگان و هامون می‌توان دید، سلاح علاقه‌مندان طبیعت و محیط‌زیست ناب ایران و جهان چیست؟
بنده 6 سال است که مشاور کمیته محیط‌زیست شورای اسلامی شهر تهران هستم.

این کمیته ظرف 6سال گذشته حدود 150 جلسه تشکیل داده است. این جلسات در زمینه موضوعات مبتلا به مربوط به شهر تهران تشکیل شده‌اند. در تمام این جلسات (حدود 400ساعت) همیشه به بن‌بست یا راه‌حل فرهنگسازی و تنویر افکارعمومی برخورده‌ایم؛ یعنی جهان نیاز به فرهنگسازی برای حفظ محیط‌زیست دارد. بنابراین تعیین روز زمین پاک یا روز درختکاری و هوای پاک حرکاتی نمادین ولی بسیار جدی در جهت آگاهی دادن یا اخطار دادن به جهانیان است که بگوییم زمینیان! زمین در خطر است.

مامور قطار در راهرو ندا درداد که ایستگاه بعدی سبزوار، به همین سادگی رسیدیم. نگاه کردم، چندنفر در کوپه ما ایستاده بودند و جمع کوچک ما را وسعت داده بودند. خانمی که ایستاده بود و به این صحبت‌ها گوش می‌داد به دختربچه‌ای اشاره کرد و گفت: من نگران آینده فرزندم هستم. گفتم: خانم، روز زمین پاک، دوم اردیبهشت‌ماه، حتی 10دقیقه هم که شده برای دختر نازنینت در مورد زمین صحبت کن، چراغ‌ها را کمتر روشن کن، آب کمتر مصرف
کن... . یکی از هم قطاران فرمود: ای بابا دلت خوشه برادر، خانه از پای بست ویران است... .

در ایستگاه سبزوار پیاده شدم، چندنفر با دسته‌گل به استقبالم آمده بودند، آخر قرار بود به مناسبت روز زمین پاک برای دانشجویان سخنرانی کنم... .

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید