یادمان
سفر پرمخاطره میراث به شیراز، کار دست گنجینه تاریخ ایران داد
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- یکشنبه, 28 آبان 1391 09:59
- آخرین به روز رسانی در یکشنبه, 28 آبان 1391 09:59
- نمایش از یکشنبه, 28 آبان 1391 09:59
- بازدید: 4947
کتابخانه سازمان میراث فرهنگی کجاست؟ سفرها همیشه خوش یمن نیستند. سفر سازمان میراث فرهنگی به شیراز، نه تنها خوش یمن نبود، مخاطره انگیز هم بود. نخستین تیر ترکش آن هم به کتابخانه این سازمان خورد. کتابخانهای که 20 سال برای ساماندهی آن تلاش شده بود. حالا کسی از سرنوشت این کتابخانه خبری ندارد. هرچند معاون پژوهشکده و رییس این کتابخانه در شیراز میگوید که کتابخانه سرجایش است و باید جلوی دهان یاوه گویان را گرفت!
nike foamposite 2000 black women shoes heels - Blanco - 991 - DJ3180 - Nike Air Max 97 By You Zapatillas personalizables | GUCCI for Women , FaoswalimShops
خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه میراث فرهنگی- طرح اجباری بود. ناگهانی بود. هیچ کس فکرش را نمیکرد که چنین اتفاقی بیفکر و اندیشه بیافتد. اما افتاد. سازمان میراث فرهنگی به شیراز سفر کرد. سفری که برای هیچ کس و هیچ چیز به صلاح و خوش یمن نبود. به خصوص برای گنجینه ملی کتابهای این سازمان که 20 سال برای جمع آوری، نظم و ساماندهی آن زحمت کشیده شده بود.
حالا هیچ کس نمیداند، کتابخانه سازمان میراث فرهنگی کجاست؟ لوییس بورخس، نویسنده آرژانتینی اگر در "کتابخانه بابل"، میتواند از هزارتوهای عجیب منسجم و منظم کتابخانهای به بلندای تاریخ بنویسد. امروز تنها تصویری که از کتابخانه تاریخ و فرهنگ ایران میتوان در ذهن تجسم کرد، تصویری سرگردان از کتابهایی است که این طرف و آن طرف کشیده میشوند. کتابهایی که معلوم نیست، سقف دارند؟در کانتینر امن هستند؟ در شیراز هستند یا در تهران؟
دیگر حتی تصویر نیم بند، چهار پلهای که به زیرزمین ارگ آزادی،منتهی میشد، در هیاهوی این همه آشفتگی در حال محو شدن است. میگفتند که این کتابخانه یکی از غنیترین کتابخانههای ایران است. اسناد مرکزی و تمام مطالعات ارزشمند باستانشناسی و مردم شناسی و سایر پژوهشکدههای سازمان یک نسخهاش به آنجا منتقل میشود. امروز این کتابخانه نه تنها به صورت فیزیکی، بلکه به صورت خاطره و نوستالژی هم درحال زوال است. کتابخانهای که اگر وجود هم دارد، نمیتوان از آن استفاده کرد؟ دیگر این کتابخانه چه مفهومی می تواند، داشته باشد؟
گم شدن اسناد دروغ است، دهان یاوه گویان را باید بست
«کتابخانه سازمان میراث فرهنگی کجاست؟» تماس با سازمان میراث فرهنگی برای استفاده از این کتابخانه راه به جایی نمیبرد. کارمندان این سازمان میگویند که امروز تنها در ساختمان ارگ میتوان به کتابخانه پژوهشکده صنایع دستی دسترسی داشت. کتابخانهای که از خوب روزگار به اصفهان یا شیراز منتقل نشد!
«میرعابدین کابلی»، باستان شناس قدیمی سازمان میراث فرهنگی اما همچون ما در جستجوی کتابخانه سازمان میراث فرهنگی است و میگوید:« من هم خیلی دوست دارم بدانم، مرکز اسناد و کتابخانه مرکزی سازمان میراث فرهنگی که از سال 1285 تا اکنون جمع آوری شده بود، کجاست؟»
او بر این باور است که این کتابخانه سرنوشت نامعلومی پیدا کرده است و این یعنی فاجعه. گم شدن کتابخانه همچون این است که کسی شناسنامهاش را گم کند. چطور بی هویت میشود، وقتی مرکز اسناد هم گم شود، چنین بلایی سر هویت جامعه میآید.
اسماعیلی،معاون پژوهشکده سازمان میراث فرهنگی و مدیریت کتابخانه میراث فرهنگی در شیراز، بحثهای مطرح شده درباره گم شدن برخی از اسناد و مدارک کتابخانه را دروغ محض میداند و درباره اینکه اکنون کتابخانه میراث فرهنگی کجاست؟ به chn میگوید:« اکنون کتابخانه مرکزی در شیراز جمع آوری شده، کتابها در کانتینر هستند و ما تنها مشکل ساختمان داریم. اگر مشکلمان حل شود، کتابخانه را به تهران منتقل میکنیم.»
کتابخانه سازمان میراث فرهنگی، این گنجینه تاریخ و هویت ملی ایران، بنا به گفته های مدیریت کتابخانه اکنون جایی ندارد و همچون بیخانمانان سرگردان است. آیا کتابخانه به جایگاه قبلی خود هم نمیتواند، برگردد؟
اسماعیلی میگوید:«در حال حاضر، در جایگاه قبلی کتابخانه معاونت صنایع دستی ساکن شده است و احتمال دارد که بعد از آن هم به بخش حراست سازمان اختصاص پیدا کند. البته ما درخواست دادیم که ساختمانی که در نزدیک موزه ملی است را به ما بدهند. امیدواریم که زودتر تکلیف آن روشن شود.»
مهدی رهبر، باستان شناس اما کارشناس باسابقه دیگری است که همچون بسیاری از کارشناسان امیدی به این روشن شدن این بلا تکلیفی ندارد.
او به chn میگوید:« متاسفانه کار غیر فنی و غیر میراثی که در انتقال سازمان میراث فرهنگی اتفاق افتاد، به شدت به کتابخانهای که سالها برای انسجام آن زحمت کشیده شده بود، ضربه زد. برخی ها فکر میکنند، کتاب چغندر و هویج است. اما اینطور نیست، برای ساماندهی دوباره این کتابخانه ده ها سال وقت لازم است.»
رهبر هم هیچگونه اطلاعی از وضعیت کنونی کتابخانه و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی ندارد.
نه تنها رهبر، بلکه بسیاری از کارشناسان و کسانی که از کتابخانه میراث فرهنگی استفاده میکردند و بسیاری از دانشجویان این حوزه، خواستار این هستند که در مورد کتابخانه میراث فرهنگی شفاف سازی صورت بگیرد.
رییس کتابخانه میراث فرهنگی در شیراز، میگوید که این کتابخانه موجود است، منتها در کانتینرها.
او تاکید میکند که ما بارها به دادستانی هم گفتهایم که تمام ادعاها مبنی بر گم شدن اسناد دروغی بیش نیست. حتی یک سند از اسناد این سازمان گم نشده است. اگر کسی مدعی است، مکتوب بگوید و درخواست کند. اگر ما آن سند را ارایه نکردیم، مدعی شود. این حرفها را کسانی میزنند که در جستجوی سود و زیانی هستند.
اسماعیلی بر حفاظت دقیق از این اسناد و کتابها اصرار میکند و میگوید:« مدعیان سندی رو کنند، اگر نتوانستیم به آنها ثابت کنیم، دهانشان را باز کنند. اسناد و کتابها در کمال صحت هستند. هرچند که جلوی دهن یاوه گویان را نمیتوان گرفت.»
برباد رفتن گزارشهای باستان شناسی
با این وجود، اطلاعات موثقی در مورد اسناد و گزارشهای باستانشناسی است که هنگام انتقال به شیراز و مرودشت، به دلیل برف و باران بسیار، دچار شرایط بسیار نامناسبی شدهاند. این اسناد و گزارشها با صرف هزینههای کلان و کاوشهای بسیار به دست آمده بود که تکرار آن هرگز امکان پذیر نیست.
اسماعیلی در مورد این اسناد میگوید:« تنها موردی که از کتابخانه مرکزی دچار مشکل شده شاید کتابهای باستان شناسی است. این کتابها به مرو دشت منتقل شده بود به ساختمانهایی که سقف نداشته، هنگام نقل و انتقال هم گویا باران و برف گرفته است. اما تنها ممکن است. این کتابها نم کشیده باشند وگرنه بلای دیگری به سرشان نیامده است.»
به گفته او، این حرفها نیرنگهای باستانشناسان است. آنهایی که دورند و اکنون مشغول به کار نیستند و شروع به جوسازی میکنند.
اسماعیلی همچنین شاکی است از گفتههای برخی از افراد در مورد اینکه ایشان قرار بوده، کتابخانه میراث فرهنگی را به دانشگاه شیراز بدهند.
او درباره این حرف و حدیثها توضیح میدهد:« من هیچ گاه نگفتم که کتابخانه را به دانشگاه شیراز میدهم. اگر تمام کتابهای این کتابخانه پاره شوند، من این کار را نمیکنم. دانشگاه شیراز بخشهای مختلف و کتابهای مختلف دارد. من هیچ گاه کتابخانه بزرگی همچون کتابخانه میراث فرهنگی را به این دانشگاه نمیدهم.»
او در پاسخ به این سوال پس چه تاریخی کتابخانه میراث فرهنگی به تهران باز میگردد، میگوید که من نمیتوانم، تاریخ دقیقی را مشخص کنم. هرگاه به من مکانی دادند، من این کتابخانه را به تهران میآورم.»
کتابخانه را به ساختمان کتابخانه ملی بیاورند
احمد محیط طباطبایی، رییس ایکوم و کارشناس نام آشنای سازمان میراث فرهنگی، وقتی نام کتابخانه میراث فرهنگی میآید، از کتابخانهای نام میبرد که شاید به درستی مردم ایران شناختی از آن ندارند. اما این کتابخانه از معدود کتابخانه هایی است که بعد از انقلاب اسلامی شکل گرفت. کتابخانه منحصر به فرد و غنیای که بسیاری از گنجینههای غنی مردم شناسی و زبان و گویش ها به آن ملحق میشود و هسته اصلی آن را تشکیل میدهد .
به گفته او، 20 سال طول کشید که این کتابخانه توانست، نظم و انسجام پیدا کند. کتابخانهای که مرکز اسناد نیز به آن پیوست و بسیاری از بزرگان همچون ایرج باقری، کتابخانه شخصی خود را به این کتابخانه واگذار کردند و بسیاری از گزارشهای باستان شناسان بعد از کاوش به آنجا ارایه میشد و در اختیار دانشجویان و علاقمندان قرار میگرفت.
محیط طباطبایی میگوید که من از زمانی که کتابخانه جمع شد و رفت، تاسف خوردم، برای اینکه انتقال کتابخانه از نقطه به نقطه دیگر به نفع هیچ کتابخانهای نیست و این انتقال نمیتواند، از آسیبهای جدی در امان بماند.
او امیدوار است که هسته اصلی کتابخانه سالم مانده باشد و اگر به تهران بیاید، به جایگاه اصلی اش، یعنی کتابخانه ملی قدیم که در سی تیر برای این کتابخانه ساخته شده بود، منتقل شود.
اکنون همچنان دوستداران میراث فرهنگی منتظر مشخص شدن شرایط کتابخانه و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی هستند. کتابخانهای که اگر به این سازمان بازنگردد، سازمان باید بی هویت و بی شناسنامه به دنبال جعل شناسنامه جدیدی برای خودش باشد.
فاطمه علی اصغر