زبان پژوهی

واژگان فارسی را به کار گیریم 16

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 71، اردیبهشت و خرداد 1391، ص 50

واژگان برابر فارسی پیشنهادی خوانندگان و شورای نویسندگان «خواندنی»

گویی اراده‌ای سازمان‌یافته و پنهان با پشت‌کار بسیار دست‌اندرکار وارد کردن هر چه بیشترِ واژگان انگلیسی در فارسی است. مددکار این اداره سازمان‌یافتۀ پنهان، وسایل ارتباط جمعی و پیشاپیش همه، صدا و سیما هستند. هر برنامه‌ای را بشنوید و ببینید، در هر گفتگو با مسئولان رده دوم به پایین، مسئولان شرکتهای دولتی، مدرسان دانشگاهی و باید گفت کارشناسان و دانشمندنمایان، انبوه واژگان انگلیسی به کار گرفته می‌شود. حتا برنامه‌ای دربارۀ معماری بود. مجری بر کار خود مسلط بود و دو شرکت‌کنندۀ دیگر هم آگاهی‌های بسیار ارزشمندی از معماری ایرانی در اختیار بینندگان قرار می‌دادند. پس از پخش چند لحظه مستند دربارۀ ایران، شرکت‌کنندۀ سومی هم به جمع افزوده شد که مجری وی را سازندۀ «انیمیشن» معرفی کرد. با خود اندیشیدم که سازندۀ فیلم‌های پویانمایی چه کار به بحث معماری که بعد با خود فکر کردم که هر مجری هم چند «دوست، رفیق، همسایه» دارد. اما این آقا به جای بهره‌گیری از واژۀ زیبای «پویانمایی»، پیاپی از «انیمیشن» می‌گفت و می‌گفت و...
حال در برابر این یورش سازمان یافته بر زبان فارسی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی قرار دارد. سازمانی که به دلیل رودربایستی با ملت ایران، هنوز آن را سرپا نگاه‌داشته‌اند و هیچکس حتا رییس آن هم این سازمان را جدی نمیگیرد. زیرا رییس این سازمان یکی از شغلهای فرعی‌اش، ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.


شیفت = نوبت
آلارم = آژیر
بیوسنسور = زیست حس‌گر
مترو = راه آهن شهری (راهش)
کد رهگیری = شناسه رهگیری
گراندپری (ورزشی) = جایزه بزرگ
ایمیل (رایانه) = رایانپیک
پرتابل = جابجا شونده، قابل جابه‌جایی
توزیع = پخش
راندمان = بازده
پاشنه آشیل = چشم اسفندیار
استتار = پنهانسازی
شیمی = کیمیا
شیمیایی = کیمیاوی، کیمیایی
ویترین = جعبه آینه
تسلیت = دلآرامی
سوس (خوراک، آشپزی) = چاشنی
طعم = مزه
تدریج = رفته رفته
اسپانسر = پشتیبان
ساپورت = پشتیبانی
تیتر = سرخط
کارامل (در شیرینی پزی) = شکر سوخته
نوسان = افت و خیز
ایرلاین = خط هوایی
مجددا = دوباره
ثبت نام = نام نویسی
اتفاق = پیشآمد / رخداد
استحضار = آگاهی
صعب العبور = سختگذر
سوژه = موضوع
سلامت = تندرستی
سیستم = سامانه
دفاع = پدآفند
حمله = آفند
معبر = گذرگاه
معابر = گذرگاهها
تجدید قوا = بازیافت نیرو
نقل مکان = جابه‌جایی
مقایسه کردن = برابر نهادن
ماساژ = مشت و مال
ماساژور = مشت و مال دهنده
والد = پدر
والده = مادر
اخوی = برادر
والدین = پدر و مادر
مفقود = گم شده
اطفای حریق = آتش نشانی / خاموش کردن آتش
مجروح = زخمی
دات (رایانه) = نقطه
پاندول = آونگ
اسلالون (اسکی) = مارپیچ
وان (گرمابه) = آبزن
آدرس = نشانی
بلافاصله = بیدرنگ