جمعه, 02ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی سیوند آقاي بقايي ؛ از عبرت‌هاي عاشوراي لويزان درس بگير!

سیوند

آقاي بقايي ؛ از عبرت‌هاي عاشوراي لويزان درس بگير!

برگرفته از مهار بیابان زایی - محمد درویش

برخي از روزنامه‌هاي امروز پايتخت، به عكس‌العمل حيرت‌انگيز قائم‌مقام سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور در مواجهه با اعلام مخالفت بي‌سابقه‌ي 30 حزب و گروه سياسي كشور با آبگيري سد سيوند پرداختند، كه در نوع خود مي‌تواند بسيار عبرت‌آموز و البته خجالت‌بار باشد.
     آقاي حميد بقايي با بي‌مورد خواندن اين اقدام، اين پرسش را مطرح كردند كه: « اين آقايان و احزاب تا حالا كجا بوده‌اند؟! ‌طرح اين سد 40 سال پيش تهيه و شروع ساخت آن به 10 سال پيش بازمي‌گردد و بسياري از اين افراد و احزاب 10 سال پيش نيز فعاليت داشته‌اند، چرا آن زمان كه ساخت سد شروع شد، مخالفت خود را اعلام نكردند و اكنون در زمان آبگيري، تمام فشارها را به سازمان ميراث فرهنگي مي‌آورند؟!»
     خوانندگان عزيز اين سطور بي گمان بياد دارند كه نظير چنين استدلالي را سال گذشته شهرداري تهران و شخص
دكتر قاليباف نيز مطرح كرد! يعني، هنگامي كه با مخالفت‌هاي گسترده‌ي مردمي در اعتراض به قطع شبانه‌ي بيش از 10 هزار درخت كاج در پارك جنگلي لويزان مواجه شد، اين پرسش را به ميان آورد كه «چرا در موارد مشابه چنين اعتراض‌هايي صورت نمي‌گرفته است؟ و چرا مردم در مواجهه با قطع درختان كن و خرگوش دره و پرديسان سكوت كرده بودند؟!»
     سپس بر بنياد پندارينه‌‌ي (تئوري) توطئه! اين گونه نتيجه گرفتند كه همه‌ي اين مخالفت‌ها ريشه‌ي سياسي داشته و درصدد تضعيف شهرداري تهران و شخص قاليباف هستند! همان گونه كه اينك آقاي بقايي چنين مي‌پندارد و قضيه را كاملاً سياسي تحليل كرده و مخالفت با آبگيري سد را به دشمنان آقاي رحيم مشايي منسوب مي‌كند!
     شگفتا از اين استدلال‌هاي دندان‌شكن و البته شرم‌آور!!
     آقاي بقايي عزيز!
     نخست آنكه بايد بداني اين وظيفه‌ي دستگاه متولي ميراث فرهنگي كشور بوده تا با قاطعيت در برابر چنين تجاوزهايي برخورد كند و با اين استدلال كه چون مردم و احزاب، پيش از اين ساكت بوده‌اند، تقصير شما رفع نخواهد شد. درست مانند اين است كه سازمان جنگل‌ها و مراتع اعلام كند، چون مردم و متخصصان هيچ اعتراضي به تاراج شبانه‌ي مرغوب‌ترين درختان جنگلي هيركاني نشان ندادند، ما هم گذاشتيم تا همسايه شمالي‌مان، هر چه مي‌خواهد، چوب قطع كرده و با خود ببرد!! پس وظيفه‌ي نهاد متوّلي كه به خاطرش از بيت‌المال پول دريافت مي‌كند، چيست؟!
     نكته‌ي دوم اين است كه فرهنگ زيست‌محيطي مردم و توجه ايشان به ميراث‌هاي ملّي و هويت تاريخي خويش را نبايد و نمي‌توان با سال‌هاي گذشته مقايسه كرد. جامعه‌ي جوان و جوياي هويت و پوياي اين بوم و بر نشان داده است كه به خوبي از حقوق خود آگاه بوده و ديگر نمي‌توان به بهانه‌ي توسعه آنها را دور زده و ملاحظات راهبردي‌شان را درنظر نگرفت.
     دست آخر آنكه بسيار متأسفم كه در بين اين احزاب 30 گانه، نامي از جبهه‌ي مشاركت نيست! همان جبهه‌اي كه شعار «ايران براي همه‌ي ايرانيان» سر‌مي‌داد و روز گذشته به حرمت‌شكني رژيم صهيونيستي نسبت به حريم مسجد‌الاقصي رسماً اعتراض كرد، امّا حاضر نشد تا به صف حاميان پاسارگاد و ميراث‌هاي كهن همين ايرانيان بپيوندد! چرا؟!

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه