سیوند

تنگه بلاغی

برگرفته از تارنمای پایگاه اطلاع رسانی مجموعه میراث جهانی پاسارگاد

تنگه بلاغی در جنوب مجموعه میراث جهانی پاسارگاد قرار دارد و دارای طول تقریبی 18 کیلومتر(جنوب غربی – شمال شرقی) و عرض بین 500 متر تا 10 کیلومتر (جنوب شرقی ـ شمال غربی) از ابتدای تنگه  در شمال تا تپه رحمت آباد در جنوب می باشد.

در داخل تنگ بلاغی رودخانه سیوند یا بلاغی (با نام قدیمی پلوار) می گذرد و همین امر باعث سرسبزی و خرمی (پوشش گیاهی تنگ بلاغی غالباً جنگلی و پوشیده از درختان بنه یا پسته وحشی و بادام کوهی و در حاشیه رودخانه بید می باشد) آن شده است . وجود رودخانه دائمی باعث شده توجه جوامع انسانی از گذشته بسیار دور تا کنون به این دره شده است به طوری تقریباً تمام دوره های باستانی را که تاکنون در ایران شناسایی شده است ، به صورت یکجا در این دره زیبا شناسایی شده است .

در سالهای قبل از انقلاب مطالعات سد سیوند انجام شد و پس از یک وقفه 15 ساله سرانجام در سال 1371 کلنگ احداث سد سیوند زده شد .

تاریخچه مطالعات باستان شناسی در تنگ بلاغی اگرچه به حدود 100 سال قبل می رسد ولی تمام مطالعات و بررسیهای صورت گرفته ناچیز و فقط محدود به یکی از قسمتهای کنده کاریهای راه شاهی موسوم به دختر بر و چند گور توده سنگی یاخرفت خانه متعلق به دوره اشکانی بود .

در دوران گذشته توجه چندانی به آثار موجود درتنگ بلاغی (خصوصاً دوره های غیر از هخامنشی) نشده است . سیاحان اروپایی نظیرجیمز موریه در سالهای 1808و1811 ، آندریاس واستولز در سال1878و مادام دیولافوآو همسرش مارسل دیولافواآدر سال 1881و1882از پاسارگاد دیدن کردندو چیز زیادی از تنگ بلاغی ننوشتند و   باستانشناسانی نظیرارنست هرتسفلد در سال1928 ، اریخ .اف اشمیت1935 ، علی سامی1949تا1959 ، دیوید استروناخ1961تا1963، علیرضا شاهپور شهبازی و دکتر رمی بوشارلا 2004و2005 مطالبی در مورد تنگ بلاغی (بیشتر پیرامون کنده کاریهای موسوم به راه شاهی) نوشته اند .

بررسی باستان شناسی تنگ بلاغی به صورت پیمایشی گسترده در بهار و تابستان 1383(به مدت 45 روز پیمایش به صورت پیاده و135روز کار در مرکز مطالعات ،پژوهش و مرمت مجموعه میراث جهانی پاسارگاد )برای اولین بار توسط فرهاد زارعی کردشولی کارشناس مجموعه میراث جهانی پاسارگاد صورت گرفت و در همان سال در جشن جهانی شدن پاسارگاد طی یک کنفرانس به اطلاع نماینده یونسکو و نماینده سازمان میراث فرهنگی کشور و مدیر بنیاد پژوهشی پارسه – پاسارگاد  رسید و در همان روز تصمیم گرفته شد تمام اطلاعات به صورت گزارش ترجمه شده جهت دعوت از هیاتهای داخلی و خارجی برای انجام حفاریهای نجات بخشی دسته بندی شود و سایتهای که دارای اهمیت بیشتری از لحاظ باستان شناسی بودند ،معرفی شوند ، به همین جهت از یکی دیگر از باستان شناسان بنیاد بنام آقای محمد تقی عطایی دعوت به همکاری شد و بررسی در اول پاییز سال 83 به مدت 12روز دوباره جهت باز بینی از سایتهای شناسایی شده و انتخاب مهمترینها صورت گرفت .  

بر اساس بررسیهای صورت گرفته در تنگ بلاغی بیش از 170 محوطه باستانی در کل تنگ بلاغی (که از این تعداد 135 اثر در حوزه دریاچه  سد سیوند قرار داشته و یا اینکه راه ارتباطی آن به کلی بعد از ساخت سد از بین می رفت) شناسایی شد.

از قدیمیترین دوره های شناسایی شده دوره میانی پارینه سنگی می باشد که دارای قدمت 250 هزار سال تا 40 هزار سال قبل می باشد، مایکل روزنبرگ در بررسیهای در حاشیه رودخانه کر انجام داد و در گزارشهای خود از پیدا شدن 328 مکان باز که در آن تک یافته های دوره میانی پارینه سنگی کشف گردید، خبر می دهد و با توجه به اینکه رودخانه سیوند(پلوار)نیز یکی از سرشاخه های رودکر می باشد ، احتمال وجود چنین تک یافته های در تنگ بلاغی می رفت و در بررسی(اولین بررسی توسط فرهاد زارعی) انجام شده ، تک یافته های این دوره کشف گردید و در همان سال1383چهار کارگاه ساخت ابزار این دوره در 4کیلومتری شمال شرقی و شمال پاسارگاد توسط زارعی شناسایی گردید .قدمت این آثار با توجه به تکنیک ساخت آنها مربوط به 250هزار تا40 هزار سال قبل می رسد .

دومین دوره شناسایی شده در تنگ بلاغی دوره پارینه سنگی جدید و فرا پارینه سنگی می باشد که دارای قدمت 12هزار سال تا 8 هزار سال پیش می باشد . آثار این دوره در غارها و پناهگاهای صخره ای (15 اثر) شناسایی گردید .

پس از دوره پارینه سنگی جدید و فرا پارینه سنگی ، دوره نوسنگی در تنگ بلاغی آغاز می شود یعنی 8هزار سال قبل انسانها غارها و پناهگاهای صخره ای را ترک کرده و وارد روستاهای پیش از تاریخ شده اند .

محوطه های دارای فرهنگ مشکی ، باکون و لپویی) در بررسیهای صورت گرفته در تنگ بلاغی تاکنون 4 محوطه شامل محوطه شماره 73(احتمالاً دارای فرهنگ ،مشكی، لپویی و باکون) محوطه شماره91(دارای فرهنگ باکون) ، محوطه شماره119(دارای فرهنگ باکون) ، محوطه131(فرهنگ باكون)و تپه رحمت آباد(دارای فرهنگهای مشکی ، باکون از هزاره ششم تا چهارم ق. م) شناسایی شد . در بررسی دوباره تنگ بلاغی محوطه ای كوچك شناسایی شد كه دارای سفال آغاز نگارش (هزاره3و2ق.م) است این محوطه با شماره 132 معرفی شد .

ب  : آثار دوره هخامنشی : 

تنگ بلاغی حدود 4هزار سال پیش به دلایل نامعلومی خالی از سکنه می شود(دلیل این ادعا عدم کشف آثار فرهنگی حد فاصل دوره پیش از تاریخ " استقرار در روستاها" تا دوره هخامنشی یعنی حدود2500سال)، بعد از این وقفه طولانی دوباره زندگی در تنگ بلاغی در دوره هخامنشی از سر گرفته می شود .

تاکنون در تنگ بلاغی از این دوره آثاری شامل موارد زیر شناسایی شد :

1-کنده کاریهای موسوم به راه شاهی در سمت راست رودخانه پلوار :

 تاکنون 9 قسمت از این کنده کاریها به صورت مجزا از هم در خطی به طول حدود5/4کیلومتر شناسایی شده که بزرگترین قسمت آن بنام دختر(با طول250متر وعرض تا20/2مترو ارتفاع قسمت کنده شده بیش از 10 متر است ) بر معروف است . سایر قسمتهای مختلف نیز دارای طول بین 4مترتا89متر و عرض بین 20/1تا20/2متر می باشد . 

در مورد کاربرد این کنده کاریها نظریات مختلفی توسط باستانشناسان مطرح نظیر هرتسفلد، علی سامی ، استروناخ، شاپور شهبازی و رمی بوشارلا ارائه شده است ، برخی آن را راه ارتباطی بین پاسارگاد و تخت جمشید می دانند و برخی آن را کانال آب رسانی برای آبیاری زمینهای مزروعی جنوب تنگ بلاغی و حتی دشت سعادتشهر می دانند ، گروهی نیز دو کاربرد فوق را برای آن در نظر گرفته اند .

کنده کاریهای موسوم به راه شاهی از آن نظر برای ما اهمیت دارد که اولاً  در نوع خود در ایران و حتی جهان بی نظیر است و درثانی یک بنای عام المنفعه می باشد . به هرحال تمام قسمتهای کنده کاریهای موسوم به راه شاهی براساس شواهد و مدارکی هرگز به مرحله بهره برداری نرسیده است.

2-کنده کاریهای سمت چپ رودخانه :

در سمت چپ تنگ بلاغی ودر خطی به طول بیش از 5/6کیلومتر 16کنده کاری کاملاً مجزا شناسایی شد که تاکنون هیچگونه گزارشی در مورد  آن ارائه نشده است .

این کنده کاریها از شمالی ترین نقطه رشتکوه کوچکک در ابتدای تنگ بلاغی شروع شده وتقریباً تا وسط تنگ بلاغی ادامه یافته است .

طول بزرگترین قسمت کنده کاری بیش از 150متر و عرض آن60سانتیمتر تا 30/1متراست . کنده کاریهای قسمت چپ رودخانه نیز همچون قسمت راست دارای لبه بیرونی(اصطلاحاً جان پناه) تا ارتفاع 5/1متر است . در مورد کاربرد آن باید گفت که از آن احتمالاً به عنوان کانال هدایت آب برای رساندن آب به زمینهای جنوب تنگ بلاغی و محوطه های هخامنشی(شماره76و77)استفاده شده است.

3-تپه ها(محوطه های گسترده) هخامنشی:

از آثار دیگر دوره هخامنشی درتنگ بلاغی ، تپه های باستانی( محوطه های گسترده ) است . تاکنون چند محوطه در تنگ بلاغی شناسایی شد که دارای سفال شاخص دوره هخامنشی می باشد.

مهمترین محوطه های دوره هخامنشی ، تپه های گسترده شماره 76و77 و گورستان مربوط به محوطه76 است که تاکنون طی دو فصل توسط گروه ایرانی – ایتالیایی به سرپرستی آقای علیرضا عسکری چاوردی و دکتر پی یر فرانچسکو کلیری در سال83و84حفاری شد .

از مهمترین نتایج حفاری کشف یک روستا از دوره هخامنشی است که با کاوش در آن برخی از زوایای تاریک زندگی مردم عادی در دوره هخامنشی آشکار شد .

4- گورستانهای فرا هخامنشی: 

از دیگر آثار شناسایی شده در تنگ بلاغی قبور درون خاک می باشد که برای اولین بار درتنگ بلاغی شناسایی شد . این قبور بنام گورهای خرسنگی نام گذاری شد . فرم ساخت این قبور به صورت اشکال هندسی منظم مانند دایره ای و مستطیلی و هندسی نامنظم است که در ساخت آن بیشتر از سنگهای بزرگ به ابعادی با میانگین(1*1متر) استفاده شده است وبه همین خاطر ، این قبور را گورهای خرسنگی نامگذاری کردیم .

در ساخت این گورها ابتدا  جسد را در چاله ای به عمق نیم متر تا20/1در ابعاد اندکی بیش از 1*1متر به صورت دست پا جمع (جنینی) در جهات مختلف دفن کرده و در کنار آنها اشیائی نظیر مهره تزیینی، گوشواره برای زنان و خنجر و سرپیکان و سرنیزه برای مردان  می گذاشتند و روی آن را با خاک پوشانده و سنگچینی با قطرهای متفاوت بین 5/1تا 5متردر اطراف آن می چیدند به طوری که بیش از نیمی از این سنگها در خاک و نیمی دیگر بیرون از خاک است و بعد گذر قرنها هنوز هم قابل مشاهده هستند .

با توجه به شواهد موجود ، تقریباً تمام این قبور در دامنه کوه ها و در میان دره های غیر قابل کشت قرار دارند و با توجه به همین نکنه احتمالاً صاحبان این قبور دارای اعتقادات زرتشتی بوده و بازماندگان این اموات اصول دین زرتشت پیامبر را که همانا پاک نگه داشتن خاک حاصلخیز(خاک ،آتش ،باد و آب از عناصر اربعه پاک در دین زرتشت است) از هرگونه نجاست ( در دین زرتشتی مرده نجس می باشد) را مراعات کرده اند .

تاریخ گذاری دقیق این قبور هنوز کاملاً مشخص نشده است و لی بسیاری از باستان شناسان معتقداند که این قبور مربوط به دوره فرا هخامنشی تا دوره ساسانی می باشد.

ب  : آثار دوره اشکانی : 

از دوره اشکانی نیز آثاری بدست آمده که مهمترین آنها به شامل موارد زیر می باشد .

1- انواع تدفین مربوط به دوره اشکانی و معاصر آن

تا کنون در تنگ بلاغی چهار نوع از این قبور شناسایی شده که در مورد هریک مختصری توضیح داده خواهد شد .

A- قبور توده سنگی(خرف خانه ها)

در تنگ بلاغی و کوهای مجاور آن ، گورهای شناسایی شدکه به صورت حرمی شکل و به وسیله سنگ خشکه چین با قطر5/1متر الی12متر به ارتفاع 1تا5/2متر دیده می شود . در ساخت این قبور ابتدا سنگچینی دایرهای در روی زمین چیده شده و حفره گور را به صورت دایره ای کوچک یا بیضی شکل به ابعاد 1تا5/1متر به صورت توخالی ساخته اند و اطراف آن را با سنگ خشکه چینی کرده اند وبعد از آنکه به اندازه دلخواه بالاآمدجسد را در داخل آن به صورت جنینی دفن کرده(بر اساس شواهد موجود احتمالاً در این گورها از خاک برای پوشاندن اموات استفاده نشده است) و بعد از گذاشتن هدایا در آن ، روی آن را با تخته سنگ پوشانده اند . این قبور برای اولین بار توسط استروناخ معرفی شده است و متاسفانه بیش از95درصد از این قبور حفاری غیر مجاز شده است .

Bقبور صخره ای

نوع دیگری از قبور شناسایی شده درتنگ بلاغی ، قبور صخره ای می باشد . این قبور با استفاده از حفره های طبیعی (غارهای کوچک) ساخته شده است به این صورت که احتمالاًجسد را به صورت دست وپا جمع(با توجه به ابعاد حفره ها) یا جنینی در داخل حفره گذاشته ودر کنار وی اشیاء تزیینی شامل سکه ،مهره وسفال گذاشته و روی آن را با خاک پوشانده اند . از این نوع قبور تاکنون بیش از 30 مورد در


 تنگ بلاغی

 شناسایی شد که متاسفانه نمونه سالمی در میان آنها دیده نشد . در کنار یکی از این قبور سکه ای از فرمانروایان فارس کشف شد که در روی آن نقش پادشاه اشکانی (احتمالاً ارد اول) و در پشت آن یک حکمران محلی نا شناخته قرار دارد .

Cقبور خرسنگی

 از دیگر قبور شناسایی شده در تنگ بلاغی ، قبور خرسنگی است که هنوز به طور قطع قدمت آن مشخص نشده ولی بر اساس نتایج بدست آمده از حفاری محوطه های 64،88و120 این قبور از دوره فرا هخامنشی تا دوره ساسانی قدمت دارند و احتمالاً در دوره اشکانی نیز ساختن چنین قبور برای دفن اموات وجود داشته است .

در ساخت این قبور ابتدا چاله ای به عمق نیم متر تا یک متر در خاک کنده شده و سپس جسد را به صورت دست و پا جمع به همراه هدایا در داخل آن قرار داده و روی آن را با خاک پوشانده ودر اطراف آن سنگچینی که به صورت دایره ای یا مربع و یا چند ظلعی نامنظم به مساحت 2تا10متر ساخته اند . در ساخت سنگچین از سنگهای بزرگ به ابعاد بیش از یک متر مربع یا کمتر استفاده شده است وبه همین خاطر از این قبور بنام قبور خرسنگی نام برده شده است .

D- قبور درون غارهای بزرگ

در تنگ بلاغی دو غار شناسایی شد که درون آن تدفین صورت گرفته است ، با توجه به ا ندازه غارها احتمالاًدر آن تدفین دسته جمعی صورت گرفته است . از این دو غار یکی توسط حفاران غیر مجاز ، به شدت تخریب شده  و اشیاء داخل آن غارت شده است . در داخل غار مقدار زیادی استخوان انسانی و حیوانی پراکنده شده است . از داخل غار سفالی بدست نیامد. خاکی که از آن برای پوشاندن جسد استفاده شده است قرمز رنگ(احتمالاً گل اَخرا) است .

2- مرز سنگچین :

در تنگ بلاغی و کوهای مجاور آن آثار و بقایایی سنگچینی به طول بیش از 9کیلومتر در دشت بلاغی و 35کیلومتر در روی کوهای شمالی کوچکک دیده می شود .از این نوع سنگچین درسایر قسمتهای استان فارس مانند شمال تخت جمشید(بین بارو و آرامگاه اردشیر 2)، بین فراشبند و فیروزآباد ، بین کامفیروز وبیضاء ، غرب ارسنجان و در کوههای شمالی بیشاهپور کازرون نیز به صورت منقطع دیده می شود .

طولانی ترین قسمت از غرب ارسنجان شروع شده و بعد از گذر از روی کوه های سرپنیران و کوه های کوچکک در نزدیکی پاسارگاد وارد دشت شده و در یک خط مستقیم به طرف مجموعه میراث جهانی پاسارگاد کشیده شده و بعد از آن در جنوب غربی پاسارگاد وارد تنگ بلاغی شده و به طرف جنوب فارس (البته به صورت منقطع که گاهی فاصله یک قسمت از قسمت بعدی بیش از ده ها کیلومتر می باشد)کشیده شده است.

در مورد قدمت سنگچینها به چند دلیل که یکی از آنها ، وجود قبور توده سنگی(قبور اشکانی) در داخل آن و یا در روی آنها است ، قدمت آن به دوره اشکانی یا قبل ازآن می رسد .

فارس در دوره اشکانی توسط فرمانروایان فارس اداره می شد. همانطور که می دانید در دوره اشکانی حکومت این سلسله ملوک الطوایفی بوده و دولتهای کوچک(مانند خاراسن ، فرترکه و ایلمای) تحت الحمایه حکومت مرکزی بوده و باج یا مالیات سالانه خود را به حکومت مرکزی می پرداختند و در عوض در امور داخلی خود کاملاً مستقل بودند ، فرمانروایان فارس که خود را از بازماندگان هخامنشیان می دانند در امور داخلی خود(امور سیاسی و مذهبی)کاملاً مستقل عمل می کردند .

احتمالاً این مرز سنگچین که سالم ترین قسمت (دارای طول حدود100متر،عرض20/2متر و ارتفاع بیش از دومتر)آن در تنگ بلاغی  و در روی یکی از صخره های کوه وجود دارد ، مربوط به فرترکه می باشد که بااین کار خود احتمالاً چند هدف را دنبال کرده اند

هدف اول احتمالاً با کشیدن این مرز می خواستند حد ایالت فارس را از سایر ایالتها جدا کنند. هدف دوم چون فرترکه خود را از عقاب هخامنشیان می دانستند و زرتشتی بودند با کشیدن این مرز شاید می خواستند یک ایالت مقدس را از سایر ایالتهای دیگر جدا سازند با توجه به اینکه این مرز سنگچین آنقدر بزرگ نیست(مانند دیوار چین) که بتوان جنبه دفاعی برای آن در نظر گرفت.

3- محوطه های اشکانی

تاکنون محوطه مهمی از این دوره در تنگ بلاغی شناسایی نشده ولی با توجه به و جود گورهای توده سنگی شاخص این دوره در تنگ بلاغی، احتمالاً از این دوره در این قسمت محوطه های نیز وجود دارد .

ج  : آثار دوره ساسانی : 

در تنگ بلاغی تا کنون چند محوطه و گورستان از این دوره شناسایی شده است .

بزرگترین و مهم ترین محوطه مربوط به دوره ساسانی در تنگ بلاغی با شماره 64 نامگذاری شدکه این محوطه مهم در سال 1384فصل اول حفاری آن به پایان رسید فصل دوم این محوطه در سال1385 مورد كاوش قرار گرفت بر اساس آخرین نتایج بدست آمده این محوطه مربوط به اواسط تا اواخردوره ساسانی است و در آن حوضچه های بزرگ با استفاده از مصالح سنگ و ساروج خاكبرداری شد  كه مربوط به كارگاه تولید مواد غذایی بوده است  . این محوطه گسترده توسط یک گروه ایرانی – لهستانی حفاری شد .

گورستانهای نیز در تنگ بلاغی وجود دارد که در داخل یکی از قبور خرسنگی تخریب شده در شمال محوطه 91 چند قطعه سفال شاخص دوره ساسانی بدست آمد.

د  : آثار دوره اسلامی :

از آثار مهم شناسایی شده درتنگ بلاغی می توان از وجود دو کارگاه ذوب فلز احتمالاً مربوط به اوایل دوره اسلامی(در این کارگاه سفال نقش استامپی استخر بدست آمد) و کوره دیگر مربوط به دوره صفوی(کشف یک سکه صفوی از آن) است .

از دیگر آثار دوره اسلامی قبرستانی مربوط به دوره صفوی و کومه کره های عشایر با قدمت حدود 300سال می باشد.