ادبیات

فردریش نیچه، سعدی و حافظ

برگرفته از فر ایران

دکتر هوشنگ گنجه‌ای

نام سعدی و حافظ، تنها نام متفکران و شاعران ایرانی عهد اسلامی است که در نوشته‌های فریدریش نیچه آمده است.

در مجموعه آثار نیچه در یادداشتی، یک نکته فلسفی از سعدی نقل شده است. ترجمه این نکته فلسفی چنین است:  «سعدی از خردمندی پرسید که این همه «حکمت» را از که آموختی؟ گفت: از نابینایان که پای از جای برنمی‌دارند، مگر آن که نخست زمین زیر پایشان را با عصا بیازمایند.

سعدی در دیباچه گلستان می‌گویند: «لقمان را گفتند، حکمت از که آموختی؟» گفت:  از نابینایان که تا جای نبینند، پای ننهند».

اما نام حافظ، ده بار در مجموعه آثار فردریش نیچه، به چشم می‌خورد. بدون تردید دل بستگی و وابستگی یوهان و ولف گانگ گوته (Johan Wolfgagn Goethe) (1) به حافظ و ستایشی که وی در «دیوان غربی شرق» (West Ostlic Divan)(2) از حافظ و حکمت شرقی او به عمل آورده، در کشاندن نیچه به سوی حافظ نقش بسیار ارزنده‌ای داشته است.

نیچه، فاخرترین فیلسوف غرب، مردی که در پی «دگرگون‌سازی همه ارزش‌ها» است. (3) کسی که به یاری فلسفه چکش، در پی «بت‌شکنی(4)» است و مهم‌ترین گفتار فلسفی خود را از زبان زرتشت و با عنوان «چنین گفت زرتشت» بیان کرده و شاه‌کاری چونان «اراده معطوف به قدرت(5)» را می‌آفریند، با ستایشی ویژه از «حافظ» سخن می‌گوید.

نیچه، همه بزرگان ادب و فلسفه غرب را از عهد باستان تا زمان خود، به زیر سؤال برد و بطلان نظرات آنان را اعلام کرد. نیچه در آغاز، شیفته ریشارد واگنر (Richard Wagner) (6) آهنگ‌ساز بزرگ آلمان بود اما در مرز 40 سالگی که به پختگی کامل رسید، از ریشارد واگنر روی برگرداند و او را سخت به زیر تازیانه‌های کوبنده انتقاد خود گرفت. نیچه، حتا کتابی با عنوان «ضد واگنر(7)» منتشر کرد و موسیقی وی را «یبوست آور» خواند.

اما نیچه که همه بزرگان ادب و فلسفه غرب را به زیر سؤال برد، از دو شرقی، یعنی زرتشت و حافظ به گونه دیگری سخن می‌راند. نام زرتشت و درون مایه اندیشه او را (آن گونه که نیچه او را شناخته بود)، عنوان بزرگ‌ترین اثر فلسفی خود قرار می‌دهد. نیچه در کتاب «چنین گفت زرتشت(6)» از زبان زرتشت سخن می‌گوید.

اما نیچه از حافظ چنان سخن می‌راند که تصویر «ابر مرد(8)»ی که او در پی خلق آن یا به گفته دیگر «انسان آرمانی» نیچه بود.

نیچه، حافظ را در سروده‌ای چنین به تصویر می‌کشد(9):

به حافظ

می خانه‌ای که پی افکنده‌ای

رفیع‌تر است از هر خانه‌ای

و شرابی که در آن انداخته‌ای

نتواند نوشیدن، جهانی

مرغی که ققنوس بود، روزی و روزگاری

کنون، میهمان خانه تست

و آن «موشی» که «کوهی» زاد، روزی

گمان و گوییا، آن هم خود تست

همه‌ی آن‌ها که گفتم هستی و هیچ

تو، هم می‌خانه‌ای،

و هم، جام شراب

تو ققنوسی،

تو کوهی و تو موش

تو در خود می‌شوی، ور جاودانه

ز خود سر می‌زنی، هر دم، هماره

«بلندا»ها ز تو در فکرت آیند

که «ژرفا» را همه تو روشنایی

تو هستی، مایه‌ی مستی مستان

چرا و بهر چیست

ترا، جام و شرابی؟

 

پی نوشت‌ها:

1-             1832-1749 میلادی (1211-1128 خورشیدی)

2-             متأسفانه در اثر برگردان نادرست نام دیوان غربیِ شرقِ گوته، آن را به نام دیوان غربی شرقی؟! می‌شناسند

3-            Der Wille Zur macht (versruch einen Umwertung aller Werte)

4-            Goetzen Daemerung oder wie man mit dem Hammer philosophiert

5-             همان زیرنویس 2

6-             از بزرگان موسیقی آلمان و جهان. وی در بیست ششم مه 1813 در شهر لیپزیک (آلمان) به دنیا آمد و در سیزدهم دسامبر 1883 در شهر ونیز (ایتالیا) در گذشت.

7-            Nietsche Contra Wagner

نیچه، کتاب دیگری به نام «مورد واگنر» Den Fall Wagner هم نوشته است.

8-            Also Sprach Zaratustra

این کتاب، دوبار به زبان فارسی ترجمه شده است. یک بار از سوی آقای عبدالحمید نیرنوری (از متن فرانسه) و بار دیگر از سوی آقای داریوش آشوری خویی و... (از متن انگلیسی). بدون تردید، ترجمه آقای نیرنوری، راه‌گشای برگردان‌های بعدی از نیچه تا امروز می‌باشد.

9-             برگردان شعر از هـ . ط.