گردشگری

شاهچراغ، یادگاری 1000 ساله

از عمر ساخت اولین بنای شاهچراغ بیش از 1000 سال می‌گذرد. هربار این بنا با دیگر آثار شهر شیراز گرفتار زلزله شدند، اما مردم شاهچراغ را تنها نگذاشتند و دوباره آن را ساختند.

LTB - JuzsportsShops | Latest Nike Dunk Low "Grey Fog" White/Grey Fog 2021 For Sale DD1391 - 103 - 2011 nike air mag price india live cricket free

آرامگاه شاهچراغ شیراز از معدود بناهای تاریخی است که کمتر مورد تخریب و فرسایش عوامل طبیعی و انسانی قرار گرفته که بی شک داشتن وجهه مذهبی این عمارت در سالم ماندن آن اصلی ترین نقش را داشته اشت.

شاهچراغ


 
این آرامگاه متعلق به دو تن از برادران امام هشتم شیعیان، امام رضا (ع) است که در زمان حیات ایشان قصد کردند همراه با گروه زیادی از خویشان و پیروان، از طریق بصره به خراسان رفته و با امام رضا (ع) دیدار کنند.
 
وقتی کاروان آنان به نزدیکی شیراز رسید، حاکم فارس که از گماشتگان مأمون عباسی و مردی سفاک و خونریز بود، همراه با لشگر انبوهی در برابر آنان قرار گرفت و مانع ادامه سفرشان شد.
 
در همین زمان بود که امام رضا (ع) در خراسان به شهادت رسید و خبر آن در همه جا پیچید. بنابراین برای برادران امام (ع) و همراهانشان دیگر دلیلی برای ادامه سفر وجود نداشت اما گویا حاکم فارس به هر روی قصد کشتار و جنگ داشت و به همین علت آنطور که برخی از مورخین نوشته‌اند، در دو فرسنگی شیراز جنگی خونین میان آنان در گرفت.
 
در این جنگ، برادر بزرگتر امام رضا (ع)، احمد بن موسی کاظم به طرز ناجوانمردانه‌ای کشته شد. گفته شده او پس از یک نبرد طولانی برای مدت کوتاهی به استراحتگاه رفت تا نفسی تازه کند اما در آنجا او را از پشت به ضرب شمشیر به شهادت رسانده، آنجا را ویران کرده و وی را زیر آوار مدفون ساختند که به اعتقاد خیلی ها همانجایی است که امروز آرامگاه شاهچراغ قرار دارد.
 
اما برادر دیگر امام (ع) به نام محمد بن موسی از مهلکه جان سالم به در برد و به شیراز رفت. او تا پایان عمرش در این شهر مخفیانه زندگی کرد و به کار کتابت قرآن مشغول بود. بنا به اقتضای نوع زندگی ایشان، زمان و چگونگی مرگ او به درستی مشخص نیست اما آرامگاهش با فاصله اندکی از برادر بزرگترش در محل شاهچراغ واقع شده است.
 
بنای آرامگاه
بنای اولیه آرامگاه، به دوره سلجوقیان باز می گردد. در این زمان اتابکان در فارس حکومت می‌کردند و ارادت ویژه‌ای به شاهچراغ داشتند. آنان برای برپایی این آرامگاه هزینه‌های زیادی صرف کرده و گنبد و بارگاه زیبایی برایش ساختند.
 
گسترش و بهسازی این عمارت تقریباً دو قرن بعد، از سوی مادر ابواسحاق اینجو، حاکم فارس، صورت گرفت. او علاوه بر آنکه گنبد بلندتری برای امامزاده ساخت، مدرسه بزرگی نیز در کنار آن بنا کرد.
 
مادر شاه که ملکه تاشی خاتون نام داشت، همچنین زمین‌های اطراف آرامگاه و مغازه‌های زیادی را در بازار نزدیک به حرم، وقف آستان شاهچراغ کرد. او همه مراسم مذهبی _ چه جشن و چه عزاداری _ را در آنجا برگزار می کرد و غذای نذری می داد.
 
پس از مرگ تاشی خاتون شاهچراغ همچنان رونق خود را حفظ کرد و این تعزیز و تکریم تا دوره‌های صفویه و افشاریه همچنان باقی ماند. از جمله اقداماتی که نادرشاه افشار برای شاهچراغ انجام داد باید به خرید قندیل 720 مثقالی اشاره کرد که از طلای خالص و زنجیرهای نقره ساخته شده بود.
 
نادرشاه نذر کرده بود که اگر در جنگ با افغان ها به پیروزی برسد چنین کاری را برای شاهچراغ انجام دهد. البته امروز وقتی وارد حرم شاهچراغ می‌شوید دیگر خبری از آن قندیل باشکوه نیست؛ چراکه تقریباً یک سده پس از نصب قندیل در سال 1239 ه. ق. زلزله شدیدی در شیراز اتفاق افتاد و به نوشته کسانی که این واقعه را از نزدیک دیده بودند، همه شهر با خاک یکسان شد.
 
پس از آن در اقداماتی که برای بازسازی شهر صورت گرفت، قندیل اهدایی نادرشاه نیز فروخته و صرف بازسازی آرامگاه شاهچراغ شد.
 
در دوره قاجار تدابیر دیگری مانند تغییر در جنس مصالح و بالاتر بردن سطح بقعه از سطح زمین، اندیشیده شد تا در مواقع اینچنینی بنای آرامگاه آسیب نبیند، اما این اقدامات نیز در برابر زلزله دیگری که در سال 1269 ه. ق. شیراز را لرزاند، چندان مؤثر واقع نشد و گنبد آرامگاه دوباره فرو ریخت. هرچند به همت قاجارها، این خرابی به یک سال نکشید و گنبد آن بار دیگر بازسای و افراشته شد.
 
از آن زمان به بعد رفته رفته ایجاد آثار هنری مانند کاشی‌کاری، آیینه کاری و معرق در فضای حرم رو به فزونی گذاشت.
 
56 سال قبل نیز به جای گنبدی که قاجارها ساخته بودند، گنبد دیگری از بتون آرمه برای شاهچراغ ساخته شد. این اقدام از سوی انجمن آثار ملی و اداره باستان شناسی فارس به همت سید احمد رضازاده که از هنرمندان بنام در آن روزگار بود، صورت گرفت.
 
از ویژگی های قابل توجه در گلدسته‌های این آرامگاه باید به استفاده از رنگ طبیعی در کاشی کاری آنها اشاره کرد که جلوه و ماندگاری این رنگ‌ها در کنار هنر پدیدآورندگانش، قابل تحسین است.
 
سیمین دخت گودرزی