نگاه روز

«خیاط لندنی» به زودی در کوزه خواهد افتاد

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 70، اسفند 1390، صفحه 14

 

خواهیم بود و تجزیه‌ی بریتانیا را خواهیم دید

می‌گویند در گذشته‌ها، خیاطی در کنار دروازه شهر دکان داشت. او را کوزه‌ای بود که هرگاه جنازه‌ای را از شهر برای خاکسپاری بیرون می‌بردند، ریگی در کوزه می‌افکند. روزی گروهی که جنازه‌ای را برای خاک‌سپاری از شهر بیرون می‌بردند، دکان خیاط را بسته دیدند. یکی از میان گفت: خیاط در کوزه افتاد.

استعمار بریتانیا از کمابیش دویست و پنجاه سال پیش، دست‌اندرکار تجاوز به سرزمین‌های دیگران و تجزیهٔ کشورها شد. در این راستا، شاید بیشترین زیان را بر ملت ما وارد کرد. آنها با پشتیبانی از روس‌ها، در تجزیهٔ سرزمین‌های قفقاز با امپراتوری تزاری هم‌بازند. استعمار بریتانیا، سرزمین افغانستان و بخش‌هایی از بلوچستان و سیستان را از ایران جدا کرد و در تجزیهٔ سرزمین‌های خوارزم و فرارود از ایران، با روسها هم‌داستان بود و... .

اکنون، چندی است که حکومت استعماری بریتانیا، خود در معرض تجزیه قرار گرفته است.

گرچه حکومت بریتانیا توانست پس از سالها، به ظاهر خیزش مردم ایرلند شمالی را که خواهان جدایی از انگلیس و پیوستن به جمهوری ایرلند بودند، تا حد زیادی مهار کند؛ اما مسالهٔ اسکاتلند از گونهٔ دیگری است. حکومت انگلیس با یاری پروتستان مذهب‌های ایرلند که نقش ستون پنجم را برای دولت مرکزی ایفا می‌کردند، این کار را به انجام برد. درحالی که در اسکاتلند فاقد ستون پنجم است.

در حال حاضر، حزب ملی‌گرای اسکاتلند، بیشینهٔ کرسی‌های پارلمان محلی اسکاتلند و در نتیجه دولت محلی را در اختیار دارد.

منطقهٔ اسکاتلند، بخش شمالی جزیرهٔ بریتانیا را تشکیل می‌دهد و از نظر پهنه پس از انگلیس بزرگترین واحد تشکیل‌دهندهٔ پادشاهی متحدهٔ بریتانیاست و دارای جمعیتی بیش از 5/5 میلیون نفر می‌باشد.
اهمیت اقتصادی اسکاتلند، به‌ویژه پس از پیدایش منبع‌های نفت و گاز دریای شمال در سال 1970، بیش از پیش افزایش یافته است و همین مساله نیز باعث افزایش میل جدایی‌خواهی اسکاتلندی‌ها گردیده است.

پادشاهی متحدهٔ بریتانیا که کشورهای انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی را دربر می‌گیرد، حاصل نبردهای خونین و کشتار بسیار از سوی انگلیس‌هاست. در حقیقت باید گفت که پایه‌های این اتحادیه، بر روی کشته‌های بی‌شمار و جنگ و  خونریزی برپا گردیده است، چیزی که به هر حال نمی‌تواند در درازمدت، دوام بیاورد.


«سرگاس اودانل» که تا روزهای پایانی سال 2011، یکی از وزرای کابینهٔ انگلیس بود، در مقاله‌ای در روزنامه دیلی تلگراف، این پرسش را پیش کشیده است که آیا بریتانیا میتواند از فشار فزاینده برای به دست آوردن استقلال، جان سالم به در برد؟
وی بر این باور است که بزرگترین تلاش پیش روی حکومت مرکزی بریتانیا، حفظ وحدت این واحد می‌باشد.
بسیاری از دیده‌بانان مسایل بریتانیا بر این باورند که در صورت جدایی اسکاتلند از بریتانیا، گروه‌های جمهوری‌خواه و ملی‌گرا در ایرلند شمالی و ولز نیز در راه به دست آوردن استقلال مصم‌متر خواهند شد.
مساله‌ای که می‌تواند، تجزیهٔ بریتانیا را شتاب بخشد، کشمکش این کشور با آرژانتین بر سر جزیرهٔ مالویناس است. برخلاف جنگ در کشور بر سر این جزیره که انگلیس توانست با بازی‌های گستردهٔ آمریکا بر ارتش آرژانتین پیروز شود. این بار مساله شکل دیگری دارد. در جنگ پیشین، کشورهای آمریکای جنوبی که بیشتر آنها دست‌نشاندهٔ امپریالیسم آمریکا بودند، خاموش ماندند. در حالی که اتحاد 8 کشور آمریکای جنوبی (آلبا)، در نشست تازهٔ خود به تعلق بی‌چون و چرای جزیرهٔ مالویناس به آرژانتین، تاکید کردند و حتا «چاوز» رییس‌جمهور ونزوئلا اعلام کرد که در صورت بروز جنگ، این کشور در کنار آرژانتین در جنگ شرکت خواهد کرد. همچنین در این جلسه پیشنهاد شد که اعضای اتحادیهٔ آلبا، دولت بریتانیا را تحریم اقتصادی کنند. مهم‌تر اینکه انگلیس امروز، انگلیس آن سالها نیست، چرا که در آستانهٔ ورشکستگی اقتصادی قرار دارد.