سبزه عید و صرفه جویی در مصرف گندم1
- ميراث معنوي
- نمایش از یکشنبه, 23 اسفند 1388 08:00
- آزاده احسانی
- بازدید: 6908
آزاده احسانی چمبلی دانشجوی دکترای رشته زبان و ادبیات سنسکریت دانشگاه پونا - هندوستان
چندی است که برخی روشنفکران و دلسوزان و مهربانان به تکاپو افتادهاند که از حقوق جانوران و گیاهان و... و البته نان شب مردم ایران (که فقط از گندم سبزشده در سفرة هفتسین بدست میآید) سخت دفاع نمایند و در این راستا نوشتهها و بیانیهها مینویسند و گاه برنامههای تلویزیونی میسازند (مانند برنامة اقتصاد شبکة یک در روز دوشنبه 14 بهمنماه 1387 ساعت 45 : 2). نکتة بسیار جالب اینست که این گروه دلسوز در میان همة جانوران ایرانی دلسوز ماهی قرمز سفرة هفتسین شده و فقط و فقط از حقوق این گونة جانوری دفاع مینمایند و از میان تمام مشکلات اقتصادی کشور تصمیم به حل مشکل گندمی که ایرانیان برای نهادن بر سفرة هفتسین سبز مینمایند، گرفتهاند. البته مردم ایران بسیار سپاسگزارند از اینکه مسئولان بالاخره با پژوهشهای فراوان و ژرف ریشهی دشواریهای اقتصادی امروز را در تاریخ چندهزار سالة سفرة نوروزی یافتند و سخت در تلاشند که این ریشه را بخشکانند. به گمان بنده سفرة نورزی ما ایرانیان که پر است از نمادها و رازها و رمزهای هستی خوان گستردهای است که اگر پژوهشگران علوم گوناگون همچون علوم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، جانورشناسی، زیستشناسی، انسانشناسی، بانکداری و... در آن بکاوند میتوانند ریشة همة گرفتاریهایی را که ما امروزه در زمینههای یادشده داریم، در آن بیابند و یکی پس از دیگری این نمادها را از روی سفرة نوروزی برچینند و انشاءالله! با برچیده شدن نمادهای خوان نوروزی مشکلات نیز به گونة معجزهآسا و غیبی حل خواهند شد و آنچه میماند خود سفره است که آن هم اگر قلمکار باشد مدافعان حقوق پارچة سفره قلمکار از حقش دفاع خواهند کرد و اگر پلاستیکی باشد مدافعان حقوق پلاستیک. اما از آنجا که در حال حاضر کسی مدافع حقوق درخت سرو بیچاره نیست میتوانیم از سالهای آینده با تبر به جان درختهای سرو افتاده و به جای نوروز کریسمس را با بریدن درختهای سرو که هیچ حق و حقوقی ندارند برپا داریم.
جای بسی شگفتی است که پژوهشگران و روشنفکرانی که سخت از حق جانوران و گیاهان و... و مردم ایران دفاع میکنند بدین اندیشه نمیافتند که از حق فرهنگ، زبان، آیینها و ریشههای فرهنگی ایرانیان که هویت این مرزوبوم و مردمش را ساخته و میسازد، دفاع کنند. بر بنده آشکار نیست که اگر محدودة جغرافیاییای با نام ایران با مردمی که هزاران سال با فرهنگ و هویت یگانة ایرانی که در میان نمادهای آن میتوان از نوروز و مهرگان و سده و شب چله و آرامگاه کوروش بزرگ و... نام برد، وجود نداشته باشد، این دلسوزان میخواهند در کدام قسمت از خلاء از حق ماهی قرمز سفرة هفتسین و یا گندمی که سالیانه مردم ایران برای برکت سفرة خانوار سبز میکنند دفاع کنند. جز اینست که باید نخست نگران و پاسبان مرزهای ایران بود و هویت ایرانی را که مایة پیوند ایرانیان است پاسداری کرد و پس مشکل مقدار گندمی را که مردم به هنگامة نوروز سبز میکنند حل کرد. آیا خردمندان هیچ نمیاندیشند که در این روزگار پرآشوب که از هرسوی و با هر ترفند به یکپارچگی فرهنگی ما شبیخون زده میشود جای آن نیست که خود به بهانة دفاع از حق ماهی قرمز سفرة هفتسین و یا مشتی گندم (که سبزیاش بر سر سفرة هفتسین نماد چندهزار سالة پیوستگی ایرانیان فرهیخته با جان طبیعت است) تیشه به ریشة خود بزنیم. ما ایرانیان درست در روزگاری که همة جهانیان به پا خاستهاند تا نمادهای فرهنگی خود را جهانی سازند و به دیگران بشناسانند و یا حتی برای خود هویتتراشی کنند! به پا خاستهایم و سخت در تکاپوییم تا آنچه را که داریم از میان برداریم و کاسة دریوزگی به سوی دیگران دراز کنیم تا شاید کریسمس و یا والنتاینی در کاسهمان بگذارند. اگر اشتباه نکنم باید نخست تلاش کنیم که یک ایران یکپارچه با مردمی با دانش و فرهنگ که به خودباوری و اعتمادبهنفس رسیدهاند بسازیم و سپس در آن مشکل شیر بیشة ایران و گور ایرانی و درختان کهنسالی که بیگناه -به دستور برخی دلسوزان- بریده میشوند و سدهایی که زیستبوم جانوران را به تباهی میکشند (مانند سد زرینهرود) و جادههایی که از زیستگاه یوز ایرانی میگذرند، حل کنیم تا به یاری پروردگار نوبت به ماهی قرمز و سبزة سفرة نوروزی -که تنها منبع موجود برای تولید نان شب مردم ایران است- نیز برسد.
دیدگاهها
دشمنان ایران زمین مدت هاست به ستیزه با هویت ایرانی زده اند. کسانی که زیر نام نگهبانی از ماهی سفره هفت سین پرداخته اند یا می خواهند شکم گرسنه ها را با یک مشت گندم سفره هفت سین پر کنند بی شک کمر به نابودی فرهنگ و هویت ایرانی زده اند. ایشان بی شک دشمن هویت ایرانی هستند یا اینکه فریب دشمنان را خورده اند و می خواهند با پز روشنفکری هدف شوم خود را پنهان کنند.
در گذشته ماهی قرمز رادر حوض های خانه رها می کردند. کاری ندارد اگر دلشان برای ماهی قرمز می سوزد . کار آسانی است . می توانند یک گروه تشکیل بدهند و در روز سیزده بدر ماهی های قرمز را جمع آوری کنند و در رودخانه یا در یا و دریاچه رها کنند.
البته قد نوروز خیلی بلند تر از قد آقایان است. در گذشته بسیاری با نوروز در افتادن یا سر انجام سر تسلیم فرود آوردن یا برافتادن.
هر چه گسترده تر باد سفره های نوروزی
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا