آموزش و گردآوري بازيهاي سنتي ضروري است
- ميراث معنوي
- نمایش از پنج شنبه, 06 اسفند 1388 13:57
- بازدید: 3338
خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه فرهنگ و هنر- بازیها نقش مهم و موثری در رشد و پرورش ذهن و زبان كودكان دارند. هر كودك و نوجوانی،همان قدر كه به آموزش و پرورش نیاز دارد،نیازمند تفریح و بازی است.كودكان در قالب بازی می توانند هنر باهم زندگی کردن را یاد بگیرند و از بودن در كنار یكدیگر لذت ببرند.بازی به بچه ها یاد می دهد با بزرگتر از خود،چگونه رفتار كنند و برخوردشان با كوچك ترها چگونه باشد و همه این ویژگی ها در بازی های سنتی ایرانی نهفته است.
بازیهای كه میتوان آنها را به كودكان معرفی كرد؛آن هم به زبانی شیرین و كودكانه:
« نقل و گل و كلوچه
بچهها بریم تو كوچه
بازی امروز ما
بازی گل یا پوچه
گل،تو كدوم مشت ماست؟
هركی بگه،برنده ست
چه بازی قشنگی
پر از نشاط و خنده است»
شكوه قاسمنیا،شاعر كودك و نوجوان در كتاب « بازی ها جورواجورند» كه از سوی نشر پیدایش و با تصاویر علیرضا گلدوزیان منتشر شده ،كودكان را با پنج بازی آشنا كرده است.«گرگم به هوا،كلاغ پر،گل یا پوچ، وسطی و قایم باشك» از جمله بازیهایی است كه با استفاده از سادهترین واژهها به كودكان آموزش داده شده است.
قاسم نیا برای اینكه كودكان را با این بازیها آشنا كند از زبان شعر استفاده کرده.او سالهاست كه برای كودكان شعر میگوید و خوب با جادوی شعر و موسیقی آشناست. شاعر به خوبی میداند كه باید بازیهایی را انتخاب كند كه بچهها همه جا و همه وقت،البته به جز زمان درس و مشق و مدرسه، قادر به انجام آن باشند؛ بازیهایی كه به رایانه و وسایل اینچنین نیازی ندارند و بچهها در دورافتادهترین و فقیرترین روستاها هم میتوانند با كمترین امكانات،این كتاب را بخوانند،بازیهایش را یاد بگیرند و لذت ببرند.
برای قایم باشك بازی و گل یا پوچ و وسطی تو تنها به یك همبازی نیاز داری.كسی هم سن و سال خودت كه با هم بازی كنید و بخندید و بدوید و از همه چیز لذت ببرید و این همان چیزی است كه كودك امروز نباید از یاد ببرد.
علاوه بر كودكان،مربیان و پدر و مادرها هم میتوانند مخاطب این كتاب باشند.آنها هم میتوانند بازیهای این كتاب را یاد بگیرند(البته اگر بلد نیستند چراكه آنچه در این كتاب آمده بازی پدر و مادرهای امروز و كودكان دیروز است) و در قالب شعر به بچههای خود بیاموزند.دیگر بهانهای هم نمیماند كه بنشینیم و داد و فریاد كنیم كه افسوس بازیهای رایانهای پرزرق و برق بودهاند و جای بازیهای سنتی را گرفتهاند یا درذ آپارتمانهای كوچك،فضایی برای اینگونه بازیها باقی نمیماند و بچههای امروز هم نمیتوانند،دور از چشم پدر و مادر،به كوچه و خیابان بروند چراكه خانهها به آپارتمانهای 20 واحدی تبدیل شدهاند و همسایه،همسایه را نمیشناسد... به خدا«كلاغ پر» و «گل یا پوچ» فضای چندانی نمیخواهد...كافی است بر زمین بنشینیم و دست كودك خردسال را در دست بگیریم و با مهربانی طعم بازی و شادی را به او بچشانیم...شاید هم كودكی خود را ورق بزنیم.