کتاب‌

کتاب و کتاب‌خوانی

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 75، سال یازدهم، فروردین و اردیبهشت 1392، ص 44


گرانی سرسام آور کاغذ و در پی آن، لیتوگرافی، چاپ و جلد سازی، ضربهٔ سختی به کتاب و کتاب‌خوانی بر کشور وارد کرده است، با افزایش بهای کتاب در حد کشورهای اروپایی و آمریکا، از دایره کتابخوانان به سختی کاسته شده است. از سوی دیگر، تغییرات روز به روز بهای کاغذ و ثبات را از بازار نشر گرفته است.

با گرانی هزینه‌های چاپ (کاغذ ، لیتوگرافی،  چاپ و جلد سازی)، ناشران روی به چاپ دیچیتال آورده‌اند که در آن چاپ در حد 20- 10 نسخه هم امکان پذیر است. در این روش، ناشران می‌توانند با افزوده شدن بر هزینه‌های چاپ، بهای پشت جلد را همراه آن افزایش دهند. در این میان هزینه‌های پخش برابر با 40 درصد بهای پشت جلد، باعث گرانی بیش از حد کتاب می‌گردد. افزون بر آن پرداخت بهای کتابها از سوی سازمان پخش  پس از چند ماه، آن هم با یک چک چند ماهه، بیش از پیش بر مشکل‌های ناشران افزوده است. در این میان، سیاستهای ضد «کتاب» اداره کل کتاب و کتاب خوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که بدون هرگونه دودلی، سر چشمه گرفته از نظرات گردانندگان بالای این وزارت خانه است، بر سنگینی بار ناشران افزوده است. البته در این بحث، سخن بر سر ناشران مستقل است، وگرنه ناشران دولتی و برخوردار از خوان گستردهٔ دولت و به گفتهٔ سعدی:

چه بیم از موج بحر آن را                       که باشد نوح کشتی بان

در این وانفسا و درگیری  سخت ناشران، بدون دغدغه و بر خورداری از خزانهٔ مردم، به کار خود ادامه میدهند.

جالب این جاست که در نمایشگاه کتاب که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز نهادهای دیگر در رابطه با این وزارتخانه برگزار می‌کند، به ناشران اجازه نمی‌دهند که کتابهایی که بهای پشت جلد آن تغییر داده شده است، عرضه نمایند. بدین سان با این سیاست در پی آن هستند که امکان باز چاپ آن کتاب را از ناشر گرفته و  عرصه را بر ناشران تنگ کنند. بدین سان ناشران با فروش 10 جلد کتاب به بهای پشت جلد 5-4 سال پیش حتا نخواهند توانست یک جلد کتاب تازه با همان شماره صفحات منتشر کنند  درست است که این کتاب با کاغذ بندی 18-17 هزار تومان تولید شده است و هرگاه کاغذ در همان حد و اندکی گرانتر بود میبایست به بهای پشت جلد همان زمان به فروش میرسید. اما کاغذ بندی 18-17 هزار تومان با 90-80 هزار تومان چه ارتباطی دارد؟ از سوی دیگر در این میان با افزایش بهای کاغذ، هزینه‌های چاپ به شدت افزایش یافته است. لوازم و کالاهای مصرفی مورد نیاز لیتوگرافیها افزایش چشمگیر یافته است. بهای چاپ به دلیل افزایش بهای ماشین آلات چاپ ، مرکب و یدکی‌ها نیز افزوده شده است. جلدسازان نیزبا افزوده شدن بر بهای ماشین‌آلات،مواد مورد نیاز جلد سازی ، ناچار بر بهای خود افزوده‌اند.
بدین سان افزایش بها در مراحل گوناگون نشر، به طرز چشمگیری برروی بهای تمام شدهٔ کتاب، اثر گذاشته است و با افزایش بهای کتاب، بر هزینه‌های پخش ( 40 در صد بهای پشت جلد) نیز بسیار افزوده شده است .
برای مثال کتابی که با شمارگان هزار نسخه، هر نسخهٔ آن 4000 تومان هزینه برداشته است، می‌بایست 68 درصد برای پوشاندن بهای پخش بر بهای پشت جلد بیفزاید تا بتواند کتاب را به بهای تمام شده عرضه کند. از این رو کتابی که هز جلد آن 4000 تومان برای ناشر تمام شده است اگر به بهای پشت جلد 6700 تومان به بازار عرضه شود، تنها هزینه‌های چاپ را پوشش داده است.
البته سازمان پخش کمابیش پس از یک سال با ناشر تصفیهٔ حساب خواهد کرد که در آن صورت ناشر 20 درصد (سود بانکی رسمی ) را زیان کرده است. البته این در صورتی است که مسولان سازمان پخش فراری نشوند، ورشکست نشوند و یا چند درصد کتابهای دریافتی را با جلدهای آب دیده، آفتابدیده و ... به ناشر برنگردانند.
در این میان، وزارت دارایی هم « غوزی بر بالای غوز» افزود و مقرر کرد که گرچه ناشران از پرداخت مالیات معافند؛ اما باید دفتر رسمی مهر و موم (پلمپ) شده داشته باشند. البته اگر وزارت دارایی این دستورالعمل را دربارهٔ ناشران دولتی و بر سر سفرهٔ دولت صادر میکرد، بسیار کار درستی بود؛ اما برای ناشران خرد و ریز تهرانی و شهرستانی، تهیهٔ دفتر، نوشتن دفتر که خود مستلزم داشتن یک نیروی متخصص با دستمزد قابل ملاحظه است، باری است گران و سنگین.
به مثال بالا بازگردیم:کتابی که هر جلد آن برای ناشر 4000 تومان تمام شده و برای پوشش دادن به هزینه‌های پخش باید آن را به بهای 6700 تومان عرضه کند تا تنها هزینه‌های چاپ را پوشش دهد. حال پرسش اینجاست که این کتاب به چه بهایی باید عرضه شود که پرداختهای بابت حق‌التالیف، هزینه‌های دفتری ناشر را تامین کند؛ جدا از آن که فرض بر این است که ناشر باید از راه نشر زندگی خود و خانواده‌اش را تامین کند.
از نظر دور نداریم که در هر افزایش به بهای کتاب برای پوشش این هزینه‌ها، باید 68 درصد برای پخش کتاب بدان افزوده شود. البته هرگاه فاصلهٔ دریافت کتاب از سوی پخش و تصفیهٔ حساب کامل که کمابیش یک سال است ، باید 20 درصد هم به عنوان بهرهٔ پول بدان بیافزاییم.
در آن صورت، هرگاه سود ناشر را از کتابی که هر جلد آن 4000 تومان تمام شده است تنها 1500 تومان در نظر گیریم (که با واقعیتهای کرایهٔ محل، هزینه‌های آب، برق، گاز، تلفن، آمد و رفت و دستمزد و ... ) همخوانی ندارد، بهای پشت جلد به 9240 تومان بالغ میگردد و هرگاه سود بانکی یک سالهٔ سرمایه‌گذاری را نیز بدان بیافزاییم، در آن صورت باید هر جلد کتاب به بهای بیش از 11 هزار تومان به خواننده عرضه گردد که بدون هرگونه دودلی به شدت از شمار خوانندگان می‌کاهد.
البته کتاب مورد مثال ما، کتابی کمابیش با یکصد رویه و اندی بود. هرگاه کتابهای 400 - 300 صفحه‌ای و بیشتر یا کمتر را در نظر گیریم، بهای تمام شده برای ناشر(هزینهٔ تولید کتاب + هزینه‌های بالاسری) بسیار گران بوده و با توجه به کاسته شدن زیاد از دایرهٔ خوانندگان کتاب، جذابیتی نخواهد داشت.
بدین سان با این روند در چند سال آینده، به شدت از شمار ناشران مستقل کاسته خواهد شد و جای آنها را ناشران دولتی و برخوردار از خوان دولت، پرخواهد کرد. از سوی دیگر، مدیریت کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر خلاف تبلیغاتی که به عمل می‌آورد، از ناشران خرده‌پای تهرانی و شهرستانی و حتا ناشران برزگ مستقل، چندان کتاب خریداری نمی‌کند که افزون بر حمایت مالی از آنها، کتابهایش در قفسهٔ کتابخانه‌ها جای گیرد.

چندی پیش مسئولان کتاب و کتابخوانی وزارت خانهٔ مزبور در تلویزیون اعلام کردند که همهٔ طلب ناشران بابت خرید کتاب پرداخت شده است. خوب بود آقایان فهرست بهره‌مندان و عنوان کتابهای خریداری شده و شمار کتابهای خریداری شده (بر پایهٔ مستقل، دولتی و بهرهمند از خوان دولت) را اعلام میکردند تا معلوم میشد که اینها همه «هیاهو» است و ناشران مستقل خرده پای تهرانی و شهرستانی و حتا بسیار ناشران بزرگ تهرانی و شهرستانی از این امر مستثنا هستند.