پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست فردوسی و شاهنامه شاهنامه نگاهی بر شاهنامه - سپاه و جنگ در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی

شاهنامه

نگاهی بر شاهنامه - سپاه و جنگ در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی

رضا آقازاده
کارشناس ارشد فرهنگ و زبان‌های باستانی



بارگیری مقاله الکترونیکی «سپاه و جنگ در شاهنامه فردوسی» نوشته روان‌شاد دکتر پرویز ناتل خانلری


دو گذر از اروندرود

در درازنای تاریخ پر فراز و نشیب ایران، رزمندگان ایرانی دو بار با نیت آزادی میهن از اروندرود گذر کردند، گذرکردنی شگفت انگیز. اروند شامگاه دشمنان بسیار ایران و بامداد پیروزی ایرانیان بوده است. یکی از این دوره ها رزم سپاه ایران به فرماندهی فریدون با ذهّاک* و دودیگر رزم ایرانیان در عملیات والفجر 8 است که کارشناسان نظامی این عملیات را یکی از پیچیده‌ترین عملیات‌های نظامی می‌دانند.

در نخستین نبرد سپاه ایران با ساز و کارهای خود به آب اروند می زند تا آن جا که آب تا زین اسب هایشان بالا می آید و در دومین نبرد با ساختن پل معلق از اروند می گذرند.

کارشناسان نظامی معتقدند در طول عملیات والفجر 8 انواع جنگ‌ها اعم از نبرد ناهمگون، دریایی و جنگ شهری دیده می‌شود. اروند رودخانه پیچیده‌ای است با جزر و مد بسیار و نوسانات عجیب جریان آب. پیش از عملیات کارشناسان ماه‌ها مطالعه کردند و حالت‌های مختلف اروند را بررسی کردند. باید برای عبور نیروهای خط‌شکن فکری می‌شد و بعد برای پشتیبانی و عبور بقیه نیروها. غواص‌ها و نیروهای خط‌شکن ماه‌ها آموزش دیدند و مقدمات عملیات فراهم شد. باید تمام فعالیت‌ها محرمانه انجام می‌شد. حتی تا نزدیک عملیات هم بسیاری از رزمنده‌ها و فرماندهان گردان‌ها از عملیات خبر نداشتند. این ناممکن، ممکن شد و سپاه ایران از اروند گذر کرد. این دومین گذر بود.

 اما نخستین گذر:

«آهنگ رزم فریدون ذهّاک را»

فریدون در پی نابودی ذهّاک به نزدیک اروندرود می رسد، رودبانان را درودی می فرستد و از آنان می خواهد تا سپاهش را با کشتی بدان سوی اروندرود ببرند. کشتی بان برای سپاه فریدون کشتی‌ای نمی آورد و به فریدون می‌گوید که ذهّاک دستور داده تا جواز و مُهری درست از من دریافت نکرده‌ای مگذار تا یک پشه هم از آب بگذرد!

فریدون از این سخن خشمناک می‌شود و بدون ترس کمربند کیانی را می‌بنند (تصمیم می‌گیرد) و سوار باره تیزتک خود یعنی گلرنگ می‌شود و به همراه او به اروندرود می‌زند:

فریدون چو بشنید شد خشمناک
از آن ژرف دریا نیامدش باک

هم آنگه میان کیانی ببست
بران بارهٔتیزتک بر نشست

سرش تیز شد کینه و جنگ را
به آب اندر، افگند گلرنگ را

سپاه ایران به پیروی از فریدون کمر رزم بسته و آهنگ اروند می کنند، آب اروندرود آن چنان بود که تا زین اسپان ایران زمین می رسید:

ببستندیارانشیکسر کمر
همیدون به دریا نهادند سر

بر آن باد پایان با آفرین
به آب اندرون، غرقه کردند زین

سپاه ایران با تدارکات نظامی‌اش از اروندرود گذشته و به خشکی می‌رسد روی به بیت‌المقدس می‌نهند که به زبان ایرانی «کنگ دژ هودَجش» می‌خوانند. سپاه ایران ذهّاک را نابود و ایران را آزاد می‌سازد.
چگونگی سپاه کشی، آماده سازی، حمایت از بازماندگان خانواده درگذشتگان... و مسایل دیگری که ما را با  شیوه‌های رزم و پس از رزم در شاهنامه فردوسی آشنا می‌سازد. مقاله ارزشمند «سپاه و جنگ در شاهنامه فردوسی» نوشته روان شاد دکتر پرویز ناتل خانلری به این موضوع پرداخته است.


بارگیری مقاله الکترونیکی «سپاه و جنگ در شاهنامه فردوسی» نوشته روان‌شاد دکتر پرویز ناتل خانلری


* ذهاک در اوستا دهاکَ است. تبدیل د به ذ در زبان های ایرانی انجام شده است و ضحاک معرب این واژه است. ذهاک عرب نبوده ولی سامی نژاد بوده است!

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید