شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی زبان پژوهی سخنی چند راجع به تحقیق زبان‎های ایرانی رستم‎ جوره یوف

زبان پژوهی

سخنی چند راجع به تحقیق زبان‎های ایرانی رستم‎ جوره یوف

برگرفته از فر ایران

به خوانندگان معلوم است که اصطلاح زبان‎‏های ایرانی منحط به زبان و گویش‎های زبان مستعمل در ایران کنونی نمی‎باشد. تعبیر مذکور مربوط است به همه‎ی زبان‎هایی که امروز در فلات ایران با آن‏ها ایرانی‎نژادان تکلم می‎کنند. مثل فارسی ایران، افغانستان و ماوراء‎النهر و جزیره‎نمای هند، کردی، لوری، گیلانی، پشتو، آسی، تاتی، تالشی، بلوچی، زبان‎های پامیری، یغنابی و غیره. دست‏‎آورد‎های علم زبان‎شناسی اثبات نمود که زبان‎های نامبرده، ریشه به زبان قوم قدیمی با نام آری ـ آریانی دارد. دوره‎ی موجودیت این زبان، تقریبا از هزاره‎ی سوم تا هزار‎ی اول قبل از میلاد ادامه داشته است. ایراتوسفن، جغرافیا‎شناس یونان قدیم ( 267 ـ 192 قبل از میلاد) کشور میان هند و بین‎النهرین را آریان می‎نامد. و اتمولوژی کلمه‎ی ایرانی به صفت فلات قاره‎ی آسیا از کلمه‎ی آری مشتق گردیده است. چنان‎چه کلمه‎ی آری در متون قدیم پارسی، به صورت آیریه و آیریه نام ثبت شده در عبارت آیریا، نام خشتره، یعنی ایران شهر یا کشور ایران، دچار می‎آید. یعنی صدای آ را به ای و ت به ه تبدیل شده‎اند و قسم آم کلمه‎ی مزبور حذف گردیده است. همین طور ایران شهر جایگزین عبارت فوق می‎شود.
تقریبا در هزاره‎ی دوم قبل ازمیلاد اقوام آری به دو دسته، یعنی هند و ایرانی تقسیم می‎شوند. در این خصوص اوستا آثار خطی قدیم‎ترین ایرانیان و ریگ‏ویدا یا ویدا، آثار خطی قدیم‎ترین هندوان، شهادت می‎دهند.
بعدا انقسام و پراکنش خود قوم ایرانی (آریایی) در حدودهای فلات ایران، از هند و چین، بدخشان و قفقاز، بین‎النهرین و آسیای مرکزی ادمه می‎یابد.
به طوری که آثار دوره‎های مختلف شهادت می‎دهند، هنوز در هزاره‎ی اول قبل از میلاد بر اثر پراکنش نژاد ایرانی زبان‎های متفرقه ظهور کردند. و مرور زمان، به تفاوت این گونه زبان‎ها افزوده است. تفاوت‎ها چنان صورت گرفته‎اند که هم اکنون مقرر و معین نمودن تاریخ یکی بودن آن‌ها، سرآغاز پراکنش و تفاوت‎ها، ناممکن گردید. با در نظر داشت تغییرات و تحولات کیفی زبان‎های ایرانی را می‎توان به سه مرحله تقسیم نمود:
1ـ دوران قدیم زبان‎های ایرانی از لحظه‎ی انقسام ایرانیان و هندوان آغاز یافته، تا قرن‎های چهارم و سوم قبل از میلاد ادامه داشته است.
2ـ دوره‎ی میانه‎ی زبان‎های ایران بلافاصله از قرن‎های چهارم و سوم قبل از میلاد آغاز و تا قرن‎های هشتم و نهم میلادی ادامه می‎یابد.
3ـ دوره‎ی نو زبان‎های ایرانی، از قرون هشتم و یا نهم میلادی (قرن دوم و سوم هجری) شروع شده و تا امروز ادامه دارد.
زبان‎های دوره‎ی قدیم و میانه‎ی ایرانی از قبیل اوستایی، پهلوی، پارسی قدیم میانه، مادی، پارتی، سغدی، باختری، خوارزمی، خوتنی، اسکیف، سکایی و سرمتی و غیره، مجموعا زبان‎های قدیم یا زبان‎های مرده‎ی ایرانی نامیده می‎شوند. البته این امر بی‎سبب نیست. زیرا اگر بعضی از زبان‎های مذکور چون مادی، اوستایی، خوارزمی کاملا از بین رفته‎اند، بعضی زبان‎های دیگر به مثل فارسی قدیم، میانه، پهلوی، سغدی، اسکیف و سرمتی، بر اثر پذیرفتن تغییرات کیفی از استعمال خارج شده و جای آن‌ها را زبان‎های جدید گرفته‎اند. مثلا در ادامه‎ی انکشاف به جای زبان فارسی قدیم و میانه، زبان‎های فارسی مستعمل در ایران، افغانستان و ماوراء‎النهر، تاتی، تالشی، گیلانی، جایگزین گردیده‎اند.
ضمنا‎ خاطر نشان کردن لازم است که حجم و سطح تحقیق زبان‎های قدیم ایرانی، خیلی گوناگون می‎باشند، زیرا عده‎ی از این زبان‎ها (اوستایی، فارسی قدیم و میانه، پارتی، سغدی و خوارزمی، سکایی و خوتنی) دارای آثار و نوشته‎های متنوع بوده و از مادی، اسکیف و سرمتی، تنها اسم اشخاص، کلمه‎های جداگانه و نام‎های جغرافیایی باقی مانده‎اند.
یک سطح نبودن یادگار‎ی‎های خطی، در کار آموزش و تحقیق زبان‎های نامبرده شواری‎هایی پیش آوردند که درباره‎اش همان ابتدا، محققین و علمای مغرب و مشرق اظهار نظر‎ها کرده‎اند. در جمله‎ی دانشمندان کشور‎های مختلف شرق شناسان سابق شوروی نیز سهم بارز خود را گذاشته‎اند و نوشته‎های خاصر مختصر تاریخچه‎ی آموزش و تحقیق زبان‎های ایرانی است.
1ـ زبان اوستایی. زبان یادگاری قدیم‎ترین خطی خلق‎های ایرانی‎نژاد، یعنی «اوستا» را زبان اوستایی نامیدند. آن کتاب مذهبی بوده و دارای متن آیات دین زردشتی می‎باشد. قسمت قدیم‎ترین اوستا متعلق به هزاره‎ی دوم قبل از میلاد است. آن تنها در آخر‎های هزاره‎ی اول قبل از میلاد و خاصه در عهد ساسانیان به رسم‎الخط آرامی ثبت گردید. قابل یاد‎آوری است که هنگام به رشته‎ی تحریر کشیدن متن‏ها به آرامی، زبان مزبور، کی‏ها از استعمال افتاده بوده است. هر چند آیه‎ها به نحوی خوانده می‎شده‎اند، کسی به زبان آن مکالمه نمی‎کرد. دست خط‎های اوستا که مورد مطالعه و آموزش محققان قرار گرفته‎اند، مربوط به قرن‎های هفت و هشت هجری می‎باشند و قدیم‎ترین دست خط آن در سال 1678 میلادی خوش نویسی شده است. تحقیق علمی زبان کتاب مقدس از قرن هیجده (دوازده هجری) آغاز می‎یابد.
سال 1771 آنکتیل دیو پرون، دانشمند فرانسه یکی از دست‎ خط‎های اوستا را در هندوستان دریافت نموده، به فرانسوی ترجمه می‎کند و خصوصیات زبانی متن را شرح می‎دهد. بعدا یک گروه زبان‎شناسان (ف. بوپ، ر. راسک، ای. بیورنوف) مواد زبان اوستا را در جریان آموزش زبان‎های هند و اروپایی (به گونه‎ی مقایسه) استفاده بردند.
فر. شپیگل، دانشمند آلمانی طی سال‎های 1802 ـ 1863 در مورد خصوصیات آوایی و شرح لغات اوستا (ترجمه‎ی قسمت‎های واندیداد، ویسپرد ویسنا) اثر سه جلدی تالیف می‎نماید.
در روسیه به طور عمومی آموزش زبان اوستا را پروفسور ک.ا.کوسوویچ در دانشگاه پتربورگ آغاز می‎کند. سال 1861 دانشمند نامبرده کتابی را تحت عنوان «چهار مقاله از زند اوستا» با ترجمه‎، شرح صرفی و ترانسکریپسیون (صورت آوایی) انتشار می‎دهد.
نصوص متن اوستای سال 1864 فر. یوستی، دانشمند آلمانی حاوی لغت و گرامری زبان اوستا بود. یکی از بهترین کتاب به تحقیق اوستا بخشیده شده، کتاب‎های در تحقیق اوستا کتاب تعلیمی و. گیگر، دانشمند آلمانی می‎باشد که سال 1879 منتشر گردیده است.
سال 1892 کتاب ا.و. یاکسون که در آن خصوصیات زبانی اوستا در مقایسه با سانسکریت مورد بررسی قرار داده شده بود، به زبان انگلیسی انتشار می‎یابد.
فر. باتولومی، ایران شناس معروف آلمان در پایان قرن 19، مشغول به تحقیق اوستا می‎شود و در نتیجه، به تالیف سه اثر پرارزشی که میانشان «قاموس زبان ایرانی قدیم» در سال 1940 دارای مقام خاصه است، کامیاب می‎گردد. در اواخر قرن 19 تهیه شدن ترجمه‎ی کامل انگلیسی اوستا همراه با شرح خصوصیات صرفی زبان آن از جانب ج. دارمستیتر در سال‎های 1892 ـ 1893، هم‎چنین تهیه‎ی متن انتقادی اوستا با سعی و کوشش گ. گلدنیر شایان ذکر است.
صف محققین زبان اوستایی در قرن 20، خیلی افزوده شد. چنان‎ چه در آلمان خ. ریخلت، خ. یونکر، ن. خارتیل، خ. هومباخ، در فرانسه ر. بنوینیست، ژ. دیوشن، گیلی من، در انگلستان، و هنینگ، خ. بیلی، گرشیویچ، در لهستان کوریلوویچ، در کشور‎های اسکاندیناوی گ. مورگن سترنه، ا. کریستنسن، ک. بار، خ. نیوبرگ، در هندوستان انکته شرپا، در آمریکا اسمیت و در شوروی سابق ا. ا فریمان، وای،‌آبایف، ای. برتلس، س. ن. سوکولوف و دیگران به حل مسایل گوناگون اوستا، از جمله خصوصیات زبانی آن همت گماریده‎اند. مثلا ر. بنوینیست دانشمند فرانسوی یکی از تالیفاتش را صرفا به تحلیل مصدر زبان اوستا بخشیده است. مستشرق س. ن. سوکولوف در کتاب خود تخت عنوان « زبان اوستایی» (سال 1961) بخش‎های گوناگون صرف، از جمله مصوتها، صامت‎ها، اسم و فعل، عبارت و جملات زبان اوستا را مورد بحث و بررسی قرار داد. کتاب تعلیمی « زبان اوستا» (1964) که متعلق به قلم دانشمند نامبرده است از نخستین کتاب تعلیمی شوروی سابق در این رشته می‎باشد.
در سال‎های 70 ـ 60 قرن کنونی به خزینه‎ی اوستا شناسی دو اثر عالم، یعنی سانکت‎پتربورگی و س. ن. سوکولوف وارد شد تحت عنوان « زبان اوستایی» (1963) و «زبان اوستا» (سال 1972) که اولی دایر به خصوصیات آوایی و صرف و نحو بخشیده شده و بعدی در شرح و تفسیر متن، نصوص با ضمیمه‏ی لغت ارایه گردیده بود.
موضوع اوستا بعدا در کتاب ای. س. براگینسگی « میراث ادبی ایرانیان»، مسکو 1984 نیز بررسی شده است. در آن به ویژه جهت‎های زبانی، آنتروپونیوم و نام‎های جغرافیایی مورد بحث قرار گرفته‎اند.
در این اواخر، ج. م. ستبلین ـ کامنسکی به تفسیر نام رستنی‎ها در اوستا دست زد و کتابی را تحت عنوان « رستنی‎ها در اوستا»، لنین گراد 1986 به طبع رسانید. این‎چنین ترجمه‎ متن روسی اوستا بصفت نصوص در انتخاب این دانشمند سال 1990 در انتشارات معارف شهر دوشنبه به طبع رسید.
2) زبان فارسی قدیم. این زبان منصوب به هزاره‎ی اول قبل از میلاد بوده توسط متن نوشته‎های شاهان هخامنش (قرون 7ـ3 قبل از میلاد) تا زمان ما حفظ گردیده است. از جمله نمونه‎های آن را ما در آثار خطی نوشته‎های میخی اریه رمنه و ارشم(همدان)، کروش (پاسارگاد، نزدیکی شیراز)، دارا (کوه بیستون میان همدان و کرمان‎شاه)، نقش رستم و نوشته‎های کسری اول (سوزه)، نوشته‎های ارتکسرکس اول و غیره دیده می‎توانیم. چنان که در بالا اشاره کردیم، زبان فارسی قدیم با رسم‎الخط میخی ثبت شده است. نخستین مراتبه راجع به خط میخی هرودوت مورخ یونان باستان در قرن چهارم قبل از میلاد یاد‎آور می‎شود. آن تنها از قرن هفده (یازدهم هجری) دقت مسافران اروپایی را که از کشور ایران دیدن می‎کردند، به خود معطوف می‎نمود. سال 1621 یک نفر سیاح ایتالیایی به اسم پترا داله‎وله سطری چند از این عاملات را نوت گرفته و به نیاپول فرستاد. کمی بعد چادرین (سال 1711) کارستین نیبور (سال 1860) بدون سر فهم رفتن ]درک[ مطالب، پاره‎ای از متن را به طبع می‎رسانند. تنها در پایان قرن 18 ک. نیبور و آ. گ. تیخسن به نتیجه‎ای می‎رسند که خط نوشته‎های میخی بایستی از چپ به راست خوانده شود. فریدریش میونتریک نفر دانمارکی تنها مربوط به عهد هخامنشیان بودن سیستم خط میخی را مقرر ساخت. شخصی که واقعا نوشته‎های نامبرده را خوانده توانست، جورج فریدریش گروتیفند، معلمی از گتنگن آلمان بود. او بار اول نتیجه‎ی تحقیق خویش را سال 1802، به جمعیت علمی گتینگن ارایه نمود. با از سر ره برداشته شدن موانع عمده، در نیمه‎ی اول قرن 19 علماء به درک نمودن خصوصیات زبانی متون کوشیدند، ناشران نخستین متون فارسی قدیم را (رائولینسان از انگلستان، بیورنوف از فرانسه، ک. شپیگل، ک. کوسوویچ، تولمان) طبع و نشر نمودند.
تذکر باید داد که در تحقیق زبان فارسی قدیم خدمت تولمان و دکنت، بزرگ است. تولمان سال 1908 کتابی را تحت عنوان« زبان فارسی قدیم» به طبع رساند. این کتاب‎ حاوی ترجمه‎ی انگلیسی، شرح لغات و ترکیب اصوات، صرف و نحو بود.
تحقیق و آموزش زبان فارسی قدیم پس از انقلاب سال 1917 در روسیه با اهتمام دانشمندان ک.گ زالمان ا. ا فریمان، و ای. آبایوف، و. و. استرووه و دیگران صورت می‎گرفت. همزمان تدریس آن در دانشگاه‎های مسکو، لنین‎گراد، باکو، تفلیس، اروان، تاشکند و دوشنبه مقرر گردیدند.
راجع به زبان فراسی قدیم و هم اوستا تحقیقات پروفورسل. گ . گرتسنبرگ ، جالب دقت است. او از این زبان‎‎ها برای حل یک عده مسایل همه زبان‎های هند و اروپایی استفاده می‎کند. ثمره‎ی همین تحقیقات بوده که کتاب «لحن و جدل در زبان‎های هند اروپایی» (لنین گراد، 1982) منتشر گردید.
مسایل زیاد زبان‎های اوستایی و فارسی قدیم به طور همه جانبه مورد نظر تحقیق س. ن. سوکولوف قرار گرفت. آن‎ها را می‎توان در صفحات کتاب «مبانی شناخت زبان‎های ایرانی» (مسکو 1979) پیدا نمود.

3ـ زبان فارسی میانه. این زبان شکل کیفیتا تغییر و تحول پذیرفته‎‎ی همان زبان فارسی قدیم است. سرچشمه‎های آن بیشتر در نمود مختلف خطی محفوظ مانده‎اند.
به زبان فارسی میانه دانشمندان غربی هنوز در آغاز قرن 18 حسن توجه کرده بودند. آنکتیل دیوپرون، محقق فرانسوی اولین بار کتاب « بندهشن» را منتشر می‎سازد. شرق شناس نامبرده به خاطر تحقیق از هند با خود « فرهنگ پهلویک» و « فرهنگ آئیم» را به فرانسه می‎آورد و اسرار خط آرامی آشکار می‎شود.
دستیابی به قرائت خط آرامی، به سولوسترده ساسی، آ.گ. تیخسن، م. هاوگ، ر. ویشت، نیولدکی، آندریاس و دیگران و دیگر دانشمندان امکان تحقیق فراوان علمی داد. نتیجتا « اوستا» با آوانویسی اروپایی از جانب اشپیگل، « ارده ویرف نامغ» از جانب هاوگ، « دین‏کرد» از جانب پ.ب. سنجانا، «کارنامغ»، از جانب ی. ک. آنیتا به طبع رسانیده شدند. به اکثر کتب نامبرده لغات، مختصر صرف و نحو نیز ضمیمه کرده شد. ک. گ. زالمان، ا. برتلمی، ی. بلوخه، از جمله‎ی محققین زبان فارسی میانه در نیمه‎ی دوم قرن نوزده میلادی می‎باشند. در این دوره کتاب ک. گ. زالمان « زبان فارسی میانه» قابل ذکر است. در کتاب نامبرده آوا، لغات، صرف و نحو زبان فارسی در مقایسه با زبان‎های دیگر شرح گردیده است.
هم‌چنین در جلد دوم کتاب « مبانی شناخت زبان‎های ایرانی»، مسکو، 1982 تصویر همه جانبه‎ی زبان فارسی میانه که به قلم و.س. راستورگویوا، و ی. ک. مویاچانوا متعلق است، شامل گردیده. از کتبی که راجع به زبان‎های قدیم ایرانی در تاجیکستان به طبق رسیده است. اثر اردشیر کریم‎اف «نصوص زبان پهلوی» (دوشنبه، 1972) و رستم جوره یوف «اتیمولوژی صد کلمه» (دوشنبه، 1965) را می‎توان نام برد.
البته دوره‎ی بعدی یا فارسی جدید توجه محققان و دانشمندان زیاد جهان و وطنی‎ را به خود جلب کرده است و در رشته‎ی آموزش، تحقیق و تدقیق زبان فارسی کامیابی‎های بزرگ علمی به دست آمده است. همزمان با ادامه‎ی تحقیقات ادامه‎ی تحقیقات دامنه‎دار در باب تاریخ زبان‎های ایرانی نیز ادامه دارند. با وجود همه‎ی این شمار زیاد عالمان و دانشمندان در رشته‎ی زبان‎شناسی و عموما ایران‎شناسی موفق به کشفیات تازه به تازه می‎شوند.

(مردم گیاه ـ گاه‎نامه‎ی علمی و عامه‎ای فرهنگ مردم ـ سال دوم شماره 1ـ2 سال 1994
(1373) ـ چاپ خانه پیوند ـ جمهوری تاجیکستان)

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه