نگاه روز

حافظ ایرانی نبوده است که، کورش هم

دکتر جواد رنجبر درخشی لر

خواننده‌ای به نام «محسن نامجو» در برنامه پرگار بی‌بی‌سی سخنانی بر زبان آورد که من قضاوت نمی‌کنم تحت تاثیر چه بوده است. اما کسی که به صراحت می‌گوید حافظ ایرانی نبوده، کورش ایرانی نبوده، ایران نام جدیدی است، ریشه ایرانی وجود ندارد و حرف زدن از ایران را کلهم اجمعین گذشته‌گرایی می‌نامد یا خیلی نادان است یا تحت تاثیر موادی است و یا می‌خواهد خودی نشان بدهد و آلبومی بفروشد و نانی در آورد.
اگر کسی فقط شاهنامه بخواند، یا فقط اوستا و یا فقط بندهش، به راحتی می‌فهمد که ایران به قدمت تاریخ وجود داشته است و اگر ذره‌ای از اندیشه ایرانی بداند می‌فهمد که حافظ و همچنین مولوی و نظامی و خیام و سعدی شاعران اندیشه ایرانی هستند. جدا کردن اینها از هم جدا کردن شیر و شکر است. ادامه نمی‌دهم. بدیهیات را تکرار کردن ملال‌آور است. هر روز که نمی‌شود با صدای بلند گفت: امروز هم خورشید طلوع کرد. اما دو نکته:
اول: ایران آن قدر عزیز و ارزشمند است که هنوز فروختنش برای عده‌ای نان و آب می‌شود. می‌گویند وقتی می‌خواهی دروغ بگویی دروغی بزرگ بگو تا باور کنند. ایران‌فروشی و ایران‌ستیزی مثل خورشیدستیزی چیزی است که همه را متعجب می‌کند. مثلا اگر نامجو بگوید خورشید با نفت روشن می‌شود همه متحیر نگاه می‌کنند که عجب! و قطعا بعدش می‌دوند تا آلبوم او را بخرند تا بیشتر بدانند.
دوم: برخی از ایرانیان مهاجر که برای عیش و نوش و چند دلار بیشتر ایران را ترک کرده‌اند بدجوری کفیگرشان به ته دیگ خورده و در اثر اضطرابهای هولناک غربت دچار هرزه‌گویی و بلاهت شده‌اند.
سخن من به آقای نامجو این است که برادر! این حرفها مزخرف محض است. مثل موسیقی شما. اما بدانید که در ایران جوانان و استادان و نویسندگان و آدم های فرهیخته بی‌توجه به این مزخرفات پیش می‌روند. آینده برای ایرانیانی است که ایران را به چند دلار بیشتر نفروختند.

برگرفته از تاربرگ ملی‌گرایی ایرانی