کتاب‌

معرفی کتاب مهاجرت سوسیالیستی

 نوشته بابک امیرخسروی و محسن حیدریان  / چاپ دوم: 1383 / ناشر: پیام امروز

عقاب علی احمدی

با پیروزی انقلاب سوسیالیستی در کشور روسیه که تاسیس «اتحاد جماهیر شوروی» را در پی داشت، انقلابیان سوسیالیست تبلور و تجلی آرزوهای خود را در قامت نظام سیاسی شوروی و زمامداران آن یافتند. این گرایش، گرایش عمومی بود که سوسیالیست‌های جهان در آغاز از آن برخوردار بودند، از چین در شرق تا دموکراسی‌های غربی اروپایی که وارث میراثی گرانقدر از مبارزه با قدرت‌های خودکامه بودند. در این میان، با کمال شگفتی، نخستین کسانی که خطر این گرایش را از راه دقیق شدن در رفتار دولت سوسیالیستی روسیه با دیگر انقلابیان هم‌فکر دریافتند ایرانیان بودند: در سال 1327، گروهی از روشنفکران عضو حزب توده به رهبری خلیل ملکی، انشعاب خود از حزب توده را  که عملاً به دست دولت روسیه در جهت برآورده شدن منافع و اهداف فوری شوروی در ایران تاسیس شده بود، اعلام داشتند. هرچند این انشعاب با فشار خرد‌کننده دولت روسیه و هواداران توده‌ ای آن در ایران، از ادامه راه بازماند گرایش به استقلال و خودسری را در میان گروهی از مارکسیست‌های ایرانی گسترش داد. انشعاب‌ های دیگری که پس از این انشعاب روی دادند، هر یک بخشی از مسائل پشت پرده رابطه حزب توده با اتحاد شوروی را فاش ساختند.
پس از انشعاب مارکسیست‌های ایرانی، در یوگسلاوی گرایش استقلال خود را نمایاند و در دوره‌های بعد در ایتالیا، مجارستان، چکسلواکی و دیگر کشورهای جهان در برابر گرایش‌های توسعه‌طلبانه‌ی حزب کمونیست شوروی واکنش نشان داده شد. این تا به آنجا پیش رفت که زمامداران کمونیست شوروی، تزارهای سرخ نامیده شدند.
در دوران جنگ سرد، دستگاه سیاسی اتحاد جماهیر شوروی با توسل به همه‌ی شیوه‌های ممکن می‌کوشید احزاب کمونیست جهان را به دست‌نشاندگانی در جهت برآورده ساختن امیال کشور و ملت روسیه تبدیل کند. در این راستا، کار سرکوب کمونیست‌‌های مستقل در سراسر جهان در دستور کار قرار گرفت: کشتار نسل اول و دوم انقلابیان کمونیست ایرانی، اعدام چند هزار نفر از اعضای ارتش لهستان به هنگام پیشروی نیروهای شوروی به سوی برلین در جنگ جهانی دوم، راهزنی در حق جمهوری‌خواهان اسپانیا و به غارت بردن طلاهای پشتوانه اقتصاد این کشور، لشگرکشی به چکسلواکی و مجارستان برای سرکوب جریان‌های چپ مستقل این دو کشور، همدستی با آمریکا و انگلستان در کودتا علیه دولت ملی مصدق، بی‌مسئولیتی در برابر حزب کمونیست شیلی و کودتا  علیه آلنده و... از جمله اقداماتی بود که اتحاد جماهیر شوروی دو هدف را از آنها دنبال می‌کرد:
1- انهدام گرایش به استقلال و خودسری درمیان ملت‌ها
2- معامله با جهان سرمایه‌داری برای دستیابی به اهداف و نیازهای فوری خود.
کتاب «مهاجرت سوسیالیستی و سرنوشت ایرانیان» که حاصل کوشش‌های دو تن از اعضای سازمان‌های سیاسی سوسیالیستی ایران در دوره معاصر است، در بر گیرنده تاریخچه 63 ساله ( 1362-1299) مهاجرت اعضای سازمانهای چپ ایرانی به جهان سوسیالیسم است. در این تاریخچه چهار دوره مهاجرت بررسی شده است: 1- مهاجرت اعضای حزب عدالت (1299)، 2- مهاجرت اعضای فرقه دموکرات آذربایجان (1325)، 3-  مهاجرت اعضای حزب توده (1332)، 4-  مهاجرت اعضای حزب توده و سازمان فداییان خلق (اکثریت). نویسندگان با گفت‌وگو با بازماندگان مهاجران ایرانی در شوروی سابق و بررسی اسناد بر جای مانده از محاکمات آنها در دادگاه‌های رژیم کمونیستی، تصویری حیر‌ت‌انگیز از بی‌عدالتی‌ها و ستم‌گری‌های رژیم کمونیست روسیه شوروی به دست داد‌ه‌اند.
فصل دوم این کتاب به بررسی وضعیت پناه‌جویان آذربایجانی هوادار فرقه‌ی دموکرات در شوروی اختصاص یافته است و توضیحات مفصلی در این رابطه و عاقبت آنان می‌دهد.
انتشار این کتاب را که نشانه‌ای از بازنگری کارنامه‌ی جریان چپ وابسته در ایران و توجه به اهمیت مسائل ملی و جایگاه ملت است، به فال نیک می‌گیریم و خواندن آن را به همه‌ی جوانان ایران پیشنهاد می‌کنیم.

***********

نوشته‌ی بالا قسمتی از مجله‌ی آذر است که بوسیله‌ی انجمن ایران‌شهر در آذر85 آماده شد.