نگاه روز

مرغ همسایه غاز!!

مهدی شمسایی

در هر دوره ای از تارخ شاهد، تکسواری بخشی از این کره خاکی و سردمداری مردمانی هستیم که فرهنگ، زبان، و آداب ویژه خود را دارند .خارج از بحث درباره تحمیل خواسته‌ها (سلطه انگلیس بر هند و...) و یا ارج نهادن به فرهنگ مردمان(رفتار کورش بزرگ در بابل و رفتار کبوجیه درمصر و...) که در اختیار قوم پیروز بوده و است و در تاریخ می بینیم، و جدا از چرایی و چگونگی آن در این جستار در باره رفتار و توانایی پدافند مردمان که از جایگاه فن آوری و پیشرفت در  دوره ای خاص در درجه پایین‌تری قرار دارند می‌پردازیم.

 در جهان امروز ما بخش غربی زمین و سردمدار آنها آمریکا قرار دارد که از دید پیشرفت علمی در جایگاه بالایی قرار دارد با علم بر اینکه این مردمان از لحاظ فرهنگی ،رفتاری متفاوت با خوی و رفتار فرهنگی ما دارند و با آگاهی بر اینکه این کشور تازه تاسیس270 ساله و یا دیگر کشورهای بی ریشه ،تاریخی برای عرضه ندارد، تبدیل به جایگاهی شده است که گروهی از روی سطحی نگری بهشت موعود خود قرار داده اند و حاضر می شوند در کشوری با هویتی دیگر به زندگی بپردازند وبا رفتارهایی ناپسند روبرو گردند (و یا زندگی خوبی و خوشی داشته باشند)کسانی که آزاد از حس خویشکاری و آزادگی درونی تنها در اندیشه ی گذران رندگی خود هستند.اکنون به سخنی درباره جایگاه فرهنگی وپیوستگی تاریخمان از قول بیگانگان می پردازیم

در رویه 114 از جلد یکم یونانیان و بربرها می خوانیم هرودوت به منزله نتیجه گیری تواریخ خود می گوید:ایرانیان به جای زیستن در سرزمینی پر نعمت و تحمل رنج بندگی تر جیح می دهند که در همان کشو ر خشک و خشن بمانند ولی آزاد و فرمانروا باشند

و در سخنی از آرتور پوپ می‌خوانیم:

خلاصه آنکه جهان به ندرت فرهنگی به این اندازه زنده و فعال دیده است.یونان و روم در دوره های تاریخی از لحاظ تعداد ریشه های ثمر بخشی و گسترش دامنه کار آمدی این افکار از ایران فراتر رفته اند.(!)ولی روزگار یونان و روم در مقایسه با روزگار ایران بسیار کوتاه بوده اگر واحد مقیاس را زندگی تاریخی ایران بگیریم یونان جز واقعه ای کوتاه و افتخار آمیز و عظمت روم جز پرده ای از نمایشنامه جهانی نیست.پدیده ای با چنین عظمت در پهنه تاریخ انسان را حیرت زده می کند تاریخ جهان تا زمانی که منابع قدرت ایران کشف و بنیان اندازه گیری نشوند غیر قابل فهم خواهد ماند.

آرتور پوپ-پژوهشی در هنر ایران-اکسفورد1938

به نقل از یونانیان و بربرها-امیر مهدی بدیع-جلد1-رویه28

اکنون با خود بیندیشیم که اگر پس از یورش مقدونیان،تازیان،مغول ها،و...اگر نیاکان ما این میدا ن را تهی می گذاشتند و مبارزه نمی کردند اکنون ما در چه جایگاهی قرار داشتیم؟ 

،ایرانی که بارها پس از یورش مقدونیان و تازیان و...به تعالی رسیده و دوباره سردمدار جهان گردیده است و این بار م این سرو خمیده قد راست می کند تا همگان بدانند سختی ها گذرا هستند ولی ایران مانای ما همیشه پایدار

در این چهار چوب اندیشه است که فردوسی بزرگ می‌گوید:

همه جای ایران سرای من است              که خوب و بدش از برای من است 

 

 چرا که ما هستیم که می توانیم این کشور را دوباره بسازیم و بدی های آن نیز بیرون از ما نیستند ما زمانی پیروز می شویم که دید خود را دگرگون کنیم و نپنداریم که همه چیز در آن سوی مرز ها نهفته است  پیر مغان حافظ شیرازی در یک بیت این سخنان را خلاصه کرده است

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد                         آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد