زیست بوم

اصلاح الگوی توسعه راهکار کلان حل مشکلات آب

برگرفته از روزنامه اطلاعات

هفته صرفه جویی در مصرف آب، بهانه‌ای است تا دوباره به این مهم توجه شود. تکرار این موضوع تنها نشانه اهمیت آن نیست، بلکه به دلیل بی تاثیر بودن هشدارها و عدم درک جدی موضوع کم آبی است. واقعیت این است که ما هنوز و هیچ وقت باور نکرده‌ایم در سرزمینی خشک زندگی می‌کنیم، سرزمینی که توان تامین آب برای همین میزان جمعیت را نیز به سختی دارد و در همین حال، مصرف ما شانه می‌زند به مصرف مردمان در پر آب‌ترین سرزمین‌های این کره خاکی. در این مورد با سرکار خانم فاطمه ظفر ن‍ژاد، کارشناس آب و توسعه پایدار، گفتگویی کرده‌ایم. ظفرنژاد، صاحب چهار عنوان کتاب به زبان فارسی در مورد آب و توسعه پایدار و نیز بیش از 50 عنوان مقاله به زبان‌های فارسی و انگلیسی در همین موضوع است.

وی که دانش آموخته دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران و بعد از آن دانشگاه پاریس است، پیشینه‌ای طولانی در پژوهش و بررسی با مضامین اقتصادی ـ اجتماعی در مورد آب دارد و در کمیته‌های مختلف کارشناسی عضویت داشته و دارد. خانم ظفرن‍ژاد همچنین ممیز و تحلیل گر بیش از 80 طرح آبی کشوراست.

*اساسا آب چگونه از بین می‌رود؟

بنا بر اصول ترمودینامیک ماده و انرژی نه به وجود می‌آیند و نه از میان می‌روند. تنها ماده از شکلی به شکل دیگر در می‌آید. آب هم از این قاعده مستنثی نیست و از روان و مایع به جامد یا بخار تبدیل می‌شود و دوباره به حالت نخست باز می‌گردد. به این پدیده چرخه آب گفته می‌شود که آغاز و پایان هم ندارد. چرخه آب یا چرخه هیدرولوژیک به نوعی در میان هیدروسفر( آب سپهر)، لیتوسفر(سنگ سپهر) و اتمسفر( هواسپهر) گردش دارد.

آب میلیاردها سال است که در گردش است. ابر می‌بارد و آب بارندگی به صورت رواناب روی زمین جاری می‌شود. بخشی از آن در زمین فرو می‌رود و سفره‌های آب زیرزمینی را درست می‌کند. بخشی از آن در رودها جاری می‌شود. بخشی نیز به پیکره‌های آبی می‌ریزد. بخش دیگر چرخه تبخیر آب از پیکره‌های آبی و نیز یخ‌ها و برف‌ها در سایه تابش خورشید است که در هوا سپهر به سیمای ابر در می‌آید و باز خواهد بارید.

کل آب دنیا 1386 میلیون کیلومتر مکعب است که 5/96 درصد آن در اقیانوس‌ها ذخیره شده است و شور است. چرخه آب اشکال متفاوتی از ذخیره اقیانوسی تا تبخیر، تصعید، تبخیر و تعریق، آب هواسپهر، میعان، بارش، ذخیره برف و یخ، رواناب سطحی، جریان رودها، سفره‌های زیرزمینی وچشمه‌ها را در بر می‌گیرد.

پس می‌بینیم که آب از میان نمی‌رود اما کارهای انسان می‌تواند در جریان و گردش طبیعی آن اختلال ایجاد کند. با دریاچه‌سازی و جنگل‌زدایی و... میزان تبخیر را زیاد کند، و پراکنش طبیعی آن را مختل کند. همچنین آلودن آب نیز گوشه‌ای از تخریب چرخه آب به شمار می‌رود.

مساله مهم درباره چرخه آب این است که به دلیل شرایط ویژه و امکان جابه‌جایی پرشتاب وخاصیت حلالیت آن، آلودگی آن خطرناک‌تر از سایر مواد است. میزان کمی آب آلوده می‌تواند حجم بزرگی از آب را بیالاید که این پراکنش آلودگی درخاک و حتی هوا روی نمی‌دهد یا دست کم به سادگی آب رخ نمی‌دهد. یعنی اگر جایی خاک آلوده شود سرایت آلودگی به سایر خاک‌ها ناممکن یا دشوار است. اما آب آلوده به سادگی آلودگی را سرایت می‌دهد.

همه این‌ها سبب می‌شود که بگوییم توجه به مساله آب و مدیریت آن از مهم‌ترین موضوعات هر جامعه است.

* در گذشته شرایط مدیریت آب در کشورمان چگونه بوده؟

ایرانیان از گذشته دور و در همه تاریخ 10-9 هزار ساله خود از این مساله آگاهی داشتند و به آب و حفاظت آن و بهره برداری بهینه از آن اهمیت زیادی می‌دادند. ایزدبانوی آناهیتا الهه نگاهبانی ازآب‌ها و رودها و پیکره‌های آبی بود.

چکامه زیبایی در اوستا درباره این ایزدبانو سروده‌ شده است. در دوران پس از اسلام نیز آب مهریه دختر پیامبر خوانده شد و همواره از ارزش و احترام بیش ازحد برخوردار بود که در مثل‌های ما و در ادبیات درخشان ما نیز بازتاب یافته است.

چیزی که زندگی مدرن امروزی آن را به کلی از ما گرفته است. این فراموشی پیامدهای ناخوشایندی در بر دارد.

گذشتگان ما در کاربرد آب بسیار دقت و خست داشتند. درخشان‌ترین اشکال تامین آب متعلق به تمدن ایرانی است. نخستین‌های مهمی مانند برداشت آب از رودها و کشف کشاورزی آبی، ساخت نخستین بندها و سدها و نخستین سد قوسی جهان(ایزدخواست فارس)، و ساخت نخستین قنات‌ها( این شیوه تحسین شده جهان در کابرد موثر آب زیرزمینی بدون تبخیر و هدر رفت در سایه تبخیر و گرما)و... که تاریخ‌شناسان غیر ایرانی نیز به آن باور دارند. و در نوشته‌ها و کتاب‌های خود به آن پرداخته‌اند. ما در دوران مدرنیزاسیون پس از دهه30 الگوی توسعه ملی را کنار گذاشتیم و شیوه مصرف زدگی و تامین نسنجیده دیگران را سرمشق قرار دادیم. از همین رو، امروز با مسائل زیادی در زمینه آب روبرو هستیم.

*چگونه شرایط آب در کشورمان به بحران رسید؟ عوامل دخیل در بحران آب چیستند؟

همانگونه که گفتم مهم‌ترین عامل، الگوی توسعه است که تقلیدی است و با ویژگی‌های بوم شناختی، با اقلیم، با تمدن کهن و تجربه ملی ما در زمینه بهره‌برداری از منابع آب همخوانی ندارد.

این الگوی توسعه از یک سو پیشرفت رادر مصرف زیاد تعریف کرده است. ما شاهد پر و خالی کردن وان‌ها و استخرها و بازماندن طولانی دوش‌ها و شیرها را در این سرزمین کم آب هستیم. ما شستشوی پیاده رو و زمین و خودرو با فشار آب شهری را می‌بینیم.

آبی که متعلق به کشاورزان و باغداران و... بوده‌است با هزینه بسیار سنگین مالی و با پیامدهای محیطی گسترده ناشی از سد‌سازی به شیوه ناسازگار مصرف می‌شود، به ویژه که بهایی نیز برای آن نمی‌پردازیم. متاسفانه برداشتن یارانه‌ها که از دستورات بسیار مهم توسعه پایدار در زمینه حفاظت از منابع حیاتی زمین بوده‌است با تاخیر چند ساله نسبت به جهان آغاز شده و البته روشن نیست چرا به درستی وارد مقوله آب نشده‌است که چنین حرکت کندی دارد.

در همه‌6 دهه گذشته پافشاری ما برسیاست‌های تأمین آب یا مدیریت عرضه آب آن هم با روش سخت‌افزاری و انتقال حوزه‌ای و سدسازی بوده است. روشی که نه تنها مصرف بیشتر را دامن می‌زند که منابع مالی سنگینی بر بودجه عمومی تحمیل می‌کند و نیز پیامدهای بسیار ناسازگاری بر محیط زیست کشور داشته است. 90 رودخانه کشور و از آن میان کارون که رودی قابل کشتیرانی بود و مرز تنوع‌گونه‌ای تا بالادست‌های آن به نهنگ و کوسه هم می‌رسید در اثر سدسازی خشکیده‌اند. خشکاندن دریاچه ارومیه، گاوخونی، بختگان، جزموریان و دیگر پیکره‌های آبی کشور از پیامدهای این مدیریت تامین و عرضه است، از اثرات این خشکاندن پیکره‌های آبی ریزگردهایی است که شهرهای بسیار مهم صنعتی و تجاری کشور در پیرامون ارومیه، گاوخونی تا شادگان و... را تهدید می‌کند. در این شیوه مدیریت آب گستره وسیعی از جنگل‌ها و مراتع کشور در دریاچه سدها زیر آب می‌رود که بر مشکلات بالا می‌افزاید.

حقابه و زمین‌های صدها هزار کشاورز و عشایر مولد کشور نادیده گرفته می‌شود و خانه‌ها وروستاهایشان در مخزن سدها زیر آب می‌رود.

این در حالی است که حتی همان‌ها که الگوی تقلید ما بودند نیز سدسازی و انتقال حوزه‌ای رابه سبب عوارض بیابانزایی شدیدآن و پیامدهای ناسازگارش کنار گذشته‌اند. امروز در جهان برای برچیدن سدها برنامه‌ریزی می‌شود. سدها برچیده می‌شوند تا زیست بوم به شرایط پیشین خود بازگردد.

* چه رابطه‌ای میان بحران آب و تشدید فرایند بیابان‌زایی در کشورمان وجود دارد؟

بنابر تعریف منشور بیابانزایی که ما هم امضا کننده آن در 1994 بوده‌ایم به هرگونه تغییر کاربری زمین بیابانزایی گفته می‌شود. جنگل تراشی و جنگل‌زدایی یا هرفعالیتی که به نابوی گسترده جنگل بیانجامد بیابانزایی است. سدسازی، راه‌سازی، ویلاسازی و ساختمان‌سازی بدون ژرف‌اندیشی، اثرات مهم بیابانزایی در بر خواهد داشت. تغییر کاربری رودها و تبدیل آنها به بستری خشک و آلوده بیابانزایی است و ما کارون و زاینده‌رود و کرخه و... را با سدسازی‌های افراطی و ژرف‌اندیشی نشده خشکانده‌ایم. خشکاندن پیکره‌های آبی از دریاچه ارومیه، تا جزموریان، از گاوخانی تا بختگان اثرناسازگاری بر زندگی جوامع بومی پیرامون آن‌ها داشته است. ما با سدسازی همه رودهایمان را به این سرنوشت خطرناک محکوم کرده‌ایم وهنوز هم متاسفانه بازار سدسازی در کشور بسی پر رونق است. حال آنکه مدیریت مصرف یا مدیریت تقاضا از مهم‌ترین شیوه‌های مدیریت است نادیده مانده است.

*برای جلوگیری از ادامه بحران آب، چه راهکارهایی پیشنهاد می‌کنید؟

اعمال مدیریت یکپارچه و نرم افزاری در بخش‌آب و رویگردانی از شیوه‌های مدیریت سخت‌افزاری متکی بر ساخت و ساز مهم‌ترین اقدام است که لازم است بالاخره اجرایی شود. اگر سدسازی برای تامین آب و برق است. بسیار روش‌های جایگزین و ارزانتر برای تامین آب و برق وجود دارد که در سراسر دنیا ازآنها بهره‌گیری می‌شود.

حذف یارانه اثر زیادی در کاهش مصرف دارد. به ویژه تعیین مالیات و جریمه برای مصرف‌کنندگان بیش از 150-100لیتر در روز باید به گونه معنی‌داری بتواند مصرف را کاهش دهد.

کاهش مصرف برق با کاربرد وسائل کم مصرف و بسیار کم مصرف امکان پذیر است و کاربرد انرژی‌های نو به ویژه نور خورشید هم با طبیعت و محیط دوست‌تر است، هم کارآمدتر است، و هم به کاهش شدید مصرف می‌انجامد چرا که مدیریت خودکفا در ساختمان را جاری و ساری می‌سازد.ساختمان صفر از مهم‌ترین راهکارهای شهرسازی نوین است که به کاهش آلودگی محیط می‌انجامد. این ساختمان‌ها به کمک آبگرمکن خورشیدی آبگرم‌ و گرمایش فضا، و به کمک صفحه خورشیدی برق خود را تولید می‌کنند. انتقال برق از دیگر نقاط به این ساختمان‌ها صفر است. به ساختمان‌ها ساختمان انرژی صفر هم گفته می‌شود. خطوط انتقال نیرو به ویژه از سدهای دور دست خطرناک و سرطانزا هستند و ساختمان صفر خطر خطوط انتقال نیرو را کاهش می‌دهد و نیاز به برقابی و سدسازی را از میان می‌برد.

ساختمان صفر پسماند تولیدی را مدیریت می‌کند و به صفر می‌رساند. یعنی با تفکیک پسماندهای تر و خشک، به کمک دستگاه‌های کودساز خانگی پسماندتر به کود کمپوست تبدیل خواهد شد که برای فضای سبز ساختمان می‌تواند به کار گرفته شود.

پسماندخشک نیز جداسازی و اجزای آن به کارخانه‌های بازیافت فروخته خواهد شد.

ساختمان‌های صفر هیچ پسماندی ندارند و شهرسازی نوین نیاز به گورستان‌های پرخطر و پرپیامد پسماند را از میان می‌برد. اثر این مدیریت صحیح پسماند بر منابع آب و به ویژه سفره‌های زیرزمینی بر کسی پوشیده نیست. دریاچه16 هکتاری زهرآبه گورستان پسماند شهرداری تهران در کنار منطقه مسکونی کهریزک که از بدترین آلودگی‌ آب زیرزمینی و خاک در اثر گورستان‌های زباله بود.

ساختمان صفر آب را به روش محلی تامین می‌کند. با کمک شیرهای هوشمند و دوش‌های کم مصرف از هدر رفت آب تا جای ممکن پیشگیری می‌کند. پساب تصفیه و بازیافت می‌شود و آب بازیافتی در فلاش تانک‌ها و برای شستشوی فضای ساختمان و آبیاری فضای سبز دوباره به کار گرفته می‌شود که دو سودمندی دارد:

یکی اینکه مصرف آب کل را بسیار کاهش می‌دهد.

دوم اینکه پساب و فاضلاب ساختمان هم صفر خواهد شد و این یعنی بی‌نیازی از ساخت شبکه‌های بسیار گران قیمت فاضلاب. این یعنی کاهش شدید آلودگی محیط زیست به علت انتقال نیافتن آلودگی از راه شبکه‌های فاضلاب تا رساندن آن به تصفیه‌خانه و نیز آلودگی‌های زیادی که سامانه‌های تصفیه فاضلاب بزرگ دارند.

نصب کنتورهای پایشگر جداگانه برق وآب و گاز و... در هر واحد خانه از کارهای مهمی است که خانوار را نسبت به مصرف منابع حساس می‌کند.

* در کشورهای دیگر مثلا کشورهای پیشرفته شرایط چگونه است؟

کشور نروژ را می‌توان مثال زد که نمونۀ خوبی است. جالب است بدانید میانگین بارش در ایران 250 میلی‌متر در سال است و در نروژ این رقم 196 سانتی‌متر است، از این رو کشور پرآبی است.

در نروژ مشترکان آب، با توجه به میزان مصرف سال گذشته‌اشان مبلغ نسبتاً زیادی از پیش برای اشتراک آب می‌پردازند و 5 برابر همین رقم را نقداً برای فاضلاب می‌پردازند. هم آب وهم فاضلاب کنتور دارد و قابل محاسبه است. قیمت آب در این کشور پربارش بیش از 10 برابر قیمت آب در ایران است، ضمن اینکه 5 برابر همین رقم هم برای فاضلاب از مشترکان دریافت می‌شود.

این مدیریت را اعمال کرده‌اند که هیچ‌کس کمترین میزان اسراف را نمی‌کند و واقعاً ازآب محافظت می‌کنند. از طرفی مدیریت فاضلاب نیز ملی شده تا طبیعت این کشور کمترین آسیب را ببیند.

با چنین هزینه‌ای بازیافت و تسویه،‌آب اقتصادی می‌شود و طبیعت، رودخانه‌ها و دریاچه‌ها از آلودگی مصون می‌مانند.ضمنا در همین کشور شمالی که آفتاب ظهر تابستانش ازآفتاب غروب زمستان ما کم رمق‌تر است، برق خورشیدی وجود دارد و از همین میزان نور خورشید نیز استفاده می‌کنند.

* وجمع‌بندی پایانی شما...

به نظرم ما وقتی از دید کلان به حل مسئله بپردازیم، کم کم مشکلات و معضلات بهبود پیدا می‌کنند ومهمترین و کلانترین مسئله برای ما اصلاح الگوی توسعه است.

این الگوی توسعه‌ای که با فرصت و اقلیم ماسازگاری نداشته و ندارد و ادامه دادن آن آسیب‌های بیشتری را به ما وارد می‌کند.

گفتگو: سجاد تبریزی