یک کارشناس ارشد معماری: هویت آثار تاریخی را ارزشمند میکند
- ميراث معنوي
- نمایش از پنج شنبه, 02 آبان 1392 16:46
- بازدید: 3304
برگرفته از هنر نیوز
به گفته یک کارشناس ارشد معماری تا زمانی که متولیان سازمان میراث فرهنگی نتوانند نقش هویت بخشی آثار تاریخی را در جامعه نشر دهند هرگونه تلاشی برای حفظ آثار با مشکل مواجه خواهد شد.
JuzsportsShops , Achète, vends ou échange les vêtements, chaussures et accessoires que tu ne portes plus ! | Nike
ساناز افتخار زاده - کارشناس ارشد معماری، پژوهشگر معمار ايرانی – اسلامی و سردبير اسبق فصلنامه معماری و ساختمانی - در گفتگو با هنرنیوز اظهار داشت: رسالت سازمان میراث فرهنگی باید این باشد که جوهره اصلی اثر را به صورت زنده ارائه کند و نه این که آثار را در موزهها نگهداری کند.
وی با بیان این که معماری یکی از مهمترین ابزار برای ارائه زنده میراث فرهنگی است، افزود: یعنی باید از سبکها و دورههای مختلف معماری ایران ایده و الهام بگیرد و با استفاده از مواد فرهنگی آن را برای زمان حال به روز کند.
این پژوهشگر معمار ايرانی – اسلامی ادامه داد: آندره گدار و سیحون و بهزاد این کار را انجام دادند. آنها عصاره گذشته را با تکنولوژی امروزی ارائه میکردند که ما حصل آن هویت بخشی و حفظ ملت است.
او با تأکید بر این که دیدن آثار در موزه اهمیت درجه دوم در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری دارد، خاطر نشان کرد: اگر هویت را از یک اثر بگیریم آن اثر تهی میشود. چهار تا خشت و گل چه فرقی میکند برای مصر یا یونان باشد یا برای ایران فرق اینها در هویت بخشی است.
افتخارزداده با اشاره به احداث و تعمیر آرامگاه برخی از بزرگان مانند آرامگاههای فردوسی، ابن سینا و سعدی، و ساخت تندیس آنان و تندیس نادرشاه توسط انجمن آثار ملی گفت: این اقدامات بعد با کمک ایده شناسی و با کمک معماری گذشته برای ملت ایران موقعیتی را به وجود آورد تا افراد با لذت و دقت به دیدن مقبره حافظ و سعدی بروند. این سنگ قبرها اگر هویت بخشی نمیشدند چه اتفاقی میافتاد؟ آیا همین تأثیر را داشتند.
وی اضافه کرد: اگر آثار تاریخی معنایی کاربردیتر نداشته باشند تأثیری هم ندارند و هیچ کس هم برای آن ارزش قائل نیست. وقتی اهمیت و جایگاه مییابند که در زندگی امروز معنا بیابند. در واقع هرگز روح ايرانی قادر به دريافت روح هویتی خود از طریق ساختار معماریهای تقلیدی و به هم ریخته امروزی نیست . روح ایرانی در شهری مثل تهران سرگردان است چون عناصر هویتی خود را نمییابد.چون معانی باطنی ، فلسفه نظری و ساحت وجودیاش را در هیچ یک از المانهای شهری متجلی و نمایان نمیکند.
سردبير اسبق فصلنامه معماری و ساختمانی یادآور شد: خطوط، نقشها و گچ بریهای سنتی، مقرنسهای، مصالح بومی، بافت شهری متعلق به خود را در هیچ جای شهر امروزی نمیبیند و مانند طفلی که مادر خود را گم کرده است از روح هویتی خود فاصله گرفته و بیقرار است.
وی با تأکید بر این که نگهداری صرف اشیا در موزه هیچ کمکی به حفظ میراث فرهنگی نمیکند، افزود: ما هر روز بافت تاریخی و آثار باستانی را به بهانههای گوناگون تخریب میکنیم و با خوشحالی تنها گوشهای از این نشانهها را در موزه نگه میداریم در حالی که هیچ تلاشی برای نزدیکی افراد جامعه و برقراری ارتباط با این عناصر انجام نمیدهیم.در اروپا افراد در بافتهای تاریخی و با اشیا تاریخی زندگی میکنند آنها اشیا کشورهایی
عضو هیات رئیسه گروه معماری سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران با بیان این که قوانین مخدوش و گریز پذیری در حوزه ساخت و ساز شهری وجود دارد، افزود: معرف ویژگیهای فرهنگی و تاریخی هر شهر نمادهای شهری و نماهای ساختمانی و مراکز تفریحی و فرهنگی آن است. اینک نه تنها کوچکترین توجهی به این اصل مهم نمیشود بلکه به دلایل سود اقتصادی زود بازده بیشتر خانههای تاریخی سازگار با فرهنگ و هويت تاريخی شهرهای ایران در معرض تخریب و جایگزینی با برج و پاساژ هستند.
او ادامه داد: وقتی در شهری مانند تهران هر روز باغات تعمداً خشک میشوند و برجها جای آن را میگیرند آیا مسوولان شهری فکری هم به نیازهای معنوی شهروندان میکنند. وقتی مسوولان میراث، شهرداری ، حقوقی، فرهنگی و ... تخریب یک اثر را به گردن هم میاندازند و قانون را به رخ یکدیگر میکشند چه میتوان کرد. آیا مسئولان ارگانهای مختلف این ضرورت را در وجود خود احساس میکنند که اگر نقص قانونی در مورد حفاظت آثار تاریخی و یا طبیعی وجود داشته باشد آنها خود محافظ این آثارباشند یا به وجد آمده در نخستین فرصت تصمیم به ازبین بردن آن میکنند تا به منافع زود بازده برسند؟!
افتخارزاده گفت: سازمان میراث فرهنگی باید به آسیبشناسی این وجه بپردازد و گرنه هر نوع اقدامی عملاً در نطفه خفه میشود چرا که وقتی ضرورت حفظ مشخص نباشد در اولین فرصت باز هم افراد به نقطه نخست باز میگردند و مشتاقانه سعی در از بین بردن آخرین نشانههای باقی مانده میکنند.
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا