خبر

نوشتارهای خوانندگان – مجله خواندنی شماره 90

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 90، سال چهاردهم، بهمن و اسفندماه 1394، ص 25

حواستان باشد! نام ایران را حذف کرده‌اند

مرضیه حسینی

در خبرها خواندم که در موزهٔ «ریز کشور» قطر، چند اثر هنری به نمایش گذارده شده بود که در میان آنها چند اثر مربوط به دوران قاجاریه وجود داشت که نام ایران از روی آنها، حذف شده‌اند.

این امر به مانند موارد دیگر تجاوز به حقوق ایران، از سوی مقام‌های مسئول، سفارت ایران در محل، با سکوت برگزار گردید و هیچ واکنشی نشان داده نشد.

در این میان بانو مظفری رییس هیات مدیره انجمن هنرمندان نقاش ایران در گفت‌وگو با خبرنگار خدمات هنرهای تجسمی خبرگزاری ایسنا گفت: با دریافت این خبر « به سایت [ دیدارگاه / تارنما ] موزه مراجعه کردیم و متوجه شدیم که نام ایران به صورت ناقص در برخی اثار آمده است و در برخی از آثار هم تنها عنوان قاجاریه نوشته شده و خبری هم از نام هنرمندان نیست ».

البته واکنش انجمن هنرمندان نقاش ایران به مساله بسیار مناسب و لازم است ؛ اما این وظیفهٔ سازمان میراث (یادمانهای) فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پیش از همه سفارت جمهوری اسلامی در قطر است که در این زمینه اقدام کنند که البته مانند همهی موارد دیگر با سکوت و البته « نرمش قهرمانانه » در برابر این مساله ساده نیز واکنشی نشان نخواهد داد. با این مسئولین خداوند رحمی به حال ملت ایران بکند.

***

آلودگی هوا به فراموشی سپرده نشود

محمد آذر آبادی ـ شهروند تهران

دست‌اندرکاران مجله خواندنی

با احترام . بازنشسته فرهنگ و هفتاد و اندی ساله هستم. سالهاست که با مسالهٔ آلودگی هوا از اوایل آذر تا نیمهٔ دی ماه روبه رو هستم. از لحاظ روحی و جسمی خوشبختانه سالم هستم و به قول معروف حواسم به خودم هست، پوزبند می‌بندم، در هوای آلوده برحسب ضرورت از خانه خارج می‌شوم. امروز 19 دی ماه است و چند روزیست در تهران کمابیش بارندگی هست و دیگر آلودگی هوا از سرخط خبرهای صدا و سیما و روزنامه‌ها پاک شده و مانند سال‌های پیش دوباره تب آلودگی هوا فروکش می‌کند تا سال آینده، که امیدوارم اینطور نباشد و با بدبینی به این مهم نگاه نکنیم.

پیشنهاد می‌کنم مسئولین حفظ محیط زیست با بازبینی وضع آلودگی هوا در سالهای پیش که مسلما آمار و سوابق و روزهای اوج آلودگی موجود است، از قبل پیشبینی آلودگی هوا را بکنند و با تعطیلی هر دو سه روزی مدارس مساله را پشت گوش نیاندازند، برای دانشآموز تعطیل شدن مطلوبتر از همه چیز است؛ اما شوربختانه فاصله بین درس، آنها را از یادگیری و آموزش بهینه محروم می‌کند.

حداقل تا زمانی که کاملا آلودگی هوا و واژگونی آن را در روزهای مشخص از بین ببرند و بتوانیم از هوای نسبی پاک استفاده کنیم، پیشنهاد می‌شود. سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری وزارت آموزش و پرورش برای حفظ جان بچه‌های خردسال و دانش‌آموز و نوجوانان دبیرستانی و دانشگاهی، شروع کار تدریس را از 10 ـ 15 شهریور شروع کنند و یک تعطیلی آخر پاییز و اوایل زمستان را جا اندازی کنند و به جای آن تعطیلات تابستانی را به عقب بیاندازند. مثلا تا 15 تیر ماه که نه سیخ بسوزد نه کباب.
بالاخره این هم پیشنهادی است شاید ناپخته ولی میتوان آن را پخت.

***

گوشت برزیلی چرا؟

دکتر دود حاجی زاده دامپزشک خداآفرین آذربایجان شرقی

بنده نزدیک به پانزده سال است که در شهرستان خداآفرین (در استان آذربایجان شرقی) کار دامپزشکی انجام می‌دهم؛ از چند سال پیش بدین‌سوی، دامداران این شهرستان، از هر سوی، دچار تنگناهای بسیار سختی شده‌اند؛ برای نمونه، در سنجش با سال 1389، بهای جو و یونجه که از نهاده‌های خوراکی پایه‌ای دام‌ها یه شمار می‌روند  به سه برابر افزایش یافته است؛ همچنین، حقوق ماهیانه چوپان و بهای داروها و خدمات دامپزشکی و نیز هزینه‌های زندگی دامداران، چند برابر افزایش یافته است. در مقابل، بهای دام هیچ افزایشی نداشته و افزون بر آن، خرید و فروش دامها نیز اندک و نافراخور است. همهٔ اینها، دست به دست هم داده و دامداران بسیاری را وادار به فروش گلهای دامها کرده است؛ برای نمونه، روستایی که در سالهای گذشته، نزدیک به 4000 سر گوسفند و بز داشت، اکنون شمار گوسفندان و بزانش نزدیک به 200 سر است. چنین دامدارانی، با سرمایه به دست آمده از فروش دامها، راهی شهرهای بزرگ میشوند ؛ تا بخت خود را در آنجا بیازمایند!.

دلیل عمده‌ی پریشانی اقتصادی کار دامداران، واردات گوشت از کشورهای دیگر، به ویژه برزیل است ؛ بنا بر آزمایش پخش شده (مجله دنیای کشت و صنعت  شماره 92- رویه 10) در سال 2014 ایران 571/61 تن گوشت گاو از برزیل وارد کرد که چهار در صد افزایش نسبت به سال پیش دارد ؛ البته در زمان پخش آمار یاد شده، هنوز سال 2013 به پایان نرسیده بود. در شهرهای بزرگ و کوچک استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی  که خودشان قطبهای تولید گوشت کشور هستند، تبلیغ فروش گوشت یخ‌زده‌ی برزیلی می شود. و این در حالی است که به گفته‌ی صاحبنظران، گوشت تولیدی ایران، نیازهای کشور را بر آورد میکند!
دانشمندانی که در سازمان دامپزشکی کشور و وزارتخانه‌ها و سازمانهای دیگر، رای به واردات گوشت میدهند، باید پیامدهای دستورهای خود را برآور کنند و باید آگاه باشند که یک دستینه (امضای) ایشان برای واردات چندین هزار تن گوشت، دامداران بسیاری را میتواند ورشکست کند و باری بر روی بارهای سنگین شهرهای یزرگ بیفزاید ؛ نیز، در پی ورشکسنگی دامداران،  کسب و کارهای ریز و درشت بسیاری را که به گونهی سر راست در پیوند با دامپروری هستند، دچار ایستایی و ورشکستگی کند.
بنده دانش اقتصادی چندانی ندارم ؛ اما، در زمانی که که دولت پیاپی سخن از « اقتصاد مقاومتی » و « خود کفایی »، میگوید، چنین واردات گستردهای  که کمر تولید کننده داخلی را میشکند  آشکارا در تضاد با آن سیاست « اقتصاد مقاومتی » است.