دریای پارس

تاریخ و فرهنگ ایران زمین

هشتم دی ماه برابر است با برآمدن سلسله صفاریان و آغاز ایران سالاری رادمان پورماهک «یعقوب لیثت صفاری

 

هشتم دی ماه برابر است با برآمدن  سلسله  صفاریان و آغاز ایران سالاری رادمان پورماهک « یعقوب لیثت صفاری» .
🌹🌹🌹
بعد از تازش تازیان و ممنوع شدن ایرانیان به سخن گفتن به  زبان ملی خود ، یعقوب لیث آغازگر و بنیان گزار  تلاش و جنبشی  بود که به زنده شدن  و بالنده گشتن زبان فاخر  پارسی انجامید و سبب شد تا  بار دیگر  ایرانیان به پارسی سخن بگویند .
 ظهور خداوندگار سخن ، حکیم  بزرگ توس ، فردوسی و افرینش  شاهنامه نتیجه و حاصل کار سترگی بود که یعقوب لیث  آغازید .
پاس  می داریم این روز را و سر بر بارگاه  و جایگاه ی شکوهمند  این بزرگ مردان ایران ساز می ساییم.
روانشان شاد و به سپنتامینو
🌺🌺🌺🌹🌺🌺🌺
https://t.me/beigisinalangroudi

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم دی ۱۴۰۰ساعت 23:46  توسط عبدالله مرادعلی بیگی ( سینا ) لنگرودی  | 

پاینده ایران بیانیه‌ی حزب پان‌ایرانیست به انگیزه‌ی هفتاد و پنجمین سالگرد نجات آذربایجان ( روز گریز ا

پاینده ایران
بیانیه‌ی حزب پان‌ایرانیست
به انگیزه‌ی هفتاد و پنجمین سالگرد نجات آذربایجان ( روز گریز اهریمن )
« هم مرگ بود ، هم بازگشت »  

روز تاریخ‌ساز ۲۱ آذر ۱۳۲۵ ، پیش از رسیدن پای ارتش به تبریز ، مردم تبریز با دست‌ِ خالی ، حکومت یک‌ساله‌ی خیانت و جنایتِ فرقه‌ی دموکرات را با وجود برخورداری از چندهزار به اصطلاح «فدایی » و ارتش تا دندان مسلح ، به فرار واداشتند .
پیشه‌وری و دارودسته ، تا دیروز شعار می‌دادند که « اُولمک وار ، دونمک یوخ » ( مرگ هست ، بازگشت نیست ) ؛ اما خیزش دلیرانه و توفنده‌ی مردم تبریز که از قتل و کشتار ، مصادره و نفی‌بلد ، عوام‌فریبی و بهره‌کشی ظالمانه‌ی فرقه به جان آمده بودند ، نشان داد که « هم مرگ هست و هم بازگشت » .  
روز 21 آذر 1325 ، شیران غران تبریز تنها در دو ـ سه ساعت ، بساط فرقه‌ی ساخته و پرداخته‌ی اتحاد شوروی را درهم پیچیدند . فرقه‌چی‌ها ، با سواری و اتوبوس و پیاده ، روانه‌ی مرز شوروی شدند ، تا در پناه امپراتوری سرخ در جدا قفقاز از میهن ، به زنده‌ماندنِ همراه با بندگی ، ادامه دهند .  
پاینده ایران
21 آذر 1399
دفتر مرکزی حزب پان‌ایرانیست
( هیات اجرایی / هاج )
انجمن ملی تبریز وابسته به :
حزب پان‌ایرانیست ( هیات اجرایی / هاج )

 

 

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و یکم آذر ۱۴۰۰ساعت 12:13  توسط عبدالله مرادعلی بیگی ( سینا ) لنگرودی  | 

بامداد روز 21 آذر 1325 ( روز نجات آذربايجان / روز گريز اهريمن

 

بامداد روز 21 آذر 1325
( روز نجات آذربايجان / روز گريز اهريمن )
 
روز 20 آذر 1325 ،  هنوز سران فرقه‌ي دروغين دموکرات آذربايجان شعار مي‌دادند : « اوفلمک وار ، دونمک يوخ »  
( مرگ هست ، بازگشت نيست ) ؛ اما خيزش مردم تبريز در بامداد روز 21 آذر 1325 ، نشان داد که براي خائنان :
« هم مرگ هست و هم بازگشت » .
 
هنوز پگاه در راه بود
که آذرخشِ خشمِ مردمِ تبريز
تيرگي اهريمني را از هم دريد .
آن‌گاه ، تُندر خروشِ مردمِ تبريز
شهر را لرزاند :  
« هم مرگ هست ، هم بازگشت » .
از نوبر و اميرخيز و خيابان ،
تا سرخاب و شتربان ؛
از چرندآب و درب گجيل ،
تا باغ‌بيشه و شش‌کلان ؛
تا دور دست‌هاي دور ... ،  
تُندر مي‌خروشيد :  
« هم مرگ هست و هم بازگشت  » .             تهران :  21 آذر 1365
🌹🌹🌹🌹🌹
@hotale
https://t.me/beigisinalangroudi

 

 

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و یکم آذر ۱۴۰۰ساعت 12:11  توسط عبدالله مرادعلی بیگی ( سینا ) لنگرودی  | 

بیست ویکم آذرماه ؛  سالروز « نجات آذربایجان » و « روز  گریزاهریمن » فرخنده باد.     *************  ا

بیست ویکم آذرماه ؛  سالروز « نجات آذربایجان » و « روز

گریزاهریمن » فرخنده باد.

 

*************

ای سرایران

 گرامی خاک آذربایجان

هم سرایران تویی

 هم برتن ایران تو جان

جان شیرین همه ایرانیان

دودمان های نشسته بر فلات آریان

کرد و لرو فارس

هم گیلانیان

خوزی و کوچ و بلوچ

و ترکمان

هم خراسانی و مازی

تاجیکان

اصفهانی تا ارانی

وآن دگر هم دودمانان

ازتبار پاکمان

این همه را جان تویی

بادا تو را جان

ازگزند روزگاران

 درامان  

هروجب از خاک تو

دارد نشان از باستان

مهد زرتشتی

 هستی خطه ی آزادگان

دامن سبلان تو

رشک بهشت است درزمین

هم سهندت سربساید آسمان

درهمه دوران تاریخ

 تو بلا گردان ایران بوده ای

یاد تاریخ مانده است

 جانبازیت ،

 درشاه جنگ چالدران

پَهلُو ایرانی و

هم « پهلوانی » ات زبان

درزبان پاک تو

کز باستان دارد نشان

مانده از آن عهد ها

 صد ها هزاران واژگان

شمس تبریز تو را

کس درجهان ماننده نیست

گرچه تو پرورده ای

صد شمس دیگر هرزمان

دررگ ایران  جاری ست

خون بابک های تو

درمصاف با دشمنان

بینی هرآن دم

 زآن نشان

درره ی آزادی ایران

فشاندی جان و تن

زنده شد مشروطیت

با همت ستارخان

عشق تو

ای سرزمین مردخیز قهرمان

شعله ورهست

در دل و جان همه

پیروجوان 

جان ایرانی و

 ایران هم تنت

قوم ایرانی زنامت

سربلند و شادمان

تا ابد پاینده مان

کزجان بماند

جسم و تن هم جاودان 

21/9/58 - لندن

بیگی سینا لنگرودی

https://t.me/beigisinalangroudi

از دفتر: « ایران  وطنم » - انتشارات  سمرقند

 

 

 

 

+ نوشته شده در  شنبه بیستم آذر ۱۴۰۰ساعت 20:49  توسط عبدالله مرادعلی بیگی ( سینا ) لنگرودی  | 

شهرخونین ای توخرم از امید

 

سوم خرداد ماه ، سالروز آزادی خرمشهر خجسته باد

**************************

شهرخونین ای توخرم از امید

خاک تو آمیخته با خون شهید

پورزالی بابکی یعقوب لیث

گیوو گودرز را تو فرزندی رشید

بانوان خطه ات گُردان خط

خط شکن هریک که خود گُرد آفرید

دامنت دشت شقایق های خون

خون ایرانی که از زخمت چکید

لاله های سرخ باغ تربتت

تا به دشت آسمان ها سر کشید

خون غیرت دررگت جاری ست یقین

غیرت از فعل تو بر معنا رسید

با سلحشوری و ایثار تو بود

دشمن ایرانی صدام پلید

با همه لاف و رجز خوانی خود

پیش تو شد خوارو پشت او خمید

در نبرد نور و دیو شب پرست

صبح سرزد پرده ی شب را درید

خون فرزندان تو از مرد و زن

ریخت بر خاکت حماسه آفرید

چشم دنیا یک چنین ایثار را

در همه دوران خود هرگز ندید

در وطن از شور ایثار تو بود

هرکجا عطر شهادت را دمید

نام ایران بار دیگر سربلند

در جهان گردیده از خون شهید

خون حق هرگز نمی خسبد چو آن

در رگ هستی ست جاری بنگرید

ای خوشا سینا که او بهر وطن

جان فدا کرد و شهادت برگزید

2/3/93

#بیگی_سینا_لنگرودی

https://t.me/beigisinalangroudi

از دفتر : « ایران وطنم » - انتشارات سمرقند

 

 

 

 

+ نوشته شده در  دوشنبه سوم خرداد ۱۴۰۰ساعت 11:22  توسط عبدالله مرادعلی بیگی ( سینا ) لنگرودی  | 

از آزادی خرم‌شهر تا آزادی سرتاسر خاورمیانه

پاینده ایران

از آزادی خرم‌شهر تا آزادی سرتاسر خاورمیانه

ملت و مردم ایران ، با آزادی خرم‌شهر در سوم خردادماه ۱۳۶۱ ، شکست کارسازی بر  امپریالیسم شرق و غرب که صدام حسین را به جنگ ایران فرستاده بودند ، وارد آوردند .
با فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۱۳۷۰ ، امپریالیسم شرق ، به انبار متروکه تاریخ سپرده شد و با آفند موشکی بر پایگاه ارتش آمریکا در عین‌الاسد ( قادسیه‌ی صدام ) ، روند زوال امپریالیسم آمریکا ، شتاب گرفت و با شکست دگر بار حکومت غاصب اسرائیل از مردم غزه ، شتابنده‌تر شده است .
آزاد سازی خرم‌شهر ، اغاز فراگشتی بود که در آینده‌ای نه چندان دور ، به زایش خاورمیانه‌ی نوین با محوریت ایران خواهد انجامید .
پاینده ایران
سوم خرداد ۱۴۰۰
دفتر مرکزی حزب پان‌ایرانیست
( هیات اجرایی / هاج 

 

 

+ نوشته شده در  دوشنبه سوم خرداد ۱۴۰۰ساعت 11:21  توسط عبدالله مرادعلی بیگی ( سینا ) لنگرودی  | 

شهرخونین ای تو خرم شهر من

سوم خردادماه ، سالروزآزادی خرمشهر گرامی باد

*********************
شهرخونین ای تو خرم شهر من
معنی گل واژه ی حب الوطن 

چشم دنیا خیره  از  جانبازیت
مانده با انگشت حیرت بر دهن

در جهان شهری چو تو ماننده نیست
ای زخون خود به تن کرده کفن

پیکرت آماج تیر کینه ها
گشته و گردیده ای خونین بدن 

در نبرد اما تو ایستادی چو کوه
خم نکردی سر به پیش اهرمن 

با سلحشوری و ایثار بوده ای 
در دفاع از مام میهن خط شکن 

هروجب خاک تو داده صد شهید
سربه سراز پیروبرنا مرد وزن 

خاک پاکت کربلایی دیگراست
تربت خونین  ابنای وطن 

گر به هرگوشه زخاکت بنگری
بس نشان بینی زایران کهن

جاری خون پهلوانی در رگت 
پهلُو ایران زمینی  تهمتن 

بوده سینا را همیشه  آرزو 
در ره ایران سپارد جان و تن
           3/3/90
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi
از دفتر : « ایران وطنم » - انتشارات سمرقند

 

 

 

 

+ نوشته شده در  دوشنبه سوم خرداد ۱۴۰۰ساعت 11:18  توسط عبدالله مرادعلی بیگی ( سینا ) لنگرودی  | 

بیست وپنجم اردیبهشت ماه ؛ روزبزرگداست  حکیم سخن ، اندیشه و خرد ، فردوسی بزرگ فرخنده باد.

بیست وپنجم اردیبهشت ماه ؛ روزبزرگداست  حکیم سخن ، اندیشه و خرد ، فردوسی بزرگ فرخنده باد.

ای بزرگا  ای خردمند ای حکیم
وی سخن را  تو خداوند و زعیم


ممکن است تصویر ‏‏۱ نفر‏ و ‏نوشتار‏‏ باشد

برشد از تو پارسی بر تخت عاج
ازسخن دادی  ز خورشیدش دیهیم
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

 

 

 

 

+ نوشته شده در  جمعه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 22:1  توسط عبدالله مرادعلی بیگی ( سینا ) لنگرودی  | 

تا که هستی هست و تا خورشید و می گردد زمین

دهم اردیبهشت ماه ، روزملی خلیج‌ همیشه پارس خجسته و همایون باد.
*******************
تا که هستی هست و تا خورشید و می گردد زمین
پس شقایق هست وعشق هست چون که هست ایرانزمین

 


تا به هر بیشه برین خاک کرده اند شیران کمین
هست خلیج فارس بر انگشتر ایران نگین

#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi 

 

 

 

+ نوشته شده در  جمعه دهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 10:44  توسط عبدالله مرادعلی بیگی ( سینا ) لنگرودی  | 

نام‌ها، نخست با خون نوشته شد بر جاي‌ها « نام خليج فارس» 

نام‌ها، نخست با خون نوشته شد بر جاي‌ها « نام خليج فارس» 

عبدالله مرادعلي بيگي (سینا) لنگرودی 

ايرانيان چون در فلات ايران مستقر گشتند، جاي‌ جاي اين پهن‌ دشت فراز آمده (فلات بزرگ ايران)، كوه‌ها،‌دشت‌ها ، رودها ، دره‌ها و درياهاي آن، در همه‌جا ، نام دوده‌ها و تيره‌هاي قوم بزرگ ايراني را بر خود گرفت و قلمروي جغرافيايي زيست ‌بوم هر دودماني از اين قوم ، با نام‌ ورجاوند همان دودمان شناخته گشت . از همان هنگام نيز تاريخ، گستره‌ي بزرگ قلمروي جغرافيايي زيست بوم مشترك همه‌ي اين دوده‌ها و تيره‌ها را يك ‌جا «‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ايران» نام كرد. اين نام‌ گذاري ممكن نشد، مگر با ايثار خون‌هاي بسيار از سوي همه‌ي دوده‌ها و تيره‌هاي قوم بزرگ ايراني . بعدها ، به دوران جهان‌ سالاري دودمان هخامنشي، ‌يعني در دوران وحدت و يگانگي جامعه‌ي بزرگ دودمان‌هاي ايراني، آن نام‌هاي بايسته ، بر سنگ ‌نوشته ‌ها جاودانه گرديد. تا پهنه ی قلمروي نياخاك ايرانيان از ديگران شناخته گردد و مرزهاي آن از هر سو، مرز « ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ايران » باشد با « ‌‌‌‌‌‌‌‌‌انيران». آن نام‌ هاي بر سنگ ‌نبشته كه ثبت دفتر تاريخ است ، سند مالكيت ملت ايران است بر گوشه‌ گوشه‌ي نياخاكي كه نام دوده‌هاي ايراني , از؛ اراني، آذري، كرد، فارس، پشتون، تاجيك، كوچ، بلوچ، … را بر خود دارد . از جمله‌ي آن نام‌هاي ورجاوند كه بر سنگ‌ نوشته‌ها، جاودانه گشته تا هر زمان سند زنده‌ي تاريخ باشد بر حقانيت حضور تاريخي و حاكميت کهن ملي ايرانيان، نام پرشكوه‌ي «‌‌‌‌‌ درياي پارس » و «‌‌‌‌‌‌‌ خليج فارس » است. داريوش بزرگ، شاهنشاه هخامنشي، پس از كندن آبراهه‌ (ترعه) ای كه درياي سرخ را از طريق رود نيل به درياي مديترانه متصل مي‌ساخت، در سنگ نبشته‌اي كه به فرمان او در كنار اين آبراه نصب گرديده بود (1)، در بند سوم اين سنگ‌ نبشته، از درياي پارس اين‌ گونه ياد مي‌كند: «‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ داريوش شاه مي‌گويد؛‌ من پارسي هستم ، از پارس ، مصر را گرفتم. فرمان كندن اين ترعه را دادم، از رودخانه‌اي به نام نيل كه در مصر جاري است تا دريايي كه از پارس مي‌آيد ( درايه : تيه : هچا : پارسا : آيي‌تي ). پس اين ترعه كنده شد. چنان‌كه فرمان دادم و كشتي‌ها از مصر، از وسط اين ترعه به سوي پارس روانه شدند، چنان‌كه ميل من بود.»(2) به‌جز شاهنشاه هخامنشي،‌ تمام مورخان، جغرافي‌دانان و نقشه‌ نگاران باستان، از يوناني و رومي (انيراني)، ‌هنگام نام بردن از درياي جنوبي ايران، آن را با نام درياي پارس ياد كرده‌اند . از جمله ؛ « ‌‌‌هكاتوس ميلتي» (Hakataios Milesios / 473-549 پ‌م) ، اراتوستن (Eratosthenes / 195-347 پ‌م) ،« استرابون »( (Strabon / نيمه نخست قرن اول ميلادي)، معروف به پدر جغرافيا، « كلوديوس پتوله مااوس» (Claudius Ptole Maeus/ قرن دوم ميلادي)، معروف به« بطلميوس» معروف‌ترين جغرافي‌دان عصر باستان و ديگر جغرافي‌دانان آن دوران، همه در نقشه‌هاي جهان‌نماي خود، اين دريا را با نام « ‌‌‌‌سينوس پرسيكوس» (Sinus Persicus) مشخص ساخته‌اند.(3) در زبان لاتين «‌‌‌‌ سينوس پرسيكوس» يعني « ‌‌‌‌خليج فارس ». باز در زبان لاتين گاه نام درياي جنوبي ايران را «‌‌‌‌ ماره پرسيكوم» (Mare Persicum) ثبت كرده‌اند كه به معناي «‌‌‌‌ درياي پارس » مي‌باشد.(4) در عصر شاهنشاهان اشكاني و سپس ساساني ، سراسر سرزمين‌هاي ساحلي دوسوی کرانه ی خليج‌فارس و جزاير آن، از سوي دولت مركزي در قلمروي فرماندهي و اداري فرمانداران پارس قرار داشته است . از اين‌رو گاه مورخان رومي و يوناني درياي جنوبي ايران را يك درياچه داخلي پارسي قلمداد مي‌كرده اند. چنان‌كه: «‌‌‌‌كوين توس كورسيوس روفوس» (Quintus Curtius Rutus) مورخ رومي كه در قرن اول ميلادي مي‌زيست،‌اين دريا را به زبان لاتين « اكواروم پرسيكو» (Aquarum Persico)؛ يعني « ‌‌‌آبگير پارس » خوانده است.(5) « ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فلاويوس آريانوس» (Flavius Arrianus) معروف به « آريان» مورخ يوناني كه در قرن دوم ميلادي مي‌زيست در كتاب تاريخ خود « ‌‌‌آنابازيس» (Anabasis) نام درياي جنوبي ايران را «‌‌‌‌ّپرسيكون كااي تاس» (Persikon kaitas) نوشته است كه به معني «‌‌‌‌خليج فارس»‌ است. در دوران اسلامي، تمام مورخان و جغرافي‌نگاران مسلمان، چه ايراني و چه عرب و عرب زبان ، در آثار تاريخي و جغرافيايي خود، نام درياي جنوبي ايران را « ‌‌‌‌‌بحر فارس» ‌و « ‌‌‌‌‌خليج فارس» نوشته‌اند.

از جمله در قرن‌هاي سوم و چهارم هجري: « ‌‌‌‌ابن فقيه همداني» ‌در « ‌‌‌‌مختصر كتاب البلدان»، « ‌‌‌‌‌ابن رسته» در « ‌‌‌‌الاعلاق النفيسه»، « ‌‌‌‌ابن خردادبه» در «‌‌‌‌‌‌‌‌ المسالك و الممالك»، « ‌‌‌‌بزرگ شهريار رام هرمزي» در « ‌‌‌‌‌‌عجايب الهند»، « ‌‌‌‌‌استخري» در « ‌‌‌‌مسالك الممالك»، «‌‌‌‌ابوزيد بلخي» در « ‌‌‌‌‌‌صُوَر الاقاليم»، «‌‌‌‌‌ مسعودي» در « مروج الذهب و معادن الجوهر»‌ و نيز در كتاب ديگرش « ‌‌‌‌التنبيه الاشراف»، « ‌‌‌‌‌ابن حوقل» در « صوره الارض»، « ‌‌‌‌مقدسي شامي»‌ در « احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم» و ... در قرن‌هاي پنجم و ششم هجري؛ « ‌‌‌‌ابوريحان بيروني» در « ‌‌‌‌التفهيم»‌و نيز در كتاب ديگرش « ‌‌‌‌‌قانون مسعودي»، « ‌‌‌‌‌ابن بلخي» در ‌‌ «فارسنامه» و ... در قرن‌هاي هفتم، هشتم و نهم هجري؛ « ‌‌‌‌زكريا محمد قزويني» در «‌‌‌‌‌ آثار البلاد و اخبار العباد»، « ‌‌‌‌‌ياقوت حموي» در «‌‌‌‌‌‌‌‌معجم‌البلدان»، « ‌‌‌‌‌‌ابوالفداء» در « ‌‌‌‌‌تقويم البلدان»، « ‌‌‌‌‌ابن بطوطه» در « ‌‌‌‌‌ٍسفرنامه ابن بطوطه»، « ‌‌‌‌حمدالله مستوفي» در «‌‌‌‌ نزهه القلوب»، ‌‌‌‌» احمدقلقشندي» در « ‌‌‌صبح الاعشي في كتابه الانشاء» و ...(6) در عصر ما نيز، مورخان صاحب ‌نام عرب ،‌ از جمله «‌‌‌ جرجي زيدان» در اثر مشهور تاريخي خود «‌‌‌‌‌ تاريخ تمدن اسلامي » بر نام « ‌‌‌خليج فارس »‌ براي آب‌هاي جنوبي ايران تاكيد دارد. بايد توجه داشت كه تا قرن دهم هجري، در نزد غالب مورخان و جغرافي دانان مسلمان، پهنه‌ي « ‌‌‌‌‌درياي پارس» بسي وسيع‌ تر از ‌‌‌‌ «خليج فارس » بوده و گستره‌ي آب‌هاي آن همه‌ي درياها ، خليج‌هاي پيرامون شبه جزيره عرب را شامل مي‌شده است. به طوري كه در اكثر آثار تاريخي و جغرافيايي اين دوران، درياي سرخ (درياي فلزوم)، خليج عدن، درياي عرب، درياي مكران و خليج فارس، همه از زبانه‌هاي درياي بزرگ پارس شمرده می شده‌اند. چنان‌ كه گفته شد، جرجي زيدان در تاريخ تمدن اسلامي، ضمن تاكيد بر نام «‌‌‌‌‌ خليج فارس » اين معني را اين‌گونه بيان مي‌كند: درياي فارس نزد آنان (جغرافي‌دانان متقدم عرب [اسلامی و ايراني]) همه‌ي آب ‌هايي كه سرزمين‌هاي عرب از مصب آب دجله در عراق تا ايله [در ساحل درياي سرخ] را دربر مي‌گيرد، احاطه مي‌كند و شامل همه‌ي آن‌هايي بود كه ما اكنون آن‌ها را به عنوان خليج‌فارس، درياي عرب، خليج عدن، درياي سرخ و خليج عقبه مي‌شناسيم.(7)

 پانوشته‌ها: 
1- اين سنگ ‌نوشته كه بر سنگ خاراي سرخ رنگ كنده شده، هنگام كندن كانال سوئز در 33 كيلومتري آن كشف گرديد و به ابعاد 71×167 سانتيمتر است. 
2- فرمان‌هاي شاهنشاهان هخامنشي ـ تاليف رلف نارمن شارپ 
3- نقشه‌هاي جغرافيايي و اسناد تاريخي ـ دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي با همكاري مؤسسه جغرافيايي و كارتوگرافي سحاب ـ تهران 1368 و نيز مجموعه مقالات خليج‌فارس، نام خليج‌فارس، محمد جواد مشكور ـ ص 12 ـ دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي ـ تهران 1369 
4- همان 
5- همان 
6- همان 
7- كشورها و مرزها در منطقه ژيوپليتيك خليج‌فارس ـ پيروز مجتهدزاده ـ ترجمه و تنظيم حميدرضا ملك‌محمدي نوري ـ ص 25 و 26 ـ دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي ـ تهران 1373
  نوشته شده در دهم اردیبهشت ماه سال 1374 خورشیدی ، روز ملی خلیج فارس برای "دیدارگاه (سایت)فر ایران"
#بیکی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

https://www.iranboom.ir/didehban/khalij-fars/1108-namha-khon-khalijfars.html

 

 

 

+ نوشته شده در  جمعه دهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 10:9  توسط عبدالله مرادعلی بیگی ( سینا ) لنگرودی  | 

مطالب قدیمی‌تر