نگاه روز

جایگاه بزرگان در تقویم عمومی، افکار عمومی و رفتار عمومی!

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 86، سال سیزدهم، اردیبهشت و خرداد 1394، رویه 31


علی محمد (کاوه) آقاعلیخانی


نامگذاری روی روزها در دنیا و همین طور در کشور ما عرف است و البته در بسیاری موارد خیلی هم خوب است و کارکردهایی دارد و بزرگان و مسئولین و اندیشمندان حوزه فرهنگ عمومی در کشورها این کار را برای تمرکز بیشتر افکار عمومی روی موضوعات ویژه انجام می‌دهند تا در زمان خاص کمی بیشتر به موضوعی خاص توجه کنیم :مانند روز جهانی آب (دوم فروردین)، روز زمین پاک(دوم اردیبهشت) روز ملی خلیج فارس(10 اردیبهشت) روز جهانی محیط زیست (15 خرداد)، روز آمار و برنامه‌ریزی (یکم آبان)، روز بهداشت روان(18 مهر)، روز ایمنی در برابر زلزله و بلایای طبیعی (20 مهر)، روز فرهنگ عمومی (14 آبان)، روز کتابخوانی (24 آبان) روز پژوهش (25 آذر) و روزها و مناسبتهای دیگر.

اما در این میان، برخی مناسبتها، ویژه کشور ماست و بر بزرگداشت افراد و بزرگان ایرانی  تمرکز دارد همچون روز بزرگداشت عطار(25 فروردین)، روز بزرگداشت سعدی(یکم اردیبهشت) روز بزرگداشت فردوسی(25 اردیبهشت)، روز بزرگداشت حکیم عمر خیام(28 اردیبهشت) روز بزرگداشت صائب تبریزی(10 تیرماه) روز بزرگداشت سهروردی شیخ اشراق(هشتم امرداد)، روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک (یکم شهریور)، روز شعر و ادب فارسی و روز بزرگداشت استاد محمد حسین شهریار(27 شهریور) روز بزرگداشت شمس (7 مهرماه)، روز بزرگداشت مولوی(8 مهرماه)، روز بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی و روز مهندسی (5 اسفندماه)، روز بزرگداشت پروین اعتصامی(25 اسفندماه) و بسیاری دیگر که خوانندگان فرهیخته خواندنی خود میدانند.

بی هیچ دو دلی به یاد و بر زبان آوردن نام بزرگان در روزهای ویژهای در سال کاری شایسته است واساسا بزرگان هر کشوری که حقی بر دوش ملت دارند باید به نوعی بزرگ شمرده شوند که نامگذاری روزهای سال یا اماکن و معابر شهری میتواند از مصادیق بزرگشماری به حساب آید اما همانگونه که در عنوان این دست نوشته آمده پرسش این است که آیا همین که نام یک میدان را فردوسی گذاشتیم این کافی است و یک نوع خدمت به بزرگمردی چون فردوسی محسوب می شود؟ و یا اگر روزی را در تقویم به نام اندیشمندی همچون سعدی کردیم کار پایان یافته است؟و... و پاسخ البته این است که خیر شایسته است اما کافی نیست چرا که باید دید این برزگان (و البته اندیشههای این بزرگان) چه میزان در اندیشههای عموم جامعه جریان دارد و یا افکار عمومی جامعه، تا چه حد آنها را می شناسد و چقدر به آنها و به شناخت آنها توجه دارد و علاقمند است؟ آیا اگر از هزاران رهگذر خیابان فردوسی و سعدی و عطار و امیرکبیر و مولوی و... بپرسیم دانش و آگاهی خود را نسبت به نام بزرگی که خیابان به نام اوست بگویند، چه دارند که بگویند؟ چه شماری از آنها آگاهی ژرفتری دارند و از جهت گیریهای اندیشهی این بزرگان برداشت درستی دارند و....

موضوع زمانی جالب تر می شود که بخواهیم اندیشه های سترگ این بزرگان را به الگوهای عملی و رفتاری در جامعه پیگیری و پایش کنیم به عنوان نمونه اگر نام بزرگی چون خواجه نصیر را بهانه کردهایم و روزی را به نام مهندسی (اندازه بندی) در گاهشمار همگانی گنجاندهایم و دانشگاهی هم به نام این عزیز کردهایم، چقدر مهندسین ما او را می شناسند و از شیوه تفکر و پژوهــش او آگاهی دارند و چه میزان آن شیوه را «به روز» و بهره میگیرند؟

یا فردوسی بزرگ که با اندیشه و قلم خود برای پاسداشت زبان و فرهنگ ایران، ده­ها سال از عمر و زندگی خود را در مبارزه ای جدی و سنگین گذراند تا ما امروز زبان شیرین و فرهنگ دیرین پارسی را داشته باشیم، چقدر در ذهن و ضمیر ایرانیان به ویژه جوانان نشسته است؟ راستی را چه تعداد از مردم 80 میلیونی ایران می دانند که چنین روزی در تقویم آمده است و چه میزان میدانند چرا؟ و چه میزان از اندیشه فردوسی و کار سترگ او درک درستی دارند و مهم تر این که چه تعداد از ایرانیان سبک زندگی و روحیه میهن دوستی فردوسی را سرمشق و الگوی خود کرده اند یا روی آن دارند.
بی تردید فردوسی یک ایرانی اصیل و میهن دوست بوده است. میهن دوستی میتواند الگوی رفتاری مردمان امروز ایران باشد.
بی تردید فردوسی یک انسان دانش مدار و اندیشمند بوده است. اندیشه ورزی و دانش دوستی میهن دوستی میتواند الگوی رفتاری مردمان امروز ایران باشد.
بی تردید فردوسی یک انسان پژوهشگر و اهل تحقیق بوده است. پرسشگری و پژوهشگری میتواند الگوی رفتاری مردمان امروز ایران باشد.
بی تردید فردوسی یک انسان هنرمند بوده است که هنر خود را با اندیشه تلفیق کرده و شاهکار آفریده است. هنر دوستی میتواند الگوی رفتاری مردمان امروز ایران باشد.
بی تردید فردوسی یک انسان دین مدار و اخلاقی بوده است و در همه گفتار خود بر آن است که انسان ایرانی را به دین و اخلاق رهنمون گردد. اخلاقی بودن به معنای کامل آن میتواند الگوی رفتاری مردمان امروز ایران باشد.
بی تردید فردوسی یک انسان بلندنظر و بزرگ منش بوده است که کار سترگ خود را به انگیزهی ایران دوستی انجام داده است.  بزرگ منشی (دوری از سفلگی) و انتقال این روحیه به فرزند (تربیت درست) از ویژگیهای برجسته اوست. بزرگ­منشی و تربیت درست میتواند الگوی رفتاری مردمان امروز ایران باشد.
و دهها ویژگی سترگ دیگر...
سخن این است که بکوشیم افزون بر داشتن نام بزرگان در گاهشمار عمومی کشور، در تقویم اندیشه و دلمان همواره نام و رفتار و گفتار و سبک زندگی ایشان زنده باشد.