شعر

ایران (شعری از مهمان محبت اف بختی)

مهمان محبت اف بختی

 

ایران

از ازل تا به ابد قسمت من ایران است

که نشــانش  پرِ سیمرغ  و دل شیران است

همه گویند که ایران  چه بزرگ است ، بزرگ

این همــه  در سخن  و در خرد پیران است

تا ابد دشمنت ای  کشور زیبا حتی

از بلندای مقام  تو  بسی  حیران است

بخت بد بین  که  میان تو  و  من  فاصله‌هاست

تخت سامان و قباد من  و  تو ایران است

دوستم  قیمت هم‌بستی  و هم ‌دستی  دان

که همین روزی ما از فلک  و دوران است

ره  مهر من  و  تو می‌گذرد از راهی

کز بخارا و  دوشنبه  به  دل  تهران است

یادآوری :

« مهمان محبت‌اف بختی » ، ادیب و اندیشمند برجسته تاجیک و رئیس کنونی اتحادیه نویسندگان تاجیکستان . او در سال ۱۹۴۰ میلادی در روستای « شل » ناحیه «غرم » (رشت کنونی) متولد شد. محبت اف بختی تحصیلات خود را در رشته تاریخ و زبان و ادبیات فارسی تاجیکی  ( دانشگاه آموزگاری دوشنبه ) در سال ۱۹۶۳.م  به پایان رساند و پس از آن ، از دانشکده ادبی گورکی مسکو در ۱۹۷۵.م فارغ التحصیل شد .

اتحادیه ی نویسندگان تاجیکستان که محبت اف بختی ریاست آن را بر عهده دارد ، در واقع مهمترین کانون ادیبان  تاجیکستان است و ۷۵ سال پیش ، در سال ۱۹۳۴میلادی تأسیس شد . این تشکل ادبی در شمار معتبرترین و قدیمی‌ترین مؤسسه‌های فرهنگی تاجیکستان است.   از مهمان بختی آثار گوناگونی به نظم و نثر نشر یافته است و پاره‌ای از آنها جایزه هایی را برای محبت اف بختی به ارمغان آورده است . سروده‌های مهمان بختی از سال ۱۹۶۰ در روزنامه‌ها و مجله‌های تاجیکستان به چاپ رسیده است. وی برای کودکان نیز شعر و داستان نوشته است  . شماری از نمایشنامه‌های رئیس اتحادیه نویسندگان تاجیکستان، در تئاترهای دوشنبه و دیگر شهرها به روی صحنه رفته و برخی از آثارش نیز به زبان‌های گوناگون از جمله زبان روسی ترجمه و انتشار یافته است.

 

منبع: تارنمای ایرانچهر